مرور سالگرد خانه نشینی 11 روزه ی احمدی نژاد
اواخر فروردین ماه سال 1390، ماجرای مشهور به قهر یا خانه نشینی محمود احمدی نژاد، رییس جمهور وقت اتفاق افتاد؛ کسی که دو دوره در سالهای 84 و 88، کاندیدای مورد حمایت اکثریت اصولگرایان بود و بخش قابل توجهی از حامیانش از خانه نشینی به بعد با او زاویه ی جدی پیدا کردند.
به گزارش انصاف نیوز، با گذشت سالها از آن رفتار اما ماجرای خانه نشینی 11 روزه از یادها فراموش نشده، هر چند بخش هایی از اصولگرایان که از دهه ی 70 همیشه مخالف خود را به مخالفت با رهبری متهم می کردند و به هر بهانه ای رقیب اصلاح طلب و اعتدالگرا را در معرض اتهام قرار می دادند، سعی در لاپوشانی و به فراموشی سپردن رفتار رییس جمهور منتخبشان داشته اند.
در زیر، یادداشت یک فعال سیاسی اصولگرا و نماینده ی مجلس، همچنین بخشی از یادداشت روزنامه ی کیهان در آن سال و نیز گزارش یکی از روزنامه های اصلاح طلب در سال 91 در این باره می آید:
/ناگفته های 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد/
یادداشت علی رضا زاکانی در هفته نامه پنجره
سوم تا چهاردهم اردیبهشت امسال شاهد رخدادی بودیم که با ویژگی خاصی که داشت در تاریخ انقلاب اسلامی بیمانند بود. جناب آقای دکتر احمدینژاد در اقدامی بیسابقه در اعتراض به حکم حکومتی مقام معظم رهبری برای ابقای وزیر اطلاعات به منزل رفت و پس از یازده روز خانهنشینی به محل کار خود بازگشت. چرایی حکم رهبر عزیز انقلاب و علت مقاومت ریاست محترم جمهوری، جای بررسی جدی دارد اما در این نوشته سعی دارم به نکاتی چند پیرامون حواشی آن بپردازم:
انتخابات سال ۸۴ آغاز طلیعهای نو در عرصه خدمتگزاری در ایران اسلامی بود و کشور با رویکردی جدید، روحی تازه را در کالبد اجرایی خویش حس کرد. دولت خدمتگزار با سرلوحه قرار دادن شعارهای اساسی انقلاب و کار و تلاش خویش خدمات شایانی را به انجام رساند؛ همت کاشت و افتخار و آبرو درو کرد، ولی علیرغم خدمات شایانش از همان ابتدا رگههایی از انحراف در برخی از عناصر آن قابل مشاهده بود که رفتهرفته غلظت بیشتری یافت تا جاییکه تسویه حساب و حذف عناصر خدوم، به برنامهای آشکار برای آنها و سپس به عملی واجب برای یکدست کردن دستگاه اجرایی کشور در جهت رسیدن به اهداف ناصوابشان تبدیل گردید.
نمود این جریان خطرناک و مشکوک پیرامون جناب آقای احمدینژاد روز به روز نمود بیشتر یافت و کمکم کار بهجایی رسید که چندی قبل مدیر حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات در سخنرانی مبسوطی در داخل این وزارتخانه ضمن کالبدشکافی فتنه ۸۸، علایم و نشانههای فتنه بزرگتری را برای آینده پیشبینی کرد، که به گفته وی ترکیبی از نفاق و انجمن حجتیه آن را راهبری میکند و البته، این گفته که مبتنی بر دریافتهای اطلاعاتی و بدور از گمانهزنیهای صرف بیان شده بود سبب شد تا وی از مسئولیت خویش عزل و خانهنشین گردد.
با تصمیم و اقدام جناب آقای مصلحی برای تغییر یکی از معاونین خود در وزارت اطلاعات، دور جدیدی از فعالیتها آغاز شد و شرایط بهسمتی رفت که با القائات انجام گرفته، ریاست محترم جمهوری تصمیم به عزل وزیر اطلاعات گرفت، که مخالفت محرمانه کتبی و شفاهی رهبر فرزانه انقلاب، جهت مصلحت کشور با این عزل را درپی داشت و پس از مقاومت آقای احمدینژاد، با دستور و حکم علنی معظمله وزیر اطلاعات ابقا شد که اعلام آن در سیام فروردین در نمازخانه این وزارتخانه، غریو شادی سربازان گمنام امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را که در اثر فشارهای جریان انحرافی در سینهها حبس شده بود بلند کرد و دلهای نگران پرسنل خدوم آن وزارتخانه را آرامش بخشید.
اما مقاومتهای بعدی حساسیت موضوع را آشکارتر کرد و از تصمیم حکیمانه اعلام شده در قالب یک حکم حکومتی پرده برداشت، تا جاییکه تاکنون زوایای آشکار شده این موضوع، حکایت از حسن تدبیر در عبور انقلاب از گردنهای خطرناک و سخت، بهدستان مبارک ولایت مطلقه فقیه به لطف الهی دارد.
با تشدید القائات این جریان انحرافی و قهر رییسجمهوری، شرایط بهسمتی رفت که همه دوستداران انقلاب با گوشزد ضرورت تبعیت از ولی فقیه و تبعات تمرد از آن، به نصیحت و سپس انذار دکتر احمدینژاد پرداختند و اوضاع ویژه داخلی در کنار موقعیت ممتاز نظام اسلامی در شرایط خطیر منطقه و جهان را خاطرنشان کرده و عدم داشتن حجت شرعی و کاستی منطق عقل و تدبیر را در این مقاومت بیان داشتند، در فضای عمومی نیز حضرت آیتالله العظمی خامنهای (مدظله العالی) ضمن دعوت به آرامش، بر رعایت قانون و جلوگیری از انحراف تأکید کردند.
گرچه اخبار ملاقات اشخاص مختلف با ریاستجمهوری و سخنان صریح ایشان خطاب به چند نفر از ملاقاتکنندگان با وی، حساسیتها را بیشتر برانگیخت و اظهاراتشان در داشتن ۳۵ میلیون رأی و اهتمامشان در مقاومت در برابر انجام این حکم حکومتی به سبب صیانت از جایگاه رییسجمهوری! عمق القائات نادرست و خطرناک را به ظهور رساند، لیکن بعد از طی مسیر عادی کشور در فقدان وی و شدت ناراحتی عمومی و بالا رفتن سطح انذارها از عدم تمکین ایشان، جناب آقای دکتر احمدینژاد پس از یازده روز در هیأت دولت حاضر و اظهارات شفافی را در حمایت از ولایت فقیه و ضرورت تبیین آن برای جلوگیری از سوءاستفاده عناصر سیاسی و ممانعت از دفاع بد از اینجایگاه مهم ابراز داشتند.
گرچه این خانهنشینی به قیمت شادی دشمنان اسلام و دلشکستگی دوستان انقلاب و از دست دادن سرمایههای زیاد تمام شد؛ اما به لطف درایت و تدبیر ولی امر مسلمین اوضاع التیام یافت و آزمونی سخت برای جناب آقای احمدینژاد آغاز شد، تا در محک آن پایبندی ایشان به شعار داده شده در حمایت از رکن رکین نظام اسلامی و نفی عناصر جریان انحرافی در دولت – که کاملا شناخته شده میباشند – مشخص و معلوم شود.
انتظار دلدادگان به اسلام و دوستداران کشور عزیزمان ایران این است که از این به بعد شاهد تقویت عناصر خدمتگزار در دولت که بحمدالله فراوانند باشند و بهزودی حذف عناصر مشکوک و منحرف را مشاهده کنند. این تصمیم نیاز به انتخابی از سر اعتقاد و تدبیر دارد و نه اجبار، و لازمه آن نیز شکستن حباب توهم و لجام زدن به شیطانهای درونی و بیرونی است که امید است به همت بلند ریاست محترم جمهوری این مهم حاصل شود و در آینده نزدیک شاهد تقویت خدمتگزاری دولت و اضمحلال جریان انحرافی در دستگاه اجرایی باشیم.
/درس ها و عبرتهای 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد/
یادداشت حسین شریعتمداری در روزنامه ی کیهان
پیش در آمد: دشمنان بیرونی است که طی چند هفته اخیر با همه توان در شیپور جدایی راه رئیس جمهور از ملت دمیدند و بعد از آنهمه که در بستر این توهم دست افشاندند و پای کوبیدند، با سخنان یکشنبه شب آقای احمدی نژاد، خود را در نقطه آغاز دیدند و امروزه به عصبانیت ابرو درهم کشیده و انگشت پشیمانی به دندان گرفته اند.
خدا رحمت کند «مشهدی عبدالله» را. در میدان خراسان گاراژدار بود و اتوبوس ها و کامیون ها از گاراژش بار و مسافر می گرفتند. او را در نوجوانی دیده بودم، هنگامی که پیرمردی تقریبا از کار افتاده بود. داستانی که نقل می کنم را از مرحوم پدرم شنیده ام که با مشهدی عبدالله رفیق مسجد و هیئت بود. آن روزها برخی از اتوبوس ها که قصد مسافرت به مشهد مقدس را داشتند به علت خرابی جاده ها و طولانی بودن راه یکی از افرادی که با راه و جاده آشنا بودند، به عنوان بلد-راهنما- با خود می بردند. مشهدی عبدالله از جمله این بلدها بود که گاهی اوقات همراه رانندگان نابلد اتوبوس ها به مشهد می رفت تا به قول خودش، هم به پابوس امام رضا علیه السلام رفته باشد و هم به زوار آقا خدمتی کرده باشد. آن روز، نزدیک غروب آفتاب بود که اتوبوس با سلام و صلوات راهی مشهد شد. در حالی که مشهدی عبدالله را هم به عنوان بلد همراه خود داشت. نیمه های شب بود که اتوبوس به میدان یک شهر رسید و راننده مشهدی عبدالله را که روی صندلی عقب اتوبوس به خواب عمیقی رفته بود، بیدار کرد. مشهدی عبدالله نگاهی به میدان انداخت و گفت اینجا گرمسار است و بعد از نشان دادن مسیر بعدی دوباره به عقب اتوبوس رفت و خوابید. چند ساعت بعد، هوا گرگ ومیش شده بود که اتوبوس به میدان بعدی رسید.
این میدان، برخلاف میدان گرمسار، خالی از رفت و آمد نبود. راننده پیاده شد و از رهگذری پرسید؛ اینجا کجاست؟ و جواب شنید؛ میدان خراسان! با تعجب پرسید کدام میدان خراسان؟ و رهگذر گفت: مگر چند تا میدان خراسان داریم؟!… میدان خراسان تهران! ایندفعه مشهدی عبدالله را که هنوز خواب بود، با ملامت بیدار کردند ولی دیگر کار از کار گذشته بود و راننده زیر لب غرغر می کرد؛ بعد از اون همه دنده صدمن یک غاز که عوض کردیم تازه رسیدیم به جای اولمون! معلوم نیست بوق می زدیم یا بخیه به آبدوغ؟!
و این حکایت دشمنان بیرونی است که طی چند هفته اخیر با همه توان در شیپور جدایی راه رئیس جمهور از ملت دمیدند و بعد از آنهمه که در بستر این توهم دست افشاندند و پای کوبیدند، با سخنان یکشنبه شب آقای احمدی نژاد، خود را در نقطه آغاز دیدند و امروزه به عصبانیت ابرو درهم کشیده و انگشت پشیمانی به دندان گرفته اند.
خانه نشینی 11 روزه رئیس جمهور اگرچه رخدادی تلخ و ناگوار و از آقای احمدی نژاد، دور از انتظار بود ولی این ماجرای تلخ که به شیرینی انجامید، بی دستاورد نبود و درس ها و عبرت هایی نیز به دنبال داشت. از جمله؛
1- بعد از صدور حکم قانونی رهبرمعظم انقلاب و تدبیر حکیمانه ایشان مبنی بر ابقای وزیر عزل شده اطلاعات و آغاز خانه نشینی 11 روزه آقای احمدی نژاد، دشمنان بیرونی برای بهره گیری از شرایط پیش آمده کمترین فرصتی را از دست ندادند چرا که آنها از یکسو شکست سنگین و پرهزینه فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 را تجربه کرده بودند و از سوی دیگر با خیزش های اسلامی منطقه و سقوط دیکتاتورهای دست نشانده خود روبرو بودند و از آنجا که انقلاب های اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا را الگو گرفته از انقلاب اسلامی ایران ارزیابی می کردند – که ارزیابی دقیق و غیرقابل تردیدی بود- به طور طبیعی، رخداد مورد اشاره را فرصت مناسبی برای مخدوش کردن این الگو در نگاه ملت های مسلمان منطقه تلقی می کردند. از این روی با همه توان برای صید «ماهی مطلوب» از آب – به زعم خود- گل آلود، به میدان آمدند تا از «باد»ی که به دست جریان انحرافی- مستقیم یا غیر مستقیم- کاشته بودند، توفان درو کنند. رسانه های آمریکایی، اروپایی، اسرائیلی و تقریباً تمامی رسانه های دولتی منطقه در اقدامی هماهنگ، ابتدا کوشیدند خطای احمدی نژاد را – که بعدها شاهد اصلاح آن بودیم- یک «خط» تلقی کنند و سپس این خط فرضی را نشانه «حاکمیت دوگانه»! و حاکمیت دوگانه را نتیجه قطعی و اجتناب ناپذیر آمیختگی دین و سیاست معرفی کنند. روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با ارائه این تابلو به ملت های مسلمان منطقه توصیه می کرد که در حاکمیت های آینده و مورد نظر خود، اسلام را از حوزه روابط خصوصی انسان و خدا به میدان سیاست نکشانند! شبکه تلویزیونی عرب زبان بی بی سی که تا چند روز قبل- و شاید چند ساعت قبل- آقای احمدی نژاد و دولت او را در عرصه بین المللی «نامطلوب»! و «زحمت آفرین»! معرفی می کرد، با ذوق زدگی درباره تقابل وی با حکم رهبر انقلاب! داد سخن می داد و این -به زعم خود- ایستادگی را می ستود! شبکه تلویزیونی «العربیه» عربستان که به علت همخوانی با صهیونیست ها به «العبریه» شهرت دارد، به طور تلویحی اعتراف می کرد تاکنون درباره آقای احمدی نژاد قضاوت درستی نداشته است! و فهرست توهم پراکنی رسانه های بیگانه در این باره مثنوی هفتاد من کاغذ است.
و اما، در حالی که ذوق زدگی دشمنان بیرونی- و یا تظاهر آنها به ذوق زدگی- به اوج رسیده بود، رئیس جمهور محترم کشورمان همانگونه که از ایشان انتظار می رفت و قابل پیش بینی بود با حضور خویش در هیئت دولت و از سرگیری فعالیت و خدمات خود، خواب خوش آنان را به کابوس تبدیل کرد و یکشنبه شب در برنامه زنده شبکه دوم سیما آخرین میخ را هم بر تابوت توهم دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها کوبید. تاکید رئیس جمهور بر این که «سرباز ولایت فقیه است» و پیروی بی چون و چرا از ولی فقیه را وظیفه دینی و تکلیف قانونی خود می داند و… نشان داد که ایشان اگرچه مرتکب خطا شده است ولی این «خطا» نشانه ای از «خط» ندارد که نابخشودنی باشد… و در پایان این ماجرا، قیافه به هم ریخته و ابروهای باعصبانیت درهم کشیده دشمنان به همان اندازه دیدنی است که چهره گشاده و به رضایت نشسته دوستان واقعی آقای احمدی نژاد.
چند ساعت پیش سایت گویانیوز که آشکارا به سازمان «سیا» وابسته است و حتی آگهی استخدام این سازمان را روی خروجی خود می گذارد، با اشاره به اظهارات یکشنبه شب آقای رئیس جمهور نوشت: باید تحلیل های چند هفته اخیر خود درباره احمدی نژاد را به جای «درکوزه»، سر کوچه بگذاریم تا سازمان های بازیافت زباله، آن را به خمیر تبدیل کنند!
2- و اما، عکس العمل مردم نسبت به ماجرای یاد شده از موهبت بزرگی حکایت می کند که خدای مهربان در دل و جان ملت ایران به ودیعه نهاده است. توده های عظیم مردم که حماسه 9 دی و 22 بهمن فقط یکی از نمونه های وفاداری آنان به اسلام و انقلاب و حضرت آقا بود و با همین نگاه نیز، رئیس جمهور محترم را برگزیده بودند، پس از شنیدن ماجرا، ابتدا، آنچه شنیده بودند را باورنکردنی ارزیابی کردند و پس از آن که اخبار و گزارش های بعدی درباره خانه نشینی آقای احمدی نژاد را شنیدند، انگشت حیرت به دندان گزیدند و بدون کمترین تردیدی اقدام رئیس جمهور منتخب خود را بیرون از بستر تعریف شده و پذیرفتنی نظام تلقی کردند ولی از آنجا که این حرکت را با شخصیت شناخته شده ایشان همخوان نمی دانستند، در انتظار بازگشت رئیس جمهور از خطایی که مرتکب شده بود به انتظار نشستند و صد البته به لطف خدای مهربان انتظار آنان به درازا نکشید و آب رفته به جوی بازگشت.
همان روزها که بوق های تبلیغاتی دشمنان، گوش فلک را کر کرده بود، نگارنده در یکی از اجتماعات دانشجویی شرکت داشتم و با این پرسش مکرر روبرو شدم؛ که چرا چنین شد؟ و این دلشوره که «دشمن شاد»! شده ایم و زبان کینه توزان به طعنه دراز شده است! پاسخ این بود که؛ نه فقط دشمن شاد نشده اید، بلکه، بصیرت شما، آتش خشم و کینه دشمنان را از همیشه تیزتر کرده است. چرا؟! پاسخ روشن تر از آن بود که نیازی به شرح و تفصیل پیچ در پیچ داشته باشد. مردم از عقبه قبیله گرایی! و شخصیت پرستی! نیز به سلامت عبور کرده بودند. عقبه ای که بسیاری در شیب تند آن لغزیده و فرو غلتیده اند. مردم به احمدی نژاد پیرو ولی فقیه رأی داده اند و خدمات فراوان و مثال زدنی و در پاره ای از موارد بی نظیر او را ارج نهاده و در حمایت از وی کمترین کوتاهی روا نداشته اند. حمایتی اینگونه گسترده و صادقانه نباید به آسانی برداشته شود. اما، بلافاصله پس از آن که احساس می کنند رئیس جمهور مردمی و محبوبشان هرچند ناخواسته و به خطا، از بستر اصلی فاصله گرفته است، به جای آن که، آنها نیز به خطا، از بستر اصلی فاصله بگیرند، با هوشمندی توقف می کنند و آدرسی را که در دست دارند با مسیری که رئیس جمهور در پیش گرفته است به مقایسه می نشینند و با نگرانی و دلشوره بازگشت وی به بستر اصلی را انتظار می کشند. این بصیرت عمیق و نگاه الهی ملت است که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز و انشاءالله از امروز تا همیشه تاریخ، دشمنان را به خشم آورده و می آورد. به قول آقا، کسی که نقشه راه را در دست دارد به بیراهه نمی رود و مردم نشان دادند که نقشه راه را در اختیار دارند و مسیر را خوش به نشان می روند. و رئیس جمهور نیز که برخاسته از همین مردم است، و انتظار می رفت اینگونه باشد، نشان داد که اینگونه است. در همان نشست دانشجویی یکی از برادران پرسید؛ اگر خدای نخواسته، آقای احمدی نژاد به قهر خود ادامه دهد، تکلیف آنهمه حمایتی که از وی داشتیم چه می شود؟ و پاسخ شنید که اگر از خدمات او حمایت نمی کردید جای سؤال بود!… و امروز شاهد خرسندی همان ها هستیم که دیروز دلشوره داشتند و نگران بودند.
/گزارش روزنامه ی مردم سالاری در اولین سالگرد قهر/
پایان خانهنشینی 11 روزه احمدینژاد
12 اردیبهشت 1390 روزی بود که روزنامه های مختلف خبر دادند بعد از یازده روز نفس گیر برای اصولگرایان ، بار دیگر محمود احمدینژاد در جلسه هیئت دولت شرکت کرد تا حداقل به صورت ظاهری داستانی که او به طور غیر منتظرهای آغاز کرده بود ، تمام شده تلقی شود . احمدی نژاد در این جلسه تاکید کرد: من تا لحظه آخر عمر در مسیر ولایت علیه استکبار و رژیم صهیونیستی خواهم بود. وی همچنین در مورد دلایل چند روز غیبت خود گفت: دلایل خانهنشینی چند روزه را در دل خود نگه میدارم.(اگر چه در اسفندماه سال گذشته و در مجلس خانه نشینی اش را تکذیب کرد و گفت: احمدی نژاد و خانه نشینی؟!) اما همان زمان معلوم بود که روزگاری دیگر آغاز شده و باید دوران دولت احمدی نژاد را به دو دوره قبل از خانهنشینی و بعد از خانه نشینی تقسیم کرد.
داستان از آنجا آغاز شده بود که در 28 فروردین 1390، خبر استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات از سمت خود همراه با متن موافقت محمود احمدی نژاد با این استعفا منتشر شد. این استعفا (یا به عبارت بهتر برکناری) مورد مخالفت رسمی رهبر انقلاب قرار گرفت. پس از مخالفت رهبری با این استعفا و ابقای وزیر اطلاعات در سمت خود، احمدی نژاد در اقدامی بی سابقه و در اعتراض به حکم حکومتی در ابقای وزیر اطلاعات به منزل رفت و پس از یازده روز خانه نشینی به محل کار خود بازگشت. پس از این خانه نشینی اخبار ملاقات اشخاص مختلف با احمدی نژاد و سخنان وی در این ملاقاتها حساسیتهای بیشتری را هم برانگیخت ، به طوری که در جلسه غیر علنی آن روزهای مجلس بعضی نمایندگان مواضع شدیدی علیه احمدی نژاد اتخاذ کردند .سخنان زیادی از شرط گذاشتن احمدی نژاد برای بازگشت و اینکه وی ادعا کرده همین حالا 35 میلیون رای دارد ، گفته شد. جالب اینجاست که بعد از این داستان، در حالی که عده ای صحبت از قهر احمدی نژاد و مقاومت وی در مقابل حکم حکومتی می کنند اما گروهی دیگر که از نزدیکان احمدی نژاد محسوب می شوند روایت های دیگری از این خانه نشینی دارند. به عنوان مثال جوانفکرعنوان کرده است: در موردآن 11 روز اینطور نبوده که رئیس جمهور کار را رها و قهر کنند. ایشان داشتند فضای کشور را رصد می کردند. احمدی نژاد در آن شرایط به این نتیجه رسیده بود که توطئه ای شکل گرفته و هدف این است که دولت و رییس جمهور را تخریب کنند و به کشور آسیب بزنند!
آقا تهرانی (نماینده مجلس و معلم اخلاق دولت) نیز روایت دیگری از این خانه نشینی دارد. آقا تهرانی نقل میکند در دیداری که با احمدی نژاد در این یازده روز داشته، در حالی که بیمار بوده به وی گفته است: بنده نمیدانم شایعاتی که درباره من و شرط وشروطی که با رهبری گذاشتم از کجا سرچشمه می گیرد. بنده در دیدار با رهبری در اتاق تنها بودیم وچگونگی پخش این شایعات برایم عجیب است ونمیدانم این حرفها را ازکجا میگویند. بنده خدمت رهبرانقلاب رسیدم وبه ایشان گفتم من بافشارهایی که بردولت است به این نتیجه رسیدم که رسیدن به آرمانهایی که در این دولت تصمیم به اجرای آن را داشتیم غیرممکن است.
درادامه آقاتهرانی گفته است: احمدی نژاد در حالی که گریه میکرد گفت بنده نمیبخشم افراد حزب اللهیای را که به من تهمت زاویه داشتن با رهبری عزیز انقلاب را میزنند. مقاومت احمدی نژاد در مقابل حکم حکومتی و در پی آن قهر یازده روزهاش سبب شد طراحان سوال از احمدینژاد در مجلس شورای اسلامی این اتفاق را به عنوان یک سوال مهم در طرح خود بیفزایند. اما پس از کش و قوسهای فراوانی که در رابطه با مطرح کردن این سوال در صحن علنی مجلس پیش آمد و این طرح پس از ماهها تاخیر و در روز پایانی کار مجلس در سال نود به صحن علنی آمد، احمدینژاد با حضور در مجلس و در پاسخ به یازده روز خانه نشینی اش چنین گفت: اکثر مردم به من میگویند کمی استراحت کن و به خودت برس! 11 روز خانه نشینی هم از آن حرفهاست! احمدی نژاد و خانهنشینی؟ این حرف و وصله ها به من و دولتم نمیچسبد. زندگی ام نشان می دهد که با عمل درست و ادبیات صحیح از ولایت دفاع می کنم و نشان میدهم که نظام ولایی، نظام تلاش و عمل است. همه همکاران من آنقدر کار کردهاند که فنری شدهاند. با همه این اوصاف کم نیستند افرادی از طیفهای مختلف اصولگرایی که همچون دبیر کل موتلفه، در خلوت یا آشکار میگویند که «نظرم در مورد احمدینژاد پس از قهر کردنش عوض شده است».
در واقع احمدی نژادی که در تمام این سالها از نوعی مصونیت برخوردار بود و انتقاد از وی، خط قرمز بسیاری از اصولگرایان و خلاف مصلحت عنوان می شد، بعد از این خانه نشینی، دیگر نتوانست آن موقعیت سابق را حفظ کند و روز به روز از محبوبیت و محوریتش در جناح مطبوعش کم شد، تا جایی که صراحتا اعلام شد که وی نقشی در برنامهها و برنامهریزیهای اصولگرایان برای انتخابات مجلس ندارد (و چه بسا همین موضوع باعث دو دستگی ظاهری در قالب جبهه متحد و پایداری شد). همچنین بعد از این داستان بود که جریان انحرافی که در داخل دولت وجود دارد ، دچار مشکلات بسیاری شد . فردی که از او به عنوان لیدر این جریان نام برده میشود، از جلوی دوربینها دور شد و برخلاف گذشته هیچ سخنی از وی شنیده نمیشد . عدهای از نزدیکان وی دستگیر شدند و از انتصاب یکی از افراد این جریان به عنوان معاون مالی وزارت امورخارجه ممانعت به عمل آمد. حالا یک سال سخت بعد از آن ماجرا، برای دولت گذشته است و به نظر میرسد دولت احمدی نژاد سال آخر خود را از این هم سخت تر خواهد گذراند . یک سالی که نه تنها از نظر سیاسی، دولت با چالشهایی خود ساخته روبرو است ، بلکه با وضعیت به هم ریخته اقتصاد و ناتوانی دولت در درمان آن، دولتی که میخواست خود را قهرمان جلوه دهد، شاید مجبور شود با سرشکستگی روزهای پایانی عمر خود را بگذراند . قضاوت تاریخ هم پس از آن ، تا همیشه همراه دولتمردان امروزی ایران خواهد بود.
انتهای پیام