صلح حسنی مقدمهی عاشورای حسینی
روزنامهی اعتماد نوشت: در تقويم رسمي كشور روز ۲۸ ماه صفر به عنوان سالروز شهادت سبط اكبر پيامبر، امام حسن مجتبي(ع) ثبت شده است. البته در اين تاريخ تشكيك هم شده و بسياري از علماي رجالي با پژوهش و اجتهاد بر اسناد و روايات به امروز رسيده، اثبات كردهاند كه نه روز بيست و هشتم كه روز هفتم صفر سالروز شهادت اين امام همام است.
مهمترين نكته و مفهوم در زندگاني امام مجتبي(ع) «مظلوميت» است. ايشان در هنگامهاي از سوي عامه مردم به خلافت برگزيده شد كه «ناكثين»، «قاسطين» و «مارقين» امت واحدهاي را كه پيامبر با خون دل بسيار سامان داده بود، دچار تشتت فكري و سياسي كرده بودند. امت آن دوران نخواستند كه به محتواي آيه شريفه «واعْتصِمُواْ بِحبْلِالله جمِيعًا ولا تفرقُواْ» عمل كنند و حبلالله را كه مصداقش در آن دوران امام مجتبي(ع) بود تنها گذاشتند و در نتيجه امام پس از زخم خوردن از برخي صحابه نزديكشان، به صلح با معاويه روي آوردند. البته صلح و صلحنامهاي كه كم از جنگ نداشت.
به مناسبت سالروز شهادت امام مجتبي(ع) با حجتالاسلاموالمسلمين سيدمحمدرضا ابطحي، كتابشناس و پژوهشگر علوم ديني درباره مساله تاريخ شهادت و همچنين پژوهشهاي اين حوزه به گفتوگو نشستيم. ابطحي، مديرعامل موسسه قرآني امالكتاب نقش جهان است.
*بسياري از مورخان و پژوهشگران بر اين عقيدهاند كه عدد تاليفات و پژوهشها درباره امام مجتبي(ع) اندك است. به باور آنها همين مساله باعث شده تا شناخت عامه مردم از ايشان كم باشد. نظر شما در اين باره چيست؟ اين مساله با توجه به شبهات عديدهاي كه به ويژه مبلغان وهابي درباره زندگي اين امام مظلوم پيش آوردهاند، خود را بيش از پيش نشان ميدهد.
البته اينطور نيست و كتابها و پژوهشهاي مهمي درباره امام حسن مجتبي(ع) انجام و منتشر شده است. پس از پيروزي انقلاب با توجه به اختلافاتي كه در روايات و اسناد مربوط به شهادت اين امام همام وجود داشت، حركتها و پژوهشهاي جدي در اصفهان و قم انجام شد تا از بين روزهاي سوم، هفتم يا بيست و هشتم صفر به يقين برسند كه كدام روز، سالروز شهادت ايشان است.
كتابهاي مهمي در اين دوران منتشر و بحثهاي علمي مفصلي هم اتفاق افتاد و برخي كتابها هم جنجالي شدند، چراكه در آنها روايتهاي ضعيف هم بررسي شده بودند. بهطور كل علماي رجالي و تاريخ اثبات كردند كه روز هفتم صفر، سالروز شهادت امام مجتبي(ع) است و نه روز بيست و هشتم. بسياري هم اشكال گرفتند كه روايتهاي مربوط به روز هفتم ضعيف است و… .
اما يكي از كساني كه در آثارش به بحث درباره اين موضوع پرداخت، مرحوم آيتالله سيدمحمدعلي موحدابطحي بود. ايشان محقق و رجالي معروف بود و از شاگردان مرحوم امام خميني (ره) و آيتاللهالعظمي خويي بود. با توجه به شهرت علمي ايشان نوشتههايشان بسيار مورد توجه قرار گرفت. نظر آيتالله موحدابطحي اين بود كه بهطور قطعي روز هفتم صفر روز شهادت امام حسن مجتبي(ع) است. يا يقينيتر اين است كه ما اين روز را سالروز شهادت امام بدانيم.
*البته اين تاريخ در تقويم رسمي ايران ثبت نشده، اما با توجه به شهرت آيتالله موحدابطحي و خاندانشان در اصفهان آيا اين تاكيد روي هفتم صفر، تاثيري در علما و اهالي اين شهر داشت؟
بله، پس از اين پژوهش و تاكيد ايشان روي هفتم صفر، در اصفهان اين روز بسيار گرامي داشته شده و مجالس عزاداري مفصل و با عظمتي برگزار ميشد و اكنون نيز ميشود. هفتم صفر اكنون براي اصفهانيها اهميت ويژهاي دارد. ما جلسات و مجالس عزاداري مختلف داريم كه همه ساله بهطور منظم در اين روز برگزار ميشود. حتي دستههاي زنجيرزني و سينهزني در اين روز برپا ميشود. در بازار نيز هيئاتي هستند كه اين روز را مثل روز عاشورا مفصل عزاداري ميكنند.
*با اين اوصاف اما عامه مردم ايران آنگونه اطلاعات و دانشي را كه نسبت به حيات ديگر ائمه دارند، درباره امام مجتبي(ع) ندارند.
دو مساله اتفاق افتاده است؛ نخست اينكه اسم مبارك امام مجتبي(ع) معمولا همراه با اسماء خمسه طيبه (پنج تن آل عبا) ميآيد. ديگر اينكه از دوره امامت ايشان نيز مطالب محدودي در دست است و علت آن هم به شدت برخوردهايي بازميگردد كه معاويه بن ابيسفيان در دوران به اصطلاح صلح پيش آورد. البته همين نكته كه آن دوران با توجه به صلحنامه امام مجتبي(ع) با معاويه دوران صلح بود يا جنگ، نيز در كتابها و پژوهشهاي بسياري نوشته شده است. به نظر ميرسد كه آن دوران هم به نحوي دوران جنگ است و اگر برنامه امام حسن(ع) نبود، رخداد عظيم عاشورا اتفاق نميافتاد.
متاسفانه برخي تعصبهاي بيجايي روي قضيه صلح و جنگ به خرج دادهاند و همين تعصبات باعث شد تا ابعاد مختلف آن صلحنامه مسكوت بماند و روي اين نكات بحث نشود كه آيا برخوردهاي امام در آن دوران جنگي بوده است يا خير؟ صلح با معاويه باعث شد تا دهان بسياري بسته شود. با اين اوصاف اما مرحوم علامه مجلسي بحث مفصلي در اين باب انجام داده و اثبات كردند كه در اصل تفاوتي بين حركت امام مجتبي(ع) با قيام حضرت سيدالشهدا(ع) نيست. هر يك از ائمه در برخورد با جريانهاي معاند روز هر كدام يك روش خاص خود را با توجه به شرايط شيعه داشتند.
حضرت سيدالشهدا(ع) مصلحت را بر قيام ديد. حضرت سيدالساجدين امام سجاد(ع) روشش در دعا بود. همچنين حضرت ثامن الحجج امام علي بنموسيالرضا(ع) نيز مصلحت را در اين ديد كه با پذيرش ولايتعهدي به مبارزه با عباسيون برخيزد. به هر حال تفسيرهايي كه در طول تاريخ بر صلح امام حسن مجتبي(ع) انجام شد، مسائلي را به وجود آورد. در ذيل سايت امالكتاب سايتي هم بهطور اختصاصي به امام حسن مجتبي(ع) اختصاص پيدا كرده است. يك بخش از اين سايت كتابنامه است. بخش مهمي از اين سايت نيز پاسخ به شبهات پيرامون زندگاني امام مجتبي(ع) است كه ما سعي كرديم با توجه به مستندات مسلم تاريخي اين شبهات بسيار را پاسخگو باشيم و الحمدلله در ميان سايتهاي ديگر ذيل امالكتاب مراجعه به سايت امام مجتبي(ع) بسيار چشمگير است. همچنين مخاطبان ميتوانند با مراجعه به بخش كتابنامه از تمامي كتابهايي كه درباره اين امام همام منتشر شده باخبر شوند.
*بر پژوهش آيتالله موحدابطحي درباره تاريخ شهادت امام مجتبي(ع) ظاهرا نقدي هم نوشته شد؟
همانطور كه گفتم پس از انتشار پژوهش آيتالله موحدابطحي و تاكيد ايشان بر اينكه نزد شيعه روز هفتم صفر به عنوان روز شهادت امام مجتبي(ع) قويتر است، در اصفهان به اين روز بسيار توجه شد. مثلا عملا در اين روز بازار تعطيل شده و مردم به عزاداري ميپردازند. البته ايشان نخواستند كه روز بيست و هشتم صفر را نيز رد كنند. به عبارتي اين دانشمند برجسته ثابت كرد كه روز هفتم ماه صفر از نظر روايتهاي تاريخي و سنديت آنها، بيشتر از ۲۸ صفر اهميت دارد. بسياري از منابع تاريخي نيز بر اين روز دلالت دارند. به عنوان مثال در اثر «تثبيت الامامه» نوشته سيد قاسم بنابراهيم الرسي (وفات در سال ۲۴۶) كه خود از نوادگان امام مجتبي(ع) است و از علماي برجسته زمان خود بود، بر روز هفتم صفر تاكيد شده است. همينطور علامه كفعمي از علماي مشهور قرن نهم نيز در كتاب شريف مصباح بر روز هفتم صفر به عنوان روز شهادت تاكيد دارد.
اين اختلاف روايت درباره سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) نيز وجود دارد و ما دو نوبت در سال را به عنوان ايام فاطميه گرامي ميداريم. من شخصا يكبار از مرحوم آيتالله موحدابطحي درباره اين تعدد در تاريخ شهادت و مشكلاتي كه ممكن است به وجود بياورد، سوال كردم. ايشان در پاسخ فرمودند كه هيچ اشكالي ندارد كه هر دو تاريخ را گرامي بداريم.
عدهاي از پژوهشگران به اين نظريه نقد وارد كردند و همچنين جامعه مدرسين حوزه علميه قم هم نقدي بر اين نظريه وارد آورد، اما مرحوم آيتالله موحدابطحي يك عالم رجالي قوي بود و تمام روايات و مستندات را ميدانست و به نقدها پاسخ داد. اكنون فرزند ايشان آقا سيدمحمد نيز در بحث پيرامون اين موضوع فعال است.
*سوال اينجاست كه با توجه به مقام علمي آيتالله محمدعلي موحدابطحي، چرا نظر ايشان روي روز هفتم صفر به عنوان نظر صائب پذيرفته نشد تا در تواريخ رسمي بيايد؟
به نظر من وجود يك مشكل باعث اين موضوع شد. متاسفانه در زمان حيات ايشان آقازاده بزرگشان با فكر پدر مخالفت پيدا كرد و راهي جز راه او را پيمود و بدل به يكي از قطبهاي صوفيه شد. همين مساله باعث شد تا به وجهه علمي ايشان و حتي موقعيت خاندان موحدابطحي خدشه وارد آيد. اين در صورتي است كه اين دانشمند برجسته هم در زمان تحصيل و هم در زمان تدريس و رياست امور شرعي از جمله برجستهترين علما بود. ايشان پس از گذشت زماني كوتاه از ورود به حلقه درس مرحوم امام خميني (ره) بدل به يكي از اشكالكنندگان رسمي درس شدند. در درس مرحوم آيتالله بروجردي نيز معمولا دو نفر اشكال ميكردند، يكي ايشان و ديگري برادرشان مرحوم آيتالله محمدباقر موحدابطحي. بهطور كل اين خانواده هفت برادر بودند كه ۶ نفر از آنها از سرآمدان علم و از چهرههاي تابناك مكتب اماميه بودند. متاسفانه كار پسر بزرگشان جلوه علمي شخص ايشان را زير سوال برد.
انتهای پیام