پاسخ آرش نراقی به پرسشی درباره اسلام
کانال تلگرامی «سخنرانیها» در مطلبی به سوال یکی از مخاطبانِ آرش نراقی -نویسنده، مترجم و فیلسوف- از او دربارهی دین اسلام و پاسخ نراقی پرداخته است. این پرسش و پاسخ در ادامه میآید:
«رامش» يکی از خوانندگان گفتهاند که شما [ آرش نراقی ] تلاش داريد با ميکروسکوپ دنبال جنبههای مثبت اسلام بگرديد و گفتهاند که اساساً ذات جوهر اسلام تعبد بیچون و چرا و دشمنی با تعقل مستقل و تفکر آزاد است.[…] اين دوستمان پرسيده که به نظر می رسد که اسلام اين ظرفيت را ندارد که بتواند با چنين خشونت درونی خودش بتواند مرزبندی کند. قضاوتی است که اين خواننده داشته.
پاسخ دکتر آرش نراقی: «تصوّر من اين نيست که برای يافتن زيبايیهای آيين اسلام به ميکروسکوپ نياز باشد. من به عنوان يک مسلمان اين دين را زيبا میيابم. البته آيين اسلام هم مثل تمام اديان ديگر در طول زمان محتاج پالايش و پيرايش و بازسازی است. به نظر من تجربه قدسیای که در اين دين تجلّی يافته است اصيل و الهام بخش است، و همچنان قادر است روح انسان را حتّی در روزگار مدرن در عالم معنا ارتقا بخشد. روشن است که اسلام محبوب من در دستان فقيهان و اهل شريعت پرورده نشده است. به نظرم حقّ با غزالی بود که علم فقه را از جمله امور دنيايی و نه دينی میدانست.
من البته معتقدم که دين محتاج فقه و شريعت است، اما فقه و شريعت موجود را با زندگی بشر جديد متناسب نمیدانم و معتقدم که روح اين فقه بايد بر مبنای اصل عدالت دوباره بازسازی شود. اما حتّی صورت بازسازی شده شريعت هم حقيقت دين را تشکيل نمیدهد. گوهر دين را به نظرم بايد نزد عارفان جست. حقيقت دين تجربه خطاب و درک حضور خداوند است. و چهره اصلی دين را بايد در اين ساحت جست. نظام الهياتی دين در خدمت آن تجربه و برای بيان و تبيين آن به کار میآيد، و نظام اخلاقی و حقوقی دينی بر مبنای آن دستگاه الهياتی و برای حصول آن تجربههای معنوی سامان میپذيرد. اما تمام اين بخشهای دين به مرور زمان به بازسازی محتاج است. دين داران بايد مستمراً جنبههای عقلی و اخلاقی دين را در متن سنت دينی خود بازسازی کنند تا از اين طريق بتوانند تجربه قدسی را که در دل اين صدف نهفته است به سلامت به نسلهای بعدی منتقل نمايند. مسلمانان هم مانند پيروان ساير اديان رفته رفته در حال بازفهمی و بازسازی خود در فضای جهان مدرن و پسامدرن هستند، و میکوشند چهرهای از اسلام عرضه کنند که با درک ايشان از جهان زيست و انديشگیشان سازگاری بيشتری داشته باشد. از نظر من پروژه بازسازی و پالايش و پيرايش دين اسلام پروژهای کاملاً گشوده است، و تاکنون کامياب و ثمربخش بوده است. بنابراين، من برای ديدن زيبايیهای دين محبوبم به ميکروسکوپ حاجت ندارم، چشمهايم را می شويم و میکوشم جور ديگر ديدن را بياموزم. اما البته باز هم تأکيد میکنم که اين به آن معنا نيست که خام انديشانه گمان کنيم که هر عيب که هست از مسلمانی ماست. فرآيند نقد و بازسازی دين برای حفظ روح معنوی و اخلاقی دين امری ناگزير و اجتناب ناپذير است.»
انتهای پیام
آقای نراقی نازنین!
شما در رابطه به آقای دکتر سروش به ظریف ترین
نقطه از نیات شان متوجه شدید .
دکتر سروش همانطور که با ارائهٔ مقالهٔ روءیاهای رسولانه ، از چشم ودل روشنفکران جامعهٔ فارسی زبانجهان اسلام پایین افتاد وبا این صف بندی درون جامعه سقوط خودرا امضأ کرده. است . خدایا خیر