دولتزن در برابر دولتمرد!
سیاستمداران زن پیگیر مطالبهی رییسجمهور زن خواهند بود؟
پریسا صالحی، انصاف نیوز: حضور زنان در ساختار قدرت در کشورهای مختلف همچنان بسیار کم و اندک است درحالی که زنان عموما در مطالبات اجتماعی و سیاسی در سرتاسر دنیا نقش مهم و محوری دارند. از انقلاب سال 57 در ایران تا همین بهار عربی نقش زنان را نمیتوان در پیشبرد اهداف سیاسی مردم نادیده گرفت اما این معادلات در ساختار قدرت به هم میریزد و بعد از انقلابهای بزرگ اولین کسانی که کنار گذاشته میشوند زنان هستند. این روند در حرکتهای چند سال اخیر کشورهای عربی که به بهار عربی موسوم شد نیز شاهد بودیم.
ایران هم از نظر مشارکت سیاسی زنان در مناصب قدرت آمار خوبی ندارد طبق آمار موسسهی «زنان، صلح و امنیت» ایران در شاخص سهم زنان از قدرت سیاسی وضعیت بسیار بدی دارد.
یکی از موارد قانونیای که جلوی سهم زنان از قدرت در ایران را میگیرد واژهی «رجل سیاسی» است که گفته میشود جلوی کاندیداتوری زنان برای ریاست جمهوری را گرفته است. بعد از مرگ اعظم طالقانی، فرزند آیتالله طالقانی و دبیر کل جامعهی زنان انقلاب اسلامی که یکی از جدیترین پیگیران مطالبهی تعبیر جنسیتی این کلمه بود تنور بحثها در مورد مشارکت سیاسی زنان و تعبیر جنسیتی رجل سیاسی دوباره داغ شد.
اما بعد از مرگ اعظم طالقانی چه کسی پیگیر این مطالبه خواهد بود و آیا سیاستمداران زن حاضر به کاندیداتوری ریاست جمهوری برای روشن شدن تکلیف این واژه خواهند بود؟ این سوال را با فائزه هاشمی، معصومه ابتکار، فاطمه هاشمی و طیبه سیاوشی مطرح کردیم.
نسیم چالاکی، عضو حزب اتحاد و عالیه شکربیگی، جامعهشناس و فعال حقوق زنان دررابطه با علل سهم کم زنان از قدرت با انصاف نیوز به گفوگو پرداختند. فاضل میبدی، عضو محققین و مدرسین حوزهی علمیهی قم موضوع رجال سیاسی را از منظر فقهی و نعمت احمدی آن را از نظر حقوقی بررسی کردند. متن کامل این گفتوگوها را در ادامه میخوانید:
آیا زنان سیاستمدار پیگیر موضوع رییس جمهور زن خواهند بود؟
فائزه هاشمی رفسنجانی در رابطه با پیگیری این مطالبه در پاسخ به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «ماجرای رجل سیاسی اینجا تمام نمیشود، خانمهای فعال زیاد هستند. خانم طالقانی جایگاه خودشان را داشتند و بسیار هم موثر بودند. نمیدانم چه کسی این ماجرا را پیگیری خواهد کرد اما انشاالله خود خانمها این موضوع را پیگیری میکنند.»
او در مورد اینکه آیا زنانی که توان ریاست جمهوری را داشته باشند داریم یا نه گفت: «بله،چنین کسانی را داریم. خانمهای فعال که خیلی زیاد هستند و مطمئن باشید از آقایان موجود خیلی بهتر عمل میکنند. شما همین الان به خانمهای نماینده و آقایان نماینده توجه کنید، خانمها از آقایان کم دارند؟ چرا یک آقا میتواند رییس جمهور شود اما یک خانم نمیتواند؟»
معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور در حوزهی زنان نیز در این رابطه گفت: «خیلیها هستند که همه همفکر خانم طالقانی هستند. کسانی که قانون اساسی را نوشتند و آن موقع قانونگذار بودند یعنی مجلس خبرگان قانون اساسی، همه این موضوع را مطرح کردند و کلمهی رجل به دلایلی انتخاب شد. خانم طالقانی به این موضوع حساس بود و بارها از آن صحبت کرد و بارها هم خودش را برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شد و امیدواریم که این تفکر و نگرشی که ایشان روی آن حساس بود و دنبال میکرد انشاالله پیگیری شود و زنان توانمند بیایند و در رقابتهای عرصههای مختلف سیاسی از جمله ریاستجمهوری شرکت کنند.»
او در پاسخ به اینکه آیا در صورت مشخص شدن تکلیف این واژه کاندید خواهد شد یا نه اضافه کرد: «اصلا موضوع فرد مطرح نیست فعلا یک کار ارزندهای را ایشان و تمام زنانی که در این عرصه فعال بودند، شجاعانه مطرح کردند و انشاالله ادامه پیدا میکند.»
فاطمه هاشمیرفسنجانی نیز به سوالی مبنی بر اینکه آیا حاضر است برای پیگیری این مطالبه کاندید شود گفت: « اگر بخواهم کاندید شوم از الان نباید مطرح کنم وگرنه جلویم را میگیرند.»
او در پاسخ به سوال یک شهروند که آیا میخواهد اولین رییسجمهور زن ایران شود گفت: «نه من نمیخواهم اولین رییس جمهور زن ایران شوم ولی باید این تابو شکسته شود.»
طیبه سیاوشی، نماینده مجلس نیز در اینباره توضیح داد: «طبق تفسیری که از قانون اساسی میشود خانمها جزو رجل سیاسی محسوب نمیشوند، ما هم درخواست کردیم که شورای نگهبان تفسیر ارائه کند که آیا طبق این برداشتی که بین عامهی مردم پیچیده، زن رجل سیاسی محسوب نمیشود؟ خانم طالقانی هرسال ثبت نام کردند و رد صلاحیت هم شدند و جزو رجل سیاسی محسوب نشدند ولی ایشان معتقد بودند که قانون اساسی به زبان فارسی نوشته شده و این کلمه برای جلوگیری از جرو بحثها گذاشته شد اما متاسفانه این مساله الان تبدیل به یک مشکل شده است.
اگر همچین آقایی داریم حتما چنین خانمی هم داریم، هستند کسانی که بتوانند چنین کاری کنند.»
عالیه شکربیگی: فشارها در مورد رجل سیاسی بالاخره نتیجه میدهد
شکربیگی در مورد کمرنگ بودن مشارکت سیاسی زنان به انصاف نیوز گفت: «من در شرایط حاضر موافق نیستم که حضور زنان در امر سیاسی کمرنگ است بلکه معتقد هستم که اتفاقا الان تقاضای زنان برای حضور در عرصهی سیاسی بالا است اما مکانیزمها و ابزارهایی که حضوز زنان را در جامعه برنمیتابند پررنگ شدهاند و این حضور را کمرنگ نشان دهند.
اگر نگاهی به زنانی که در انتخابات در دورههای مختلف مثل شوراها، شورایاریها مجلس و حتی ریاست جمهوری شرکت کردهاند متوجه گرایش زنان به امور سیاسی میشویم. خانم اعظم طالقانی با وجود اینکه در مفهوم رجل سیاسی ابهام وجود داشت، ایشان این ابهام را قبول نمیکرد و میگفت رجل سیاسی هم مردان را در برمیگیرد و هم زنان را. بنابراین با وجود همهی محدودیتهای ساختاری و فرهنگی در انتخابات شرکتمیکرد برای اینکه بگوید رجل سیاسی هم حضور مردان و هم حضور زنان را میطلبد.
ساختارهای سیاسی تلاش کردند که مفهوم رجل سیاسی را فقط حضور مردان تلقی کنند از نظر یک فرد قرآنپژوهی مثل اعظم طالقانی اشتباه بوده و به طبع خانم اعظم طالقانی استدلالهای عقلی و منطقی خاص خودشان را در برابر این تبعیض ارائه کردهاند.
زنان ما در عرصهی آموزش حضور فعالی دارند، در هر کلاس دانشگاهی زنان شاید پنج برابر مردان در کلاسها حضور پیدا میکنند، این موضوع در درازمدت آگاهی زنان را بالا میبرد، وقتی این آگاهی باشد به طبع وقتی زنان ببینند موانع ساختاری برای حضور آنها در حوزههایی مثل اشتغال یا اجتماعات سیاسی وجود دارد، به دنبال این هستند که این موانع را شناسایی کنند و آن را از میان بردارند.»
او در ادامه افزود: «ریشهی مشکل در جای دیگر است. نظارت استصوابی و نظارتهای ساختاری تعینگرایی که حضور زنان را برنمیتابند حضور زنان را کمرنگ نشان میدهند.
قوانین ما را مردان نوشتهاند و در آنها نگاه مردانه وجود دارد، در همین قوانین برای حضور زنان محدودیتهایی تعریف شده است. قوانینی مثل اینکه زنان 30 درصد در انتخابات مجلس حضور پیدا کنند اشتباه است. چه کسی گفته 30 درصد باید شرکت کنند؟ به نظر من باید این را آزاد بگذارند که زنان و مردان بتوانند به نسبت برابر در انتخابات سیاسی شرکت کنند.
اینکه حضور زنان به 30 درصد محدود شود یک تبعیض آشکار علیه حضور سیاسی زنان است که متاسفانه توسط جناحهایی مطرح میشود که مدعی طرفداری از حقوق سیاسی زنان در ایران هستند. مطرح کردن 30 درصد کار اشتباهی در تاریخ مشارکت سیاسی زنان بود، تلاش باید به این سمت برود که برای زنان و مردان برابری در مشارکت سیاسی وجود داشته باشد و این مردم باشند که آنها را انتخاب کنند نه ساختارهای قانونی و سیاسی و حکومتی و حاکمیتی.
کسانی که در راس مسوولیت جامعهی ایران نشستهاند و دارند حکومت میکنند و حاکمیت از آن آنها است و قدرت سیاسی و اجرایی را در ایران به دست دارند، برای رجل سیاسی مفهومی برابر با مشارکت سیاسی مردان تعریف میکنند اما آگاهی و فشاری که جامعهی زنان و کسانی که خواهان حضور در مشارکتهای سیاسی هستند نسبت به این ساختارها فشار میآورند آنها را از موضعی که علیه زنان گرفتهاند به عقب میرانند.
بنابراین من فکر میکنم که این فشارها در مورد رجل سیاسی بالاخره نتیجه میدهد البته مستحضر هستید که برای زنان ما فرش قرمز پهن نکردهاند یا در باغ سبز نشان ندادهاند که بفرمایید وارد شوید و این هم حضور شما در فعالیتهای کلان و این هم برداشتن سقف شیشهای. سقف شیشهای که در جامعهی ما وجود دارد توسط آگاهی و باور خود زنان از طرف خودشان و حضورشان در عرصهی عمومی است که میتواند برداشته شود.
باید در این مساله با فقیهان و حقوقدانان و جامعهشناسان ما صحبت کرد تا مفهوم دقیق این واژه را درآورد که رجل سیاسی آیا فقط ناظر به مردان است یا زنان را هم شامل میشود؟ ما واقعا هنوز این را نمیدانیم و ابهام وجود دارد، قرآن که هیچجا تعریف خاصی نکرده که رجل سیاسی فقط برابر است با حضور مردان بنابراین من فکر میکنم هرچه که در این راستا وجود دارد، ساختهی ذهن و نگاه مردانه در قانون و فقه است پس باید اصلاحاتی در این مفهوم صورت بگیرد.
دلیل واضح این اصلاحات هم همین حضور زنان در مشارکتهای سیاسی است که تقاضای آنها برای حضور در فعالیت سیاسی بالا رفته و جامعهی زنان ما الان آگاه است و از نگاه مشارکتطلبانه و مطالبهگرانه است. به این مطالبهگری زنان که ما در همهی امور بالا رفته باید توجه شود اگر ساختارها به این کنشی که میان زنان ما برای مشارکت سیاسی به وجود آمده توجه نکنند باعث شکاف بیش از پیش بین جامعهی زنان و ساختارهای حکومتی و حاکمیتی میشود پس باید به این مساله توجه شود و با زنان نشست و گفتوگو کرد و با کسانی هم که معنی رجل سیاسی را مردانه میدانند هم صحبت کرد و با نگاه انسانی به مساله نگاه کرد.»
او در اینباره که چرا چگالی حضور زنان در میان نیروهای منتقد بیشتر است گفت: «این طبیعی است. قرون زیادی به یک گروهی گفتهاند که حق تو از زندگی همینقدر است که من برای تو تعریف میکنم. فرض کنید اگر حق صد درصد است چیزی حدود هشتاد-نود درصد را برای خودشان تعریف کردهاند و بقیه را برای این گروه از انسانها. این یک جور نابرابری است.
شاید آن انسان سالها در ناآگاهی این تبعیض و نابرابری را پذیرفته بود ولی حالا زن این آگاهی را به دست آورده است که این نابرابری و تبعیض را به غلط به دین و ارزشهای دینی نسبت دادهاند و زن میتواند از حقوق برابر برخوردار باشد، برای همین است که حضور زنان در عرصهی عمومی خیلی زیاد شده و در بسیاری از موارد ما شاهد نگاه انتقادی آنها نسبت به نابرابریهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی هستیم.
حالا که این زن به حقوق خودش واقف شده، دارد برای دستیابی به حقوقش تلاش میکند، افزایش نگاه انتقادی به نسبت افزایش آگاهی زنان نسبت به حق خودشان است. حق طلبی و مطالبه گری در میان زنان امروز بیش از هر زمان دیگری است چراکه زنان خیلی بادرایت افزایش آگاهی خود را از عرصهی آموزش شروع کردند.
نه تنها برای زنان بلکه همهی مردم ایران مثل معلمان و کارگران که هرکدام خواستهای دارند و هرروز شاهد حضور آنها در خیابانها برای دستیابی به حقوق خودشان هستیم، ساختارهای اجرایی و حاکمیتی اگر به این خواستهها توجه نکنند و دقیق در نیابند به طبع این شکافی که الان در جامعه به علت همین مسوولیت گریزی و نبود تعهد وجود دارد بیشتر میشود و خوب است که توقعات مردم را دریابند و در مورد اعتمادزایی همهی گروهها و به خصوص زنان در جامعه تلاش کنند اگرچه خیلی دیر است.»
نسیم چالاکی: ارادهای برای نشنیدن صدای زنان وجود دارد
چالاکی در مورد تفاوت مشارکت سیاسی زنان و مردان گفت: «شاخصهای مشارکتهای زنان و شکاف جنسیتی مشخص است، در چند سال گذشته هم این رقم در ایران بدتر شده است لزوم آن را هم فکر نمیکنم کسی انکار کند. هروقت حضور و مشارکت زنان پررنگ و بیشتر بود تاثیرات مثبت آن هم مشاهده شده و موفقیت آنها را دیدهایم.
مسالهی مهمی که در ایران در مورد زنان وجود دارد این است که هیچوقت فرصت امتحان کردن به آنها داده نشده است، بیش از اینکه در مورد لزوم فعالیت زنان بحث شود در مورد این بحث شده که زنانی که پیش از این در صحنه بودهاند چقدر موفق بودند، یکی از مشکلاتی که همیشه با آن روبرو بودهایم این بوده که اگر به همان میزان که مردها در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مشارکت داشتند، زنها هم مشارکت داشتند قطعا الان کارنامه آنها کمتر از مردان قابل توجه نبود.
اینقدر این حضور کمرنگ بوده که حتی آنهایی که مخالفت میکنند عملکرد همین تعداد محدود زنانی که در صحنه بودند را میسنجند و میگویند اینها چه گلی به سرمان زدهاند که بقیه بخواهند بزنند. ما داریم در مورد چیزی که انکارناپذیر است، بحث میکنیم، بررسی کارنامه باید در مرحلهی بعد باشد در گام اول باید شرایط حضور و مشارکت زنان و مردان مساوی شود.»
او در مورد عوامل بازدارنده برای حضور زنان و اهمیت فعالیت اعظم طالقانی توضیح داد: «مهمترین عامل آن مردانه بودن بیش از حد بسیاری از فضاها است اما تجربه نشان داده که هرجا زنها خواستهاند و ایستادهاند به نتیجه رسیدهاند. ما هیچوقت 50 زن سرشناس و موثر سیاسی نداشتیم که با هم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند. اعظم طالقانی یک نفر بود مگر چند نفر را میشناسیم که اینقدر برای این حق پافشاری داشته باشد.»
چالاکی در ادامه افزود: «یکی از مسائلی که خانم طالقانی دنبال آن بود ایستادگی مداوم و تکرارشونده بود، من این را کم میبینم. ما همیشه در زمینههای مختلف فعالان زن داشتهایم که مصمم هم بودند و با پافشاری ایستادهاند اما من حتی در حزبها هم فعالیت مستمر متحد زنانه را کم میبینم.
خانم طالقانی یک وزنه بود و وزنه خواهند ماند، بین فعالان سیاسی و فعالان زنان کسی با ایشان زاویه نداشت چراکه فعالیت مستمر متعادل و با رعایت جوانب انصاف داشته است و نگاه حذفی دربارهی فعالان زنان در طیفهای مختلف نداشتند. من امیدوارم که توانسته باشیم شبیه به ایشان تولید کنیم، اگرچه تردید دارم که در حال حاضر کسی بتواند به اندازه ایشان نقشآفرینی کند. همچنان به زنان و دخترانی که در همین فضای محدود فعلی ایران فعالیت میکنند، امیدوارم.
اینکه خانم طالقانی در آخرین مصاحبهشان با آن شرایط جسمی رفتند و برای ریاست جمهوری شرکت کردند گفتند که من میخواهم تکلیف این واژهی رجل سیاسی مشخص شود. این یعنی مبارزه و ایستادگی که بسیار ارزشمند است و تأکیدی است بر فعالیتی مستمر و مداوم.
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا بین نیروهای منتقد زنان حضور پررنگتری دارند، گفت: «ساختار قدرت فعلی در ایران، اساسا مردانه است، و منتقدان ساختار فعلی بیشتر زنان هستند چراکه زنان در ساختار نیستند و دور میدان هستند. زنانی هم که داخل هستند تا وقتی در ساختار قدرت هستند از آنها کمتر نقد شنیده میشود. مگر ما چند زن در هیات دولت داشتیم که تلاش خود را به صورت پیشرو ادامه دهند؟ کسی که در دایرهی قدرت قرار میگیرد، ناگزیر صدای دولت میشود. من کم سراغ دارم زنانی را که در دایرهی قدرت قرار گرفتهاند و صدای بخشی از جامعه شده که همیشه دیده نشده باشند.
دلیل حضور بیشتر زنان در میان منتقدان این نیست که زنان مخالف نظم موجود باشند. زنان سهمشان را از قدرت نگرفتهاند زنان سهمشان را از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نگرفتهاند. ما میبینیم که هنوز در مورد دوچرخهسواری یا فعالیتهایی که واضح است جنسیتی نیست بحث میشود.
آنها برای چیزی میجنگند که حق مسلم آنها بوده و هرگز به آن نرسیدهاند، برای یک سری حقوق بدیهی میجنگند. با اینکه در به حق بودن این خواستهها هیچ تردیدی وجود ندارد، اینکه بیشتر منتقدان، زنان هستند به این خاطر است که صدایشان شنیده نمیشود و صدایی که شنیده نشود مجبور است با مجاری مختلف و تلاش به گوش برسد. البته اینظور نیست که این صدا کوتاه باشد بلکه ارادهای برای نشنیدن آن صدا وجود دارد، اگر قرار باشد این صدا نشنیده گرفته شود و اگر زنی بخواهد صدایش را کمی بلندتر به گوش جامعه برساند میگویند او مخالف و منتقد و اپوزیسیون است در حالی که اگر کنه آن مطلب را بشنویم میبینیم درمورد یک مطلب فوقالعاده بدیهی و اساسی صحبت میکند. نمونه آن پافشاری زنان برای حضور در استادیوم بود، که استمرار این پافشاری منجر به شنیده شدن صدا شد.»
او در پایان در مورد گرایش زنان جوان به سیاست توضیح داد: «مگر چند مبارز سیاسی همسن خانم طالقانی میشناسیم؟ اینها تکثیر میشوند در لایههای بعدی، زنان دیگری هستند برای مثال زنان سیاسی حزبی مثل خانم منصوری یا زنان سیاسی حقوقدان مثل خانم مولاوردی و غیره همینطور تکثیر میشوند. دلیل گرایش زنان جوان به سیاست این است که کسانی مثل خانم طالقانی سالها کار کردهاند و زمینهها را مهیا کردهاند؛ بیشتر هم تکثیر میشود. همین الان اگر ترکیب تشکلهای دانشجویی را نگاه کنیم نسبت به ده سال قبل زنانهتر شده است. محیطهایی که تا ده سال قبل مردانهتر بودند مثل بعضی ورزشها الان زنانهتر هستند، این تکثیر رشد بیشتری پیدا خواهد کرد.
امیدوارم روزی یادمان نرود که در ابتدا فعالان زنان انگشت شمار بودند و تکثیر شدند و بازهم خواهند شد. تردیدی ندارم که در سالهای آتی، نه فقط در میان مدیران میانی که در میان مدیران ارشد هم زنان بیشتری قرار خواهند گرفت. فعالیت زنان در ایران، نمونه ای موفق از استمرار و پافشاری و امیدواری است. زنانی که برای احقاق حقوقی مبارزه میکنند که حتی در مقایسه با حقوق زنان در کشورهای همسایه، قابل مقایسه نیست.
نعمت احمدی: رجل ناظر بر علم و شان است نه جنسیت
نعمت احمدی، حقوقدان در مورد تفسیر حقوقی واژهی رجل سیاسی به انصاف نیوز گفت: «اگر به مشروح مذاکرات تصویب قانون اساسی و همینطور از نظر معنای لغوی رجل سیاسی در طول تاریخ نگاه کنیم، این واژه جنسیتی نیست که بگوید رجل یعنی مرد. مصادیق دیگر این کلمه از مرد و زن یاد کرده است. در قرآن هم اگر خواسته از مرد نام ببرد همیشه از ذکر استفاده شده برای مثال گفته ما شما را از مرد و زن آفریدیم و برای مرد از ذکر استفاده کرده است.
رجل در معنای لغوی ناظر بر جایگاه علمی و شانیت شخص است که از راه احاطه و اشراف به مسائل سیاسی وغیره پیدا میکند نه جنسیت او. برای مثال از رجال فلان دوره یاد میشود اگر فقط به مردان اشاره داشت میگفتند مردان فلان دوره. رجال هم مقام فرد را نشان میدهد نه جنسیت را، برای همین در قانون اساسی رجل یا رجال سیاسی گفته شده است.
بر همین اساس هرکدام از زنان که اسم نوشتند نگفتند که چون تو خانم هستی رد شدی. در ریاست جمهوری هزار نفر اسم مینویسند ولی چند نفر بیشتر را نمیپذیرند و بقیه را رد میکنند. مرحومه خانم طالقانی هم که شرکت کرد هیچ موقع نگفتند چون تو زن هستی رد میشوی.»
فاضل میبدی: در قرآن رجال به هردو جنسیت اطلاق میشود
فاضل میبدی با تاکید بر اینکه رجال در فقه و قرآن بار جنسیتی ندارد توضیح داد: «به نظر من رجال در ادبیات ما بار جنسیتی ندارد و اعم از جنس زن و مرد است مگر اینکه قرینهای در کار باشد که منظور آن مردها باشند وگرنه کلمهی رجال به صرف رجال در مواردی از قرآن است که هم شامل زن و هم شامل مرد میشود. برای مثال در آیهی شریفهی: «من المومنین الرجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه» رجال هم شامل زن و هم شامل مرد میشود.
از نظر فقهی هم تا حدی که زنها را از حد ریاست جمهوری محروم کنیم هیچ دلیلی نداریم، حتی در مسالهی مرجعیت که بعضی آقایان گفتند باید حتما مرجع مرد باشد، مرحوم آیتالله خویی وآیتالله حکیم بر این باور هستند که هیچ دلیلی برای آن در کتاب و سنت نداریم بنابراین اینکه در موضوع قانون اساسی که آمده رییس جمهور باید از رجال سیاسی کشور باشد به نظر من حق به جانب خانم طالقانی بوده است. در مشروح مذاکرات قانون اساسی هم امده که این کلمه شامل زن و مرد میشود.»
او در پایان افزود: «در مسایل سیاسی اینچنینی باید نگاه کرد که عرف عقلا در دنیای امروز چیست، نگاهی که سیزده چهارده قرن پیش عرف عقلا به زن داشته با نگاه امروز متفاوت بوده است. تا پنجاه شصت سال قبل فقهای ما میگفتند که زن نه حق کاندیدا شدن دارد و نه حق رای دادن و زن را از حق انتخاب محروم کرده بودند اما الان کسی این را نمیگوید، الان عقلای دنیا به زن حق رای و حق کاندیدا شدن میدهند.
در مسالهی قضاوت هم کتابهای گذشتهی فقه زن حق قضاوت نداشت اما عقل عقلای امروز این را قبول نمیکند برای اینکه زن میتواند به همان اندازهی مرد قضاوت کند، بخش زیادی از حقوق باید بر اساس عرف عقلای امروزتعریف کرد نه عرف عقلای گذشته، بنابراین رییس جمهور شدن زن در عرف عقلای امروزمحکوم نیست بلکه اینکه نتواند رییس جمهور شود محکوم است.
نباید برای این موارد به سراغ متون دینی رفت حتی اگر روایتی هم وجود داشته باشد که زن نمیتواند متصدی کارهای اجتماعی شود، اشارهی آن به زنهای روزگار خود بوده اما در این روزگار این مسائل خیلی مطرح نیست. مثل سابق که مرد حق طلاق داشت و هروقت میخواست جدا میشد عرف عقلای دیروز چنین چیزی را میپذیرفت اما عقلای امروز دیگر چنین چیزی را نمیپذیرند و قوانین امروز ما هم چنین حقی برای مرد قائل نیست و آن را مشروط کردهاند.»
انتهای پیام