حسن روحانی به دنبال رفراندوم مشخصی است؟
حسین باستانی، تحلیلگر بیبیسی در یادداشتی تلگرامی نوشت:
«حسن روحانی امروز گفت ۴۱ سال است در این مورد که آینده ایران در “تقابل با دنیا است یا تعامل” اختلاف نظر وجود دارد و “راهش این است که در همهپرسی از مردم بپرسیم”. این اظهارات در دانشگاه تهران صورت گرفت و انگار قرار بود از بین سطور آن، پیشنهاد انجام رفراندوم در مورد نوع تعامل با غرب یا احتمالا آمریکا برداشت شود.
آقای روحانی در ۱۵ مردادماه ۱۳۹۸ نیز در جمع مسئولان وزارت خارجه گفته بود: “نمیتوانیم مخالف خواست مردم ساز جداگانهای بزنیم. تضمین جمهوری اسلامی ایران برای قرنها در تاریخ آینده با اجرای درست اصل ۶ و ۵۹ قانون اساسی است.” دو اصل مورد اشاره او، به برگزاری همه پرسی اشاره داشتند؛ بدون توضیح بیشتر گوینده راجع به موضوع رفراندوم پیشنهادی.
رئیس دولت در دیدار ۴ خرداد خود با روزنامه نگاران، اشاره ای جداگانه به اصل ۵۹ به عنوان “اصلی بنبست شکن” داشت. او روشن نکرد از کدام یک از بن بست های موجود سخن می گوید ولی از سویی به حیطه “اختیارات دولت” و از سوی دیگر به موافقت رهبر در سال ۱۳۸۳ برای همه پرسی در مورد “موضوع هسته ای” اشاره کرد. از لابه لای این اشارات، می شد حدس زد که در مورد اختیارات دولت در روابط خارجی صحبت می کند.
رئیس جمهور همچنین در دیدار ۲۹ اردیبهشت با دانشجویان، بر اهمیت اصل ۵۹ به عنوان “راه حل مشکلات” و رفع اختلاف “در یک مسأله مهم فرهنگی، اجتماعی یا سیاست خارجی” تاکید کرد و البته در خصوص موضوع رفراندوم توضیح نداد. ولی با توجه به صحبت های روز بعد او در جمع عده ای از روحانیون مبنی بر لزوم “تمرکز قدرت و تصمیمگیری”، عده ای با ترکیب دو سخنرانی متوالی نتیجه گرفتند که شاید اظهارات روز قبل، به برگزاری رفراندوم در مورد اختیارات دولت نظر داشته است.
در اظهاراتی دیگر، حسن روحانی در جریان مصاحبه تلویزیونی ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ گفت: “اگر مسالهای بسیار مهم است به اصل ۵۹ رجوع کنیم… می توان با مراجعه به آرای عمومی مردم بسیاری از مشکلات را حل کرد.” این بار نیز، او وارد این بحث نشد که از کدام “مساله بسیار مهم” سخن می گوید. هرچند از آنجا که دونالد ترامپ یک هفته قبل برای “مذاکره بدون قید و شرط” با همتای ایرانیش اعلام آمادگی کرده بود، عده ای حدس زدند اظهارات رئیس جمهور ناظر به چنین مذاکره ای باشد.
آقای روحانی در سخنرانی ۲۲ بهمن ۱۳۹۶ خود در میدان آزادی، که چند هفته بعد از اعتراضات دی ماه صورت گرفت، باز بدون ذکر کلمه همه پرسی گفت: “اگر در دو تا مساله اختلاف نظر داریم… صندوق آرا را بیاوریم و طبق اصل ۵۹ قانون اساسی هر چه مردم گفتند، به آن عمل کنیم.” رئیس دولت در این سخنرانی، با خطاب قرار دادن “همه نهادها از جمله شورای نگهبان” از لزوم شرکت “همه سلیقه ها در انتخابات” سخن گفت که از آن می شد برداشت کرد ممکن است موضوع رفراندوم پیشنهادی، نظارت استصوابی باشد.
او در آغاز دوره ریاست جمهوری هم، در سخنانی در ۱۴ دی ۱۳۹۳ در جمع اقتصاددانان گفته بود: “به عنوان مسئول اجرای قانون اساسی خیلی تمایل دارم شرایطی فراهم شود تا یک بار هم شده… یک مساله مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی… به همه پرسی گذاشته شود.” تاکیدی که درحقیقت، بیشتر نوعی ابراز تمایل کلی به پدیده رفراندوم به نظر می رسید، فارغ از آنکه موضوع آن “اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی” باشد.
واقعیت آن است که حسن روحانی از ابتدای دوران مسئولیت خود، به کرات از لزوم برگزاری همه پرسی سخن گفته و هر بار این سخنان بحث های موافق و مخالفی را در پیش داشته. همچنین به دنبال هر سخنرانی، تحلیلگران برای رمزگشایی از آنکه رئیس جمهور به دنبال برگزاری رفراندوم بر سر چه موضوعی است به گمانه زنی پرداخته اند.
تقریبا هر دفعه هم، عده ای با یادآوری شرایط برگزاری همه پرسی در قانون اساسی -از تصویب برگزاری آن توسط دو سوم نمایندگان مجلس گرفته تا صدور دستور اجرایش از سوی رهبر- به تحلیلِ ممکن بودن یا نبودن رفراندوم پرداخته اند. نهایت آنکه هر بار، بعد از مدتی فصل جدید سریال رفراندوم در تریبون های عمومی به پایان رسیده تا نوبت به اشاره به ماجرا در سخنرانی بعدی رئیس جمهور برسد.
به نظر نمی رسد بعد از تجربیات سال های اخیر، دیگر این تصور وجود داشته باشد که سخنرانی های هر از گاه رئیس دولت در مورد همهپرسی، قرار است مقدمه اتفاق ویژه ای باشد.
با این حال، شاید اگر آقای روحانی پیش از پایان دوره ریاست جمهوری خود، بهوضوح در یک جمله میگفت که خواستار برگزاری رفراندوم راجع به چه موضوع مشخصی است، فارغ از نتیجه عملی آن، برای ثبت در تاریخ مفید میبود.»
انتهای پیام