خرید تور تابستان

چه كسانی بايد در انتخابات شركت كنند؟ | عباس عبدی

«عباس عبدی»، تحلیلگر سیلسی اصلاح‌طلب در روزنامه‌ی اعتماد نوشت:

اتتخابات يك مفهوم و پديده جديد در تاريخ بشر است، ولي لزوما در قالب صفر و يك نمي‌توان آن را تحليل كرد. به اين معنا كه ما يا يك انتخابات كامل و بي‌نقص داريم يا اصلا انتخابات نداريم. مثل گزاره‌هاي صفر و يكي نيست. يك فرآيند است. در غرب هم كه خاستگاه انتخابات است به مرور زمان گسترش يافته و به وضعيت امروز رسيده است. چه در حد و حدود انتخاب‌كنندگان و چه در انتخاب‌شوندگان توسعه مفهومي پيدا كرده و در آينده نيز ممكن است دچار تحول شود. انتخابات ايران نيز مستثنا از اين قاعده نيست.

انتخابات را از دو منظر مي‌توان تحليل و براي شركت يا عدم شركت در آن استدلال كرد؛ اول از حيث موضوعيت داشتن است. در واقع از اين منظر؛ انتخابات فارغ از اينكه چه كساني در آن حضور داشته باشند، ذاتا اهميت دارد و بايد آن را تقويت و نهادينه كرد. مثل تمرينات تيم‌هاي ورزشي يا مسابقات به نسبت دوستانه كه براي شكل‌گيري بازي تيم‌ها و افزايش قدرت آنها مهم است، هر چند كسي در بند نتيجه آن نيست. البته برخي بازي‌هاي دوستانه هم از حيث نتيجه مهم هستند، ولي در سرنوشت نهايي تيم‌ها اثر ندارند. البته اين مقايسه كامل نيست، فقط براي فهم بهتر استدلال است. بنابراين براي جامعه ما مهم است كه نهادي به نام انتخابات شكل بگيرد تا اگر تنش‌هاي داخلي و سياسي زياد شد، انتخابات شيوه مناسبي براي فصل‌الخطاب تلقي شود و همه به آن رجوع كنند. خودم در سال‌هاي اخير با اين منطق راي داده‌ام. حتي در سال 1390 نيز كه دو سال پس از انتخابات 1388 بود در انتخابات مجلس شركت كردم و براي خالي نبوده عريضه به دو، سه نفر راي دادم. انتخابات 1392 نشان داد كه مردم حاضر نيستند اين نهاد را كنار بگذارند. با همه ضعف و قوت‌هايش آن را حفظ كردند. در نهايت احزاب و گروه‌ها را نيز به دنبال خود كشيدند و وارد انتخابات كردند! انتخابات سال 1394 و مهم‌تر از آن 1396 اوج اين روند بود. كساني در اين انتخابات راي دادند كه هيچ‌گاه در گذشته در انتخابات شركت نكرده بودند. در سال 1394 مردم به ليستي راي دادند كه اصلا افراد آن را نمي‌شناختند حتي سياستمداران و فعالان هم آنها را نمي‌شناختند ولي براي تقويت اصل انتخابات و براي ايران وارد اين ماجرا شدند و اوج اين حضور در سال 1396 بود كه همه درصدد تقويت جايگاه اين نهاد برآمدند.

ولي اتفاق مهمي در اين فاصله رخ داد كه نبايد از نظر دور داشت كه به وجه دوم انتخابات يعني طريقيت آن مربوط مي‌شود. طريقيت انتخابات يعني بازتاب يافتن قدرت حقيقي جامعه در ساخت حقوقي آن و توجه به نيازهاي مردم از طريق تعيين نمايندگان مطلوب خود در انتخابات. در حقيقت هنگامي كه انتخابات جا افتاد و به يك شيوه مورد قبول تبديل شد، حالا بايد نتيجه دهد. مثل يك ترازو كه ساخته شده است و حالا بايد وزن‌كشي كند. آنچه اكنون اتفاق افتاده اين است كه مردم و راي‌دهندگان مسوول نتايج انتخاباتي شده‌اند كه طريقيت نداشته است. چگونه؟

اگر به انتخابات سال 1392، 1394 و 1396 نگاه كنيم، روشن است كه بخش بزرگي از راي‌دهندگان فاقد نامزد مطلوب خود در انتخابات هستند و فقط به دو دليل تقويت نهاد انتخابات و نيز تقويت كشور و ايران به ميدان آمدند و راي دادند، ولي اكنون متهم هستند كه وضعيت كشور محصول راي آنهاست! كساني اين اتهام را مي‌زنند كه انواع و اقسام گرايش‌ها را از گردونه انتخابات خارج مي‌كنند و در نهايت با ملاك‌هاي محدود خود چند نفري را در سبد انتخابات باقي مي‌گذارند و در نتيجه اصلي انتخابات 90 درصد راه را آنان خودشان طي كرده‌اند، ولي مسووليت كشور را متوجه انتخاب 10درصدي مردم مي‌كنند! آنان توجه نمي‌كنند كه اگر مردم نيايند مي‌گويند چرا نيامديد و اگر بيايند متهم مي‌شوند كه چرا فلاني يا آن گروه را انتخاب كرديد؟

اين رفتار نشان مي‌دهد كه وارد مرحله طريقيت داشتن انتخابات شده‌ايم. به اين معنا كه ديگر نمي‌توان براي تقويت نهاد انتخابات يا انتخاب ميان بد و بدتر وارد انتخابات شد. انتخابات بايد كاركرد واقعي خود را نشان دهد؛ انتقال قدرت حقيقي مردم به ساختار حقوقي. بنابراين فقط كساني بايد در انتخابات شركت كنند كه مسووليت انتخاب خود را مي‌پذيرند و افراد مورد تاييد آنان در ميان نامزدها هستند. براي نمونه در تهران كساني كه مي‌توانند 30 نفري را انتخاب كنند كه در مجموع علاقه دارند در هر شرايطي به آنان راي دهند. اينكه يك نفر اصلاح‌طلب باشد و در ميان نامزدها براي راي دادن اصلاح‌طلبان كافي نيست. نامزدهاي اصلاح‌طلبان و اصولگرايان اكثريت مردم را نمايندگي نمي‌كنند. خودشان هم يك طيف گسترده هستند. بنابراين وارد مرحله طريقيت داشتن انتخابات و پذيرش تبعات انتخاب خود شده‌ايم. پس بايد نامزدهاي مطلوب هر فرد وجود داشته باشند تا راي دهد. در غير اين صورت فردا متهم مي‌شود كه چرا به فلان فرد يا گروه راي داده‌اي؟

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا