«ترامپ وضعیت خاورمیانه را خطرناکتر کرد» | تحلیل نیویورک تایمز
به نوشتهی نیویورک تایمز همزمان با همپیمان شدن کردهای مایوس با اسد، زمزمههای بازگشت داعش بالا گرفته و با تصمیمات ترامپ قدرت آمریکا کمسو شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورکتایمز در سرمقاله زیر به بررسی جوانب خروج نیروهای آمریکا از شمال سوریه پرداخته است:
«زمانی که دونالد ترامپ، ریاست جمهوری را با وعده پایان دادن به “جنگهای بیپایان” تحت تصدی درآورد، هیچگاه در مورد این موضوع که برآورده شدن این امر میتواند تا حدودی به معنای رها کردن همپیمانان [آمریکا] باشد، حرفی زده نشد؛ کردهایی که در نابود کردن داعش مدد رساندند، یا دولت افغانستان در کابل، از این همپیمانان به شمار میروند. نشریه نیویورکتایمز روز دوشنبه گزارش کرد که خارج کردن نیروهای آمریکا از سوریه، میتواند نیاز به حمل و نقل هوایی داشته باشد؛ این اقدام برای جابجا کردن 50 سلاح اتمی آمریکا که در پایگاه هوایی اینجرلیک ترکیه نگهداری میشود نیز لازم خواهد بود.
طبق گزارش بیبیسی، طی حمله ترکیه به مناطق تحت کنترل کردها، دهها تن از غیرنظامیان و جنگجویان کشته شدند؛ چراغ سبز برای انجام این عملیات، نخست توسط کاخ سفید نشان داده شد. به گزارش نیویورکتایمز، جنگجویان داعش و اعضای خانواده آنها که در اردوگاه نیروهای کرد نگهداری میشدند، [به دنبال این عملیات] مثل باد پراکنده شدهاند. از سوی دیگر، کردها که حال هدف گلوله نیروهای ترک قرار دارند، سریعا با دولت سوریه پیمان بستند و این دولت نیز ارتش خود -که حمایت روسیه را داراست- به شمال کشور فرستاد.
در بین هزاران تصمیمی که به آمریکا، نقش یک داور را در مرز سوریه و ترکیه میداد، تنها یک اقدام به بروز آشوب و خونریزی روزهای اخیر در منطقه منجر شد؛ این تصمیم هفته گذشته، در یک تماس تلفنی میان ترامپ و رجب طیب اردوغان اتخاذ شد.
تصمیم مذکور میتواند با یک استراتژی گسترده دیگر همراستا بوده باشد؛ اما شواهدی در تایید این موضوع وجود ندارد. آقای ترامپ، اول اجازه این یورش را صادر کرد و سپس تهدید به نابودی اقتصاد ترکیه -در صورتی که پا فراتر از حد بگذارد- نمود؛ او میزان این حد و حدود را نیز مشخص نکرد. ترامپ روز دوشنبه، تعرفه وارداتی فولاد از ترکیه را دوبرابر ساخت و وزارت خزانهداری همراستا با کنگره آمریکا، گزینههای تلافی اقتصادی علیه یورشی که مجوزش توسط ترامپ صادر شد را به بحث گذاشت. موضوع دیگری که بر سردرگمیها افزود، اظهارات مایک پنس (معاون ریاست جمهوری) بود که گفت ترامپ از دولت ترکیه خواسته تا خصومتها را پایان دهند.
تهدید به نابودی اقتصاد ترکیه، طبق عادت معهود ترامپ، در پیامی توئیتری توسط او اعلام شد: “همانطور که قبلا به صورتی کاملا جدی گفتم امروز نیز اعلام میکنم اگر ترکیه کاری کند که من آن را تخطی حساب کنم اقتصاد ترکیه را نیست و نابود خواهم کرد (این کار را قبلا نیز کردهام)”.
هیچ فرد عاقلی چنین اقدام بیمحابایی را آن هم در یکی از بیثباتترین و پرمنازعهترین مناطق جهان مرتکب نمیشود. مرز و حدودی هم که ترامپ بدان اشاره دارد، ناواضح است.
نیروهای عرب سوری که با ارتش ترکیه متحدند، روز شنبه دست کم دو زندانی کرد را اعدام کرده و فیلم این اعدام را در شبکههای اجتماعی منتشر ساختند. مارک اسپر (وزیر دفاع آمریکا) روز یکشنبه طی مصاحبهای اقرار کرد “ما یک بحران انسانی را در شرف وقوع میبینیم”. طبق اعلام دو مقام دولت آمریکا به نشریه نیویورکتایمز، خروج عجولانه نیروهای آمریکا از منطقه، باعث شد حدود 60 زندانی “با ارزش” داعشی پشت سر بمانند. وضعیت بدون شک رو به وخامت است، مخصوصا در مورد حدود دو میلیون شهروند غیر نظامی که در شمال سوریه زندگی میکنند.
یک افسر ارتش [آمریکایی] که با کردها در شمال سوریه همکاری داشته، به نیویورکتایمز میگوید: “آنها به ما اعتماد کردند، و ما این اعتماد را شکستیم؛ این لکه ننگی در وجدان آمریکایی است”.
جنبه استراتژیکی این تصمیم، به اندازه جنبه اخلاقی آن، بار کمی از معنا دارد و همپیمانان آمریکا از برلین تا ریاض، در اضطراب به سر میبرند. آقای ترامپ روز دوشنبه با حالتی گستاخانه در توئیت خود نوشت: “هر کسی که میخواهد به سوریه در حفاظت از کردها یاری برساند، در نظر من خوب است، چه روسیه، چه چین و چه ناپلئون بناپارت”. او در عین حال گفت خاورمیانه باید مشکل فرد دیگری باشد و درباره برگرداندن نیروها به آمریکا صحبت کرد. ترامپ همچنین دستور داد 3 هزار نیروی دیگر جهت بازداشتن ایران، به عربستان سعودی اعزام شوند.
تاریخ پر از مثالهایی است که واشنگتن طی آن، طرفهایی که زمانی با آن همپیمان بود را رها ساخته است؛ عملیات خلیج خوکها، سقوط ویتنام جنوبی، شورشهای متعدد داخلی -از جمله مجارستان در سال 1956- از این قبیل بودهاند. آمریکا، کردها را نیز طی نیم دهه گذشته رها کرده است؛ مردمی بیکشور که در بخشهایی از ترکیه، عراق، سوریه، ارمنستان و ایران زندگی میکنند. ننگینترین عهدشکنی درخصوص کردها، زمانی بود که صدام حسین در سال 1988، آنها را با گاز سمی مورد حمله قرار داد و دولت ریگان، عراق را از تحریمهای کنگره آمریکا در امان نگه داشت.
با وجود این موضوع، تصمیم دولت ترامپ در خروج از سوریه، قصهای متفاوت بود زیرا وضع منطقه، کاملا در حالت ثبات قرار داشت؛ نیروهای آمریکا تلفات زیادی متحمل نشده بودند و منطقه تحت کنترل کردها، به طور گستردهای آرام بود و جنگجویان داعش نیز محصور بودند. از سوی دیگر، جوامع بینالملل نیز فشاری برای خروج آمریکا وارد نیاورده بودند. اگر دولت آمریکا تمایل میداشت به درخواستهای آقای اردوغان مبنی بر اتخاذ رویکردی قویتر، همسو با امنیت ملی ترکیه تن در دهد، این کشور قطعا میتوانست اقداماتی حسابشدهتر و هماهنگتر اتخاذ کند.
به دنبال این، بسیاری از جمهوریخواهان از جمله سناتور لیندسی گراهام و لیز چینی (نماینده کنگره)، برآشفتگی خود را درخصوص عهدشکنی ناگهانی دولت آمریکا نسبت به کردها ابراز داشتند. با این حال، آنها تنها میتوانند حزب خود را درخصوص مسئول ندانستن رئیسجمهور در قبال تغییر مداوم سیاست خارجه آمریکا مقصر بدانند.
اگر آقای ترامپ امید به بهبود روابط با ترکیه داشته، در اشتباه به سر برده است. هر کسی که بتواند نیم قدم جلوتر را پیشبینی کند، پی خواهد برد که چنین گرم گرفتنها، در پی تحریمهای ناگزیر اقتصادی سرد خواهند شد.
اولویت آمریکا در حال حاضر، باید مراقبت از سربازهایش در میادین جنگ و حفاظت از تسلیحات هستهای باشد. ترکیه باید بداند که ناتو، به مساعدت ماجراجوییهای این کشور در سوریه نخواهد آمد و جامعه بینالملل باید هرگونه اقدام برای دست بردن در ترکیب جمعیتی کردها را رد کند.
چند روز پیش، در پاسخ به اینکه سازمان ملل چه واکنشی میتواند به این عملیات داشته باشد، پاسخهای موثقی وجود داشت. تحریمهای سخت و دیگر اقدامات، میتوانست ترکیه را به عقبنشینی وا دارد و نیروهای آمریکایی، وضعیت آرام را به آن منطقه بازگردانند اما حال، تنها جایگزین حضور نیروهای ترک در شمال سوریه، این است که آقای اسد کنترل را در دست بگیرد. اتحاد آمریکا با کردها احتمالا تمام شده و حال، نمیتوان تصویری از نقش آمریکا در سوریه یا در مبارزه علیه داعش متصور شد.»
انتهای پیام