دربارهی اجرای نادرست طرح افزایش قیمت بنزین و نگرانی مردم
هفتهنامه آیینه یزد نوشت: در شماره گذشته در این ستون مقالهای تحت عنوان «اعلام افزایش قیمت بنزین در موقعیتی نامناسب» مطالبی به شرح زیر درج گردید.
ارائه دلایلی پیرامون مقایسه نادرست بهای بنزین در ایران با دیگر کشورها، اعتراض نسبت به افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین، انتقاد از عدم اطلاعرسانیهای لازم و توجیه ملت از سوی مدیران و مسئولان اجرایی پیش از اعلام طرح و کوتاهی عده زیادی از دولتمردان در سالهای متمادی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دورههای مختلف به علت عدم اقدام مناسب در ایجاد احزاب شناسنامهدار که بتوانند در مواقع مختلف همراهان و همفکران خود را ساماندهی نموده و براساس قانون و ضابطه اعتراضات مدنی خود را به سمع و نظر حاکمان و کارگزاران برسانند از جمله مواردی بود که به استحضار رسید. در این شماره به نگرانیهای مردم نسبت به آسیبهایی که بابت اجرای این طرح میبینند اشاره خواهد شد و پیش از آن نظر خوانندگان آیینه را به اظهارات دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این زمینه جلب مینماید.
اسدا… عباسی عضو هیأت رئیسه مجلس میگوید: «متاسفانه افزایش قیمت بنزین بر افزایش قیمت کالاها تاثیر گذاشته و هیچ کنترلی بر بازار و کالاها صورت نمیگیرد. چند روز گذشته پس از استماع فرمایشات رهبر معظم انقلاب، نمایندگان مجلس تلاش خود را کردند تا ضمن تبعیت از فرامین ایشان سه موضوع را پس از افزایش قیمت بنزین دنبال کنند. یکی از مواردی که مورد تاکید ماست این است که افزایش قیمت بنزین نباید بر سایر کالاها تسری یابد. عباسی در خاتمه خواستار تصمیمگیری و بررسی موضوع شیوه اجرای طرح افزایش قیمت بنزین توسط کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شد و گفت: اجرای این طرح، نادرست و شتابزده بود و لذا باید در این خصوص تصمیمگیری ویژهای شود. سیدمصطفی ذوالقدر نماینده میناب در مجلس به استناد آخرین اخباری که از حوزه انتخابیهاش به او رسیده اظهار داشت: کرایهها سرسامآور شده است؛ از بشاگرد تا بندرعباس 80 هزار تومان کرایه گرفتند؛ دولت تاکسیها را ملزم کند که از مردم پول زیادی نگیرند. وی با اشاره به مصوبه سران قوا در مورد اصلاح قیمت بنزین گفت: ما تابع قانون هستیم، ولی باید به فکر مردم هم باشیم. مشکلات شدیدی در حوزه انتخابیهام به وجود آمده است؛ میان جاسک و میناب، سیرک و میناب و رودان و میناب فاصله نسبتا زیادی وجود دارد و کرایهها سرسامآور شده است. نماینده میناب ادامه داد: از دولت میخواهم که یا تاکسیها را ملزم کند که از مردم پول زیادی نگیرند و یا مینیبوسهایی تعبیه و به حوزه انتخابیه بفرستد تا مردم با قیمت ارزانتر سفر کند.»(1)
همگان به این امر اذعان دارند قیمتهای بخش زیادی از مایحتاج مردم در دو سال اخیر تا سیصد درصد افزایش یافته و آمارهای نگرانکنندهای از درصد جمعیت کشور که گوشت و لبنیات را از سفره خود حذف کرده و یا کاهش دادهاند دیده و شنیده و خوانده میشود. مبلغ یارانه 45500 تومان در هر ماه برای یک نفر تغییری در امور زندگی نداشته ضمناً دولت نتوانسته است نام بسیاری از افرادی که نیازی به دریافت همان مبلغ هم ندارند از یارانهبگیران حذف نماید. قوه مجریه هماکنون اعلام مینماید حدود هفتاد درصد جمعیت کشور باید از بسته حمایتی استفاده کنند و به خانواده یک تا حداکثر 5 نفره ماهیانه 55 تا 205 هزار تومان پرداخت مینماید و این بدان معنی است که دولت میپذیرد شصت میلیون از هشتاد و پنج میلیون نفر جمعیت این سرزمین به دریافت کمک هزینه زندگی نیاز دارند. آیا به راستی میلیونها نفری که زیر خط فقر به سر میبرند و بسیاری از آنها با قوت بخور و نمیر روزگار میگذرانند، عده زیادی که اجارهنشین هستند و فاقد مسکن میباشند یا از نداشتن بهداشت حداقلی و بیمه مورد نیاز در رنج و عذاب زندگی میکنند، در نهایت بسته حمایتی اعلام شده از سوی دولت روحانی حتی کفاف بخشی از کمبودها و مشکلات معیشتی زندگی آنها را میدهد؟ نه تنها اقتصاددانان بلکه عموم مردم میگویند گرانی بنزین قیمت کالاها را افزایش داده و میدهد، اما سازمانها و نهادهای دولتی پیدرپی از عدم افزایش قیمتها میگویند در حالی که متغیرهای اقتصادی با بخشنامه و پخش گزارش و صدور اطلاعیه حل شدنی نیست. در این ایام شاهد هستیم مصاحبههایی که حتی از طریق رسانه ملی منتشر میگردد عدهای از مردم از گرانی کرایه و میوه و بعضی از موارد خوراکی خبر میدهند.
سردار غلامرضا جلالی، رییس سازمان پدافند غیرعامل ایران میگوید: «اعتراض حق مردم است و این حق باید به رسمیت شناخته شود. گوش حاکمیت باید برای شنیدن صدای اعتراضها شنواتر از همیشه باشد. کسی حق ندارد به این درددلهای مردمی بیاعتنایی کند. تخریب اموال عمومی و غارت فروشگاهها و بانکها اسمش هر چه باشد، اعتراض مدنی نیست. اشرار و ضدانقلاب بدانند امنیت مردم خط قرمز نظام است…»(2)
آمارهای ارائه شده از تعزیرات حکومتی مؤید این معنی است که مردم نگران گرانیهای اجناس و لوازم زندگی خود میباشند. قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت در امور بازرگانی با تأکید بر اینکه هرگونه افزایش قیمت به بهانه تغییر نرخ بنزین در بازار غیرقانونی است و با متخلفان برخورد قانونی میشود، گفت: «چند روز گذشته 18 هزار و 32 مورد بازرسی در سطح استانها انجام و پرونده هزار و 242 متخلف به تعزیرات حکومتی ارسال شده است. بهگزارش وزارت صنعت، معدن و تجارت حسین مدرس خیابانی در جلسه ستاد تنظیم بازار کشور تأکید کرد: تعزیرات حکومتی بهصورت ویژه و در سریعترین زمان ممکن، این پروندهها را بررسی و رأی لازم را صادر میکند.»(3)
جهانبخش محبینیا، نماینده مردم میاندوآب در مجلس شورای اسلامی گفته است: «…شیراز نسبت به دیگر استانها اوضاع نگرانکنندهای دارد. ملت بدانید اگر اشتباهی شما را ناراحت کرده است منِ محبینیا هم شرمنده شما هستم. واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی در جریان این تصمیم نبود اما اکنون نگاه جمعی ما چیست؟ با آنهایی که به دنبال تخریب و اغتشاش هستند، کاری نداریم. نیروهای نظامی و انتظامی با آنها برخورد خواهند کرد ولی ملت شریف ایران سزاوار برخی واژگان و برخی برخوردها نیستند. جوان بیکاری که 18 سال سن دارد و اعتراض میکند را نمیتوان اراذل و اوباش نامید این جوان متولد نیمه دوم انقلاب است.»(4)
خوشبختانه اعتراضکنندگان و کسانی که از گران شدن بنزین و نحوه اجرای طرح شتابزده افزایش قیمت و سهمیهبندی گلهمند و از عملکرد دولتمردان ناراضی بودند صف خود را از آشوبگران جدا کردند و در بیشتر شهرها و مناطق با گردهمآییها و راهپیماییها حمایت خویش را از نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام نمودند و بحث اعتراض مدنی و انتقاد از گرانی و تورم نگرانکننده را از این موضوع جدا دانستند.
دستگیری آشوبگران، تخریبکنندگان بیتالمال، صدمهزنندگان به اموال مردم، بانکها، مغازهها، فروشگاهها و خانهها و متاسفانه زخمی و شهید نمودن افرادی که برای ایجاد امنیت و آسایش هموطنان ایثار و جانفشانی مینمایند بر عهده نهادها و سازمانها و نیروهایی است که هریک بنابه وظیفه سازمانی و قانونی خود عمل میکنند اما محاکمه و مجازات هریک از دستگیرشدگان بر عهده مسئولان قضایی و قضات دادگستری و دادگاههایی است که برای رسیدگی به تخلفات و جرایم آنها تشکیل میگردد. در نهایت حکم مجازات در محاکم و دادگاههای صالحه در دادگستریها و زیر نظر قوه قضائیه صادر میگردد نه در تریبونهای رسمی و نمازهای جمعه و جماعات و نه از سوی امامان جمعهای که باید مردم را به تقوی و پرهیزگاری و جامعه را به آرامش و دولتمردان و مسئولان دیگر قوا را به رعایت ضابطه و قانون و خودداری از اجرای طرحهای کارشناسی نشده دعوت کنند.
به یقین کسی نمیتواند دیگری را بدون صدور حکم محکومیت محارب یا مفسد فیالارض خطاب کند بلکه لازم است از طریق رسانهها و تریبونهای عمومی از هر فرصتی استفاده کرد تا بین هموطنان برادری و دوستی برقرار گردد و کراهت و تنفرشان از یکدیگر کاهش یابد چون خیر ملت در مودت و محبت و اخوت است و مهمترین چیزی که به این امر کمک میکند علاوه بر سخنرانی و خطابه سادهزیستی مقامات و دولتمردان، دوری از تجملگرایی و اشرافیگری، کاهش اختلافات طبقاتی و تبعیضات شکننده و فراهم نمودن حداقل معیشت و رفاه برای میلیونها نفر که زیر خط فقر میباشند و حاشیهنشینانی که با مشقت و سختی روزگار میگذرانند. ضمناً در این موقعیت ضروری است به بعضی از ماموران خودسر که احیاناً قانون را رعایت نمیکنند متذکر شوند اقداماتی انجام ندهند یا زمینههایی فراهم ننمایند تا خدای ناکرده جنایتی نظیر کهریزک و ماجرای قتل زهرا کاظمی و کشته شدن ستار بهشتی و امثال آن تکرار گردد تا بهانهای به دست افراد و رسانههای معاند اعم از داخلی و خارجی برای تبلیغات سوء علیه کشور و نظام ندهند و کلام آخر اینکه بالاخره باید در نظام جمهوری اسلامی که تمامی دستاندرکارانش حق اعتراض به بسیاری از مشکلات و مسایل کشور را برای مردم محفوظ میدانند جایگاه معترضین را به رسمیت بشناسد و همچون سایر کشورهای مدعی دموکراسی و مردمسالاری در تبیین نحوه اعتراض و اعلام آن به دولتمردان و حاکمان کوشا باشند در غیر این صورت اعتراض مسالمتآمیز بهندرت تبدیل به خصومت و خشونت و تخریب خواهد شد.
به عنوان حسن ختام مقاله نظر خوانندگان از جمله دارندگان و صاحبان تریبونهای رسمی را به سخنان گهربار مولای متقیان حضرت علیبن ابیطالب علیهالسلام جلب مینماید: «امام علی(ع) در جنگ صفین شنید که یاران آن حضرت شامیان را دشنام میدهند، فرمود: من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، اما اگر کردارشان را توصیف و حالات آنان را باز گو میکردید، به سخن راست نزدیکتر، و عذرپذیرتر بود. خوب بود به جای دشنام آنان میگفتید: خدایا! خون ما و آنها را حفظ کن، بین ما و آنان اصلاح فرما و آنان را از گمراهی به راه راست هدایت کن، تا آنان که جاهلند، حق را بشناسند و آنان که با حق میستیزند، پشیمان شده به حق باز گردند.
حضرت علی(ع) در میدان نبرد جمل در سال 36هجری وقتی به جنازه طلحه و عبدالرحمنبن عتّاب رسید، فرمود: ابومحمّد (طلحه) در این مکان، غریب مانده است! به خدا سوگند! خوش نداشتم قریش را زیر تابش ستارگان کشته و افتاده بینم!…»(5)
پینوشتها:
1- آرمان ملی، 29/8/98
2- روزنامه اعتماد، 28/8/98
3- روزنامه ایران، 28/8/98
4- روزنامه اعتماد، 28/8/98
5- «نهجالبلاغه»، مرحوم محمد دشتی(ره)، ترجمه خطبه 206 و 219، صفحه 305 و 319
انتهای پیام