خرید تور نوروزی

غفلت از سخن سنجیده و راهگشا

حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه تهران، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «غفلت از سخن سنجیده و راهگشا» نوشت:

جناب زید‌آبادی در شرایطی که همه مردم در حال تنفس هوای آلوده هستند و رنج می‌برند، از «تنفس در انبوه سموم مرگبار» می‌نویسد، که امر نیکویی است. در اینجا خواننده انتظار دارد که نویسنده بیش از توصیف وضع آلودگی‌هوا، دست به تحلیل بزند و در صورت امکان راهی نشان دهد، ولی ایشان متذکر می‌شود که:

«پارسال که خدا رحم کرد و در تمام طول پاییز و زمستان باد سخت یا ملایم به مدام وزید و مانع وارونگی هوا شد، برخی نهادها آن را به پای خود نوشتند. حمیدرضا جلایی‌پور هم آن را به حساب عملکرد شورای شهر گذاشت تا برکات حضور در انتخابات را به یادمان آورد! امسال اما هر نهادی می‌کوشد تا این آلودگی کشنده را به حساب دیگری بگذارد.» [پایان نقل‌قول]

در اینجا انتظار این است که نویسنده قبل از نوشتن مطلبی کمی زحمت بکشد و اقدامات شهرداری و شورای پنجم را در کنترل دودزایی وسائل حمل‌ونقل و توسعه حمل‌ونقل عمومی وارسی کند و بعد اثرات آن را روی روند آلودگی‌هوا در نظر بگیرد، که نمی‌گیرد. و بی‌دلیل عملکرد شورای پنجم و رفتار انتخاباتی مردم را به سخره می‌گیرد! در‌حالی‌که واقعیت چیزی دیگری است. تحقیقات نشان می‌دهد همچنان وضعیت آلودگی هوا بد است ولی برخلاف نظر جناب زید‌آبادی کنترل وضعیت آلودگی بهتر از گذشته شده است و جالب اینکه ما قادریم روند آلوده‌گی هوا را بهتر از این نیز کنترل کنیم. این آمارها نشان می‌دهد مردم در انتخاب شورای شهر و شهرداری گل لگد ‌نکرده‌اند.

غفلت از سخن سنجیده در مورد فوق نشان می‌دهد: ۱) خطر پاپولیسم (مخاطب‌انگیزی و بازارگرم کنی) فقط فعالان سیاسی را تهدید نمی‌کند، نویسنده‌گان انتقادی ما را هم می‌تواند تهدید کند. ۲) ما در فضای مجازی به اندازه کافی در «دوره سرزنش ملی و تزریق ناامیدی» غوطه‌وریم، از این‌رو از صاحبان نگاه انتقادی انتظار می‌رود سنجشگرانه، مسوولانه و راهگشایانه درباره امور جامعه سخن بگویند. اگر افق‌گشایی نمی‌کنند، حداقل در هر امری غیر مدلل افق‌زدایی نکنند. «ذکر مصیبت غیرمدلل» در فضای عمومی به اندازه کافی هست.

==

تنفس در انبوه سموم مرگبار!

احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشته بود:

اگر خداوند عالم باد و بارانی نفرستد؛ همۀ ما ساکنان تهران و دیگر شهرهای صنعتی ایران محکوم به مرگ تدریجی یا آنی هستیم!

دیروز که برای شرکت در میزگردی با حضور احسان شریعتی به دفتر انصاف‌نیوز به مرکز شهر رفته بودم، هوا کثیف نبود، عین کثافت بود! تازۀ بوی زنندۀ اطراف فرودگاه بین‌المللی هم به آن اضافه شده بود.

پارسال که خدا رحم کرد و در تمام طول پاییز و زمستان باد سخت یا ملایم به مدام وزید و مانع وارونگی هوا شد، برخی نهادها آن را به پای خود نوشتند. حمیدرضا جلایی‌پور هم آن را به حساب عملکرد شورای شهر گذاشت تا برکات حضور در انتخابات را به یادمان آورد!

امسال اما هر نهادی می‌کوشد تا این آلودگی کشنده را به حساب دیگری بگذارد.

گویا ما ایرانیان مقهور قوای طبیعت شده‌ایم. اگر آنها به دادمان نرسند، کارمان ساخته است!

خودخواهی و بی‌مسئولیتی دست به دست داده است تا در پی راه‌حل‌های اساسی نباشیم و اگر هم راه‌حلی پیدا شد، از بیم عوارض جانبی آن، به طاق نسیان‌اش بکوبیم! لذا، نتیجه همین می‌شود که شده است! تنفس در انبوه سموم مرگباری که امراض را بسیار و عمرها را کوتاه می‌کند!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا