لیلاز: اعتراضات اخیر به دلیل گران شدن بنزین نیست
سعید لیلاز، اقتصاددان، در یادداشتی در روزنامهی سازندگی دربارهی اعتراضات بنزینی نوشت:
افزایش قیمت بنزین و واکنشها نسبت به آن را باید از چند منظر موردبررسی قرار داد:
به دلیل به تعویق انداختن اصلاحاتی که در زمینه قیمت حاملهای انرژی در تمام ۱۵ سال گذشته اتفاق افتاده است، چارهای جز انجام یک جراحی عمیق و البته دردناک باقی نمانده بود. بهعبارتدیگر هرچه زمان اجرای این طرح بیشتر به تعویق میافتاد، جراحی عمیقتر و دردناکتر میشد. بنابراین افزایش قیمت بنزین تصمیمی بود که چارهای جز اجرای آن وجود نداشت. دستگاههای کارشناسی دولت هم پیشبینی کرده بودند، که در ابتدا ممکن است تبعاتی به همراه داشته باشد، اما درنهایت تصمیم گرفتند قیمت بنزین را افزایش دهند.
در حال حاضر بزرگترین اشتباه این است که فکر کنیم اعتراضات اخیر به دلیل گران شدن بنزین اتفاق افتاده است. درحالیکه اعتراضات مردم در وهله نخست به ناکارآمدیهایی مربوط میشود که کل کشور و نهفقط دولت را در برگرفته است. در وهله دوم به فسادی مربوط است که در سراسر ایران لانه کرده و تمام اقتصاد کشور را در اختیار گرفته است. در وهله سوم به تبعیضهایی مربوط است که در جامعه وجود دارد و در وهله چهارم به مناقشات سیاسی بین جریانهای مختلف ربط پیدا میکند. مردم از این مناقشات خسته شدهاند و آن را برای اقتصاد ایران زیانبار میدانند. ضمن اینکه درحالحاضر در دنیا کشوری وجود ندارد که بهاندازه ایران تحتفشار قرار گرفته باشد. در چنین شرایطی دعوای بین جناحهای سیاسی، مردم را بیش از گذشته ناراحت میکند. بنابراین اشتباه بزرگی است که فکر کنیم اعتراضات مردم به دلیل گران شدن بنزین یا افزایش قیمت برخی کالاها رقم خورده است. تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۹۸ حدود ۳ تریلیون تومان برآورد شده است. این در حالی است که کل ارزش بنزینی که دولت به مردم میدهد ۵۰ هزار میلیارد تومان بیشتر نیست که معادل نیم در هزار تولید ناخالص داخلی کشور میشود. بنابراین افزایش قیمت بنزین، مبنا و موجب ناآرامیهای اخیر نیست.
آمارها نشان میدهد دهک دهم درآمدی ۲۳ برابر دهک اول بنزین مصرف میکند که عین بیعدالتی است. همچنین از نظر جغرافیایی، پایتخت که ۱۰ درصد جمعیت ایران را در خود جای داده است، نزدیک به یکسوم بنزین کشور را مصرف میکند. این یعنی هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر طبقاتی در مورد توزیع یارانه بنزین با بیعدالتی مواجه هستیم. این ماجرا در مورد گاز هم اتفاق میافتد، اما به این شدت نیست. چون در مورد بنزین نمیشد پلکانی قیمت را تغییر داد اما در مورد گاز میشود. در مورد بنزین عین بیعدالتی بود که یک شهر مثل تهران بهاندازه ۱۰ استان جنوبی کشور بنزین مصرف کند، بدون اینکه کوچکترین تاثیری در تولید ثروت یا رفاه جامعه داشته باشد. این شرایط تهران را به یک چاله پر از آلودگی، ترافیک و انواع بیماریهای ناشی از آلودگی تبدیل کرده است. حل این مشکلات از طریق اصلاح الگوی مصرف انرژی چه بدیای دارد؟ منتقدان طرح باید به این سؤال پاسخ بدهند.
در روزهای اخیر برخیها گفتهاند دولت برای جبران کسری بودجه، قیمت بنزین را افزایش داده است. در پاسخ به این منتقدان باید بگویم ابداً اینطور نیست و شخصاً معتقدم ۱۰۰ درصد عایدی ناشی از افزایش قیمت بنزین به مردم داده میشود. درواقع دولت آنجایی صرفهجویی میکند که هزینههای غیرمستقیمی مثل مبارزه با ترافیک و آلودگی هوا یا بیماریهای ناشی از آن وجود دارد. اگر کسی میخواهد دود بیافریند باید پولش را بدهد تا دولت بتواند با آثار آن مقابله کند. این اقدامی است که در همه جای دنیا اتفاق میافتد. افرادی که میگویند طرح نپخته و کارشناسینشده است، بیاطلاعی خودشان را نشان میدهند. اکنون در دولت جلسات بسیار مهمی در جریان است و با رعایت همه ملاحظات، تصمیم اخیر گرفته شده است. اگر هر روز دیرتر میشد، باید قیمت حاملهای انرژی گرانتر میشد و تصمیم دردناکتری گرفته میشد.
در روزهای اخیر برخیها گفتهاند که افزایش قیمت بنزین منجر به گران شدن کالاهای مختلف خواهد شد؛ درحالیکه این حرف غیرعلمی است و افزایش قیمت بنزین هیچ اثر تعیینکننده و ملموسی روی قیمت سایر کالاها ندارد. آمارها نشان میدهد سهم بنزین از تولید ناخالص داخلی ایران حدود یک درصد است. بنابراین یک درصد ممکن است تورم را افزایش بدهد. نباید فراموش کنیم بنزین مشکل اصلی نیست. سؤال من این است که آیا در دولت آقای روحانی که به مدت ۵ سال قیمت بنزین ثابت مانده بود، تورم نداشتیم؟ آیا اکنونکه تورم به نصف سال گذشته رسیده، قیمت بنزین پایین آمده است؟ این چرخه را میتوان در دولت آقای احمدینژاد و دولتهای قبلی هم مورد بررسی و سؤال قرار داد. بنابراین هیچ شاهد علمی، عینی و تجربی در مورد اینکه افزایش قیمت بنزین میتواند بهتنهایی نرخ تورم را جابهجا کند، وجود ندارد. نباید فراموش کنیم که تورم چیزی جز بر هم خوردن عرضه و تقاضای کل نیست.
تصمیم اخیر دولت در افزایش قیمت بنزین تأثیرات مثبت قابلتوجهی دارد. مثلاً از این طریق حداقل بین ۱۵ تا ۲۰ درصد مصرف بنزین کاهش پیدا میکند که مستقیماً به آلودگی هوا و بروز بیماریهایی مثل سرطان مربوط است. همچنین از میزان قاچاق بنزین به خارج از کشور با سرعت مناسبی کم میشود. بعید میدانم هیچ ایرانیای از این اتفاقات ناراضی باشد. مورد مثبت دیگر را هم از دوشنبهشب (دیروز) خواهیم دید که اعطای یارانه نقدی به مردم، خصوصاً اقشار فرودست جامعه است. در تجربه سال ۸۹ دیدیم که موج پرداخت یارانهها بهیکباره ضریب جینی را بهبود بخشید. اکنون نیز معتقدم همین اتفاق رخ میدهد و بعد از شوک تورمی سال ۹۷ که مقدار قابلتوجهی از خرید توده مردم بهیکباره محو شد، تصمیم اخیر یک گام نهچندان بزرگ در جهت بهبود وضعیت است و به بهبود شرایط کمک میکند. این گامها اگر برداشته شود، امیدوارم ظرف دو سه هفته اتفاقات مثبت رخ بدهد و مردم طرفدار اقدام دولت شوند.
در دولت آقای روحانی میزان تولید گاز از ۳۲۰ میلیون مترمکعب در روز به حدود هزار میلیون مترمکعب رسیده که یک عدد افسانهای محسوب میشود. روسیه با صادرات نصف این مقدار گاز به اروپا، کل این قاره را از لحاظ سیاسی به گروگان گرفته است، درحالیکه ما دو برابر این مقدار را در داخل مصرف میکنیم. ما طی ۲۰ سال گذشته ۴۰ میلیارد دلار صرف پروژههای گازی کردهایم؛ این پول متعلق به کیست که حالا دارد همهاش از بین میرود؟ برای اینکه بتوانیم ظرفیت تولید گاز را ادامه بدهیم، نیاز به سرمایهگذاری داریم، درحالیکه درآمد نفت نداریم. کشور ما به سرمایهگذاری و پسانداز ملی نیاز دارد. ما باید منابعی را که ظرف ۸۰ سال برای رفاهمان جمع شده، برای آیندگان حفظ کنیم. این کف خواسته است. این در حالی است که در تمام این سالها، منابع گازیمان را از دست دادیم، چاههای نفتی را نتوانستیم سرمایهگذاری کنیم، محیطزیست را نابود کردیم و… . این ملت چه منابعی برای نسل بعدی گذاشته است؟ با اصلاح الگوی مصرف انرژی میتوانیم به اصلاح این چرخه ناکارآمد کمک کنیم تا در آینده سرمایههایی برای نسلهای بعدی داشته باشیم.
تدبیری که دولت برای افزایش قیمت بنزین به خرج داد، یک گام بزرگ در راستای ترمیم شکاف طبقاتی در جامعه ایران به حساب میآید و قاعدتاً طبقات فرودست جامعه باید از این اتفاق خوشحال باشند. یقین دارم وقتی آثار مثبت این تصمیم بهمرور دیده شود و جایش را در اقتصاد پیدا کند، رضایت مردم خصوصاً اقشار فرودست جامعه را در پی خواهد داشت.