سربازی: خدمت مقدس یا بیگاری اجباری؟
/آیا میتوان وضعیت سربازی را بهبود بخشید؟/
پریسا صالحی، انصاف نیوز: شاید وقتی رضاخان در سال 1294 خدمت سربازی را به صورت اجباری در ایران پایهگذاری کرد کسی فکرش را هم نمیکرد که صد سال بعد این موضوع تبدیل به معضل زندگی بخش بزرگی از مردان جوان در کشور شود. ایران جزو معدود کشورهایی است که هنوز خدمت سربازی در آن چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح اجباری است.
«از وقتی که دفترچه پست کردم حالم بده، دو سال عمرم هدر میره واسه یه کارت. یه کارت میخوان بدن دوسال هر بلایی میخوان سرت میارن. هرچی به اعزام نزدیکتر میشم بیشتر میترسم. یکی از دوستام الان سه ماهه سربازه، به خاطر یه نخ سیگار بهش اضافه خدمت دادن جالب اینه یه سرباز دیگه لوش داده، اونجا اونقدر فضا بده که همه فکر خودشونن. طرف واسه دو روز مرخصی رفیق خودش رو هم میفروشه، میخواد فقط اونجا نباشه.»
دو ماه دیگر امیررضا اعزام میشود و این تصور او از روزهایی است که در دو سال آینده پیش رو دارد. میپرسم اگر سربازی چطور بود برایش جذابیت داشت؟ چند دقیقهای فکر میکند و میگوید: «اول اینکه اجباری نبود بعد زمانش کمتر بود مثلا پنج ماه، شش ماه. سیگار و گوشی هم میشد برد. مهمتر از همه اینکه با احترام برخورد میکردن.»
احمد اما راه حل دیگری برای فرار از این ترس دارد. قید کارت را زده و میگوید آنقدر نمیرود تا بتواند سربازی را بخرد. خیلیهای دیگر هم برای فرار هرچند کوتاه مدت از این دوره راه حلهای خود را دارند؛ یکی تحصیلاتش را ادامه میدهد و دیگری برای یکسره کردن موضوع غیرقانونی از کشور خارج میشود؛ اما چیزی که به نظر خیلی از آنها روی آن توافق نظر دارند این است که سربازی فقط دوسال نیست و پسرها از دبیرستان استرس و فشار آن را روی خود حس میکنند.
حسن ورزشکار است و در مسابقات بینالمللی هم مقام آورده، میگوید مشکلی با سختیهایی مثل زود بیدار شدن و تمرینهای سربازی ندارد فقط برخورد بدی که با آنها میشود آزارش میدهد: «باید یک بار به پادگان بیاید تا متوجه جو اونجا بشید، تحقیر چیزیه که بیشتر از هر چیزی در سربازی اون رو حس میکنید. البته همهی ارگانها اینطوری نیست اما اینجا که من هستم اینطوریه. بعضی موقعها فکر میکنم که اینجا مثل سگ با ما برخورد میشه و از بعضی برخوردها هیچ قصد دیگهای جز فشار روانی برای ما وجود نداره. مثلا وقتی میگن رشتهات چیه و وقتی میگیم مهندس عمران میگن پس اون آجرها را بالا بنداز چه قصدی میتونه پشت آن باشه؟ فقط یک صحنهی تمیز کردن دسته جمعی دستشوییها رو که ببینی یاد ایام بردهداری میافتی.» میگوید اگر این برخوردها درست شود و حقوق بالاتری هم بگیرد با سربازی مشکلی ندارد.
فشار روانی روی سربازان به حدی بالا است که گاهی کار آنها را به خودکشی میرساند؛ در ایران هیچوقت این آمار بررسی نشده است اما در جنگ آمریکا با عراق و افغانستان تعداد سربازان خودکشی کرده از تعداد سربازان کشته شده بیشتر بودند.
وحید اما نظر متفاوتی نسبت به دیگر سربازان دارد؛ میگوید در سربازی چیزهایی را تجربه کرده که احتمال تجربهی آنها در روند زندگی عادی نزدیک به صفر بوده، او توضیح میدهد: «شاید در این دوره بیش از هر زمان دیگری با خودم مواجه شدم، ساعاتی که نگهبانی میدهم برای چند ساعت هیچ کاری برای انجام دادن ندارم و فقط مجبورم فکر کنم، این تجربهای است که فکر نکنم هیچ وقت و هیچ جای دیگری به دست میآوردم. صبر چیزی است که به خوبی در این دوره یاد گرفتم».
در بسیاری از کشورها ارتش حرفهای جای خدمت سربازی را گرفته است؛ یعنی افراد به صورت داوطلبانه و با گرفتن حقوق وارد این دوره میشوند. مدافعان خدمت سربازی میگویند هزینهی ارتش حرفهای بالا است و برای کشور صرفهی اقتصادی ندارد اما بعضی نیز میگویند هزینهی نگهداری از این تعداد سرباز که برای همهی آنها هم کار کافی وجود ندارد از تشکیل ارتش حرفهای هزینهی بیشتری میطلبد. سال 2007 تحقیقی در آمریکا انجام شد که برآورد کرد آمریکا با ایجاد ارتش حرفهای سالانه 400 میلیون دلار صرفهجویی کرده است.
در بحبوحهی انقلاب سفید بود که زنان و مردان تحصیل کرده برای سوادآموزی یا آموزش کشاورزی به روستاها اعزام میشدند؛ با گذشت سالها و پیروزی انقلاب سال 57 زنان از این خدمت معاف شدند و این شکل از خدمت سربازی برای بعضی از مردان ادامه پیدا کرد اما هنوز هم بسیاری معتقدند که میشود از این نوع به کارگیری از افراد در حوزههای مختلف مثل اقتصاد یا آموزش و خارج کردن سربازان از انحصار نظامیان از این نیروها در جهت پیشرفت کشور استفاده کرد به طوری که پس از پایان این دوره افراد در این حوزهها تخصصی کسب کرده باشند.
ایران در کنار روسیه، کوبا، مصر، مکزیک، سوریه، کلمبیا، ویتنام، کرهی شمالی، یونان، اوکراین، آذربایجان، لیبی و تونس این شکل از سربازی اجباری را اجرا میکند. جدولهای زیر وضعیت کشورها را در این رابطه مشخص کرده است:
انصاف نیوزدر رابطه با همین موضوع با علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس، محمد اسماعیل کوثری، جانشین قرارگاه ثارالله سپاه و نمایندهی دورهی هشتم و نهم مجلس و سید منور یزدی روانشناس گفتوگو کرده است. شریفی یزدی میگوید این نوع از خدمت اجباری میتواند خشم اجتماعی را بالا ببرد او میگوید مشکل اساسی سربازی نیست بلکه اجباری بودن آن است. کوثری نیز میگوید موضوع ارتش حرفهای در زمان نمایندگی او در مجلس چندین بار مطرح شده اما نیاز به کارشناسی بیشتر دارد. یزدی اما معتقد است این نوع نگاه سربازان به این موضوع است که باعث ایجاد استرس میشود و تنها راه مقابله با آن بالا بردن آگاهی پسران قبل از سربازی است.
قصد داشتیم تا در مورد سلامت روان و فشارهای روانیای که به سربازان وارد میشود با معاون بهداد ناجا گفتوگو کنیم که طی حدود دوماه پیگیری موفق به این مصاحبه نشدیم و به همین علت این گزارش بدون نظر کارشناس ناجا منتشر میشود.
مشکل اجباری بودن سربازی است
شریفی یزدی در مورد خدمت سربازی به انصاف نیوز میگوید: «ضرورت خدمت سربازی، موضوعی است که در همه جای دنیا شناخته شده است و مختص کشور ما نیست. به هرحال کشور نیاز به نیروی ارزان جوان دارد که در زمان صلح بتواند از آن به خوبی بهره بگیرد و خدایی نخواسته در زمان خطر و جنگ بتواند برای دفاع از مرزهای کشور بتواند از این نیرو کمک بگیرد.
این در همه جای دنیا شناخته شده است اما خدمت اجباری سربازی این روزها در بسیاری از کشورهای دنیا لغو شده و خیلی از افراد به صورت داوطلبانه به این خدمت میروند. این موضوع به خاطر این است که آنقدر جذابیت زیادی برای سربازی به لحاظ کار و درآمد برای افراد از طرف کشور تدارک دیده شده که همیشه به اندازهی نیاز جامعه گروهی از افراد هستند که داوطلبانه وارد خدمت سربازی میشود و این دوره را طی میکنند و از نیروی اینها به خوبی بهره گرفته میشود.
مشکل خدمت سربازی نیست چرا که سربازی نیاز جامعه است، بلکه مشکل اجباری بودن سربازی است. افرادی هستند به هر دلیلی نمیخواهند به سربازی بروند یا سبک زندگی آنها به سربازی نمیخورد. ممکن است این افراد به اجبار ادامه تحصیل بدهند تا بتوانند از معافیت تحصیلی استفاده کنند یا سعی میکنند که از شیوههای تقلبآمیز برای معافیتهای ریز و درشت بهره بگیرند، یک عده هم میخواهند از کشور خارج شوند».
او در مورد پیامدهای اجتماعی آن میگوید: «اولین پیامد این موضوع این است که افراد بخش مهمی از زندگی خود را که دههی سوم زندگی آنها است به کارهایی میپردازند که مورد پسندشان نیست برای مثال درس خواندن در دورهی کارشناسی ارشد. دوم اینکه فشار آوردن زیاد به خاطر این مساله باعث میشود که شیوهی زندگی گروهی از افراد تغییر کند؛ مثلا داخل کشور میمانند، سربازی نمیروند، به صورت غیرقانونی دست به کارهایی میزنند و همیشه نگران این هستند که تکلیف سربازی آنها چه میشود و آیا میتوانند به یک زندگی عادی ادامه دهند؟
این موضوع برای خودشان پیامد دارد چراکه تکلیفشان با خودشان مشخص نیست؛ برای جامعه هم پیامد دارد، چون افراد نمیتوانند به طور کامل انرژی خود را در خدمت رشد و توسعهی ملی قرار دهند.
یک جنبهی منفیگرایانه و نگاه منفی به خدمت سربازی و به طور کلی به سیستم نظامی کشور ایجاد میشود، درحالی که این سیستم جذابیتهای خاص خود را دارد و خدمات مختلفی را هم چه در مواقع صلح و چه در مواقع جنگ به جامعه ارائه داده است.
مطالعات نشان میدهد که این حجم سنگین از انرژیای که نیروهای نظامی در اختیار میگیرند به شکل بهینه استفاده نمیکنند. از بعضی تخصصها بهره گرفته میشود ولی بخش بزرگی از آن را با یک برنامهریزی دقیق میشود در راستای توسعهی ملی و سازندگی کشور بهره گرفت. اگر اینطور شود خود افراد هم راضیتر هستند؛ چون وقت بسیاری از آنها تلف میشود رضایت به گذراندن چنین خدمتی ندارند».
او در پاسخ به اینکه چطور میشود جذابیت این دوره را برای افراد بالا برد میگوید: «گام اول آن جذابیتهای اقتصادی است که ما اصلا در کشورمان چنین چیزی نداریم، در این تورم سنگین که امروز جامعه آن را تجربه میکند مبلغ بسیار ناچیزی به سربازان به عنوان حقوق داده میشود که اصلا قابلیت بیان ندارد. میشود جمعیت کمتری را به خدمت گرفت اما با ایجاد جذابیت مالی این انگیزه را در آنها ایجاد کنیم که به خدمت کشیده شوند.
گام دوم استفاده از تخصصهای افراد است. کسانی که به سربازی میروند به دو دسته تقسیم میشوند یا تخصص دانشگاهی و آکادمیک دارند یا اینکه یک سری تجربیات کاریای داشته باشند که این تجربیات کاری میتواند به کار بیاید مثل کسی که سالها است که در صافکاری و نقاشی یا هر کار دیگری که بلد است، پس گام دوم شناسایی تخصصهای افراد و به کار گماردن افراد در راستای تخصصشان است.
گام سوم شناسایی علایق افراد است به هرحال علایق و استعدادهای همهی مردم یکسان نیست اما ما غربالگری روشنی برای این مساله نداریم یعنی در سیستم نظامی ما مقولهی علاقه، توانمندی، استعداد و گرایش افراد نامشخص است. این هم یکی از عواملی است که میتواند به جذابیت سربازی کمک کند.
نکتهی چهارم مسالهی دوری و نزدیکی به جغرافیای محل زندگی است. درست است که بنا بر بعضی سیاستها که شاید هم درست باشد ما باید تنوع فرهنگی را در این دوره آموزش دهیم اما اگر از فرهنگ بومی هر منطقه استفاده کنیم و از توان این افراد در منطقهی خودشان استفاده شود تا این افراد در منظومهی عاطفی خود باشند، جذابیتهای سربازی هم افزایش پیدا میکند.»
او در پایان افزود: «پیشنهاد من این است که فرماندهان رده بالای ارتش، سپاه و به طور کلی نیروهای نظامی ما میتوانند از توانمندی متخصصان جامعهشناسی و روانشناسی بهره بگیرند تا با یک مطالعهی عمیق ملی و شناختی که این متخصصان و به خصوص جامعهشناسان از حوزهی فرهنگ در جامعه دارند، یک سازوکار مناسب برای افزایش جذابیت این دوره ارائه شود.
بیدلیل نیست که بسیاری از کشورهای پیشرفتهی دنیا سربازی را از حالت اجباری بودن خارج کردهاند، به هرحال وقتی بدون توجیه و مبنای روشنی و بدون توجیه شدن فرد و خانوادهی او دوسال از وقت او گرفته میشود و به سیستمهای نظامی و انتظامی تزریق میشود، یک خشم نهفته و احساس اینکه به من ظلم میشود و احساس اینکه دیگری و دیگران ممکن است از این مقوله خارج باشند اما ما مجبور هستیم این کار را انجام دهیم منتج به یک خشم فردی میشود که ماحصل زنجیرهای از این خشمهای فردی، خشم اجتماعی و نارضایتی عمومی خواهد بود.»
سردار کوثری: در مورد ارتش حرفهای در مجلس بحث میشد
سردار محمد اسماعیل کوثری هم در مورد سربازی به انصاف نیوز گفت: «برداشتها از سربازی مختلف است، بعضیها خیلی از سربازی میترسند در صورتی که اگر از مدت زمان سربازی خوب برداشت کنند و از وقتی که در اختیار هر جوانی قرار میگیرد خوب استفاده شود، سربازی بهترین فرصت برای هر جوان میشود که خودش را برای ورود به یک میدان بزرگتری که در آن مسوولیتپذیری داشته باشد آماده کند.
میشود هم طوری برخورد کرد که فقط یک جوری آن را پشت سر گذاشت یا اینکه بگوید ضرورتی ندارد و غیبت کند؛ پس این بستگی به فرد دارد که چطور با این مدت زمان سربازی برخورد کند.»
اصل بر این است که این یک قانون است و همه باید از آن تمکین کنیم و وارد این خدمت شویم. این مدت زمان را میشود به بهترین نحو پشت سر گذاشت و از آن در جهت مطالعه و آمادگی جسمانی و مسوولیتپذیری استفاده کرد.»
او در مورد برخوردهایی که گاهی با سربازها میشود گفت: «موضوع عمومیت ندارد، شاید گاهی مسوولان و فرماندهان یک نقطه اینطور باشند، در ادارات هم بعضیها خوب برخورد میکنند و بعضی هم بد برخورد میکنند. اینطور نیست که این موضوع شکل یک ملاک باشد. برداشت خود افراد و کنار آمدن مهم است وگرنه همه جا خوب و بد هست.
جوانانی که قبل از سربازی روی خودشان کار کردند و در خانه و جامعه هم مسوولیتپذیر بودند راحتتر با سربازی کنار میآیند تا کسانی که هرچه میخواهند باید فراهم شود و همیشه پدر و مادر را تحت فشار گذاشتهاند تا خودشان راحتتر باشند، خب مشخص است که وقتی شرایطی پیش میآید که مثلا مجبورند صبح زود بیدار شوند، خدمت کردن برایشان سخت میشود.»
کوثری در پاسخ به اینکه چرا از این نیروها بیشتر در حوزههای تخصصی استفاده نمیشود گفت: «این مساله مشخص شده، کسانی که کار تحقیقاتی میکنند به خصوص در وزارت دفاع و دانشگاهها برایشان تعیین تکلیف شده است. به غیر از این نیروهای مسلح گفتهاند سرباز باید در این مدت یک کار و حرفهی تخصصی یاد بگیرد که بعد از خدمت بتواند مشغول به کار شود، بین نیروهای مسلح و مراکز آموزشی و حرفه و فن قرارداد بسته شده و این موضوع اجرا میشود.»
او در پایان دربارهی ارتش حرفهای گفت: «موضوع نیاز به قانون دارد، هنوز که قانون نشده است. چندین بار در مجلس دربارهی این موضوع بحث شد اما به نتیجه نرسیدیم. ارتش حرفهای با خدمت نظام وظیفه فرق دارد. در خدمت سربازی فرد دوسال در طول عمر به کشورش خدمت میکند اما ارتش حرفهای یک شغل است. هنوز به این موضوع نرسیدهاند که ارتش حرفهای را جایگزین خدمت نظام وظیفه کنند.
این کار باید بررسی شود، بودجهی هنگفتی هم میخواهد به جز این باید جزییات آن مشخص شود. ما هنوز به آنجا نرسیدهایم که بخواهیم در مورد ارتش حرفهای بحث کنیم و نتیجهگیری و عمل کنیم. هر چیزی یک سری معایب و محاسن دارد اصل موضوع باید بررسی شود، من الان بگویم قبول دارم ولی ممکن است تبعاتی داشته باشد که مناسب نباشد. کار کوچکی نیست که همینطوز اظهار نظر کنیم اگر نظر بدهیم معلوم است که نمیخواهیم کار عمیقی انجام شود؛ کارشناسان حوزههای مختلف مثل بودجه، نیروی انسانی و حوزههای دیگر باید روی آن کار کنند تا در نهایت کمترین عیب را داشته باشد، این زمان میبرد.»
روانشناس: نبود آگاهی باعث بالا رفتن فشار روانی در سربازان میشود
یزدی، روانشناس در مورد فشارهایی که از نظر روانی به سربازان وارد میشود میگوید: « مسالهی فشار روانی که برای سربازها ایجاد میشود به دلیل نداشتن آگاهی و شناخت نسبت به سربازی است. چون آگاهی ندارند، وجود این خدمت برای آنها جا نیافته است که اصلا برای چیست و ضرورت آن چه چیزی است. با نگاهی که در جامعه حاکمیت دارد به موضوع نگاه میکنند اما در اصل بخش مهمی از امنیت هر کشوری به مسائل نظامی مربوط میشود که برای آن هم باید یک سری خدمات در نظر گرفته شود. خب جه کسی میتواند این خدمات را بدهد؟ خود مردم آن کشور.
بنابراین قوانینی برای آن تصویب میشود تا یک خدمترسانی ملی و حراست و امنیت یک کشور انجام شود اما به خاطر اینکه وقتی افراد میخواهند به سربازی بروند به آن آگاهی ندارند و اوضاع مسائل سیاسی و حکومت را هم پرمساله میبینند و نگرانیهایی در رابطه با اینکه ممکن است جنگی پیش بیاید دارند دچار استرس و ناراحتی میشوند، توان آن را ندارند و در خودشان ظرفیت انجام آن را نمیبینند. گاهی این نگرش آنقدر قوی است که اصلا تاب و تحمل پذیرش آن برایشان سنگین و سخت است؛ به همین دلیل دچار آسیب میشوند.»
او در موردی مسائلی که باغث فشار روی سربازها میشود توضیح میدهد: «مسائل دیگری هم هست. در هر مجموعهای یک مجموعهای یک سری پیامدهای خطرآفرین یا نازیبا وجود دارد، در هر جایی با هر نامی مجموعهای از انسانها حضور دارند که از هر جایی و با هر نوع تفکر و ایدهی رفتاری اخلاقی و فرهنگی میآیند. یک سری روشها و موضوعاتی هم در آنجا وجود دارد که ایجاد خطر میکند، ممکن است سلامت، موقعیت اجتماعی، موقعیت روحی روانی آنها را به خطر بیاندازد حتی ممکن است یک سری موضوعات انحرافی وجود داشته باشد که افراد به طور مخفیانه آن را انجام دهند یا کسانی که دارای مسوولیت هستند همه دارای رتبههای مطلوبیت نباشند و اخلاق و رفتار آنها طوری باشد که برای سربازان آسیب ایجاد کند. از این دست موضوعات هم وجود دارد که باعث میشود سربازان دچار آسیب شوند.
از طرفی هم رفتارهای بعضی از سربازان که از جاهای مختلف و دارای ایده و اخلاقهای مختلف هستند که موجب آزار و اذیت بعضی سربازان دیگر میشوند. رفتارهایی انجام میدهند یا پاپوشهایی درست میکنند یا گاهی اوقات خصومتهایی ایجاد میشود که اینها باعث میشود افراد دیگر به زحمت و ناراحتی بیافتند. تمام اینها تشویش خاطرهایی است که افراد لمس میکنند یا اخبار آن میشنوند و اینها همه باعث میشود دچار نگرانی و استرس شوند و آسیبهایی به آنها وارد شود.
بعضی از افراد که از نظر روحی و روانی ضعیفتر یا عاطفیتر هستند شکنندهترند. مسیرشان دورتر است یا کارشان سخت است. سربازی هم یک سری قوانین و ضوابطی دارد. برای بعضی پذیرش این ضوابط سخت است همین باعث میشود که برایشان شکنندگی ایجاد شود.
یکی از این مسائل تغذیه است. مسلما آن تغذیهای که شخص در خانه یا در شرایط عادی ندارد در سربازی وجود ندارد. نمیخواهیم بگوییم خراب است اما آنطور هم نیست که همه چیز فراوان باشد.
وقتی یک بیمار به بیمارستان میرود هرچقدر که بیمارستان مجلل باشد بازهم غذای بیمارستان را دوست ندارد یعنی وقتی فرد از حالت عادی خود بیرون میآید خیلی جاها ممکن است با روحیهی فرد مطاقبت نکند که ممکن است باعث ایجاد مشکلات روحی روانی برای افراد میشود. در اینجا موضوع مهم، مسالهی ایده و پذیرش است. هرچقدر انسان بتواند با شناخت اینها را بپذیرد قطعا آسیبها کاهش پیدا میکند.»
او در ادامه افزود: «من با خیلی از کسانی که میخواهند به سربازی بروند مواجه شدم، یکی از چیزهایی که زیاد به کار میبرند این است که میگویند دو سال علاف میشویم و عمرمان تلف میشود. با وجود اینکه در حال حاضر در قشر جوان خیلیها دیده میشوند که چنان کارایی خاصی هم ندارند. این به برنامهریزی و شناخت ما برمیگردد. من باکسانی مواجه شدم که با توجه به برنامهریزی سربازی خود کارهای دیگری هم انجام دادهاند و هم در آن کارها موفق شدهاند و هم سربازی خود را گذراندهاند.
اگر شخص این باور را داشته باشد که برای حفظ نظام امنیتی که باید حراست شود باید خدمترسانی داشته باشند دیگر نمیگویم وقتم تلف شده بلکه میگوید دو سال به کشورم خدمت کردم. حتی اگر دوسال از کارش عقب بماند باز میگوید دو سال برای حفظ امنیت میهنم کار کردم. همانطور که دیگران این کار را کردند و ما بهرهمند شدیم؛ دو سال هم من این خدمت را به جامعهی بشری و همنوعم انجام میدهم.
اگر این برایش روشن شود دیگر وقتش را تلف شده نمیبیند بلکه چون برای افراد این روشن نیست خیلی مسائل عادی و جلوپا را نگاه میکند و میگوید دوسال علاف میشوم. شناخت و پذیرفتن ضرورت آن و باور داشتن به این خدمترسانی به کنار آمدن راحتتر با سربازی کمک میکند. باید از شناخت هم پیدا کنند که افراد و مسیرها را بشناسند که خدا نکرده در دامهای اشتباه هم نیافتند.
در دوران دبیرستان که بچهها تحصیل میکنند برای پسران برنامهای برای آشنایی بگذارند. قبلا یک درس به نام آمادگی دفاعی وجود داشت اما اینکه الان هست یا خیر خبر ندارم اما همانطوور که برای دختران در مورد خانواده درس ویژهای گذاشتند برای پسران هم یک درس ویژه برای این دوره در دبیرستان بگذارند یا یک دورهی چند ماههی آموزشی بگذارند.
خانوادهها هم میتوانند در این موضوع موثر باشند یعنی وقتی در خانوادهای در مورد سربازی توضیح داده میشود و فرهنگسازی میشود میتوانند نقش موثری داشته باشند اما گاهی میبینیم که خود خانوادهها وحشت دارند و پالس منفی میدهند که میتواند روی آسیبها تاثیر بگذارد. خانوادهها میتوانند با نگاه مثبتتر و بهتری ببینند. قبول دارم که به خاطر اشکالاتی که وجود دارد خانوادهها نگران هستند، دولت و نظام ارزش ما هم باید کاری کند که تا حد امکان آن آسیبها که موجب ناراحتی و نگرانی روحی و فکری و جسمی میشود را کم کنند و انشاالله که به صفر برسانند.»
انتهای پیام