پزشکان آنچنانی دیگر در حاشیه نیستند
انصاف نیوز: توقف پخش سریال طنز «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری از تلویزیون، بیش از پخش آن باعث شده که مسایلی که مبتلابه صنف پزشکان بود از حاشیه درآید، به ویژه پزشکانی که درآمد آنها متناسب با دیگر تخصصها و حتی دیگر کشورها نیست.
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، اعتراض به تبعیضها در روزهای اخیر در حالی شکل گرفته که با انتخاب دکتر قاضی زاده هاشمی به وزارت بهداشت، این موقعیت تبعیض آمیز پیش بینی میشد؛ وزیری که به واسطهی سیستم معیوب درآمد پزشکان ایرانی، یکی از ثروتمندترین پزشکان کشور است.
توقف سریال طنز مهران مدیری، اما هجمهها به پزشکان ایرانی و پرسشها دربارهی موقعیت آنها را افزایش داده است؛ هر چند در این میان گاهی همهی آنها به اصطلاح «با یک چشم» قضاوت شدهاند در حالی که درآمد تبعیض آمیز به بخشی از این صنف برمیگردد و برای مثال وضعیت پزشکان عمومی که بیشترین بخش این صنف را تشکیل میدهند، به دلیل ضعف سیستم ارجاع، مناسب نیست.
اعتراض یک پزشک به وزیر و رییس نظام پزشکی
یکی از پزشکان در این باره در یکی از شبکههای اجتماعی به حساسیت وزیر بهداشت و رییس نظام پزشکی نسبت به سریال واکنش قابل توجهی نشان داده و نوشته است:
«جناب آقای دکتر هاشمی وزیر محترم بهداشت و درمان؛ جناب آقای دکتر زالی ریاست محترم نظام پزشکی ایران؛ ایکاش عزمتان را جزم کنید و کمر همت ببندید و تجمعی را سازماندهی کنید نه برای اعتراض نسبت به یک مجموعهی طنز تلویزیونی بلکه برای احقاق حقوق آن پزشک عمومی که نمیداند باید چند شب توی درمانگاه شیفت چهل – پنجاههزار تومنی بدهد تا آخر ماه نُهاش گرو هشتش نباشد. تجمع کنیم برای آن دختر پزشکی که در جنوب این سرزمین طرحش را میگذراند و شبها از ترس اشرار خواب به چشمانش نمیرود. جمع شویم برای طلب حق آن ضریب کایی که خودش این گوشهی کشور است و همسرش آن گوشه. گرد هم آییم برای اعتراض به وضعیت آن دستیار و انترنی که باید تا صبح فحش بشنود و بیگاری کند. تجمع کنیم برای ویزیتهای سه هزار تومانی متخصص تماموقت توی کلینیکهای ویژه دانشگاه. وزیر محترم؛ رییس گرامی؛ رها کنید کمدی و سریال و طنز را، و برسید به مشکلات صنفی پزشکان که اگر مرهم دردشان باشید کمتر پزشکی را خواهید یافت که کوتاهی کند در کارش».
اعتراض پزشکی دیگر به اعتراضهای نسنجیده
دکتر یدالله اسلامی، پزشکی که دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس هم هست، با تاکید بر این که « اعتبار اجتماعی براثر پیچیده شدن در هزار لایهی تقدس به دست نمیآید»، به همکاران خود اعتراض میکند:
«شایع شده است که توقف سریال طنز در حاشیه به دلیل اعتراض پزشکان است. این امر سبب توجه بیشتر به طنزی میشود که به گفتهی بینندگان آن کاری سخیف و بیمایه بوده و چندان اثر هنری درخشانی نیست. شاید بروز اعتراضهای نسنجیده بیشتر سبب شهرت این سریال شده باشد. اعتباری که به طنزی برود بهتر آن است که نباشد. اعتبار اجتماعی براثر پیچیده شدن در هزار لایهی تقدس به دست نمیآید بلکه براثر درستی و جلب اعتماد همگانی حاصل خواهد شد. اقدامات نسنجیدهی برخی همکاران در دامن زدن به اعتراض دستمایهای شده است برای برخی که بدون توجه به خدمات طاقتفرسای پزشکان، همهی حرمت و حریمها را درهم شکنند. این هم روی دیگری از ماجراست. من که گمان میکنم در سالهای دراز ارائهی خدمات پزشکی در حوزهای فوق تخصصی از چشمپزشکی با رنجهای بسیار مردم این سرزمین زیستهام و بیماران فراوان شاهد نوع خدمات طاقتفرسایم بودهاند، نگران طنز نیستم ولی نمیتوانم نگران شکستن حریمها و حرمتها به خاطر توقف یک سریال نباشم».
پزشکان تقاضای «سانسور» دارند
کامبیز نوروزی، مدرس حقوق مرکز تحقیقات رسانه دربارهی اعتراض بخشی از پزشکان به سریال درحاشیه در فیسبوک نوشته است:
«چرا نباید در مورد پزشکان و وکلا طنز گفت؟ این اقشار تافتههای جدا بافتهای نیستند و هیچچیزی بیشتر و بالاتر از بقیهی مشاغل، از رفتگر و مردهشور گرفته تا مهندس و کارمند و معلم و غیره ندارند که روسای سازمانهای صنفی آنها شعار میدهند. حالا این آقایان بدون هر مستند قانونی و حقوقی چیزی خواستهاند که عملاً به معنای تقاضای اعمال سانسور است و کاملاً خلاف آزادی بیان است. اگر فرضاً یک مقام قضایی از رسانهای مثل صداوسیما چنین خواستهای میداشت، چه واکنشی تولید میکرد؟ وقتی دو سازمان صنفی متعلق به دو صنف مثلاً مدرن جامعهی ایران با مفهوم آزادی بیان با چنین شیوهای برخورد میکنند حداقل سه چیز میشود فهمید: یکی اینکه بخشهایی از جامعهی مدنی، در سایهی انتقادهایی که به دولت میشود، دوست دارند خود را پنهان و مصون از نقد نگه دارند. دوم اینکه مشکل دمکراسی در ایران فقط مربوط به دولت نیست و خیلیهای دیگر از دمکراسی انگار خوششان نمیآید. یعنی غیر از دولت خیلیهای دیگر هم هستند که منافعشان با آزادی بیان به خطر میافتد. چون در دمکراسی و آزادی بیان دیگر نمیشود راحت از نگاه تیزبین و کاشف الاسرار مردم پنهان شد و همه کار کرد. سوم اینکه عقبماندگی جامعهی مدنی همدست کمی از جامعهی سیاسی ندارد. توهم نداشته باشیم».
چرا پزشکان از نظارت بر درآمد معافند؟
محمد آقازاده، روزنامهنگاری قدیمی است که او هم در این باره به تجربهی شخصی گفتگو با یک پزشک پرداخته و مینویسد:
«نکتهی اول: چند ماه پیش در میان جمعی از پزشکان جراح بودم. یکی از جراحان با سابقه که استاد دانشگاه هم هست نسبت به مبارزه با زیرمیزی گرفتن پزشکان معترض بود و یادآوری میکرد هفتهی پیش شاهد معاملهی ویلایی چند میلیارد تومانی بود که تنها سهم دلال صد میلیون تومان شد، آیا وقتی یک دلال اینهمه درآمد بادآورده دارد حق پزشک نیست متناسب با تخصصش دستمزد بگیرد؟ وی همچنین گفت حالا از اختلاسهای چندمیلیاردی صرفنظر میکنیم، البته به شوخی هم گفت حالا از ثروت کلان وزیر بهداشت حرف نزنیم بهتر است که این روزها همکاران خود را بهشدت رنجانده است.
خبر: خبرگزاری مهر گزارشی منتشر کرده که در لید آن آمده است بررسیها نشان میدهد در شرایطی که درآمد یک کارمند یا کارگر ایرانی یکپنجم درآمد همتای غربیاش هم نیست، پزشکان متخصص ایرانی چندین برابر همتایان خودشان در کشورهای غربی درآمد دارند. وی از قول پزشکیان نمایندهی مجلس [و وزیر بهداشت دولت اصلاحات] که خود پزشک است یادآوری میکند: پزشکان ایرانی هفت برابر همتایان آمریکایی خود درآمد دارند.
نکتهی دوم «در حاشیه» مهران مدیری مجموعهی تلویزیونی پرتی بود، اما اعتراض پزشکان توانست به این سریال ابعاد بینالمللی بدهد. بالاخره تلویزیون زیر فشار این اعتراض پخش این مجموعه را متوقف کرد. این ماجرا درس خوبی به همه میدهد، اگر این درس را بیاموزیم میتوانیم فرصت به تغییر واقعی بدهیم. این درس چیزی نیست جز اهمیت تشکل نیرومند داشتن و با استفاده از همهی توان فضا را به نفع خود تغییر دادن. پزشکان در سه دههی اخیر با بهرهگیری از شبکهی روابطی که با مسوولان کشور دارند و یک انجمن پرقدرت توانستند از هرگونه نظارت بر درآمدشان معاف بشوند و حتی از پرداخت مالیات در حد معقول خودداری کنند. اگر وظیفهی هر صنف دفاع از منافع خود است، نباید به این پزشکان خرده گرفت.
همین اتفاق علاوه بر پزشکان در مورد بازرگانان و کلان سرمایهدارها هم صادق است، آنها با داشتن اتاق بازرگانی قدرت چانهزنی بزرگی دارند و حتی بسیاری از وزرا را احضار و مورد بازخواست قرار میدهند و اهدافشان را پیش میبرند. تا اینجا باید حق را به این گروه داد که از قدرت مالی و تشکل یابیشان برای پیشبرد اهدافشان بهره میبرند، اما مشکل در جای دیگر است که اوضاع را فاجعهزده میکنند.
وقتی کارفرمایان، پزشکان و سرمایهداران تشکل خاص خود را دارند کارگران، حقوقبگیران، هنرمندان و روزنامهنگاران از انجمنهای نیرومند محروماند، … فکر کنید همان آزادی عمل که پزشکان دارند هنرمندان داشتند و برای دفاع از حق قانونی برای پخش یک سریال اعلام تجمع میکردند، فکر میکنید افکار عمومی به نفع کدام از این دو گروه وارد صحنه میشدند؟ کدام نویسنده، روزنامهنگار و کارگر صدایش شنیده میشود؟
درآمد هفت برابری پزشکان ایرانی در مقابل پزشکان آمریکایی اگر بر مبنای هزینههای زندگی در دو کشور محاسبه شود به رقم وحشتناکی از تفاوت میرسیم. درحالیکه کارگرها و کارمندان یکپنجم همتایان غربیشان حقوق میگیرند. بیعدالتی اصلی در این تبعیض مثل روز روشن است. مشکل اصلی در آزادی تشکل برای اولی و گرفتن حق تشکل از بقیه است. اگر این تبعیض برطرف شود بقیهی مشکلات حل میشود. در کشورهای غربی حق سو کردن در دادگاهها پزشکان را در موقعیت دشواری قرار میدهد، آنها در دادگاه اگر اشتباهی بکنند باید هزاران دلار و یا پوند خسارت بدهند ولی در ایران بسیاری از بیماران در اثر سهلانگاری میمیرند ولی آب از آب تکان نمیخورد، همانطور که کور شدن دهها انسان و مرگ نه نوزاد در بیمارستان بهزودی در فراموشی بی مجازات میماند …»
انتهای پیام