شاه سوم آبان 55 چه گفته بود؟
وی با این کنایه که از دل جهان بینی رانتی مگر چه چیزی قرار است بیرون بیاید، گفت: کاش این امکان فراهم میشد که ما یک مقدار حیطه داناییهای تحلیلی مردم را در خصوص فروپاشی رژیم پهلوی ارتقا میدادیم و به جایی اینکه صفر و 100 نگاه کنیم و بدیهیترین اتفاقات مثبتی که در آن دوره در کشور رخ داده را نبینیم و از این قبیل، بیایم واقعیت را آن هم به صورت تحلیلی اعلام کنیم.
مؤمنی ادامه داد: به همه کسانی که دوست دارند تحلیلی و پژوهشگرانه به مسائل نگاه کنند توصیه میکنم کیهان سوم آبان 1355 را مطالعه کنند. سوم آبان شب تولد شاه بوده و متداول هم این بود که هر سال با یک روزنامه ای مصاحبه کرده و تحلیلهای خود را از آنچه گذاشته و راهبردهایش را برای آینده مطرح میکرد. سوم آبان 1355 شاه با کیهان مصاحبه کرده و این تعبیر را به کار برده است (اگر بار دیگر چنین فرصتی نصیبمان شود دیگر پولهای خود را آتش نخواهیم زد) گزارشهای رسمی میگوید که از کل آن دلارها 85 درصد صرف کالاهای واسطه ای و سرمایه ای و همچنین 15 درصد صرف کالاهای مصرفی شده است.
وی گفت : زمانی که در نخست وزیری بودم، با بررسی در ارتباط با پروژه های بزرگ متوجه شدیم مثلاً در فولاد اهواز 10 سال پیش از آن افتتاح میشد ولی هنوز بلااستفاده بود ولی بعد از بررسی متوجه شدیم که ظاهر ماجرا این است که یک چیز زیربنایی و تولیدی وارد شده و آنجا سه کوره ذوب از سه کارخانه و سه کشور متفاوت آورده بودند که با هم سازگار نبوده و هماهنگ کردن آنها خیلی کار میبرد.
وی افزود : در واقع به عناوین زیبا پولها را تخصیص میدادند ولی پشت پرده این بود که هر فردی که با کشور آمریکا، فرانسه، انگلیس و غیره ارتباط دارد، سهم خودش را از آنها بگیرد. در حقیقت سرمایه گذاری تولیدی محملی بود برای اینکه هر کسی به حساب و کتابهای شخصی خودش رسیدگی کند. فقط پول را باید تخصیص بدهید به حیطههایی که بر اساس برنامه اولویت دار تشخیص داده شده و محرز شده باشد که مهمترین تنگنا برای رسیدن به هدف در آن زمینه ارز باشد. شاه فرد شماره یک بود و وقتی اوضاع خیلی بهم میریزد این فرد اعلام میکند که همه آرام باشید و خودتان را کنترل کنید چرا که ما دوباره دست به دست هم میدهیم و مسائل خود را حل میکنیم.
این اقتصاددان گفت : باید معلوم شود گزارشهایی که از کارهای خواهر و برادر شاه به وی میدادند چه ذهنیتی برای فرد شماره یک ایجاد کرده باشد که او بیاید و علنی به همه مردم اعلام کند که تحت هر عنوانی که این پولها خرج شده باشد کارکرد واقعیاش این است که آتش زدن پولها محسوب میشود. آن چیزی که تحت عنوان بیماری هلندی یا نفرین منابع صورت بندی نظری شده در واقع همین است که اگر شما بستری برای ارتقای عرضه کل ایجاد نکرده باشید شوک تقاضا از هر کانالی وارد کنید اقتصاد را بهم میزند ولو اینکه عناوینش به همین زیبایی و جذابی باشد.
مؤمنی در خصوص تهییج مردم به خرید بلیطهای بخت آزمایی در دوره پهلوی گفت: در اقتصادهای توسعه نیافته رانتی یک اشتباه راهبردی وجود دارد که ریشه همه گرفتاریهای بعدی میشود و آن هم این است که مصرف بدون تلاش و زحمت و ایجاد و خلق ارزش افزوده ترویج شود. ما اگر به تاریخ نگاه میکنیم یک موقع در مقام مرده باد و زنده باد و یک موقع هم به خاطر درس گرفتن صادقانه و صمیمانه و ساختن آینده بهتر و روشنتر است.
عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: به گمان من اگر از این زاویه اخیر دنبال تاریخ برویم به مخزنالاسراری برمی خوریم که میتواند برای ما خیلی گره گشا باشد. در 10 ساله گذشته در دانشکده خود حدود 50 پایان نامه را روی این موضوع هدایت کردیم که چرا از اشتباهات سیاسی رخ داده در دوران 52 تا 56 بیش از 85 درصدش عیناً در دوره 84 تا 90 تکرار شده، این در حالی است که در این فاصله زمانی تعداد دانشکده های اقتصادی کشور چند 10 برابر شده و تعداد اساتید و دانشجوهایی اقتصاد هم به همین صورت رشد داشته، یعنی یک ذخیره دانایی وجود داشت و به هر دلیل نتوانستیم از آن استفاده کنیم.
وی افزود : برآیند نظام تصمیم گیری یک هویت جمعی دارد و باید بر سه رکن متمرکز شوید تا تعارض مدرک تحصیلی مسئولان کشور را با سایر کشورها توضیح بدهید. یکی از آنها سازه های ذهنی است یعنی در ذهن ما آن طور که در دوران قبل از انقلاب مشاهده شده و خیلی هم برای آن سر و صدا شد این بود که در ذهن شاه تصور شد که اگر ارز یا ریال داشته باشیم میتوانیم هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم؛ اسم این را سازه ذهنی منبع محور گذاشتهام.
مؤمنی گفت : با قید هزاران بلا تشبیه برخی از مقامات اقتصادی کشور تا به آنها میگویی اقتصاد باید سمت نرخ رشد هشت درصدی برود، اعلام میکنند که سالانه 200 میلیارد دلار به ما بدهید تا این کار را انجام بدهیم در حالی که الفبای بیماری هلندی و نفرین منابع به ما میگوید که تنگنای اصلی ما ارز و ریال نیست یک نظام تصمیم گیری ناکارآمد و یک ساختار نهادی و نظام پاداش دهی کژ کارکرد وجود دارد که از ترکیب این سه (سازه های ذهنی، نظام قاعده گذاری و نظام توزیع منافع) همانی حاصل میشود که از قول شاه در سوم آبان سال 55 اعلام شد.
انتهای پیام