بازی جدید اصلاح طلبان با نام زنان
امید کاجیان در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت: تجربه نشان داده برای سیاستمداران، زنان موضوع پرجاذبهای برای کسب رای هستند، برای همین بارها در شعارهای آنان اشاره ای از حمایتشان از زنان هم میشنویم در کنار وعده به حمایت از زنان، ایجاد فضای دوقطبی با استفاده از زنان، کار مشابه دیگری است که اصلاح طلبان و اصولگرایان در کنار یکدیگر انجام میدهند. نمونهی این دوقطبی سازی را در مباحثی مثل ورود زنان به استادیوم و یا دعواهای جذاب سیاسی که روزنامهی کیهان با قرار دادن عکسی از دخترانی در مسیر راهپیمایی اربعین که آنها را “راهیان آزادگی” معرفی کرده و عکسی هم از دخترانی در ورزشگاه آزادی که “قربانیان آزادی” نام گرفته بودند ایجاد کرد، مشاهده کردیم. هنوز هم این موضوع برای تهییج مردم و مقایسهی چپ و راست با یکدیگر جذابیت دارد.
این در حالی است که جریان و رسانههای اصلاح طلبی که حضور زنان در استادیوم آزادی را در بازی کامبوج در بوق و کرنا کرده بودند و تلاش داشتند تا فشار فیفا برای این اتفاق را به نام دستاورد خود معرفی میکنند و در ظاهر در مقابل این اقدام اخیر کیهان قد علم کردند و به انتقاد از اصولگرایان و رسانههایشان پرداختند، همانهایی هستند که در سالهای نه چندان دور زمانی که در دولت محمود احمدینژاد قرار بود تا زنان به ورزشگاه بیایند به شکل مشمئز کنندهای لب به شکوه و شکایت گشوده و فریاد وااسلاما و مصیبتا سر دادند و به دنبال رسانهای کردن و گرفتن فتوا برای حرام دانستن این عمل بودند. این دوگانگی خود نشان میدهد که این جریان هم نه به دنبال اصلاح بلکه صرفا بهره برداری سیاسی از موضوع زنان بوده و هست.
اما دوقطبی سازی با استفاده از زنان از سوی جناح اصلاح طلب و اصولگرا به شکل ماهرانهای همیشه برای گرم کردن تنور انتخابات مفید واقع شده است، به عبارتی به نظر میرسد تضادهای اصلاح طلب و اصولگرا با یکدیگر یک روی دیگر هم دارد و آن اشتراک نظر میان اصلاح طلب و اصولگرا در استفاده از فاکتوری به نام “زنان” است. از قضا حضور زنان هم در صحنههای انتخابات همیشه فعالانه بوده است.
نکتهی دیگر اینکه دوقطبی سازی با استفاده از زنان، پای برخی مردان را هم به میدان باز میکند مردانی که این حق را برای خود قائل هستند که حدود و ثغور را برای زنان تعیین کنند (!) این مردان هم احتمالا به بهانهی دوقطبی سازی تکلیف میدانند که در انتخابات شرکت کرده و افراد بیشتری را با خود همراه پای صندوق بیاورند.
جالبی ماجرا اینجاست که زنان در تبلیغات انتخاباتی و پوسترهای هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب نیز نقش عمدهای بازی میکنند. پخش تصاویر زنان به اصطلاح امروزی که عکس یکی از کاندیداهای اصلاح طلب یا اصولگرای ریاست جمهوری را بر بالای سر بردهاند یا روی پیشانی نصب کردهاند همیشه سوژهی خوب تبلیغاتی بوده است. در این میان لیستهای انتخاباتی پارلمانی دو جریان نیز تلاش میکنند تا با آوردن نام چند زن دراین لیست، خویش را حامی بانوان کشور معرفی کنند.
اما در جدیدترین اقدام، اصلاح طلبان که نا امید از انتخابات اسفند ماه و اقبال عمومی به سوی خود هستند تلاش دارند تا دست به ابتکاری جدید برای بهره برداری از عنصر زنانه در جذب مخاطب و ترغیب مردم به سمت لیست خود و کشاندن مردم پای صندوقهای رای بزنند و در شرایطی که احتمالا عارف به دلیل توهم 1400 از یک سو، عدم علاقه به حضور در انتخابات مجلس از سوی دیگر و ایفای نقش مدیرانه در شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان ممکن است دیگر کاندیدای مجلس نباشد آنها به دنبال جایگزینی یک زن به عنوان سرلیست اصلاح طلبان هستند.
نام شهیندخت مولاوردی همان معاون سابق رئیس جمهور در امور زنان که به خاطر اظهارات، گفتهها و عملکردهای جسورانهاش و البته دردسرساز، بعدها در دولت دوم حسن روحانی به دستیار ویژه در امور شهروندی تقلیل یافت و سپس وادار به استعفا به بهانهی قانون منع بهکارگیری بازنشستگی شد نام دهن پرکنی برای اصلاح طلبان و سرلیست کردن اوست. موضوعی که این روزها برخی از رسانهها و چهرههای اصلاح طلب نیز با پیش کشیدناش میخواهند به سرانجام برسانند.
- تیرشان به سنگ میخورد؟
اما این تلاش آنها معلوم نیست که به سرانجام برسد یا نه. چرا که شهیندخت مولاوردی در برخی از مصاحبههایش اظهاراتی کرده که نباید. دیدگاههای او به ویژه در مورد موضوع حجاب با واکنشهای زیادی مواجه شد. او یکی دو بار هم به واسطهی اظهار نظری که دربارهی یکی از چهرههای زن در خارج از کشور داشته متهم به حمایت از چنین شخصی است به ویژه اینکه یک بار هم پست اینستاگرامی این زن توسط او لایک شد، موضوعی که فشارها را بر او دو چندان کرد تا حدی که برخی استعفای وی را بی ارتباط با این موضوع نمیدانند. هر چند مولاوردی بعدها در گفتگویی در این باره اظهار داشت از بدشانسی اتفاقی دستم خورد و آن پست لایک شد. از سویی او به خاطر برخی گفتهها سابقهی احضار به دادگاه نیز دارد که میتواند برای او در مورد بحث تایید صلاحیتش گران تمام شود.
یکی از موضوعات بسیار بزرگتری که میتواند فرصت خوبی برای اصولگرایان در جهت فشار برای رد صلاحیت مولاوردی باشد موضوع دعوت وی از شخصی به نام نزار زاکا برای آمدن به ایران است کسی که بعدها به اتهام جاسوسی دستگیر شد. مولاوردی حتی پس از دستگیری نزار، در مصاحبه با آسوشیتدپرس در مورد این برخورد با نزار زکا گفته است: «این به هیچ وجه مورد تایید دولت نیست. ما هر کاری که میتوانستیم انجام دادیم تا از این اتفاق جلوگیری کنیم اما شاهدیم که نتوانستیم تاثیر قابل توجهی بگذاریم».
در دسرهایی که مولاوردی ایجاد میکرد باعث شد تا سرانجام با متن سراسر کنایهای استعفای خود، از حضور در دولت کنار بکشد. از همین رو اصولگرایان از همین الان تلاشهایشان را برای رد صلاحیت شدن وی با تمام قوا انجام خواهند داد.
ولی در کنار این موضوع یک نکته را هم نباید از یاد ببریم و آن اینکه مولاوردی هر کسی نیست. او به دلیل نقش قابل اعتنایی که در جامعه دارد و از سویی حضورش در دولت، در کنار زن بودنش میتواند جزو کسانی به شمار بیاید که رد صلاحیت شدن او هزینههای بالایی داشته باشد. در شرایطی که امروز همگان از لزوم حضور زنان در عرصهی سیاست و مدیریت میگویند و از سویی مولاوردی سردمدار مبارزات مدنی و فعالیتهایی علیه مشکلات اجتماعی چون کودک همسری و ازدواج زنان زیر 15 سال، مقابله با خرید و فروش کودکان در ایران و به عنوان فعال حقوق بشر مورد تایید نهادهای مختلف است، مطمئنا رد صلاحیت او میتواند بازتابهای رسانهای فراتر از مرزها داشته باشد و به نوعی عدم صلاحیتش سندی برای مخالفت ایران با فعالیتهای حقوق بشری از سوی برخی نهادهای بین المللی تعبیر شود. مولاوردی از سوی بعضی چهره های شاخص مانند پاپ هم مورد احترام قرار گرفته است او به عنوان اولین مقام رسمی و دولتی ایران با فرانسیس (پاپ) رهبر مذهبی کاتولیکها در واتیکان دیدار و گفتگو کرده است.
- شوی تبلیغاتی جدید که مولاوردی در آن بازیگر است نه کارگردان
مولاوردی چه تایید صلاحیت بشود چه نشود اما نکتهی تاسف بار زمانی است که بگوییم سرلیستی او در لیست اصلاح طلبان علی رغم تمام تواناییهایش، بیش از آنکه به دلیل نوع اندیشه و تفکر او تلقی شود شوربختانه ناشی از نگاه عامه پسند و حرکت پوپولیستی جریان چپ است. آنچه که امروز مولاوردی را برای سرلیستی اصلاح طلبان بر سر زبانها انداخته نه به واسطهی توانمندیهای او -که مطمئنا نسبت به اکثریت قریب به اتفاق اصلاح طلبان توانمندتر هم هست – به واسطهی زن بودنش و جذاب بودن این ویژگی برای کشاندن مردم به صندوق رای است و این باز هم بیانگر این موضوع است که اصلاح طلبان همچنان به زن نه به عنوان یک مدیر و سردمدار و رهبر بلکه یک ابزار برای رسیدن به منافع خود سود میجویند و ادامه دهندهی راه تمام شعارها و اظهارات پر زرق و برق گذشته در مورد زنان از سوی خود هستند و در شوی تبلیغاتی جدیدشان اینبار مولاوردی را بازیگر نقش اول خود کردهاند و نه کارگردان … و هنوز این کارگردانان مرد هستند که مهرهها را میچینند برای ارضای افکار عمومی.
انتهای پیام
سلام-زن البته که جذابیت دارد مگر جذاب تر از زن خدا آفریده متاسفانه هر دو جناح جهت تاثیری گذاری استفاده می کنند خود زنها باید کرامت خود را حفظ نمایند واجازه ندهند پله نفوذ غیر شایستگان به مسئولیتها ی کشوری و….شوند
سلام،
مثل این که کفگیر به دیگ خورده!!
مگر اصولگرایان از زنهای بقول خود اصولگرایان بد حجاب با تابلو های ” رئیسی بیا ” استفاده نکردند ؟ مگر ” ابراهیم رئیسی ” از تتلوی مهوع برای تبلیغات انتخاباتی استفاده نکرد ؟ نویسنده این مقاله ذهنی به سادگی یک کودک خردسال دارد و فکر می کند مخاطبان وی هم مشتی کودن هستند ، اگر اصولگرایان خود از همین حربه ها استفاده کرده اند ، نویسنده چگونه انتظار دارد که بتواند مخاطب را با این منطق ضعیف ، با خود همراه کند