واکنش هنرمندان به تلاش برای حذف بهروز وثوقی
/ گلمکانی، احمدجو، افشین هاشمی و مهدی رحمانی در گفتگو با انصاف نیوز /
علی خسروجردی، انصاف نیوز: مهدی رحمانی کارگردان سینما دربارهی وثوقی میگوید، به آقای نوید محمدزاده بهروز وثوقی دوم میگویند و او را با وثوقی مقایسه میکنند تا بگویند بازیگری خوب است. افشین هاشمی حذف بهروز وثوقی و دیگر بازیگرانِ همدورهاش را حاصل یک تعصب بیپایه میداند. احمدجو بازی وثوقی در فیلمهای جدی دوران قبل از انقلاب را موفق بر میشمارد و هوشنگ گلمکانی او را بازیگری برجسته در آن برههی تاریخی میداند.
کاریزمای بهروز وثوقی، او را به یکی از محبوبترین بازیگران ایرانی در بین نسلهای مختلف تبدیل کرده و بسیاری از سینماروها معتقدند این بازیگر، اصلیترین سوپراستار در تاریخ سینمای ایران است. تنوع در نقشآفرینی با بازی در کارکترهای متفاوت، شاید گواهی بر توانایی وثوقی در دنیای بازیگری باشد. بازی این بازیگر در فیلمهایی مثل گوزنها، قیصر، داشآکل، سوتهدلان، تنگسیر، طوقی، رضا موتوری، کندو در ذهن مخاطبان نقش بسته است.
سرنوشت بازیگران قدیمی، بعد از انقلاب 57، بسیار متفاوت است و هرکدام به دنبال سرنوشت خود رفتند. برخی از آنها مهاجرت کردند و برخی دیگر مجبور به ترک وطن شدند. برخی در ایران ماندند و برای همیشه با دنیای بازیگری خداحافظی کردند. ناصر ملکمطیعی از این دسته بازیگران است و شاید بتوان گفت او یکی از نمادهای اصلی سینمای قبل از انقلاب است. هنرمندان دیگری پس از وقفه دوری از سینما به حرفه خود بازگشتند. ایرج قادری پس از ده سال دوری، با فیلم تاراج به سینما بازگشت. فردین و کنگرانی در ایران ماندند و فردین دیگر کار نکرد و کنگرانی یکی دو فیلم در نقش مکمل بازی کرد. امیرنادری در ایران ماند اما پس از مدتی کشور را ترک کرد.
در روزهای اخیر، روزنامهی کیهان در یادداشتی انتقادی نوشت، چرا نام بهروز وثوقی و گوگوش به عنوان بازیگر در تاریخ سینمای ایران ثبت شده و این دو چهره را مخرب فرهنگ معرفی کرد. این روزنامه در این یادداشت نوشت: « سازمان سینمایی در پایگاه تاریخ نگاری خود خواننده کابارهای و معشوق اشرف پهلوی را بهعنوان سینماگر شناسایی کرد. این سازمان در حالی فائقه آتشین مشهور به گوگوش و بهروز وثوقی و… را بهعنوان اهالی سینما مطرح و نام آنها را ترویج میکند که در کارنامه این افراد نقش مخرب فرهنگی و اخلاقی؛ کاملاً بدیهی و غیرقابل کتمان است.» این یادداشت، تنها واکنش کیهان نسبت به بهروز وثوقی نبوده است.
سال گذشته، صد هنرمند نامهای به حسن روحانی نوشتند و در این نامه خواهان رفع محدودیتهای هنرمندان از جمله بهروز وثوقی بودند. کیهان یادداشتی با عنوان «دلیل اصرار به برگشتن شریک اشرف پهلوی» نوشت و نسبت به این عملکرد واکنش نشان داد. این روزنامه در بخشی از این یادداشت نوشت: «در حالی که بر اساس منابع و اسناد یاد شده، اصلا وثوقی به دلیل کار هنری و فرهنگی از ایران فرار نکرد بلکه به دلیل کارنامه سیاهش در همکاری با اشرف و باند تبهکارش بود که پشت به مردمش کرد وگریخت. چنانچه بسیاری دیگر از همپالگیهای او در سینمای آن روزگار که حتی فیلمهای مبتذلتر و مستهجنتر بازی کرده و یا ساخته بودند، در ایران ماندند. همچنین بسیاری دیگر که به خاطر ترس و وحشت از مجازات ملت، از ایران رفته بودند در فرصتهای مختلف به کشور بازگشتند که برخی ماندگار شدند و حتی به کار در سینما و تلویزیون مشغول شدند و بعضی دیگر نیز به رفت و آمد پرداختند. اما یکی از معدود افرادی که به دلیل کارنامه سیاهش در خیانت به ملت حتی برای یک بار هم به کشورش برنگشت بهروز وثوقی بود.»
گزارش پیشرو، جایگاه بهروز وثوقی در سینمای ایران از دیدگاه چند هنرمند بررسی کرده است: مهدی رحمانی، هوشنگ گلمکانی، افشین هاشمی و امرالله احمدجو.
از بداقبالی آنها، دل مردم از آییننامهها پیروی نمیکند
افشین هاشمی بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون دربارهی بهروز وثوقی به انصاف نیوز گفت: «حذف بهروز وثوقی و دیگر بازیگرانِ همدورهاش، حاصل یک تعصب بیپایه است. تاثیر ایشان به عنوان بخش مهمی از تاریخ سینمای ایران انکارنشدنی است. این تعصبها، هرزبادهایی است که میآید و میرود و فقط خطخطیکردنِ حقیقت با خودکارِ بیجوهر است. مثل کاری که با بعضی شخصیتهای تاریخ در تلویزیون و کتابهای سفارشی میکنند، اما نکته اینجاست که گسترهی حضورِ بهروز وثوقی به اینها محدود نیست. او جای امنتر و گرمتر و ژرفتری نشسته، گیریم نامش را از چند سایت حذف کردند، با خانههای مردم چه میکنند؟ از بداقبالیِ آنها، دل مردم از آییننامهها پیروی نمیکند.»
حذف وثوقی غیر ممکن است
مهدی رحمانی، یکی از آن صد هنرمندی است که خواهان بازگشت بهروز وثوقی به ایران هستند. این کارگردان دربارهی بهروز وثوقی به انصاف نیوز گفت: «سینما مقوله و هنری جمعی است و تکتک رشتههایی که در شکلگیری یک فیلم همکاری میکنند، در ظرفی جمع میشوند تا یک اثر هنری به وجود میآید.
بازیگر، تجلی بخش تصویری یک فیلم است. بازیگر نقش عمدهای در موفقیت و اثر یک فیلم دارد. وقتی میگوییم یک فیلم موفق است، منظور فیلمهایی است که در طول تاریخ ماندگار هستند و هنوز دربارهی این فیلمها صحبت میکنیم. وقتی دربارهی فیلمهایی مثل گوزنها و قیصر حرف میزنیم، نمیتوانیم به بازیگر این فیلمها اشاره نکنیم یا بازیگر را نادیده بگیریم. او هم در کمپوزسیون [ترکیببندی] اثر هنری جایگاه مهمی دارد.»
این کارگردان ادامه داد: «وقتی بهروز وثوقی در آثار مهمی نقش داشته، پس آدم بزرگی است. وثوقی در آثار بزرگ و ماندگار حضور داشته و به طور حتم نقش موثری داشته است. خروجی یک کارگردان، یک فیلمبردار و نویسنده روی پرده و با بازی بازیگر دیده میشود و وثوقی توانسته در خلق آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران، نقش داشته باشد. این موضوع مهمترین اثر او در سینمای ایران بوده و آثاری را ماندگار کرد. چه ارزشی بالاتر از ماندگاری برای یک فیلم وجود دارد؟
میتوانیم بگوییم، بهروز وثوقی در ماندگاری بسیاری از آثار ماندگار سینمای ایران، نقش عمدهای دارد و این کاری بسیار بزرگ است.»
رحمانی دربارهی توانایی بازیگری وثوقی توضیح داد:«قضاوتهای فردی بر مواردی که گذر زمان شامل حال آنها شده است، تاثیر چندانی ندارد. وقتی درباره یکی از بازیگران حال حاضر که گذر زمان یا تغییر نسل شامل حال او نشده صحبت میکنیم، نظرات ما سلیقهای است.
وقتی دربارهی بازیگری حرف میزنیم که چند نسل از او گذشته و نسلهای مختلف دربارهی او اذعان کردهاند که بازیگری درخشان و ماندگار است. این بازیگر را نمیتوانیم نادیده بگیریم و بگوییم او موثر نبوده و بازیگر بدی بوده است. قضاوت زمان، ملت و نسلها شامل حال این افراد شده و بازی بهروز وثوقی این حکم را دارد. نسلها، طیفها، طبقات و تعداد گوناگونی در دورههای زمانی مختلف به بازی بهروز وثوقی دلبسته و علاقهمند هستند و بازی او را تایید کردهاند. وقتی شرایط اینگونه است، بازی او ارزشمند بوده است.»
او دربارهی ایجاد تغییر شرایط حضور این هنرمند در ایران گفت: «اگر میتوانستیم تغییر ایجاد کنیم، تغییرات بزرگتر و موثرتری ایجاد میکردیم. شرایط بسیار متفاوتی آرمان ما است. بازگشت وثوقی به ایران برای خود او اتفاق بزرگی است، چون توانسته به کشور خودش بازگررد و هیچ تاثیر دیگری ندارد. آرزو میکنم که او به وطنش بازگردد و سالهای باقیمانده از زندگیش را در اینجا نفس بکشد. شاید هم وثوقی به ایران بازگردد و ببیند آن چیزی که در ذهنش ساخته است خیلی واقعی نیست.»
رحمانی دربارهی نگاههای سیاسی به هنرمندان توضیح داد: «نگاه سیاسی به یک هنرمند بسیار سطحی است و به نظرم باید اثر هنری یک هنرمند را قضاوت کرد. نباید رفتار فردی و سیاسی هنرمند جدی گرفته شود. شما رفتار سیاسی هنرمندان حال حاضر ما را ببینید، این رفتارها خیلی اشتباه بوده، جانبداری و طرفداری آنها از احزاب و دولتهای مختلف همیشه اشتباه و ناشی از هیجانهای مختلف است. شاید وثوقی رفتار سیاسیاش غلط بوده و حتی ممکن است در حال حاضر مورد تایید خودش هم نباشد. مثل شرایط حال حاضر، ممکن است او هم هیجان زده شده و اشتباهی کرده است.»
این کارگردان دربارهی حذف بهروز وثوقی توضیح داد:« دعوا بر سر ماجرایی غیرممکن است؛ نمیتوانیم بهروز وثوقی را حذف کنیم. اینطور میگویند آقای نویدمحمدزاده بهروز وثوق دوم است [با خنده] و او را با بهروز وثوقی مقایسه میکنند تا بگویند یک بازیگر خوب است. این مقایسه به این معنا است که وثوقی برای سینما متر و معیار شده و حذف او غیر ممکن است.
به نظرم یک مساله را بیش از حد بزرگ میکنیم و این موضوع غیرقابل انکار است. ما نمیتوانیم اسم او را حذف کنیم، چون زور این کار را نداریم و فیلم همیشه هست. به نظرم این موضوع سیاسی بیخودی است و ما به اندازهای بحران و گرفتاری داریم و انسانهایی که دلِ خوشی دارند به این مسایل میپردازند و این موضوعها را بحران میکنند. احساس نمیکنم مشکلات کشور ما بازگشتن یا بازنگشتن بهروز وثوقی باشد. نمیدانم چرا برای این مسایل داستان میسازند، اگر میخواهند به دولت نقد وارد کنند، خدا را شکر این دولت مسایل کلان زیادی برای نقد دارد.»
وثوقی در آثار جدی موفق است
امرالله احمدجو کارگردان و فیلمنامه نویس سینما و تلویزیون دربارهی مهیا بودن شرایط برای بازگشت وثوقی به ایران گفت: «من اطلاعی دربارهی محیا بودن یا نبودن شرایط برای بازگشت او ندارم. کسی باید دربارهی این موضوع نظر دهد که اطلاع کامل دارد و از خط قرمزها آگاه است. نظرم دربارهی بازگشت او ممکن است پرت باشد.»
او دربارهی تاثیر وثوقی بر سینمای ایران گفت: «ما سینمای قبل و بعد از انقلاب داریم که تفاوت اساسی با یکدیگر دارند. مبنایی که برای سینمای پس از انقلاب درنظرگرفته شده است، سینمای فرهنگی است که معنویت را نشانه بگیرد. کاری به خروجی ندارم که تا چه میزانی موفق بوده و این موضوع مبحثی دیگر است؛ مسوولان و دستاندرکاران سینما و جامعه از سینما توقع کاری ذوقی، هنری و پیشبرنده دارند. پس از انقلاب، سرگرمکنندگی یکی از وجوه مهم سینما است که صرف سرگرم کردن و مسالهی تجارت است. مقایسه این دو موضوع شاید چندان درست نباشد.
فیلمهاییکه قبل از انقلاب با عنوان سینمای جدی به آنها نگاه میشد، انگشتشمار بودند. این فیلمها از مقطعی شروع شده و آنها را جدی گرفتند. تعداد کمی از فیلمسازان، فیلمهای جدی ساختند در حالیکه اغلب فیلمسازان در سینمای بدنه فعال بودند. تعداد بسیار محدودی از دههی 30 به بعد سینما را جدی گرفتند و این فیلمها کم تولید میشدند. طی چند روز، در یک فستیوال میتوان فیلمهای جدی قبل از اتقلاب را دید. هرچه به جلو آمدیم، تعداد این فیلمها بیشتر شد و سینماگران شاخصی مثل آقای کیارستمی، مهرجویی و کیمیایی پس از انقلاب هم فعالیت کردند. آن چیزی که من از آقای بهروز وثوقی دربارهی فیلمهای جدی خبر دارم، فیلمهای آقای کیمیایی بوده است. کیمیایی تلاش کرد تا فیلمهای جدی بسازد. فیلمهای گوزنها و قیصر مطرح شدند، به خصوص قیصر، این فیلم موجی نیز ایجاد کرد. بازیگر هردو بهروز وثوقی بوده است.»
این کارگردان ادامه داد: «یک رده پایینتر، فیلم داشآکل ساخته آقای کیمیایی، بازهم بهروز وثوقی حضور دارد. وثوقی بعد از قیصر بازیگر آقای کیمیایی شد و کیمیایی از او به خوبی کار میگرفت. اغلب همکاری کیمیایی و وثوقی موفق بود اما بازهم میگویم کیفیت کارها متنوع است. وثوقی بازیگر دائمی استاد کیمیایی شد و جدیترین کارهایی که از وثوقی به یاد دارم آثار کیمیایی است.
مرحوم حاتمی آثار جدی بسیاری مثل «هزاردستان»، «سلطان صاحبقران» دارد و به خصوص از کار «کمالالملک» ایشان بسیار لذت میبرم. با تمام احترامی که برای آقای حاتمی قائل هستم، سوتهدلان را خیلی دوست ندارم به عنوان سینمای جدی نگاه کنم. من سوتهدلان را در همان آثار تجاری آن زمان میبینم با کارگردانی که نسبت به بسیاری از افراد دیگر تواناتر است. برای اینکه ببنیم بازیگری او تا چه اندازه تاثیرگذار بوده باید با تحلیلگران فیلمها صحبت کنیم.»
احمدجو درپایان گفت: «کارایی وثوقی در چند اثر جدی که حضور دارد، بسیار خوب است. وثوقی در «تنگسیر» آقای نادری هم حضور داشت. شنیدهام که امیر نادری از همکاری با بهروز وثوقی در فیلم تنگسیر چندان راضی نبود. این فیلم هم از آثار جدی بهروز وثوقی است. اما اینکه یک بازیگر تا چه حدی میتواند تاثیر بر سینما بگذارد، مطلبی بسیار مفصل و پیچیده است و نمیتوان آن را در دو سه کلام بیان کرد.»
وثوقی یکی از بازیگران مطرح سینما در آن زمان بود
هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامهی فیلم دربارهی بازگشت بهروز وثوقی به ایران میگوید: «اینجا وطنش است و باید بتواند بازگردد، اگر عدهای به دلیل مسایل سیاسی و تنگنظری نمیخواهند او بازگردد، من چه چیزی میتوانم بگویم. قدرت در دست دیگران است و نمیگذارد این کار را بکنند.»
این چهرهی فرهنگی دربارهی تاثیر وثوقی بر بدنهی سینما گفت: «ایشان یکی از چند بازیگر برجستهی سینمای ایران بود و تماشاگران او را دوست داشتند. تعداد بازیگران این چنینی در آن زمان خیلی کم بود. خیلی از اظهارنظرهایی که امروزه میشود، جنبهی نوستالوژیک دارد و مخالفت با فضای رسمی موجود است. وثوقی بازیگر تعدادی از فیلمهای خوب در آن برهه است. کارنامهی بازیگری او مشخص است. باید روی این موضوع کار کنید، ملتی که بخشی از جمعیت آن آواره شده است، چرا باید آواره بماند؟ چرا بحث تئوریک بکنیم که آیا او بازیگر خوب یا بدی بوده است؟ اصلا او بازیگر بدی بوده است. شما فکر کنید کسانی مثل میری، عقیلی که بعد از انقلاب ممنوعالکار شدند، جزو سطوح پایین سینما بودند ولی به دلیل ممنوعیت، محبوب شدند و هالهای مقدس دور آنها به وجود آمد.»
انتهای پیام
سلام کاری به راست ودروغ حواشی ندارم -اما بهروز وثوقی از نظر ریخت و پرستیژ هنری چیزی از مارلون براندو و آنتونی کوئین کم نداشت منتها میدانی برای اشتهار بیشتر نداشت
ماه نور افشاند و سگ عوعو کند. این حکایت کیهان مجهول الحال است. بهروز وثوقی یکی از بازیگران محبوب سینمای ایران است. بعد از انقلاب کتک خورهای آن سینما با همکاری وامانده هایی که قصد ورود به سینما را داشتند مانند مخلملباف، شرایطی را بوجود آوردند که هنرمندانی که میلیونها طرفدار داشتند و در صدر آنها محمد علی فردین، خانه نشین شوند. او در ایران ماند و با سربلندی در مقابل این فوج کلاغها سرفرود نیاورد که عرصه ی او عرصه سیمرغ سینمای ایران بود. بهروز وثوقی هم یک هنرمند محبوب بود و زودتر از اینکه مگسها به پرواز درآیند از ایران رفت و حالا هم اگر کیهانیان خودشان را هم پاره کنند او برنمی گردد. اینکه او با اشرف سر و سری داشته است مسئله سینما و نقشی که در این سینما داشته است ندارد. همین حالا هنرپیشگان و کارگردانهایی هستند که با اشرف های دور کیهانیان سر و سر دارند مگر اینکه مشکل در زن بودن اشرف باشد و گرنه کارگردانها و هنرپیشگانی که صندوق بازنشستگی معلمها و کارگران و غیره… را به کمک اشرفهای مذکر این دوره چپاول کرده اند و وامهای میلیاردی از بانکها گرفته اند و پس نداده اند و جوایز ۵۰۰ میلیون تومانی گرفته اند، کسی مدعیشان نمی شود. سگ امثال بهروز وثوقی که حداکثر سودش از دوستی اشرف گرفتن اکرانها خوب برای فیلمهایش بوده است به این رجاله های هنرفروش می ارزد. مردم هنوز نام فردین و بهروز را بخاطر دارند و فیلمهایشان را می بینند و لذت می برند و برای جادادن این هنرمدان در قلب خود از کسی اجازه نمی گیرند. گیرند حتی اگر این آقایان تفنگ و پول و رسانه هم در اختیار داشته باشند.