حقی که احراز نمیشود
محمد صابریان، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز نوشت: کمتر از چهل روز مانده به انتخابات هفت اسفند، نتیجهی اولیهی اعلام نظر هیاتهای نظارت در مورد صلاحیت کاندیدهای انتخاباتی منتشر شد و در کنار تأیید صلاحیتها و رد صلاحیتها شاهد آن بودیم که نظر هیات نظارت در مورد تعداد زیادی از کاندیداها عدم احراز صلاحیت بوده است.
رد صلاحیت شامل افرادی است که مسوولین با علم قطعی و یقینی بر فقدان شرایط موضوع ماده 28 قانون انتخابات فرد مورد نظر را فاقد صلاحیت لازم برای شرکت انتخابات تشخیص دهند.
طبق آنچه شوای نگهبان اعلام کرده است عدم احراز یعنی مشخص نشدن وجود و یا عدم وجود شرایط مندرج در ماده 28 برای مسوولین. اینچنین موضعی در حالی است که طبق ماده 52 شورای نگهبان موظف است تا بر طبق مستندات نسبت به ردصلاحیتها اقدام کند.
این رفتار سؤالات بسیار مهمی را در برابر رفتار شورای نگهبان ایجاد کرده است. به طور مثال کسی که نسبت به عدم احراز خود معترض است چگونه باید نسبت احراز آن شرایط برای شورای نگهبان اقدام کند؟ چه راهی برای احراز شرایط غیرعینی و ذهنی وجود دارد؟
یا این سؤال که اگر فردی صلاحیت شرکت در انتخابات دارد اما به دلایل متعدد چون کمبود وقت و یا نقص در انجام وظیفه و …، صلاحیتش برای هیاتهای نظارت احراز نشود آنگاه نمیتوان گفت حق وی برای شرکت در انتخابات و حق مردم برای انتخاب وی ضایع شده است؟
رد و یا تأیید صلاحیت وظیفهی هیاتهای نظارت و شورای نگهبان است و نمیتوان با بیان عدم احراز صلاحیت، شانه از زیر بار این مسوولیت خالی کرد چون در عالم واقع افراد یا داری صلاحیت هستند یا داری آن نیستند. و این وظیفهی شورای نگهبان است که با جد و جهد در این زمینه عمل کرده و نسبت به تمامی کاندیداها اعلام نظر قطعی کند چرا که چه در صورت اجازهی شرکت در انتخابات به صورت گسترده و چه در صورت عدم اجازهی شرکت در انتخابات به صورت گسترده، حقوق تعداد زیادی از افراد کاندید و مردم پایمال خواهد شد.
اما در این شیوهی کنونی که بخش زیادی از کاندیداها با حکم عدم احراز صلاحیت از حضور در انتخابات منع شدهاند ایجاد شبهات و نارضایتیهای زیادی میکند چرا که در واقع این حق افراد است که احراز نمیشود.
البته در این میان نباید تموم مسوولیت را متوجه شورای نگهبان و هیاتهای نظارت کرد چرا که بخشی از مشکلات بیان شده ناشی از قانون انتخابات و مواد آن است که به میزان زیادی غیرشفاف و غیرعینی است؛ که پرداختن به آن خود مجالی دیگر میطلبد.
انتهای پیام