فرش قرمز در قاره سبز | یادداشت
سید مصطفی بهشتی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
کلیدی که در خرداد ٩٢ حسن روحانی از آن رونمایی کرد به نظر قفل سیاست خارجی را بهتر از هر قفل دیگری میشناسد.
در ١٣مرداد ٩٢ روزی که رییس جمهور منتخب برای مراسم تحلیف راهی بهارستان شد، در اولین اقدم رسمی دولت یازدهم از لیست وزرای پیشنهادی دولت تدبیر و امید برای وزارتخانه های ١٨ گانهی دولت پرده برداشت.
همهی ذهنها معطوف گزینههای وزارتخانهها اقتصاد، کار و رفاه، آموزش و پرورش و علوم بود اما دکتر روحانی میدانست برنامهی ویژه را برای کدام وزیر ردیف کرده است.
در میان نامهایی که برای وزارت خارجه مطرح میشد قرعه به نام محمد جواد ظریف در آمد، مردی نام آشنا در عرصهی بین المللی، کمتر شناخته شده بین عامهی مردم در داخل و البته باتجربه و کارکشته در دیپلماسی بین المللی و سیاست خارجی. او رأی اعتماد خود را از مجلس شورای اسلامی گرفت.
پس از اینکه با پیشنهاد رییس جمهور پروندهی مذاکرات هستهای از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه نقل مکان کرد، در نگاه اول به نظر میرسید وظایف دکتر ظریف فقط در حل و فصل پروندهی هستهای خلاصه میشود اما حقیقت چیزی جز این بود، سیاستهای اشتباه دولت نهم و دهم از ایران کشوری منزوی ساخته بود که نیاز به اصلاح اساسی داشت، از این رو محمد جواد ظریف و تیم او در وزارت خارجه یک بار در راه ژنو و وین بودند برای وارد کردن پروندهی هستهای در مسیر عقلانی و در صدد عملکردی مفید فارغ از فرافکنیهای داخلی و خارجی و از طرفی هم یک پا در کشورهای منطقه میگذاشتند و پای دیگر را گاه در آفریقا و گاه اروپا تا از سیاست خارجی کشور که در گرداب کژاندیشیها فرو رفته بود چهرهی مطلوب و دلخواه را بسازند.
دبیر سابق شورای امنیت ملی و رییس جمهور فعلی که روزی خود پای میز مذاکرات هستهای مینشست، بهتر از هر کس دیگری میدانست با چه مهرهای قوی وارد بازی سیاست خارجی میشود و این محمد جواد ظریف است که برگ برندهی ایران در مذاکرات هستهای خواهد بود.
اعتماد به دکتر ظریف خیلی زود نتیجه داد و پس از گذشت فقط 5 ماه توافق ژنو با درایت وزیر کاربلد خارجه حاصل شد. روابط با کشورهای منطقه در حال بهبود بود، تلاشها برای معرفی ایران به عنوان کشوری که به دنبال جنگ و سلاح کشتار جمعی نیست به منصهی ظهور رسیده بود، فروردین ٩٤ توافق از ژنو به لوزان رسید و نهایتا در تیرماه ٩٤ برجام که حاصل سالها تلاش، اتحاد و مقاومت ملت ایران بود در وین اتریش حاصل شد.
حال و پس از گذشت شش ماه از توافق وین، برجام به مرحلهی اجرا رسیده، برنامهی هستهای بدون توقف و با صلابتتر از گذشته در مسیر پیشرفت قدم برمیدارد. تابوی تحریم از این مرز و بوم رخت بربسته و روزهای پر رفت و آمدی را در جهت برنامههای اقتصادی به خود میبیند.
حال که دیگر رییس جمهوری نیست تا با زبان زور با جهانیان سخن بگوید و دیگر از آن ادبیات ناموزون خبری نیست، قدمها از شرق و غرب به سمت تهران برداشته میشود.
آن جملهی مشترک و بادوام رییس جمهور و وزیر خارجه در این دو سال که به ظاهر مختصر و در بطن پرمعنا بود، «تعامل با دنیا» کار خود را کرده و دیگر نگاهها به ایران، آن نگاه چند سال پیش نیست که اگر بود، نه رییس جمهور چین بعد از ١٥سال به ایران میآمد نه سخن از آمدن صدراعظم آلمان به ایران بود.
اما نکتهی اوج و تکامل دولت یازدهم در سیاست خارجی حضور دکتر روحانی در اروپاست و فرش قرمزی که در قارهی سبز از رم تا پاریس برای رییس جمهوری ایران پهن شده است و نوید روزهای خوب برای ارتباط با جهانیان را میدهد، سفرهایی که نه فقط جنبهی دیپلماتیک دارد، بلکه دوباره زمینهی به چرخش در آمدن گردونههای اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.
انتهای پیام