خرید تور تابستان

ظریف برادری‌اش را ثابت کرده

سیدعلی میرفتاح در روزنامه‌ی اعتماد نوشت: از اقبال‌هاي بلند ما در زمان جنگ تحميلي يكي اين بود كه هنوز موبايل اختراع نشده بود، چيزي به اسم فضاي مجازي تحقق پيدا نكرده بود و مردم عادي، محض تفنن و به اين شكل افراطي در امور تخصصي سياست دخالت نمي‌كردند. اگر زمان جنگ هم مثل امروز، منتقدان دولت، تكه‌هايي از سخنان دكتر ولايتي را سندتوآل مي‌كردند، نه تنها جنگ به پايان نمي‌رسيد، بلكه وزير امور خارجه ايران اعتماد به نفسش را براي تداوم گفت‌وگوهاي ديپلماتيك از دست مي‌داد. از خاطرات قابل اعتناي دكتر ولايتي، ملاقات با صدام است. صدام پليدترين و بي‌شرم‌ترين و قسي‌القلب‌ترين دشمن ما بود…

در آن زمان. ترامپ صدام را روسپيد كرد اما در زمان جنگ حاكم افلقي عراق قاتل بچه‌هاي ما بود، بر سر بي‌گناهان بمب و موشك مي‌انداخت، در كمال وقاحت از سلاح شيميايي استفاده مي‌كرد، حتي مردم خودش را در حلبچه به آن وضع شنيع به شهادت مي‌رساند. طبيعتا براي دكتر ولايتي سخت بوده كه با چنين موجود بي‌رحمي مجاور بنشيند، مودبانه با او دست بدهد و با او در كمال ادب حرف بزند. چه بسا اگر دكتر ولايتي به خودش بود، ترجيح مي‌داد به او فحش بدهد، به سمتش تير بيندازد، به قيمت جانش هم شده، زمين را از لوث وجود چنين خبيثي پاك كند. اما مملكت‌داري اقتضائاتي دارد و منطق حكمراني ايجاب مي‌كند كه سياستمداران پا روي نفس‌شان بگذارند و به‌‌رغم ميل باطني‌شان به نفع مصالح و منافع كشور تن به آداب ديپلماتيك بدهند. در زمان مناظره‌هاي انتخاباتي 92، خاطرم هست كه آقاي قاليباف به دكتر ولايتي طعنه زد كه (نقل به مضمون مي‌كنم) آن وقتي كه ما در جبهه گلوله مي‌خورديم و از كيان ايران و انقلاب دفاع مي‌كرديم شما با همتاهاي خارجي‌تان قهوه مي‌خورديد… آقاي قاليباف راست مي‌گفت اما متفطن اين معنا نبود كه قهوه خوردن ديپلمات‌ها گاهي از گلوله خوردن رزمندگان سخت‌تر است. همان امامي كه از سپاه و ارتش خواسته بود در جنگ با صدام بزنند و بكوبند و تا پاي جان بايستند، از ديپلمات‌ها هم خواسته بود با جهان حرف بزنند و هر طوري هست درهاي ديپلماسي را باز نگه دارند. اگر تكليف رزمندگان دلاور ما جنگيدن بود، تكليف ولايتي و همكارانش هم سخن گفتن با دنياي بي‌رحمي بود كه سردمدارانش چيزي از انسانيت و عدالت نمي‌فهميدند. هنوز هم نمي‌فهمند. اگر مركل و مكرون و جانسون دولتمردان شفيقي بودند و براي مظلومان جهان دل مي‌سوزاندند كه ديگر ما مشكلي نداشتيم و براي احقاق حق ايران به اين همه دردسر نمي‌افتاديم و بابت دروغ بمب اتم اين همه به مضيقه نمي‌افتاديم. واقعيت تلخ دنيا اين است كه عموم روساي دنيا زير بليت امريكا هستند و از ترامپ حرف‌شنوي دارند. سختي كار ديپلمات‌ها هم همين است كه بايد از لابيرنت دروغ‌ها و دغلكاري‌ها و خيانت‌ها و رذالت‌ها بگذرند و از طريق گفت‌وگو با همين‌ها كه دست‌شان به خون بي‌گناهان آلوده است هزينه‌هاي استقلال ايران را -هر قدر كه ممكن است- پايين بياورند. در همه جاي دنيا ديپلماسي و قدرت نظامي مكمل هم‌اند و همان‌طوري كه موشك‌هاي ايران قدرت بازدارندگي دارند و سايه جنگ را از كشور دور مي‌كنند، ديپلماسي هم كارش همين است. يادمان باشد چيزي كه آذربايجان را به ايران بازگرداند تلاش ديپلمات‌هايي بود كه با حرف‌ها و قول و قرارهاي ساده يك ابرقدرت خدانشناس را از خر شيطان پياده كردند. در عمليات نظامي فرماندهان را نمي‌شود از روي يك اقدام سنجيد. نظامي‌ها استراتژي بلندمدت دارند كه متناسب با آن تاكتيك‌هاي جنگي‌شان را تغيير مي‌دهند. گاهي پيش مي‌روند، گاهي به ضرورت عقب مي‌نشينند، گاهي انتقام مي‌گيرند، گاهي هم صبر پيشه مي‌كنند… بديهي است كه تاكتيك ديپلمات‌ها هم بنا به ضرورت‌ها تغيير كند. آنها هم گاهي خط و نشان مي‌كشند، گاهي پالس مصالحه مي‌فرستند، گاهي به در مي‌گويند كه ديوار بشنود و… وزير خارجه ايران را از روي يك جمله نمي‌شود و نبايد قضاوت كرد. ظريف يك روند است و در اين سال‌ها، به‌خصوص در دوران صدارتش امتحان پس داده و برادري‌اش را به‌كرات ثابت كرده است. اتفاقا همين برادري است كه باعث شده امريكايي‌ها از او كينه به دل بگيرند و رسما و علنا با او بستيزند. من كاره‌اي نيستم كه از ظريف دفاع كنم، ظريف هم به دفاع من نياز ندارد. كلامم هم نفوذ چنداني ندارد كه بخواهم فضايل وزير خارجه دولت روحاني را برشمرم. اما از آنجايي كه حمله به ديپلماسي را به نفع كشور نمي‌دانم دست به قلم شده‌ام تا هشدار دهم كه از بين بردن اعتماد به نفس وزير خارجه و ديپلمات‌هاي جمهوري اسلامي و تخطئه چندجانبه ظريف اقدام خطرناكي است كه در چنين برهه حساسي به بسته شدن باب ديپلماسي مي‌انجامد. بسته شدن باب ديپلماسي دقيقا همان چيزي است كه ترامپ و دور و بري‌هايش مي‌خواهند. ترامپ پيداست كه اهل مذاكره نيست و برخلاف ژست تبليغاتي‌اش به هيچ عنوان نمي‌خواهد مسائل منطقه را از طريق گفت‌وگو حل كند. اتفاقا مشاوران فارسي‌زبان ترامپ هم او را اميدوار كرده‌اند كه قلدري‌اش جواب مي‌دهد و با همين تحريم و تهديد كارش پيش مي‌رود. دليل كينه مشاوران فارسي‌زبان ترامپ هم از ظريف همين است كه مي‌ترسند ديپلماسي كار دست‌شان بدهد و رشته‌هاي دور و درازشان را پنبه كند. از اتفاق براي خنثي كردن اقدامات ديپلماتيك ظريف است كه چنين گستاخانه حضور او را در سازمان ملل يا اجلاس داووس مانع مي‌شوند. نمي‌گويم ظريف را نقد نكنيم و صواب و خطاي او را نسنجيم، بلكه مي‌گويم عرصه ديپلماسي محل مناسبي براي دعواي سياسي نيست و در اين حوزه نمي‌شود و نبايد به تسويه‌حساب‌هاي جناحي مشغول شد. مواظب باشيم با فحش دادن به ظريف ناخواسته به تكميل پروژه ترامپ و مشاوران فارسي‌زبانش كمك نكنيم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. انصاف نیوز.!
    در این شرایط جنگ شدید اقتصادی و هجمه دوستان بی انصاف، از این که مطالب روشنگرانه و حمایت آمیز از سرباز وطن در حوزه ی دیپلماسی منتشر می کنید و بار انفعال اعضای دولت ودستگاه تبلیغاتی اش را کشیده و جبران می کنید، شایسته ی سپاس ودرود است.
    این جماعت مهندسی شده ی اندک شمارپرشعاررا نیز:
    الف.به وجدانشان سپرده، شاید اندکی به خود آیند.
    ب. اصولا سرنا را از سر گشادش می نوازند.
    باقی بقایتان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا