خرید تور نوروزی

بررسی یک ادعا: اسناد امنیتی درز كرده درباره‌ی نقش ایران در عراق

/ گفت‌وگو با دانایی‌فر، ناظم دباغ و یک امنیتی سابق /

«اواسط ماه اکتبر، با شروع ناآرامی‌ها در بغداد، یک ناظر آشنا، بی سر و صدا در پایتخت عراق در رفت‌وآمد بود. این شهر برای هفته‌ها تحت محاصره بود، زیرا معترضین در خیابان‌ها راهپیمایی می‌کردند و خواستار پایان فساد و برکناری نخست وزیر‌، عادل عبدالمهدی بودند. آنها بویژه نفوذ بزرگ همسایه‌ی خود، ایران، در سیاست عراق را با سوزاندن پرچم‌های ایران و حمله به کنسولگری این کشور، محکوم کردند.

ناظر آمده بود تا نظم را بازگرداند، اما حضور او بر نارضایتی معترضین افزود: او سرلشکر قاسم سلیمانی رییس نیروی قدرتمند قدس ایران بود و آمده بود تا در پارلمان عراق متحدی را برای کمک به نخست وزیر ترغیب کند.»

معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: اینها جملات آغازین گزارشی است که 28 آبان ماه 98 در نیویورک تایمز منتشر شد؛ این روزنامه مدعی است که اسناد و مدارکی از ایران به بیرون درز که در آنها نشان داده شده است ایران برای حفظ قدرت خود در عراق چگونه عمل کرده است و چه ابعاد نفوذی دارد. نیویورک تایمز ادعا می‌کند که این اسناد بخشی از آرشیو اطلاعات سری ایران است که «اینترسپت» – انتشارات آنلاینی که اخبار و اسناد مربوط به افشاگری‌های ادوارد اسنودن را منتشر می‌کند- به دست آورده و در اختیار نیویورک تایمز هم قرار گرفته و به طور همزمان از سوی دو رسانه، منتشر شده است.

در بخشی از این گزارش مصاحبه‌ای با سفیر پیشین ایران در عراق –حسن دانایی‌فر- آمده است که او در گفت‌وگو با انصاف نیوز، تماس خبرنگار نیویورک تایمز را تایید و مصاحبه با آنها را تکذیب می‌کند.

نیویورک تایمز در بخشی از گزارش خود می‌نویسد که از سه مقام ایرانی خواسته است تا درباره‌ی این موضوع و  اسناد درز کرده اظهار نظر کنند. علیرضا میریوسفی ،از دیپلمات‌های سابق در سازمان ملل، جید تخت‌روانچی ، سفیر فعلی ایران در سازمان ملل متحد و محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه؛ همچنین در این بخش به مصاحبه‌ی منسوب به دانایی‌فر اشاره می‌کند و می‌نویسد: «حسن دانایی‌فر، سفیر ایران در عراق از سال 2010 تا 2017 و معاون سابق فرماندهی نیروی دریایی سپاه پاسداران، در تماس تلفنی، از پرداختن مستقیم به وجود اسناد یا درز کردن آنها خودداری کرد، اما وی اظهار داشت که ایران دست دوم در جمع آوری اطلاعات در عراق را دارد. وی گفت: “بله ، ما در مورد چندین مسئله اطلاعات زیادی از عراق داریم، به ویژه در مورد کارهایی که آمریکا در آنجا انجام می‌داد.” وی گفت: “بین واقعیت و درک اقدامات ایالات متحده در عراق شکاف گسترده‌ای وجود دارد. داستان‌های زیادی برای گفتن دارم.” او از توضیح دقیق خودداری کرد».

دانایی‌فر در این مورد ضمن اینکه این گزارش را در راستای تلاش برای ایران هراسی می‌داند و همچنین تکذیب انجام مصاحبه، می‌گوید که گفته است در شرایط مناسبی برای گفت‌و نیست و بعدا تماس بگیرند. او می‌گوید به خبرنگار نیویورک تایمز گفته است که «اگر بخواهم مصاحبه کنم، خواهم گفت که نقش آمریکا در عراق چه نقش مخربی بوده است».

از سوی دیگر ناظم دباغ –نماینده‌ی اقلیم کردستان عراق در تهران نیز به تحلیل مسایل طرح شده در این گزارش پرداخته و می‌گوید «ایران جز در بعضی شرایط و مسایلی که خود دولت عراق به او نیاز داشته دخالتی نکرده که نیاز به محکوم کردن این دخالت باشد.»

اکبر خوشکوشک، یکی از ماموران امنیتی سابق نیز به اظهار نظر درباره‌ی ادعای وجود چنین اسنادی و احتمال حقیقی بودن آن پرداخته است. گفت‌وگو با او که کمی به درازا کشید به مسایل دیگری چون اعتراضات اخیر در ایران، و حواشی در مورد سازمان مجاهدین خلق و همچنین یکی از مجریان شبکه‌ی صدای آمریکا رسید که در حاشیه‌‌ی گزارش و گفت‌وگوهایی که در ادامه می‌خوانید این موارد نیز خواهد آمد:

دانایی‌فر: با نیویورک تایمز مصاحبه‌ نکردم

از آمریکایی‌ها اطلاعاتی داریم، اما نه از طریق عراق

حسن دانایی‌فر درباره‌ی گزارش منتشر شده در نیویورک تایمز به انصاف نیوز گفت: این گزارشی که تهیه کردند – آنهم در این شرایط حساسی که بین عراق و ایران وجود دارد- نشان می‌دهد برنامه‌ی هوشمندانه‌ای را تمرین کرده‌اند که ادامه‌ی جنگ روانی است که در مدت اخیر شروع کرده‌اند. نشان می‌دهد که متهم بجای قاضی و مدعی نشسته؛ یعنی مجموعه‌ای که خودش مشکلات را در عراق بوجود آورده اکنون چنین مسایلی را طرح می‌کند. من به عنوان یک آدم مطلع از اوضاع عراق، می‌دانم که از سال 2003 تا  2010 و اوایل 2011، اینها در تمامی وزارتخانه‌های عراق حاکم و ناظر بودند و در آنجا دخالت داشتند. بعد از 2011 هم سعی کردند به اشکال مختلف حضور داشته باشند.

در موضوعی مثل داعش هم که دیگر نیازی نیست ما بخواهیم اثباتش کنیم، آقای ترامپ کار آدم‌های منصف را راحت کرد و مدعی شدند که داعش را آمریکا درست کرده. به اشکال مختلف در اینکه وضع عراق را بر هم بزنند کوتاهی نکردند. ما فکر می‌کنیم اگر چنین گزارشی را منتشر کرده باشند، ادامه‌ی همان جنگ روانی است.

او درباره‌ی مصاحبه‌ی منسوب به خودش در گزارش این روزنامه گفت: با من مصاحبه‌ای نکردند؛ شنبه روزی، بعدازظهر، خبرنگار نیویورک تایمز با من تماس گرفتند و گفتند می‌خواهیم مصاحبه کنیم، اما من در شرایط مصاحبه نبودم و از آنها خواستم که یک وقت دیگری تماس بگیرند.

اگر چیزی از قول من منتشر کردند، بنظر می‌رسد که سندهای‌شان هم اعتباری مثل مصاحبه‌ی انجام نشده با من را داشته باشد. این را بگویم که من به ایشان گفتم «اگر بخواهم مصاحبه کنم، خواهم گفت که نقش آمریکا در عراق چه نقش مخربی بوده است». خیلی کوتاه صحبت کردیم و اصلا فرصت این حرف‌ها نبود.

وی افزود: آمریکایی‌ها عادت کرده‌اند که دکمه‌ای دارند و می‌خواهند برایش کتی بدوزند. سناریوهایی درست می‌کنند و برایش مسایلی می‌سازند.

الان با شرایطی که وجود دارد این مساله در راستای پروژه‌ی‌ ایران‌هراسی است و انگیزه‌ی دیگری ندارد. همین الان هم بی‌بی‌سی را روشن کنید همین است. من چند وقت پیش این شبکه را نگاه می‌کردم، کارمند بی‌بی‌سی خیلی راحت می‌گفت که «ببینید الان از پاکستان تا مدیترانه علیه ایران شعار می‌دهند!» معلوم است که یک برنامه‌ی هماهنگ شده‌ی ایران‌هراسی است.

ادعای دیگری که در این گزارش‌ آمده بود تاکید بر این داشت که سفرای ایران در کشورهایی چون عراق و لبنان و… از وزارت خارجه انتخاب نمی‌شوند، بلکه نیروهای امنیتی و نظامی هستند؛ دانایی‌فر درباره‌ی این ادعا گفت: «ای کاش من عضو سپاه قدس بودم. خیلی‌های دیگر هم دوست داشتند عضو نیروی قدس باشند. فکر می‌کنم آقا جواد ترک آبادی و آقای فیروزنیا در سوریه و لبنان هم علاقمند به این موضوع باشند و می‌گویند که ای کاش عضو سپاه بودیم، اما البته که عضو وزارتخانه‌ی بسیار فاخر و مهم و اساسی ما، وزارت خارجه هستند.

ضمن اینکه این موضوع در دنیا متعارف است که از وزرا تا سفرا می‌توانند از سازمان‌های دیگر باشند. در همین آمریکا آقای پاول رییس ستاد ارتش بود که وزیر خارجه شد. آقای پمپئو رییس سی‌آی‌ای بود. بنابراین چیز عجیب و غریبی در دنیا نیست.

خاطرم هست بغداد که بودم، سفیر یکی از کشورها رییس سرویس بود و سفیر کشوری دیگر فرمانده‌ی نیروی هوایی‌شان بود. بنابراین حتی اگر فرضا این ادعا صحت داشته باشد هم طبیعی است. در دورانی که من بغداد بودم 5 سفیر آمریکا هم دوره‌ام بودند که 3 نفر آنها سابقه‌ی نظامی داشتند. این وزرای آمریکا هم خیلی‌های‌شان امنیتی یا نظامی بودند، برای آنها خوب است، برای ما بد است؟!»

در گزارش منتشر شده در نیویورک تایمز، نقش ایران در انتخاب نخست وزیران و روسای جمهور و وزرا و نقش سردار سلیمانی بطور کلی در مناسبات سیاسی عراق بسیار پررنگ نشان داده شده است، سفیر اسبق ایران در عراق درباره‌ی این موضوع می‌گوید: «خاری در چشم اینهاست به نام سردار سلیمانی. افتخار ما ایرانی‌ها سردار سلیمانی است. اینها این خار را به هر صورتی می‌خواهند دستی بزنند.

وزیر خارجه‌مان هم الحمدلله امروز یکی از وزرایی است که تقریبا می‌توان گفت از ابتدای انقلاب تاکنون بی‌نظیر بوده است. او را به دلایلی تحریم کرده‌اند، سردار سلیمانی را هم که سال‌هاست تحریم کرده‌اند. ما که انتظار نداریم از آقای سلیمانی تعریف کنند. اینکه بیایند چنین چیزهایی را بگویند مال امروز نیست و سابقه دارد. این به نوعی فرار به جلو است. آنها مدعی‌اند امپراطور دنیا و تنها قدرت غالبه‌ی عالم‌اند؛ آنها مدعی‌اند که همه‌چیز را ما داریم اداره می‌کنیم! حالا رابطه‌ی بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق به گونه‌ای است که با تفاهم و رابطه‌ای ویژه باهم کار می‌کنند به چیزهای دیگری نباید پناه برد.

شما حساب کنید که چقدر از عراقی‌ها در سال علاقمندند به آمریکا بروند؟ از عراق سال گذشته 3.5 میلیون زائر عراقی به ایران آمد؛ بیشتر از ایرانی‌ها؛ همچنان هم ادامه دارد. 72 درصد زائرین عراقی که به بیرون از عراق می‌روند به ایران می‌آیند. این خودش پیوندهای زیادی بوجود می‌آورد، این مسایل مربوط به تاریخ و فرهنگ و دین و مذهب است. در تمام دوره‌ی معارضه‌ی صدام آیا آمریکا یک ویزا به مخالف صدام داد؟

مردم حلبچه را صدام به خاک و خون کشید، آمریکایی‌ها بیانیه‌ای دادند؟ اینها را هم باید ببینند. بیمارستان‌ها، خانه‌ها و شهرهای ما آغوش مهربانی و محبت برای این آسیب‌دیدگان شد. هنوز که هنوز است، گهگاهی که به کردستان می‌روم، روابط عاطفی که بین مردم حلبچه و ایرانی‌ها هست عجیب است.

اطفال یکی دوساله را مردم ایران آوردند و بزرگ کردند؛ پارسال صحنه‌ای دیدم که نتوانستم جلوی خودم را بگیرم؛ اشکم سرازیر شد. بعد از 18- 19 سال  یکی از این بچه‌ها خانواده‌ی خودش را پیدا کرد.

مسلم است که این مسایل عواطفی را بوجود می‌آورد و روابط را تعمیق می‌کند. اکثر رهبران موجود عراق در ایران زندگی می‌کردند، طبیعی است که چنین روابطی باشد.»

او درباره‌ی این ادعا که ایران تلاش می‌کند دست پری به لحاظ اطلاعاتی و امنیتی در عراق داشته باشد، گفت: «این ادعاها را باید اثبات کنند؛ ولی ما رابطه‌مان ویژه است و رابطه‌ی خاصی داریم. اما اینکه از آمریکایی‌ها اطلاعاتی داریم، بله داریم! اما نه از طریق عراق. چون وضع آمریکایی‌ها خیلی بهم ریخته است. جامعه‌ی اطلاعاتی آمریکا اختلال دارد. این دستگاه‌ها دچار نوعی ساده‌اندیشی، سطحی‌نگری و رفتارهای شتاب‌زده است. دچار نوعی انفجار داده شده‌اند. آنها که اهل مسایل امنیتی هستند می‌دانند که این واژه چه معنایی دارد؛ جایی که داده‌های بسیار زیادی بر شما وارد شود نمی‌توانید تصمیم بگیرید. به همین دلیل است آمریکا در پرونده‌ی کل خاورمیانه دچار تشتت و اختلاف است و باید هم از این حرف‌ها بزند، باید از عدم کامیابی خود به این موضوعات پناه آورند».

ناظم دباغ: اتهام دخالت، تبلیغاتی علیه دیگران است

ناظم دباغ، نماینده‌ی اقلیم کردستان عراق در ایران درباره‌ی تاکید این گزارش بر دخالت ایران در عراق به انصاف نیوز می‌گوید: «اتهام دخالت کردن بین کشورها، مخصوصا راجع به عراق، تبلیغاتی برعلیه دیگران است و خیلی وقت است که این حرف‌ها وجود دارد. در این مورد خود حکومت عراق باید نظر دهد اما بنظرم دخالت این‌چنینی نبوده و نخواهد بود؛ عراق یک کشور مستقل است و تشکیلات و دولت خودش را دارد و اجازه نمی‌دهد کسی دخالت کند.

ایران هم جز در بعضی شرایط و مسایلی که خود دولت عراق به او نیاز داشته دخالتی نکرده که نیاز به محکوم کردن این دخالت باشد.»

او درباره‌ی نقش سردار سلیمانی که در گزارش نیویورک تایمز بر آن تاکید شده است گفت: «نه! اصلا به منفعت ایران و عراق نیست که کسی دخالتی کند، چه برای کنترل تظاهرات و چه برعلیه تظاهرات و مسلم است که آقای سلیمانی نقش مثبتی در طول جنگ با داعش برای همکاری با حکومت عراقی داشت».

خوشکوشک: چیزی در دنیا نیست که به آن دسترسی پیدا نشود

اکبر خوشکوشک، از نیروهای سابق امنیتی در این باره می‌گوید: «هیچ چیزی در دنیا نیست که به آن دسترسی پیدا نشود، اما اینکه در این سطح نیویورک تایمز منتشر کرده، آنها دنبال چیز دیگری هستند؛ دنبال این نیستند که بگویند و اطلاع دهند که تمام حکومت عراق دست ایران است؛ آنها دارند شیطنتی می‌کنند، در میان اهل تسنن، برخی شیعیان و مسیحی‌ها و معترضین عراقی اینگونه جا می‌اندازند که ایران دارد کل سیستم حاکمیتی عراق را می‌چرخاند، ایران دارد نخست وزیر جابجا می‌کند و…؛ این ادعاها اهداف دیگری دارند و بحث اختلاف انگیزی است و نه اطلاع رسانی.

اما بعد از 2003 که حکومت دیکتاتوری صدام از بین رفت آنها در یک بی‌برنامگی گیر کرده بودند، حتی اروپایی‌ها و امریکایی‌ها و حتی ناتو؛ یعنی جز ایران کسی دیگر  را نمی‌توانستند پیدا کنند، چون اکثر مبارزان قبل از سقوط صدام، از آقای بارزانی، قبل از او برادرش ادریس بارزانی که در همین ارومیه سکته کرد و مرد، یا تمام بزرگان اهل تسنن، بزرگان اهل تشیع و… در کل عراق، اینها قبل از صدام و زمان صدام با ایران رابطه‌ی بسیار نزدیکی داشتند؛ بعد از اینکه رژیم صدام پاشیده شد، تنها چیزی که اینها را انسجام داد و بهم وصل کرد و آمد ایستاد ایران بود؛ مثل لبنان 1994 که جنگ داخلی شد، ایران آمد و تمام این نیروها را تجمیع کرد و در یک محور قرار داد؛ هم کردها را، هم اهل تسنن و تشیع را و هم مسیحیان را، همه را تجمیع کرد؛ آمریکایی‌ها در مذاکرات محرمانه به شدت از ما می‌خواستند که شما کمک کنید عراق باثبات باشد.

اگر یادتان باشد یک عده سنی‌کشی و یک عده شیعه‌کشی کردند؛ عربستان سعودی پول بسیاری تزریق کردند و آنجا جنگ شیعه و سنی راه انداختند، قصه‌ی مقتدی صدر بود که با آمریکایی‌ها درگیر بود؛ یعنی می‌خواهم بگویم که آمریکا مجبور شد از ایران به عنوان یک کشور تاثیرگذار در منطقه‌ی عراق کمک بخواهد؛ ماجرای جمع کردن و تجمیع و متحد کردن گروه‌ها و قبایل مختلف در عراق همگی ذیل این قصه و باثبات کردن عراق بود.

آمریکا و مرتجعین عرب مثل اردن و مخصوصا عربستان و با محوریت اسرائیل آمدند در عراق داعش را بوجود آوردند که تمام ارکان را بگیرد، عراقی‌ها از آمریکایی‌ها کمک خواستند. آقای مسعود بارزانی هنوز در قید حیات است، می‌گوید ما زنگ زدیم و به آمریکایی‌ها گفتیم که «آقا داعش دارد اینجا را می‌گیرد و الان در مرز دهوک است و دارند به داخل می‌آیند». اما آنها پاسخ داده‌اند که «ما الان هیچ برنامه‌ای برای شما نداریم؛ تا بخواهیم به شورای امنیت ملی‌مان برویم و در پنتاگون بخواهیم اینها را بحث کنیم و تصمیم بگیریم حداقل یکماه طول می‌کشد». بعد آقای بارزانی می‌گوید که من زنگ زدم به امور خارجه و گفتم وضع‌مان اینگونه است و امور خارجه تلفن سردار سلیمانی را داد؛ آقای سردار سلیمانی ساعت 1 شب به مسعود بارزانی گفت «شما تا ساعت 5 صبح صبر کنید، ما آنجا خواهیم بود». که بایک هواپیما به آنجا می‌روند و آقای سردار سلیمانی کردها و همه را تجمیع کرده و داعش را بیرون می‌کند.

در شرایطی که داعش در حال گرفتن تمام شهرهای عراق بود، این ایران بود که کمک کرد. حالا اینها اسنادی جمع کرده‌اند و می‌خواهند بگویند که نوری المالکی با ایران است؛ خب خود آقایی که الان رییس جمهور –آقای صالح- او هم به این معنا با ایران است؛ یعنی ما دو کشوری هستیم که پیوند برادری باهم داریم. تمام نخست وزیرهایی که در آنجا بودند، همگی با ایران ارتباطات خوبی داشتند.

قبل از سقوط صدام، او اینها را قلع و قمع می‌کرد و همه‌شان در ایران زندگی می‌کردند. میلیون‌ها عراقی را ما اینجا پناه دادیم. در همین عظیمیه‌ی کرج، در ارومیه. اینها اینجا درس خوانده‌اند و بازگشته‌اند به کشورشان و کارها را گرفته‌اند؛ این امری طبیعی است و چنین نیست که ما بخواهیم در عراق حکومت کنیم و بگوییم هرچه ما می‌گوییم بشود! مردم عقل و شعور دارند، نماینده به مجلس می‌فرستند، انتخابات دارند، رییس جمهور و نخست وزیر دارند.»

می‌خواستند قصه‌ی عراق را در ایران پیاده کنند

خوشکوشک در ادامه به اعتراضات آبان 96 اشاره می‌کند و می‌گوید: «اما اینها می‌خواهند در این موقعیتی که اغتشاشاتی در کشور ما دارد رخ می‌دهد کاری کنند. الان همه‌ی این تلویزیون‌های ایران اینترنشنال و العربیه و صدای آمریکا و بی‌بی‌سی، در روزهای نخست تظاهرات آبان 98 شروع کردند به نشان دادن تصاویر اعتراضات 96؛ چرا؟ چون در همان ساعت صفر اینترنت کنترل شد و همه آماده بودند.

تا پیش از فرمایشات مقام معظم رهبری، آقا دستور هیچ کاری را نداده بودند، بعد فرمودند یک عده از اینها که می‌ریزند در خیابان اشرارند و جمع هم شدند. اینها می‌خواهند آن قصه‌ای که در عراق راه انداختند را به داخل بکشند و از آن طرف به لبنان و بعدها هم به سوریه‌ هم می‌آورند.»

او در پاسخ به اینکه آیا این تحلیل در راستای صحبت‌های اردوغان است که می‌گفت می‌خواهند اعتراضات عراق را به ایران بکشانند؟، گفت: «نه، من این را قبول ندارم؛ ما کاری را کردیم و آنقدر هم بینش و ارزیابی داشتیم که اگر بنزین را گران کنیم چنین اتفاقاتی می‌افتد؛ یعنی ما پیش‌بینی کرده بودیم. در کرج مردم زنگ زده بودند به پلیس که دارند آتش می‌زنند و پلیس گفته ما اجازه‌ی تیراندازی نداریم، این یعنی چه؟ یعنی آنقدر مطمئن بودند در ارتباط با این مسایل که بگذار اگر یک عده شرور هم می‌آیند و این کار را می‌کنند، به آنها تیر هم نزنند. آنها آمدند و در داخل هم مثل عراق کشته‌سازی کردند، اما اینجا شکست خوردند، در عراق و لبنان هم شکست خوردند. البته دنیا که ننشسته است که با ما مماشات کند.

موقعی که آن آقا در آمریکا نشسته است و می‌گوید کاری می‌کنم که در ایران شورش شود، خب می‌کند، چرا نکند؟ دارد خرج می‌کند، عوامل دارد در اینجا، سلطنت طلبان و سازمان مجاهدین هستند، گروه‌های دیگر هم هستند. ما 80 میلیون نفریم که درصد بسیار کمی مخالفمان هستند. مخالفانمان را از طریق این طرف و آنطرف جذب و سازمان‌دهی می‌کنند و فضا را خراب می‌کنند و دزدها هم قاطی می‌شوند؛ اگر 5 نفر بیاید و آتش بزند 50 نفر هم پیدا می‌شوند که بیایند آت و آشغال‌هایش را با خود ببرند.

این را شما بدانید که در این موقعیت اینها می‌خواهند القا  کنند که ای اعراب و ای مردم عراق! عراق با دست ایران دارد اینگونه می‌شود. اینها فشار آوردند که عبدالمهدی را بردارند، عبدالمهدی آدمی است که بسیار باشعور است، کارش خیلی خوب بود و رابطه‌اش هم با ایران خوب است، اینها نمی‌خواستند. همین آقای سعد حریری که خیلی اذیت کرد و گوش به حرف‌های سعودی کرد، در نهایت خود عربستان زیرآبش را زد.

یعنی می‌خواهم بگویم که سناریویی که اینها نوشته‌اند به جایی نمی‌رسد و چیزی هم که درست کرده‌اند، بنظر من این مسایلی که در آن سند ممکن است باشد، بعید هم نیست، اما چه اشکالی دارد؟ مگر ما الان نمی‌گوییم که از عراق دفاع می‌کنیم، مگر در جنگ عراق با داعش ما نبودیم؟ مگر سردار سلیمانی عزیز در خط مقدم نبود و سازمان‌دهی نکرد؟ روزهای اول با هواپیماهای ما برخی مناطق داعش را گرفتند، با سلاح و مهمات ما جلوی‌شان را گرفتند. خب این طبیعی است که وقتی یک ملت ببیند که کشور همسایه‌اش آمده و از قتل و غارت و آدم‌کشی و تجاوز کمک‌شان کرده، طبعا همین می‌شود.

ایاد علاوی، طرفدار ما نبود و طرفدار آمریکا بود، عرضه نداشت و در زمان او داعش آمد و بحران به شدت تشدید شد؛ چه ایرادی دارد؟ مثلا وزارت دفاع عراق با ایران برای مبارزه با تروریسم ارتباط داشته باشد چه ایرادی دارد؟ مگر آمریکا نمی‌گوید که من 7 تریلیون دلار در بحث مبارزه با داعش خرج کردم، خب ما هم در این مبارزه دخیل بودیم دیگر!

او در وکنش به بخش‌هایی از این اسناد که به نیروهای جاسوسی که با آمریکایی‌ها ارتباط داشتند و جذب ایران شدند اشاره دارد، گفت: «در تمام دنیا چنین است؛ آلمانی‌ها از امریکایی‌ها جاسوسی می‌کنند، آمریکایی‌ها از آلمانی‌ها جاسوسی می‌کنند. این جاسوسی به معنای جمع‌آوری اطلاعات است و در تمام دنیا وجود دارد؛ همانطور که در تمامی دنیا سرویس‌های امنیتی دنیا تبادل اطلاعات دارند؛ مثلا همین امریکایی‌ها التماس ما را می‌کنند، افسر اطلاعاتی‌شان می‌آید در ژنو و یا سازمان ملل و می‌گوید که ما می‌خواهیم با افسر اطلاعاتی شما صحبت کنیم و تبادل اطلاعات می‌کنند.

اما در مورد جمع‌آوری اطلاعات، کدام کشور جمع‌آوری ندارد؟ مگر در دنیای رسانه اگر شما از مشرق نیوز دو دقیقه زودتر خبری را روی آنتن بگذارید، برنده نیستید؟!

این مسایلی که طرح می‌کنند فقط برای خراب کردن جو است، این را نمی‌گویند که جوانان ما از سپاه و سپاه قدس رفتند و سوریه را از چنگ اسرائیلی، امریکایی، داعش درآوردند. اینها را نمی‌خواهند بگویند؛ مثلا بر فرض که وزیر صنعت عراق سمپاتی نسبت به ایران داشته باشد، یا بگوید که به ما کمکی کنید؛ آمریکا بعد از 11 سپتامبر چیزی حدود 100 هزار نفر از مسلمانان سلفی تندرو را از سرتاسر اروپا جمع کرد، در رومانی و ترکیه بازداشتگاه مخفی داشت؛ همین گوانتانامو بعضی مردند و بعضی را جذب داعش کردند. همین ابوبکر البغدادی 7 سال در اختیار امریکایی‌ها بوده است. یک گروه بعثی‌های صدام را هم جمع کردند و از مجموعه‌ی این نیروها بنیان داعش را گذاشتند. اینکه هیلاری کلینتون می‌گوید ما بنیان داعش را گذاشتیم، منظورش این است که ما می‌خواستیم در افغانستان روس‌ها را محدود کنیم، آمدیم از عربستان تمام اعراب را جمع کردیم و سلاح دادیم، پاکستانی‌ها هم همینطور. حتی خودِ ایران هم بود، ایرانی‌ها هم به احمد شاه مسعود و شیعه‌ها کمک می‌کردند. اینها می‌خواهند در این موضوع به مردم بباورانند که تمام حکومت عراق دست ایران است.

خوشکوشک دوباره به اعتراضات اخیر در کشور بازگشت و گفت: «الان در فرانسه ماه‌هاست که دارند تظاهرات می‌کنند، در شیلی، در ونزوئلا و…اتفاقاتی به این سبک –یعنی شورش‌های مدنی- وجود دارد. در کشور ماهم کسی رد نمی‌کند که اعتراض مدنی بکنند. مردم به خیابان بیایند و بروند جلوی مجلس یا هرجای دیگری بایستند و اعتراض کنند و بگویند بنزین را گران کردید منطق‌تان چیست؟ اعتراض کردن حق مردم است. مردم ولی‌نعمت‌اند و اگر نباشند دولت و مجلس و قوه قضاییه کاره‌ای نیستند؛ اما اینکه می‌ریزند و غارت می‌کنند و از پشت کشته‌سازی می‌کنند و… اینها دیگر مردم نیستند.

اینکه اجازه دادند مردم بیایند بیرون و هیچ کاری هم نکردند می‌خواستند خوب و بد معلوم شوند. یک کلیپ بسیار جالبی از خرم آباد پخش شد که خانمی آمده بود میان جمعیت و می‌گفت من کارمندم و مثل شما اعتراض دارم، اما شیشه شکستن و آتش زدن و… نداریم.

خب این خیلی خوب است. بعد هم آنها که این قبیل کارها را کردند به شدت مجازات می‌شوند. وقتی که آقا می‌گوید شرارت، یعنی چه کسی؟ یعنی شرور مسلح اعدام می‌شود و این بروبرگرد ندارد.»

خوشکوشک درباره‌ی بازداشت روح الله زم هم گفت: «زم رفت زیر پوشش فرانسه قرار گرفت و با سرویس فرانسه کار کرد، یک عده احمق –هرکس، چه این طرفی و چه آنطرفی، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا- به ایشان اطلاعات دادند، بر علیه این گروه و آن گروه و این حزب و آن حزب. او هم که آنجا بود و کارهایش را می‌کرد.

همین فرانسه‌ای که با ما ادعای دوستی دارد، برایش تیم محافظتی گذاشته بود و داشت کارهایش را می‌کرد. دست برادران سپاه درد نکند، من چون جزو اطلاعات بودم به شما می‌گویم که این کار، کار اطلاعاتی بسیار تمیزی بود. آتش بدون دود بود. خیلی راحت برایش کمین گذاشتند، بلیت و هتل گرفتند، آوردندش به بغداد، به سفارت فرانسه رفت و با افسر اطلاعاتی‌اش ملاقات کرد، به نجف تشریف آورد و بعد هم به اربیل آمد؛ آنجا هم محترمانه سوار ماشینش کردند و به تهران آوردندش. تا 48 ساعت مانده بود که کجاست؟! اصلا نمی‌دانست که کجاست.

این سیستم اطلاعاتی موقعی که بتواند یک مخالف خود را از دست اطلاعات فرانسه دربیاورد و به اینحا آورد این نشان دهنده‌ی قدرت اطلاعاتی جمهوری اسلامی است.

آقای زم هم اینجا باید محاکمه شود، اینجا باید معلوم شود که چه کسانی به زم اطلاعات می‌دادند و مردم را بهم می‌ریختند. بالاخره او در سال 96 بد کار نکرد و توانست مردم را بهم بریزد. آنها هم که با او همکاری کرده‌اند قطعا مورد برخورد قرار خواهند گرفت.»

او درباره‌ی تاثیر غیبت زم در آبان 98، گفت: «زم چیزی نیست؛ یک تپل پفکی بود. شما باید پشت زم را نگاه کنید. باید ببینید عربستان، اسرائیل، امریکا و فرانسه چه چیزهایی به او می‌دادند، یا منافقین. منافقین آدم‌هایی فاسد و بیشرف هستند که دیگر جایگاهی ندارند. آدمکش‌هایی که کنار صدام علیه ما می‌جنگند دیگر حرفشان از سوی مردم خریداری ندارد؛ بنابراین آدم‌هایی مثل زم را پیدا می‌کنند و پشت‌شان می‌ایستند. تمام پول ایران اینترنشنال و سازمان منافقین را عربستان و اسرائیل و آمریکا تامین می‌کنند.

رک به شما بگویم، تا زمانیکه جمهوری اسلامی وجود دارد ما مستقلیم، می‌خواهند استقلال ما را بگیرند و در منگنه بگذارند تا سمت آمریکا برویم.قذافی اولش انقلابی بود، بعد همه‌جور با آمریکایی‌ها بست، اما تا کمی شلوغ شد، ناتو و آمریکایی‌ها ریختند و از بین بردندش.

دیگر زمان شاه نیست، دیگر زمان قاجار نیست که کشور را بدهند برود، برای وجب به وجب کشور مردم ایستاده‌اند؛ خیلی‌ها هم به حق انتقاد دارند و انتقاد سازنده می‌کنند برای جمهوری اسلامی.»

خوشکوشک در ادامه در باره‌ی سازمان مجاهدین خلق گفت: «پارسال هنوز آقای ترامپ از برجام بیرون نیامده بود، منافقین در تیرانا، در اشرف می‌گویند که ما همه‌مان می‌خواهیم ول کنیم و برویم؛ 3000 نفر بودند. مریم رجوی 22 روز به آنجا می‌رود و برای آنها صحبت می‌کند و می‌گوید که من به شما قول می‌دهم 13 آبان بگذرد می‌شود 14 آبان، دوماه به من فرصت دهید، اگر ما دوماه دیگر تهران نبودیم همه‌تان بروید بیرون. 13 آبان 97 تا الان درست یکسال و تقریبا ده روز است، چه اتفاقی افتاد؟ همه هم رفتند!

یعنی اینها که 40 سال است نشسته‌اند، از پهلوی و بنی صدر و کمونیست‌ها و سازمان منافقین و دموکرات و کوموله و… که این انقلاب برگردد، اینها دیگر برای فاطی تنبان نمی‌شود.

خیلی از دوستان هستند که در ارگان بودند و مسوولیت داشتند، برخی از اصلاح طلبان هستند و برخی از دیگر گروه‌ها، اما حتی همین آقای خاتمی که الان ممنوع‌التصویر است، مطیع رهبری است و مطیع دولت است و خواهان جمهوری اسلامی است. حتی آقای موسوی و کروبی هم که الان در حصر هستند، آنها هم نمی‌خواهند از این جمهوری اسلامی یک نقطه‌اش جابجا شود؛ خب در مباحث سیاسی و اداره‌ی کشور هم همه باهم مشکل دارند؛ مگر الان خودِ آقای روحانی با لاریجانی و لاریجانی با رییسی و رییسی با روحانی مشکل و اختلاف نظر ندارند؟ این مشکلات داخلی است.

ببینید! زم تمام نمی‌شود، زم‌های بعدی هم پیدا می‌شود. اگر عربستان سعودی از ما نترسد و چاپلوسی نکند، تمام پول منافقین و سلطنت طلبان و… قطع می‌شود.

روایت خوشکوشک از دستگیری ایرج مصداقی

خوشکوشک در بخش دیگری از این گفت‌وگو ادعاهایی را درباره‌ی ایرج مصداقی، مجری شبکه‌ی صدای آمریکا مطرح کرد. او پیش از این نیز ادعاهایی را درباره‌ی افراد دیگری مطرح کرده بود که بررسی صحت و سقم آنها از سوی انصاف نیوز امکان‌پذیر نیست. او گفت: «ایرج مصداقی در صدای آمریکا علیه من صحبت کرد. او در یک خانه تیمی در سهروردی بود و ما به این خانه تیمی حمله کردیم؛ چند نفرشان سیانور خوردند و خودشان را کشتند و چند نفرشان هم دستگیر شدند و کشته شدند. این آدم سیانور در دهانش بود و نشسته بود. من با او حال و احوال کردم و گفتم بلند شو! زدم توی شکمش و گفتم سیانورت را بده، خودش هم در مصاحبه‌اش گفته. با او صحبت کردیم و دستگیرش کردیم و آوردیم‌اش اوین؛ ما اول کمیته‌ی نازی‌آباد بودیم. آوردیمش آنجا صحبت کردیم و اینها، چیزی به من گفت که خیلی جالب است. او خیلی علیه من توهین و بی‌تربیتی کرد که من قبل از انقلاب کشتی‌گیر بودم و ال و بل بودم و… اما من به او توهین نمی‌کنم. ایشان یکی از مشکلاتش این بود که به من محبت کنید و من را به دکتر معرفی کنید. گفتیم برای چه به دکتر معرفی‌ات کنیم؟ گفت من نمی‌توانم به شما بگویم.

آن موقع مرحوم شیخ الاسلام وزیر بهداری و در اوین بود و این کارها را هم او انجام می‌داد. ایشان مشکل مقعدی پیدا کرده بود! آنقدر بچه‌ی خوشگلی بود، تقریبا 16-17 ساله بود، این را برده بودند و در خانه تیمی برده‌ی جنسی کرده بودند. شما مصاحبه‌اش را در صدای آمریکا بیاورید علیه من. من تا این ساعت این موضوع را به هیچکس نگفته بودم. الان ایرج مصداقی منبع اطلاعاتی است و دارد برای جمهوری اسلامی کار می‌کند، به این اداهایش نگاه نکنید. اینقدر منافقین را لو داده و خبرهایشان را داده که او کجاست و این کجاست و او کیست و این کیست…

من قبلا هم گفته‌ام که تقریبا تمامی شبکه‌ها دارد زیرنظر جمهوری اسلامی کار می‌کند و این واقعیتی است. در همان کمپ اشرف در تیرانای آلبانی ما آنقدر آدم داریم، آنقدر خبر می‌دهند.

یک خبر خوش هم بدهم؛ البته قبلا خبری شده اما پخش نشد. 60 نفر منافقین در جایی مخصوص استراحت می‌کردند که در اشرف تحت حفاظت بود. دوتای‌شان آمدند و یکجوری به اطلاعات جمهوری اسلامی وصل شدند –به سپا و وزارت و…- اینها رفتند داخل و بچه‌ها را راه دادند. 54 نفرشان را همانجا اعدام کردند و 4 نفرشان را هم برداشتند آوردند. آن دونفری که کمک کرده بودند را هم آوردند. یک ضربه‌ای سازمان خورد، یعنی 60 کادرش را از دست داد. این موضوع تقریبا برای 3-4 سال پیش است. یعنی سازمان منافقن همیشه از ما خورده و گروه‌های دیگر هم همینطور. الحمدلله ما مسلطیم. ما یازده سال یکی از وزرای اسراییلی را آدم خودمان کردیم، چرا این را نمی‌گویند؟! چسبیده‌اند به این قصه که مثلا فلان وزیر با جمهوری اسلامی کار می‌کرده. خیلی‌ها با جمهوری اسلامی کار می‌کردند، در همین آمریکایش هم با جمهوری اسلامی کار می‌کنند. ما ظریف‌ترین قطعاتی که نیاز داریم را از آنجا داریم تهیه می‌کنیم، خوب هم تهیه می‌کنیم.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. گل بگیرند در این سایتی که تو خبرنگارشی حاج خانم .من وقت خودممو زیاد برای اراجیف پخته شده توسط اولیا مخدره رسوایی مثل تو تلف نمی کنم تا همینجا اومدم پایین که سوژه ات دوباره تاکید داشت قیام ابان مردم ا ایالات متحده کلید خورده در کل نتیجه اخلاقی ات کومه ؟ جناب … هر دو هفته یک بار برای رفع خستگی و هوا خوری تشریفف می برند عراق. ببین من خیلی متاس. خیییلی متاسفم که رویای تمدن بزرگ شیعی در ماورالنهر فقط در عرض یک ماه فرو ریخب خب چه میشه کردرویاست دیگه . شاه هم رویای یک تمدن بزرگ داشت از نوع اریاییش خب نشد دیگه …فم

  2. من واقعن برای انصاف نیوز متاسفم. اینکه یه […] نه چندان گمنام حاضره تجربه‌های دوران نوجونیشو در وزارت عقده گشایی کنه و هنوز هم خوش خوشکش بشه جای تعجب نداره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا