فتورهچی، چپ چرک و ماجرای همایون شجریان
کانال تلگرامی باشگاه روزنامهنگاران ایران نوشت: سیدعبدالجواد موسوی، روزنامهنگار حوزه ادبیات و فرهنگ، بیاینکه نامی از نادرفتورهچی فعال رسانهای چپ ببرد، به نقد نظرات او پرداخت.
آقای فتورهچی در جدیدترین مطلبی که نوشته بود به همایون شجریان و علیرضا قربانی به واسطهی حضور در ایرانمال حمله کرده شجریان پدر و پسر را خوانندهی حکومتی خوانده است.
عبدالجواد موسوی نوشته است: «امروزه مردرندانی یافت شده اند که با دعوی عدالتخواهی کاری جز تخلیه عقدههای حقیرانه خود ندارند. بیهنرانی که در هنرمندان به چشم کینه و عداوت مینگرند.
این موجودات چپنما معمولا به کسانی دشنام میدهند که حافظان وضع موجود نیز از آنها دلخوشی ندارند.
در پس و پناه قدرت پنهان میشوند و نعره هل من مبارز سر میدهند. به کسانی حمله ور میشوند که نه تنها هزینهای برایشان نمیآورد بلکه مفت و مجانی آنها را در مقام اپوزسیون مینشاند. چپ چرک اگرچه خودش یک روز هم مشقت و سختی یک کارگر را تجربه نکرده اما مدام از حق و حقوق کارگران دم میزند.
بیمناسبت و با مناسبت حق و حقوق یک فوتبالیست و هنرپیشه و مهندس و کارخانهدار را با حقوق یک کارگر مقایسه میکند و با ضرب و تقسیمهای کودکانه سعی میکند احساسات عوامالناس را برانگیزد و پروژه دوقطبی سازی چندشآورش را گسترش دهد. تا آتش نفرت و کینه را در دل فرودستان شعلهور کند و خود از دور به تماشای جنگ و آشوب و نزاع میان بیگناهان بنشیند.
و کیست که نداند عدالت به معنای حقیقیاش نه برابری حقوق کارگر و کارخانهدار که قرار گرفتن هر چیزی در جای خویش است. رسیدن حق به حقدار است. بهره بردن آدمیان از حقوق حقه و اولیهی انسانی است.
حالا سوژه جدید این مدعیان چپ اندیشی جدید چیست؟ همایون شجریان و علیرضا قربانی. دو هنرمندی که اگرچه اهل فن حق دارند و میتوانند و باید درباره آثارشان چند و چون کنند اما با هیچ گز و معیاری مسحق این همه بیمهری و بیادبی نیستند؛ آنهم صرف این که برای تبلیغ آلبوم جدیدشان پا به یک ساختمان مجلل گذاشتهاند. آن مکان هرجا هست و متعلق به هرکس این میزان عصبانیت و متورم شدن رگ گردن معنا نمیدهد.
همایون شجریان و علیرضا قربانی دو خوانندهاند با متر و معیارهای هنری مقبول و مورد عنایت مخاطب عام و تا حدودی خاص. لگد و لجن پراکنی به سمت آن ها نه تنها هیچ ربطی به عدالت خواهی ندارد بلکه عین بی عدالتی است و امداد رساندن به ابتذالی که از شش جهت بر ما باریدن گرفته است.»
انتهای پیام
آقای عبدالجواد موسوی
سلام
آیا فراموش کردهاید که چند سال پیش متأثر از خبری در روزنامهی خراسان یا قدس درباره یک مؤجر و مستأجر و نسبت فقر آنها به یکدیگر با غیض و غضب حکم کرده بودید که روزی در خیابانهای پایتخت با آر پی جی، شاسی بلندهای را هدف قرار خواهید داد؟!
آیا آن آشفتهگی «فیک» بود یا شما نیز متأثر از «شور حسینی»، «چپ چرک» شده بودید؟!
موضوع برای امثالِ بنده، «نادر فتورهچی» و… نیست. موضوع شما هستید و ادعای مضحکتان در تعریف عدالت!
نوشتهاید: «و کیست که نداند عدالت به معنای حقیقیاش نه برابری حقوق کارگر و کارخانهدار که قرارگرفتن هر چیزی در جای خویش است. که رسیدن حق به حقدار است. که بهره بردن همه آدمیان از حقوق حقه و اولیه انسانی است.»
بله! با این تعریف «همه با هم» سر جای خودشان خواهند ماند و آب هم از آب تکان نخواهد خورد و خیر و خوشی (بخوانید نظم موجود) نصیب همهگان میشود.
باری! عدالت امثال شما را باید دَرید. ادعاهای امثال شما را باید «هدف» گرفت و شما و امثالهم را باید با آر پی جی زد!
چنین باد!