فیک نیوز به سود کیست؟
ایرناپلاس نوشت: در حالی که با رخ دادن پی در پی حوادث مهم در فاصلهای کوتاه، همگان بر حساسیت کمسابقه شرایط کنونی اذعان دارند، برخی رسانهها احتمالا به قصد عملیات روانی، با انتشار اخبار نادرست زمینهساز انحراف و بیاعتمادی افکار عمومی و سوء استفاده خارجی میشوند.
نشر شایعات در حوادث و بحرانها، آنجا که از سوی رسانهای با گرایش رسمی صورت گیرد، میتواند در مقایسه با رسانههای غیررسمی، شکلی مخاطرهآمیزتر به خود بگیرد؛ به ویژه آنجا که کشور از سوی دشمنان، در مرزهای یک نبرد قرار داده شده است.
بارها با این هشدارها مواجه شدهایم که فقدان مرجعیت رسمی در خبررسانی از شرایط خطیر و بحرانی، بسیار خطرناک است؛ اما بیش از آن، عدم رعایت دقت و راستیآزمایی اخبار از سوی رسانههای رسمی میتواند خطرناکتر و مهلکتر باشد.
این سالها حوادث بسیاری را پشت سر گذاشتهایم؛ سیل، زلزله، اعتراضات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛ و هر بار در اوج بحران، در لحظاتی که کشور با متن مسأله درگیر بوده، همانقدر که از فقدان سخنگوی بحران و مرجعیت رسمی در خبررسانی رنج بردهایم، از سوراخ عدم دقت رسانهها در خبررسانی گزیده شدهایم. بسیاری از کارشناسان، ۲۴ ساعت اولیه را در بحرانها و حوادث، ساعات طلایی میدانند و معتقدند رسانهها نباید با عملکرد خود، بحران را بحرانیتر و شایعهسازی کنند و برای سرعت در خبررسانی، صحت و دقت را فدا کنند؛ بدتر از آن، تلاشهای برخی اهالی رسانه برای موجسواری و بهرهبرداری از حوادث و بحرانها برای افزایش بازدید و بالابردن تعداد مخاطبان یا تبدیل خود به مرجعیت رسانهای آن حادثه است.
این موضوع آنجا اهمیت مییابد که با حادثهای از جنس یک ترور بینالمللی مواجهیم که بیتدبیری در آن، هر لحظه میتواند کشور را به سمت شرایط مخاطرهآمیزی ببرد؛ حادثهای مانند ترور سپهبد قاسم سلیمانی.
خبر کذب چه بود؟
بامداد جمعه ۱۳ دیماه، خبری شوکآور در رسانهها منتشر شد که سردار قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد هدف راکتهای آمریکایی قرار گرفته و به شهادت رسیده است؛ اما راستیآزماییها در کنار سکوت مراجع رسمی که توان تأیید یا تکذیب این خبر را داشتند، چندان طولانی نشد و با گذشت دو سه ساعتی، خبر رسما تأیید شد.
اما هنوز ۲۴ ساعت از این خبر نگذشته بود که در عین بهت و غم همراه با انتظار افکارعمومی درباره آثار این اقدام جنایتبار آمریکا، خبری در برخی رسانههای معتبر و شناسنامهدار چرخید که انفجارهای متعدد در پایگاه هوایی عین الاسد آمریکا در عراق صورت گرفته است.
عمده رسانههای رسمی کشور از جمله برخی خبرگزاریهای معتبر و سایتهای خبری شناسنامهدار، در سایت و کانال تلگرامی خود، این خبر را به نقل از یک «منبع واحد داخلی» منتشر کردند که «وقوع انفجارهای متعدد در پایگاه هوایی عین الاسد در عراق تأیید شد».
منبع خبر چه بود؟
اما منبع داخلی واحدی که این رسانهها، خبر اختصاصی آن را نشر داده بودند، که بود؟ در متن خبر آمده بود شاهدان محلی در عراق گفتند که صدای انفجارهای مهیب در منطقه پایگاه هوایی عین الاسد را شنیدهاند و شعلههای آتش که از کیلومترها دورتر قابل مشاهده هست را رؤیت کردهاند.
عجیبتر آنکه، این خبر میافزاید: واحدهای نظامی آمریکا حضور خبرنگاران در منطقه را ممنوع کردهاند و اجازه نزدیک شدن نمایندگان رسانهها به این منطقه را نمیدهند.
این خبر، در لحظاتی منتشر شد که افکارعمومی داخلی و بینالمللی، تشنه پاسخ به این پرسش بود که «واکنش ایران چه خواهد بود؟»
از صبح، خبر آمده بود شورای عالی امنیت ملی جلسه اضطراری تشکیل داده و هر از گاهی در رسانهها، تیتر زده میشد، تا ساعتی دیگر بیانیه مهم شورای عالی امنیت ملی در واکنش به ترور شهید قاسم سلیمانی منتشر خواهد شد.
در همین حین، تحلیلگران بسیاری در جستوجوی پاسخ به این سؤال که واکنش جمهوری اسلامی به این جنایت چه خواهد بود؟، دست به قلم شده و در حال طرح دیدگاههای خود بودند که خبر فوق، اینطور به افکارعمومی القا میکرد که جمهوری اسلامی دست به اقدام زده و آنچه رهبر انقلاب با عنوان «انتقام سخت» از آن یاده کردهاند، آغاز شده است.
چرا رسانهها خبرها را کمتر راستیآزمایی میکنند؟
شاید با اندک دقتی میتوان از صدر و ذیل این خبر، نارسایی، ابهام و عدم صحت را دریافت و دستکم برای انتشار آن، کمی تأمل کرد و نشر آن را به سنجش صحت و سقم آن یا اعلام منابع رسمی موکول کرد؛ اما چرا گاهی رسانههای ما، راستیآزمایی اخبار دریافتی را به عنوان اولویت پایانی خود، میبینند؟
درست است که گاهی رسانههای ما در روند نشر خبر بیش از همه به سرعت و رقابت لحظهای توجه میکنند و در مواجهه با اخبار دریافتی، اصطلاح جلوگیری از خبرخوردگی را بخش مهمی از دروازهبانی خبر میدانند اما، به نظر میرسد عوامل دیگری نیز در این قبیل موارد دست اندرکار خبررسانی بیدقت در رسانههای ما هستند؛ عواملی مانند فشار برخی منابع نه چندان معتبر برای درج اخبارشان؛ فشارهایی که عمدتا با هدف دیده شدن و تبدیل خود به منبع خبری، به رسانهها وارد میشود؛ نکتهای که برخی از سردبیران رسانهها در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس، از آن سخن به میان آوردهاند.
چه کسانی خبر کذب منتشر میکنند؟
قادر باستانی؛ استاد ارتباطات در پاسخ به این سؤال که دلیل اینگونه خبرسازیهای کذب از سوی رسانههای بینام و نشان و انعکاسش توسط رسانههای رسمی چیست، گفت: ابزارهای جدید اطلاعرسانی دسترسی افراد غیرحرفهای را به فضای رسانهای آسان کرده، به خاطر همین رسانههای رسمی احساس میکنند وقتی خبری را کار نمیکنند، از جریان خبری باز میمانند و به همین خاطر کمتر به اعتبار خبر فکر میکنند در حالی که ما در فضای حرفهای باید منبع خبر را کنترل کنیم و باید منبع خبر موثق باشد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه قبلاً رسانهها محدود بودند و هر رسانهای به خاطر داشتن مخاطب ثابت، دنبال خبرهای هیجانی نبود، افزود: در فضای جدید به خاطر رقابت و سرعت زیاد، گاهی بیدقتی در راستی آزمایی خبر روی میده و اخبار کذب منتشر میشود.
این استاد ارتباطات دلیل دیگر این را افرادی دانست که از بیرون دنیای خبر کار رسانهای میکنند: کسانی که در فضای سیاسی و امنیتی هستند از ابزار رسانه و خبر برای اهداف خودشان استفاده میکنند و خبرسازی میکنند و فکر میکنند که در حال جنگ رسانهای و روانی هستند، در حالی که این بیاعتبار کردن رسانهها نزد مخاطبان است. رسانههای معتبر بینالمللی برای انتشار خبر دستورالعملهایی دارند و قبل از انتشار، منبع و اعتبار خبر را بررسی میکنند. انتشار خبری مانند حمله به یک پایگاه آمریکایی، خبر کوچک و معمولی نیست و باید با دقت بسیار منتشر شود.
باستانی در پایان حرفهایش گفت: انتشار خبرهای کذب از رسانهها باعث گرایش مردم به سمت رسانههای فارسی زبان خارجی میشود و این تغییر مرجعیت خبری اتفاق بدی برای فضای رسانهای کشور است و این وضعیت نگران کننده است.
انتهای پیام