یک شکایت از امیرماچ، نویسندهی منوتو به اتهام اخاذی
الهام رستمی به دستگاه قضایی ترکیه و UN شکایت کرده است
الهام رستمی، یک ایرانی مقیم ترکیه، در تماس با انصاف نیوز دربارهی شکایت خود از امیرحسین میراسماعیلی، روزنامهنگار، توضیح داد و گفت که میخواهد با حرفهایش جلوی سوء استفاده «با یک برچسب سیاسی» از امثال خودش را بگیرد.
اسماعیلی سال گذشته به اتهام توهین به مقدسات به حبس محکوم شد و اردیبهشت امسال به ترکیه رفت. او در ایران هم که بود با شبکهی من و تو همکاری داشت.
خانم رستمی دربارهی ماجرای شکایت خود از میراسماعیلی گفت:
«وکیل من از آقای میرمحمدحسین میراسماعیلی، مشهور به امیروماچ یا امیرحسین میراسماعیلی بابت اخاذی، توهین، ضرب و جرح، شکایتی در سیستم قضایی ترکیه ثبت کرده است. البته متاسفانه در پیگیریهای ما مشخص شده که زمانی که مامور احضاریه را به منزل برده میراسماعیلی حضور نداشته و یا برای تحویل با مامور روبرو نشده و مامور احضاریه را به همخانهی او اطلاع داده است.
درباره موارد اتهامی چندین بار از طریق دوستان یا خانوادهاش من را تهدید به پخش فیلمهای خصوصی کرده است. از طرفی از طرف خانوادهاش هم پیامهای زیادی برای پدر و مادر من ارسال شده که مضمون آنها این بوده که به خاطر سلامت و آبروی دخترتان از پیگیری شکایت صرف نظر کنید.
من مدت ها با سرطان مبارزه کردم و توانستم درمان شوم، شاید منظورشان از سلامت این است!»
او دربارهی ادعای توهین و ضرب و جرح گفت:
«بارها مستقیم و از طریق دوستانش به من و خانوادهام فحاشی کرده است. روزهای اول به علت نپرداختن حقوقش از سمت کانال من و تو (البته خودش ادعا میکرد) و داشتن بدهی مالی از سوی بانک درخواست مبالغی از من به عنوان قرض و یا پول تو جیبی میکرد.
هر بار که از او میخواستم بدهیاش را پرداخت کند، وعدهی سر ماه میداد که حقوق دریافت کند. اما سر ماه بهانههای جدیدی میآورد. این رابطه به همین شکل پیش رفت و در نهایت خانوادهاش را برای خواستگاری از من جلو فرستاد. در همین زمان از من خواست با توجه به وضع مالی خانوادگیمان، هزینهی وثیقهاش در ایران را پرداخت کنم».
رستمی با بیان اینکه مبلغ وثیقه به گفتهی خود میراسماعیلی 450 میلیون تومان بوده، دربارهی آنچه سوءاستفاده از خود خواند، به انصاف نیوز گفت:
«زمانی که یکی دیگر از قربانیان او که در ایران زندگی میکند دست به افشاگری زد، بعد متوجه شدم دقیقا مشابه همین رویه برای او هم پیش آمده؛ رویهی قرض گرفتن پول و بعد ادعای عاشقی کردن و در نهایت دخالت خانوادهاش برای خواستگاری.
چند بار متوجه شدم که از کارتهای بانکی من پول کسر میشود، من رمز کارتم را به او داده بودم. متوجه شدم بدون اجازهی من از حسابهایم پول برداشت میکند. برای جلوگیری از این قضیه، حسابهایم را تغییر دادم. یکبار وقتی متوجه شد که حساب خالی است، به من حمله کرد. متاسفانه فکر میکنم حال عادی هم نداشت. ضربات زیادی به صورت و بدنم وارد کرد که در نهایت مجبور شدم از خانهای که خودم اجارهاش را پرداخت میکردم فرار کنم».
او دربارهی مستند ادعایش گفت:
«بله هم شاهد دارم و هم بعد از آن قضیه از محل آسیب دیدگیهایم عکس تهیه کردم که در اختیار وکیلمان برای شکایت قرار داده شده است. خوشبختانه قبل از پرداخت مبلغی که به بهانهی وثیقه میخواست متوجه این ماجرا شدم.
چون ایشان مدعی فعالیت و پناهندگی سیاسی است به غیر از شکایت در سیستم قضایی ترکیه، به سازمان UN هم گزارش دادم».
الهام رستمی دربارهی پرداخت این اندازه پول به او گفت:
«من با او رابطهی احساسی داشتم. خب گاهی با تحریک حس ترحم به واسطهی بدهی بانکی که در ایران داشت یا نداشتن اجاره خانه چندین بار به صورت نقدی و چندین بار به حساب خودش پول پرداخت کردم.
حتی به خاطر مشکلات مالی خانوادهاش در ایران هم بارها برای مادر و پسر خالهاش هم واریزیهایی داشتم که البته سند تمام این واریزیها در اختیار وکیلمان است. پرداختهای اجاره خانهاش هم از قبض رسید بانکی اجاره که برای صاحب خانهاش واریز شده مشخص است.
وقتی متوجه سناریوهای او شدم، از طریق دوستان به دنبال سایر قربانیان گشتم. همهی قربانیان مثل من و آن خانم و سه – چهار مورد دیگر به صورت طولانی مورد سوء استفاده قرار نگرفته بودند. تعداد زیادی از دختران همشهریاش را به بهانهی دعوت به ترکیه از ایران به اینجا میآورد و خب من به دنبال این بودم که ببینم آنها هم پولی (هرچند در قالب خرجهای مهمانی و میز کافه و…) به او پرداخت کردند یا خیر. که او متوجه شد. به یک نفر آشنا پیام داده بود که در صورت پیگیریهای من، تصاویر خصوصیام را منتشر خواهد کرد. در همین پیام توهینهای زشتی هم به من و خانوادهام داشت.
حتی تهدید کرده بود که با ادعاهایی که در توییترش خواهد نوشت، مدعی خواهد شد که خانوادهی من با کانال من و تو ارتباط داشتند و با این کار برای خانوادهام مشکل سیاسی در ایران درست خواهد کرد».
او دربارهی میزان اعتبار مستندهای خود احتمال ادعای فوتوشاپی بدون آنها، گفت: به هیچ عنوان! خوشبختانه در ترکیه کارشناس این امر وجود دارد که وکیل ما به راحتی با نظر این کارشناسان میتواند اصل بودن اسناد را اثبات کند.
رستمی همچنین ادعای تهدید خود و احتمال عملی شدن آن گفت: عمل کردن که بعید نیست! قبل از من هم خانمی در ایران را تهدید کرده و در نهایت هم عملی کرده بود. اما خب؛ ظاهرا مسوولان مربوطه در ایران متوجه قصد او شده بودند و خوشبختانه برای آن خانم مشکلی پیش نیامد. خودش هم بعد از دیدن واکنشهای انسانی جامعهی ایرانی در فضای توییتر ناچار به حذف آن پیام شد.
او در پاسخ به اینکه آیا در این باره با شبکهی من و تو هم صحبتی کرده است، گفت: بله؛ به همهی کارمندان من و تو سعی کردم مسیج بدهم و کامنت هم گذاشتم که باز نکردند. فقط یکی از کارمندان به من پاسخ داد و گفت شبکه با چنین شخصی همکاری ندارد. اما نام او در تیتراژ پایانی یکی از برنامهها به نام سالی تاک به عنوان نویسنده به چشم میخورد. خودش هم بارها اعلام کرده متن آن برنامه را او مینویسد. در طی مدت آشنایی خودم شاهد همکاری او با شبکه بودم. حالا ممکن است به خاطر فشارها حتی نامش را هم از تیتراژ خارج کنند، اما مگر خودش نگفته وقتی در ایران بوده بدون نام با آنها همکاری میکرده؟ تا جایی که میدانم و خود آقای پوریا زراعتی هم در مصاحبه با او عنوان کرد، میراسماعیلی از دوستان و همشهریهایش بوده که به واسطهی آقای زراعتی به منوتو راه پیدا کرد.
الهام رستمی در پایان گفت: «در مقابل چنین اشخاصی یک نفر و یک جا باید سوت بزند. خارج از ایران این مساله بسیار مهم است. رسانهها به شدت این مسائل را دنبال میکنند و در صورت وجود در کنار قربانیان هستند. مبلغی که از من گرفته شده واقعا از نظر مادی برای من و خانوادهام چیز مهمی نیست. من به خاطر احساس خودم – که بعدها متوجه شدم از آن سوء استفاده شده – این مبالغ را پرداخت کردم. اما میخواهم تمام تلاشم را بکنم که به عنوان یک زن نشان دهم هرکس با یک برچسب سیاسی نمیتواند با تهدید به افشای عکس و فیلم و آبروریزی یک زن را ذلیل کند. این اشخاص از ترس امثال من برای رسیدن به هدفشان استفاده میکنند. میخواهم بگویم به عنوان یک زن، من برای رسیدن به حقم از چیزی نمیترسم و سایر کسانی که احتمالا مورد سوء استفادهی او قرار گرفتند را هم دعوت میکنم تا حرف بزنند. حرف زدن ماست که میتواند جلوی قربانی شدن زنان دیگر را بگیرد».
انتهای پیام