نمایش درد و رنج در دانشگاه هنر
/گزارشی از نمایشگاه کندوکاو/
«کندوکاو» نام نمایشگاهی از آثار هنری است که در نگارخانهی دانشگاه هنر برگزار میشود. شاید هرکسی برای اولینبار اسم این نمایشگاه را بشنود تداعی کنندهی آثاری باشد که فقط روی چوب کندهکاری شده، اما آثار این نمایشگاه گواه دیگری میدهد و اسم نمایشگاه مفهوم دیگری پیدا میکند. آثار معرق ترکیب شده با کاشی، سیم خاردار، رنگ در آثار این نمایشگاه به چشم میخورد.
در این نمایشگاه آثار حسین غفوریان، وارتان آیوازیان، افسانه ملانظری، سمیه میرزاآقایی، زهرا رسولی، محمد نظری به نمایش درآمده است.
از پلههای ورودی بالا میروم تا وارد نمایشگاه شوم. حدس میزنم دانشجویان دانشگاه هنر در این نگارخانه باشند، اما محسن تشخوریان مدرس هنرمندان این نمایشگاه تنها در گوشهای از نگارخانه نشسته است و هیچکس دیگری نیست. خلوت بودن نمایشگاه چشمنواز نیست و بدجوری در ذوق میزند. به طور کامل روشن است که خالی بودن نمایشگاه از بازدیدکننده خوشآیند تشخوریان و هنرمندان دستپرودهاش نیست.
نام برخی از هنرمندان آثار موجود در این نمایشگاه روی پوستر کندوکاو دیده نمیشود، که دلیل ناگفتهای دارد.
تشخوربان دربارهی آثار این نمایشگاه به انصاف نیوز میگوید: «در این نمایشگاه فقط یکی دو کار از خودم دارم و آثار دیگر، مال هنرجویان است. در گذشته فقط تعصب به چوب داشتم در حال حاضر برای اینکه ایده و تفکر خودم را نشان دهم از مواد و ابزار دیگر هم استفاده میکنم. اولویت چوب است اما اگر لازم باشد از مواد دیگر هم استفاده میشود؛ مثل کار موجود بچهها در نمایشگاه که از سیمخاردار هم استفاده شده. در این آثار از کاشی، گل، رزین، فلز هم استفاده شده است.»
یکی از آثاری که در این نمایشگاه مورد توجه خبرنگار انصاف نیوز قرار گرفت، مینیاتوری بود که در آن از سیم خاردار استفاده شده بود و روی سیم خاردار چند گل وجود داشت. تشخوریان درباره این اثر توضیح میدهد: «به جز آثار کمالالدین بهزاد، مینیاتورهای معاصر خیلی خوب،شیرین، رویایی، باغگونه و متافیزیکی هستند. ما میخواستیم این کار را معاصرتر و مفهومیتر کنیم. هدف این بود تا در این مینیاتور درد و رنج باشد، یعنی ضمن داشتن عقبه تاریخی، با زندگی امروز ما همخوانی داشته باشد. به دنبال ابزاری بودیم تا درد ورنج را نشان بدهیم، از سیم شروع کردیم تا به سیم خاردار رسیدیم.
در این کلاژ، گل هم وجود دارد یعنی امید هم در این اثر هست. در حالیکه پایین مینیاتور سوخته و تراشههای زخم در آن وجود دارد اما از رنگ شفاف استفاده کردهایم. تضاد رنگی در آثار نمایشگاه زیاد است.»
او درباره آثار این نمایشگاه توضیح داد: «وقتی کار متاخرتر میشود یعنی وجوه تکنیکال بیشتر میشود، روی به وجوه مفهومی میآوریم که آنها شخصی میشود. این مفاهیم برای من امید، درد و رنج است. شاید این آثار برای شخصی که زندگی او پر از آسایش و راحتی است معنا و مفهوم دیگری داشته باشد. هدف، تقدم بعد مفهومی بود، برای همین از تنها معرقکاری جدا شدیم، این کار بد نبود زیرا تا پیش از آن روحم ارضا نمیشد.
مخاطب وقتی با اثری روبرو میشود باید به آن فکر کند. هنرمند وظیفهای برای دادن لقمهی جویده شده به مخاطب ندارد اما باید او را به فکر وادارد. وقتی مخاطب از نگارخانه بیرون رفت به اثر فکر کند تا چیزهای جدیدی کشف کند. مخاطب حتما نباید مثل من فکر کند اما من باید او را وادار به فکر کردن کنم. هدف بسیاری از آثار نمایشگاه این بوده است.
هنرمند هیچ وظیفهای برای پاسخ دادن به سوالها ندارد اما باید سوال ایجاد کند، اگر سراغ مشکلات اجتماعی میرود باید جامعهشناسها پاسخ دهند، اگر سراغ مشکلات اقتصادی میرود باید اقتصاددانها جواب دهند. هنرمند فقط باید ذهن جامعه را برانگیزد و بگوید که این مشکلات وجود دارد تا مخاطب در برابر آن مشکلات فکر کند.»
انتهای پیام