موضع طلبکاری!
احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «موضع طلبکاری!» نوشت:
در حالی که یک هفته اعتراض خیابانی، کشور را با بحران روبرو کرد، خانوادههای بسیاری داغدار شدند، هزاران نفر به زندان افتادند، خسارات عظیمی به مراکز دولتی وارد شد، قطع اینترنت جامعه و اقتصاد را در بیش از یک هفته در کما فرو برد، قوۀ قضائیه، سایر نهادی مسئول و رسانههای وابسته به آنها، به جای آنکه توضیح روشنی در این باره به مردم دهند و برنامههای خود را برای جلوگیری از بروز چنین فجایعی در صورت تکرار اعتراضات تشریح کنند، عمدتاً حملات و تهاجمات خود را متوجه بیانیۀ هشدارآمیز 77 نفرهای کردهاند که اگر این همه بر روی آن حساسیت نشان داده نمیشد، مانند دهها بیانیۀ مشابه آن در آن روزها به سرعت از یاد میرفت و شاید اصلاً توجه چندانی هم جلب نمیکرد!
آیا این میزان هجمۀ تبلیغاتی علیه امضاءکنندگان یک بیانیه و احضار و بازداشت و طرح اتهام قضایی علیه آنها، به چیزی جز منحرف کردن ذهن جامعه از دلایل بروز اعتراضها و ماهیت برخورد با آنها و یافتن راهی برای فرار از پاسخگویی قابل تفسیر است؟
از این گذشته، برخی از دوستان اصلاحطلب بخصوص مصطفی تاجزاده که میدانند اینگونه بیانیهها در این شرایط خاص، چندان مشکلی حل نمیکند و صرفاً بهانهای به دست طرف مقابل میدهد تا آن را دستاویزی برای گریز از مسئولیت و نشان دادن هدفی اشتباهی برای نیروهای تحت امرشان قرار دهند، با چه تحلیل و منطقی به این نوع کارها مبادرت میکنند؟
اگر صدور بیانیه ناشی از ضرورت تعهد اخلاقی برای همدردی با خانوادههای قربانیان و هشدار برای پیشگیری از بالارفتن تلفات انسانی بود که میشد به طور منفرد هم اعلام موضع کرد. اما اگر منظور از آن سیاستورزی بود، آخر این چه نوع سیاستورزی است که طرف مقابل را در موضع طلبکاری مینشاند!
انتهای پیام
آفارين بر نقد احمدآقا
جناب زید ابادی ، طرف مقابل برای طلبکاری نیاز به چیزی ندارد. یقه را اشتباهی گرفته اید یا شاید یقه دم دست تری بوده !
ماجرا ، ماجرای آشکار شدن چهره هاست : روحانی باشد یا رئیسی یا … (در همه قوا)