خواص دوری از قدرت!
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «خواص دوری از قدرت!» نوشت:
سالها پیش در دفتر سید محمد خاتمی با یکی از چهرههای سیاسی اصلاحطلب روبرو شدم که در دورۀ اصلاحات مقامی داشت و بعد در دورۀ احمدینژاد آن را از دست داده بود.
با توجه به خلق و خویی که از او تصور میکردم، انتظار سلام و علیک گرمی از طرفش نداشتم، اما به خلاف انتظارم، با مهربانی و خندۀ صمیمانهای پیش آمد و چنان از حال و روزم پرسید که گویی شب و روزش را در غم فراق من گذرانده است!
او سالها بعد در دولت روحانی پستی گرفت و از قضای روزگار، پس از آزادی از زندان در مجلس ترحیمی، ناخواسته نزدیک و روبروی او قرار گرفتم. با توجه به آن برخورد قبلی، شرط ادب را در آن دیدم که با اشارۀ چشمی یا تکان دادن سری، سلام و علیکی رد و بدل کنم. طرف اما گویی چندان از حضور من در آنجا به زحمت افتاده بود که در تمام طول مراسم، تمام تلاشش آن شد که مبادا چشماش به چشم من بیفتد!
این ماجرا را از آن رو به یاد آوردم که در سایتها به فیلمی از محمود احمدینژاد در بارۀ تظاهرات اعتراضی اخیر برخوردم.
احمدینژاد در این فیلم چنان در قامت یک مدافع تمام عیار حقوق بشر ظاهر شده است که هر که نداند گمان نمیبرد که این همان فردی است که در دوران ریاست جمهوریاش، مأموران وزارت اطلاعاتش امثال مرا در زندان بیهیچ جرم و گناهی تا یک قدمی مرگ پیش بردند و از او جز توجیه و تأیید بانگی برنیامد!
البته نمیخواهم بگویم که احمدینژاد چون آن سابقه را دارد، اکنون نباید و یا حق ندارد در دفاع از حقوق افراد سخن بگوید. فقط خواستم بگویم که این از خواص و فواید دوری از جاه ومقام است که برخی از افراد را حداقل در سخناوری منصفتر میکند. با این حساب، خداوند برای همیشه از قدرت دورشان بدارد!
انتهای پیام
مادلین آلبرایت و جک استراو هم اینگونه بودند