کرباسچی: آقایان، پارلمان اصلاحات را بایگانی کردند
«غلامحسین کرباسچی»، دبیرکل حزب کارگزاران گفت: پارلمان اصلاحات میتوانست مجموعه یکپارچهای از طیف اصلاحطلبان ایجاد کند که آقایان آن را هم بایگانی کردند. اگر پارلمان اصلاحات محقق میشد، حرکت ملایمی به سمت حزب واحد روی میداد، اما مقدمات حزب واحد زمانبر است و به شکلی نیست که بتوان تا ۲ ماه دیگر این ساختار را به سرانجام رساند. پارلمان اصلاحات اگر تا به امروز شکل گرفته بود و ساختار کاملی پیدا میکرد، قدمی بود که میتوانست در این چارچوب «ارائه برنامه و انتخاب کاندیدا» حرکت کند.
روزنامهی سازندگی نوشت: غلامحسین کرباسچی در توئیتی درباره طرح سرا نوشت: «واگذاری تهیه لیست انتخاباتی اصلاحطلبان به بدنه اجتماعی: آن چه انتخابات را معنادار میکند و به مردم رغبت رای دادن میبخشد، نتیجهی رای دادن است و نه مناسک آن. شکلگرایی و مناسکگرایی سیاسی چه برای حکومت چه برای اصلاحات بیراهه است. به فکر کارآمدی اصلاحات باشیم». وی در ادامه نوشته است که «بدنه اجتماعی اصلاحات از پایین به بالا شکل میگیرد، نه از بالا به پایین! چه کسی حق دارد بدنه اجتماعی اصلاحات را انتخاب کند؟ آنان باید ما را انتخاب کنند یا ما آنان را؟! بگویید در مجلس یازدهم چه میکنید تا مردم دربارهی رای دادن و ندادن به شما تصمیم بگیرند. برای مردم اهمیتی ندارد که چگونه نامزد شدهاید، مهم این است که چه میکنید». توئیت دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی اشاره به طرح سرا (سامانه رایگیری اصلاحطلبان) دارد که از طرف شورایعالی اصلاحطلبان برای تدوین لیست انتخابات اسفند۹۸ طرح شده است. درباره جزئیات این طرح و کارایی آن با غلامحسین کرباسچی گفتوگو کردهایم.
دلایل مختلفی درباره علت مخالفت با طرح سرا از طرف دیگر احزاب اصلاحطلب مخالف مطرح شد؛ از جمله زمانبر بودن و غیرعملی بودن، بیتوجهی به اهمیت مسکوت بودن اسامی کاندیداها تا زمان اعلام لیستها و ثبتنام، موازیکاری احزاب و غیرحزبی بودن ساخت هرمی که از شورای عالی اصلاحطلبان شروع میشود و ادامه پیدا میکند تا در نهایت در این سامانه ثبتنام میکنند. ادله شما برای مخالفت با این موضوع چیست؟
دلایل مختلفی در این باره مطرح شده است. البته آقای اصغرزاده به عنوان مسئول گروه (کمیته) کارشناسی پیش از این در این باره به من گفتند که در صورت عدم اجماع روی این طرح، پیگیری در این باره صورت نگرفته و به دنبال آن نمیروند. این طرح اشکالاتی داشته که خود آقایان هم به آن اذعان دارند. یکی از مهمترین این اشکالات، عارضه شائبه اقدام مغایر قانون است. این طرح به دنبال این است که در یک شبکه مجازی گسترده برای یکسری از افراد تبلیغات صورت گیرد، در حالی که مطابق قانون انتخابات هنوز موعد تبلیغات انتخابات نرسیده است و اگر هم بخواهند این تبلیغات را مطابق قانون به یک هفته آخر منتهی به زمان برگزاری انتخابات موکول کنند، به نظر نمیرسد کارایی داشته باشد و نمیتوان در یک هفته هم نظرخواهی و هم تبلیغ کرد. به نظر نمیرسد این طرح حسابشده باشد و آقایان نیز گفته بودند که شرط تایید و پیگیری این مساله، اجماع درباره آن است. متاسفانه این عملی نشد. در جلسه روز یکشنبه نیز حدود ۹ نفر از اعضاء مخالف و ۴ نفر هم ممتنع بودند، یعنی اکثریت ضعیفی به طرح رای دادهاند. این مسائل نکتههای اصلی متوجه این طرح است.
*طرح سرا میگوید هر کدام از اعضاء شورای عالی حداکثر ۲۰ نفر را انتخاب کنند و آن ۲۰ نفر هرکدام حداکثر ۲۰ نفر بعدی را انتخاب کنند تا این جمعیت به ۱۶ هزار نفر برسد و بعد این ۱۶ هزار نفر در سامانه ثبتنام کنند و لیست نهایی بر اساس میزان رایگیری در این سامانه بسته شود. به نظر میرسد ساخت این هرم با هدف بدنهسازی اجتماعی صورت میگیرد. این هرم چقدر کارایی خواهد داشت؟
در داخل یک حزب که بدنه آن از قبل مشخص است – به این معنی که اعضاء و سمپاتهای حزب شناختهشده هستند – میتوان به اعضاء حزب مراجعه کرد و افراد مورد تایید حزب برای مجلس یا ریاستجمهوری را از آنها پرسید تا برای ورود به عرصه رقابت کاندیدا شوند، اما در مورد یک جبهه که افراد با گرایشهای مختلف در آن فعالیت میکنند و بعضا تنها در زمان انتخابات با هم ائتلاف دارند، بدنه مشخصی برای رجوع وجود ندارد. بنابراین باید ابتدا بدنهسازی صورت بگیرد. اما سوال اصلی مسئله دیگری است؛ بدنه اجتماعی جبهه اصلاحات چقدر است و چه کسانی هستند و از طرف کدام افراد این نمایندگی به شورایعالی داده شده که به طور مثال ۲۰ نفر به ۲۰ نفر معرفی شوند؟ ممکن است یک نفر بتواند ۵۰ نفر را معرفی کند و یک نفر نتواند هیچکس را معرفی کند و برای معرفی به سراغ اقوام و فامیل برود. بدنه اجتماعی یک حزب از قبل مشخص است، اما برای اصلاحطلبان باید بدنه اجتماعی را بسازید. گویا مقرر است این بدنهسازی توسط اعضاء شورایعالی صورت گیرد!
این تشکیلاتسازی جای بحث دارد. چه احتیاجی به این بدنهسازی است؟ اگر قرار است چند سری واسطه از جانب شورایعالی معرفی شوند و در نهایت آنها افراد را معرفی کنند، از ابتدا خود اعضاء بگویند لیستی را مدنظر دارند.
این که در انتخاباتهای گذشته مردم به اعتبار افراد شناختهشدهای همچون آقای خاتمی به لیستی رای دادهاند، به خاطر احترام و علاقهای بوده که برای این چهرهها قائل بودند. حالا قرار است مجموعهای ۴۰ نفری یا ۴۰۰ نفری یا ۴۰۰ هزار نفری را به مردم معرفی کنیم و بگوییم این افراد چه کسانی هستند؟ تنها با اکتفا به این که این مجموعه با برچسب اصلاحطلبان معرفی شود، کافی نیست؛ کما این که در سالهای اخیر افرادی در مجموعه اصلاحات بودند که مسائل و مشکلات و پروندههای مختلف داشتند و طبیعی است که مردم اعتماد لازم را به این افراد ندارند.
*البته بعضا برخی موافقان طرح سرا مدعی شدهاند که آقای خاتمی این طرح را رد نکرده است.
اگر قرار است از اعتبار آقای خاتمی هزینه کنیم که احتیاجی به این کارها نیست. لیستی را ارائه دهند و بگویند آقای خاتمی با صلاحدید مشاورانشان لیستی تهیه کردهاند. همان لیست وارد رقابت شود و بعد هم شجاعت روبهروشدن با رای و پاسخی را که مردم به آنها میدهند داشته باشند. همین کار را بکنند و در صورت شکست نیز آن را بپذیرند. از اساس قرار نیست هر زمان که پیروز میشویم در صحنه حاضر باشیم. یک بار هم ما اصلاحطلبان یک لیست ارائه دهیم و بعد در زمان انتخابات و رایگیری معلوم شود که عملکرد ما عملکرد مورد رضایت نبوده است و شکست بخوریم. این جزئی از قواعد دموکراسی است.
علاوه بر این، من تصور میکنم سازوکارهایی که پیشزمینههای آن در کشورهای دیگر مطرح و تعبیه شده است، مختص همانجاست و قابل تعمیم به سیستم سیاسی ایران نیست. اجرای این سازوکارها در جاهایی که بستر اجرایی ندارند، خروجی نیز ندارد. باید شرایط کشور را در نظر گرفت. شما با هر مکانیسمی مشابه همین سرا، جمعیتی ۴۰۰ هزار نفری درست کنید؛ زمانی که اکثریت آن از فیلتر شورای نگهبان عبور نکنند، چه اقدام مهمی کردهاید؟ در کشورهایی که به این شکل بدنهسازی میکنند، تصمیم احزاب حرف اول و آخر را در رقابتها میزند و کسی که در حزب رای میآورد، دیگر لازم نیست از فیلتر دیگری عبور کند. در کشور ما سازوکار انتخابات متفاوت از این کشورها است. اگر بخواهیم این شیوه الگوبرداری را انجام دهیم، حکایت همان کسی میشود که تقلید کرد و راه رفتن خودش را هم از یاد برد. خروجی این کار کاریکاتور خواهد شد.
*شما در توئیت خود گفتهاید که «بدنه اجتماعی اصلاحات از پایین به بالا شکل میگیرد، نه از بالا به پایین! چه کسی حق دارد بدنه اجتماعی اصلاحات را انتخاب کند؟»
بله، مکرر گفته میشود در این شیوه مردم تعیینکننده هستند. کدام مردم؟ مردمی که انتخاب شدهاند که به صورت عمومی «مردم» خوانده نمیشوند. بدنه اجتماعی باید وجود داشته باشد. نمیتوان بدنه اجتماعی را ایجاد کرد و بعد بگوییم اینها مردم هستند. این رفتار رنگی از دموکراسی ندارد.
به نظر من این طرح شدنی نیست و در صورتی که قرار باشد در بازه زمانی قانونی فعالیت کند، در یک هفته نمیتواند کار موثری انجام دهد و احتمالا نیز تنها محدود به تهران یا در نهایت یک یا دو شهر بزرگ دیگر میشود. شورایعالی اصلاحات اگر میخواهد در انتخابات فعال باشد، در نهایت باید برای شهرهای دیگر نیز فکر چاره کند. همان فکر چاره را به جای این طرح سرا با این وسعت ایرادات، از ابتدا به صورت کلی برای همه کشور داشته باشد.
*موافقان طرح مطرح میکنند که «سرا» به علت افزایش شفافیت میتواند انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات و سوق یافتنشان به کاندیداهای اصلاحطلب را بالا ببرد.
آنچه به مردم و نیروهای سیاسی انگیزه میدهد، این است که کارنامهای از عملکرد نمایندگان اصلاحطلب در مجلس و شورای شهر ارائه شود. در کنار این کارنامه برنامهای نیز برای وضعیت فعلی کشور پیشنهاد داده شود. مردم بر اساس برنامه و کارنامه رای میدهند نه بر اساس این که سامانه سرا چه میگوید. شورایعالی اصلاحطلبان باید شفاف کند که نمایندگانی که من معرفی میکنم و میخواهم به مجلس بروند، به طور مثال این دو کار خوب را پیگیری میکنند و بعد هم گزارش پیگیری آن را به مردم اطلاع میدهند. «طرح سرا» و «فضای مجازی» طرحهای خودساختهای است که ممکن است دل عدهای را خوش کند اما برای مردم اهمیتی ندارد.
* البته شورایعالی اصلاحات مدعی است که در جهت شفافسازی روند تهیه لیست کاندیداها این سامانه را طراحی کرده است. حتی یکی از اعضاء شورایعالی به صراحت گفته است که طرح سرا در پاسخ به نقدی است که نسبت به عملکرد شورایعالی جبهه اصلاحطلبان در فرآیند نهایی شدن نامزدها و رسیدن به لیست واحد وجود داشت.
ادعاهای شفافیت باید درباره مسالهای مطرح شود که شفافیت در آن دیده شود. اولین بحثی که در این سامانه مطرح میشود خود مسئله «عدم شفافیت» است. کسانی که که در این سامانه و بر اساس آن به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس معرفی میشوند، توسط چه کسانی تعیین شدهاند ؟ چه کسی گفته است که هر نفری به تناسب این که به طور مثال در دفتر فلان آقا کار میکرده و امروز در شورایعالی عضو است، اختیار انتخاب ۲۰ نفر را داشته باشد و بعد آن ۲۰ نفر هم ۲۰ نفر دیگر را انتخاب کنند. نه این هرم، حزبی است و نه مشخص است از اساس افراد سیاسی باشند. این شیوه و برنامهریزی را نمیتوان «واگذاری انتخاب به بدنه اصلاحطلبان» خواند. اصل فکر ممکن است ظاهری مترقی داشته باشد، اما در شرایط فعلی و زمان محدودی که در اختیار داریم، کارایی و شفافیت ندارد.
شاید اگر شورایعالی از ۴ سال پیش که درباره بستن لیست شوراها انتقاداتی را به خود وارد دید، این بحثها را شروع میکرد، زمان کافی برای تدوین این طرح داشت و ۴ سال روی آن کار میکرد و در نهایت سامانهای با چند ده هزار عضو و سمپات تشکیل میداد. اما امروز با این عجله و بدتر از آن با این روش انتخاب قلابی، راه به جایی نمیبریم. این مجموعه با انتخاب بدنه اصلاحطلبان شکل نمیگیرد، بلکه خود شورایعالی به صورت غیرمستقیم انتخاب میکند. یکدفعه خود شورایعالی لیست را تهیه کند! نیازی به این لایهسازی نیست.
من تصور نمیکنم از این طرح خروجی مثبتی بیرون بیاید. موضوع بیشتر شبیه سرگرمی است. جنجالسازی خارج از چارچوب قانونی که حتی ممکن است چالشی با شورای نگهبان را هم به همراه داشته باشد. ممکن است عدهای تصور کنند اگر دعوایی راه بیاندازیم، برای مردم جاذبه دارد، اما این رفتارها مصلحت نیست.
*چه پیشنهادی برای جایگزینی این دست از طرحها در شرایط فعلی دارید؟
راهحل ساده است. در حوزههای مختلف که انتخابات غیرسیاسی و تکنفره یا دونفره است، احزاب و شخصیتهای اصلاحطلب باید افرادی را که برای کاندیداتوری مناسب هستند و از فیلتر شورای نگهبان نیز عبور میکنند، سبکسنگین کنند و کاندیدا انتخاب کنند و تمامی موارد و ابعاد و جوانب موضوع را نیز برای مردم شفاف توضیح دهند و بگویند بر اساس چه شاخصها و شرایطی کاندیداهای نهایی را انتخاب کردهاند؛ این یعنی شفافیت. بعد هم کاندیداها میتوانند در محافل و فضای مجازی خود را معرفی کنند.
در مورد حوزههای سیاسی مثل تهران نیز کار شفاف این است که ابتدای امر نیروهای منفعل و کارآمد و توانا را برای ثبتنام تشویق کنند تا تغییر و تحولی در بدنه مجلس به وجود آید. علاوه بر این، شورایعالی اصلاحات یا مجموعه احزاب اصلاحطلب بیش از این که روی این دست از مسائل صوری مثل طرح سرا کار کنند، باید مشخص کنند با شرایط موجود در مجلس آینده برای حل مشکلات کشور چه برنامهای دارند. یعنی باید طرح و برنامه ارائه دهند و به مردم هم بر اساس این طرح و برنامه کاندیدا معرفی کنند.
در گذشته نیز در متون دیدهایم که بیعت گرفتن برای یک کاری است، امروز هم مردم بر اساس همین مسئله به کاندیدا رای میدهند نه این که لیست را چه کسی امضاء کرده و کاندیداها را چه کسی انتخاب کرده است.
شورایعالی اصلاحات یا هر حزب و فرد دیگری اگر حرفی دارند، باید بر مبنای برنامهای برای آینده بگویند و نمایندگانی را انتخاب کنند که بتوانند این برنامهها را پیگیری کنند، شفافیت یعنی این رویه.
*اگر پارلمان اصلاحات شکل میگرفت، میتوانست در این چارچوب ارائه برنامه و انتخاب کاندیدا عمل کند؟
پارلمان اصلاحات میتوانست مجموعه یکپارچهای از طیف اصلاحطلبان ایجاد کند که آقایان آن را هم بایگانی کردند. اگر پارلمان اصلاحات محقق میشد، حرکت ملایمی به سمت حزب واحد روی میداد، اما مقدمات حزب واحد زمانبر است و به شکلی نیست که بتوان تا ۲ ماه دیگر این ساختار را به سرانجام رساند. پارلمان اصلاحات اگر تا به امروز شکل گرفته بود و ساختار کاملی پیدا میکرد، قدمی بود که میتوانست در این چارچوب «ارائه برنامه و انتخاب کاندیدا» حرکت کند.
انتهای پیام
با سلام ، به نظر میاد انهایی که ریگی به کفش ندارند و دنبال تحمیل اراده خود نیستند ( نسل جوانتر اصلاح طلبان ) با طرح موافقند اما گروه مسن تر ها که همیشه دنبال رانت و زدو بند هستند با این طرح مخالفند از جمله کرباسچی که خودش را رئیس کل همه چیز و همه کس می داند و با اعطاب و خطاب و از بالا با دیگران صحبت می کند یعنی شخصی که بنیان گزار فساد نوین در ایران است