“ضد تبلیغ” و خدمت ناخواسته به آیت الله منتظری
عمادالدین باقی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «”ضد تبلیغ” و خدمت ناخواسته به آیت الله منتظری» نوشت:
وفور ابزار و رسانههای ارتباطی (به ویژه دولتی) در دوران ما، بیش از آنکه بر آگاهی مردم بیفزاید بر ابهام، دروغ، تحریف و آشفتگی فکری افزوده است. رسانههای زیادی سوگیرانه فقط در پی القای خطوط خود هستند. در این فضا رسانههای درون و برون مرزی فراوانی هستند که از دیدنشان کراهت دارم. دو مورد از آنها سیمای میلی و دوقلوی خارجی آن است که حال هردو روشن است به همین دلیل به ندرت به آنها نگاه میکنم تا این که هفته پیش عزیزی تماس گرفت و گفت شبکه سه را ببینید که گفتگویی دارد درباره آیت الله منتظری.
مستندسازان علیه قائم مقام که علیرغم تعهد شفاهی و کتبی شان مبنی بر انتشار متن کامل مصاحبه من، شهامت انتشار تصویری این گفتگوی دو ساعت و نیمه را ندارند (و خودمان به وقت مقتضی این کار را خواهیم کرد) و تلویزیون حکومتی که تاکنون چندین بار “مستند قائم مقام” را علیه آیت الله منتظری پخش کرده و یک بار اجازه پاسخ دادن یا نقد را به مخالفان این به اصطلاح مستند نداده است این بار به بهانه مصاحبه با کارگردان، قسمتهایی از آن فیلم را بازپخش میکرد و کارگردان هم داستانهای خود را میساخت اما آنچه برای من جالب است اینکه ماشینهای تبلیغاتی حکومتی و رانتی، دچار انجماد ذهنی شدهاند به گونهای که متوجه نمیشوند بسیاری از گزارههایی که به عنوان نقاط ضعف آیتالله منتظری در مصاحبهها و مستندها به کار میبرند تماماً به سود آیت الله منتظری و در جهت تخطئه خودشان است. پیوسته همان حرفهایی را که در دهه شصت گفته میشد و با آن حرفها فضا را مسموم کردند و این شخصیت بزرگ را مورد هجمه قرار دادند تکرار میکنند که بیت او پایگاه منافقین و لیبرالها شده بود. غافل از اینکه مردم میاندیشند این چه شخصیتی بود که با وجود تصدی جایگاه دوم قدرت در کشور اما در خانهاش به روی همگان باز بوده است و اگر دیگران هم چنین بودند آیا شرایط کشور به اینجا میرسید؟ حتی وقتی جملاتی از او در سال 59 را میآورند تا با جملات بعدی او متناقض نشان دهند اما وجدان عمومی اینکه کسی در سالهای اول انقلاب ادبیات انقلابی و شاید تند داشته ولی بهزودی تغییر کرده و آن را اصلاح نموده است تحسین میکند.
یا اینکه در همان “مستند قائم مقام” نامهای از آیت الله منتظری به آیتالله خمینی را برجسته میکنند که نوشته است “اطلاعات شما روی ساواک شاه را سفید کرده است”. وقتی امروز این عبارت را به عنوان حربهای علیه آیتالله منتظری به کار میبرند نمیدانند که تبلیغ برای این عالم وارسته است و مردم با خود میاندیشند در سال ۱۳۶۴ و مدتها پیش از ماجرای مهدی هاشمی و در میانه دهه ۶۰ و در اوج اقتدار و در شرایط جنگی، کسی در جایگاه قائم مقام رهبری این سخن را گفته است که احدی شهامت گفتنش را نداشته است و امروز مردم وقتی این نقل قول ها را میشنوند پیشتازی او را میستایند.
سخنان او درباره اعدامهای سال 67 را علیه او مطرح میکنند و نمیدانند که وقتی مردم همه سخنان او را میشنوند و دقت پیشبینیهایش را میبینند ستایشش میکنند.
درود خدا بر او باد
فقط ۳۲ ثانیه!
حجت الاسلام مجتبی لطفی یکی از مسوولان دفتر و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری نیز در یادداشتی تلگرامی در همین باره نوشت:
دوستان بسیاری از من خواستهاند در باره برنامه سیما در ۳ بهمن که یکی از بچههای مستند قائم مقام که با حمایت همه جانبه یک نهاد [خاص] و صدا و سیما ساخته و پخش شد، چند کلمهای بنویسم.
موضوع صحبتهای نامبرده آیت الله منتظری بود و باز هم به همانند گذشته، یکجانبه قضاوت کردن و رطب و یابس بافتن آن هم در مصونیت آهنین! که ۳۲ سال است مولودی نیاورده چرا که هر از چند گاهی باطل السحری، بافتهها را میبلعد.
کنایه نخواهم بزنم از موضوع اعدامهای ۶۷ و انتشار فایل صوتی آن از باب نمونه یاد میکنم که به کلی سیل رسانهای و تریبون داران حکومتی را، مهار کرد و معلوم شد دعوای آیت الله منتظری در دهه ۶۰ چه بود.
یا وقتی منتظری از وضع وزارت اطلاعات میگفت و زندانها، تا افشا نشدن پشت پرده قتلهای زنجیرهای و یا گزارشات شکنجه منجر به مرگ زندانیانی چند، خیلیها اتهام ساده بودن منتظری را باور کرده بودند، اما واقعیت که آمد باز هم باطل السحری دیگر!
حدیث در این باب مفصل است و وقت مختصر! ولی حرف آخر با صدا و سیمایی است که زیر نظر [مسوولان عالی] و با پول مردم اداره میشود:
شما ۳۲ سال است در این رسانه میلی هرچه خواستید و خواهید، گفتید و می گوئید. اگر به آنچه میگویید اعتقاد دارید، به کجا بر میخورد که ۳۲ ثانیه، فقط ۳۲ ثانیه، اجازه دهید یکی از منسوبین آیت الله منتظری در جلوی دوربینی که حق او هم هست، با مردم سلام و علیکی کند و آیت الله خمینی در پاریس را یاد آورد که گفتند: در حکومت آینده ما مارکسیستها در بیان عقاید خود آزادند.
حالا که طیف خاصی در صدا و سیما آزادی بیان دارند و این، در راستای عمل به نظر آقای خمینی مبنی بر آزادی بیان حتی برای “مارکسیستها” میباشد، اجازه دهید چند بچه “مسلمان” هم در چند کلمه پاسخی به ۳۲ سال هجمههای شما بدهند تا معلوم شود:
” آنکه رخت از کاغذ به تن دارد، نباید به گرمابه رود!”
انتهای پیام