حشمت مهاجرانی: با دایی و قلعهنویی هیچ خاطره خوبی نداریم
حشمت مهاجرانی، پیشکسوت فوتبال ایران و سرمربی تیم ملی در جامجهانی ۱۹۷۸ میگوید: در حال حاضر دو مربی فاکتور هدایت تیم ملی ایران را دارند؛ علی دایی و امیر قلعهنویی. این دو مربی هیچ خاطره خوبی از تیم ملی برای مردم به جا نگذاشتند. البته این دلیل نمیشود که در حال حاضر اشتباهات گذشته توسط این دو تکرار شود. باید به اینها شانس داده شود و با صداقت پیش رفت، چون فرصت کم است و با نیروی انسانی فعلی باید ساخت و پیش رفت.
روزنامه شرق نوشت: «مسابقات انتخابی جام جهانی از فروردین ۱۳۹۹ از سر گرفته خواهد شد و تیم ملی ایران باید در چهار مسابقه حساس و سرنوشتساز به مصاف رقبای خود برود. با وجود این فدراسیون فوتبال بعد از رفتن مارک ویلموتس هنوز نتوانسته سرمربی جدید را معرفی کند و به راحتی زمان را از دست میدهد. تیم ملی ایران در حالی هنوز سرمربی خود را نشناخته که از بین علی دایی و امیر قلعهنویی یک نفر به احتمال فراوان به عنوان جانشین ویلموتس معرفی میشود. حشمت مهاجرانی، سرمربی تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ در گفتوگو با «شرق» عقیده دارد در شرایط فعلی و با توجه به عدم امکانات موجود، مربی ایرانی انتخاب بهتری است تا مربی خارجی. همچنین مهاجرانی عقیده دارد علی دایی و امیر قلعهنویی با وجود خاطرات نهچندان مثبت در بین افکار عمومی، از لحاظ فنی در تیم ملی در گذشته، فاکتورهای لازم را برای هدایت تیم ملی دارند اما این فاکتورها صرفا مستلزم موفقیت در آینده نیست.
گزیدهای از این گفتوگو را با هم میخوانیم:
– ما پنج دوره به جام جهانی صعود کردیم که سه دوره با مربیان خارجی و دو دوره با مربیان ایرانی در آن حضور داشتیم.
– در حالی که ما قدرت برتر آسیا هستیم خب طبعا میتوانیم در بین پنج تیم قرار داشته باشیم. اگر نتوانیم در بین پنج تیم باشیم، پس قطعا مشکلات بسیاری داریم که باید آن را بررسی کنیم.
– ما مشکلات مربیان خارجی را به خوبی میدانیم و تجربه هم کردیم که باید خودمان را با امکانات موجود تطبیق دهیم. وقتی میبینیم امکانات سختافزاری و نرمافزاری را نمیتوانیم برای مربیان خارجی فراهم کنیم، چه اصراری داریم که آنها را به ایران بیاوریم و بعد فراریشان بدهیم؟
– مربی خارجی هم آمد و امتحانش را پس داد و چه شد؟ میراث کیروش برای فوتبال مملکت ما چه بود؟ غیر از صعود به جام جهانی، ما هیچ برداشت دیگری از حضور ایشان طی هشت سال نداشتیم. بله در دو نوبت صعود به جام جهانی، نظم و انضباط تیمی و همچنین جلوگیری از بازیکنسالاری محصول حضور ایشان بود، اما در واقع هیچ مورد دیگری توسط ایشان به فوتبال ما اضافه نشد. از دید نقطه نظر آینده هیچ موردی یافت نشد.
– در مورد برانکو در سال ۲۰۰۶ نیز ایشان با ۲۴ فوتبالیست کار کرد و به جام جهانی رفتیم و باید قبول کرد که ریشه جوانگرایی در دوره او خشک شد.
– مربی خارجی وقتی میبیند سختافزار موجود در فوتبال ما وجود ندارد، پس به حال و موفقیت روز فکر میکند و به آینده کاری ندارد. مربی خارجی در فوتبال ایران، حدود وظایف خودش را با امکاناتی که در اختیارش قرار میگیرد میسنجد و وفق میدهد.
– ما در حال حاضر بودجه و پول کافی برای استخدام مربی خارجی نداریم. چه اصراری داریم مربی خارجی بیاوریم، آن هم در این مدت کوتاه؟
– در این زمان باید مربی داخلی استخدام شود، چون روحیه و شرایط اجتماعی را میشناسد. فقط یک مسئله است که باید بیان کنم. ما باید باور کنیم که مربی داخلی خوب هم وجود دارد و باید به او زمان داد.
– در فدراسیون فوتبال نیز ما کمیته فنی داریم اما فدراسیون فوتبال هیچ اشارهای به این موضوع ندارند که کمیته فنی نقطه نظر خاصی دارد؛ فقط مصاحبه میکنند و اصلا درباره مشکلات ساختاری صحبت نمیکنند. هیچ کار تشکیلاتی و برنامهریزیای ندارند. به همین خاطر همیشه تصمیمات آنها همراه با اشتباه است. وقتی صداقت نداشته باشند، فرصت و زمان را از دست میدهند. کمیته فنی باید با صداقت اعلام کند که امکانات ما محدود است.
– در حال حاضر دو مربی فاکتور هدایت تیم ملی ایران را دارند؛ علی دایی و امیر قلعهنویی. این دو مربی هیچ خاطره خوبی از تیم ملی برای مردم به جا نگذاشتند. البته این دلیل نمیشود که در حال حاضر اشتباهات گذشته توسط این دو تکرار شود. باید به اینها شانس داده شود و با صداقت پیش رفت، چون فرصت کم است و با نیروی انسانی فعلی باید ساخت و پیش رفت. در کشوری که من هستم (امارات)، بسیاری از مربیان بزرگ دنیا میآیند، اما نتیجه نمیگیرند؛ چراکه نیروی انسانی کافی برای موفقیت ندارند. در ایران اما نیروی انسانی به قدر کافی وجود دارد.
– هدف ما فقط صعود به جام جهانی نیست. به همین دلیل عرض کردم میتوانیم با مربی ایرانی به جام جهانی صعود کنیم و گامبهگام برنامهریزی کنیم. اما هدف اول ما صعود به دور دوم انتخابی و بعد صعود به جام جهانی است. شرایط را باید سنجید.
– رسانهها ارتباط مستقیمی در مطرح کردن نام افراد دارند. علی دایی و قلعهنویی فاکتورهای لازم را برای هدایت تیم ملی دارند اما فاکتور، تضمینکننده موفقیت نیست.
– فدراسیون فوتبال چرا این قدر طول میدهد و قدرت تصمیمگیری ندارد؟ چرا آقای محصص و معینی که در کمیته فنی هستند هیچوقت برنامه مشخصی را اعلام نمیکنند؟ چرا دوستان فقط در اتاقهای دربسته نتیجهگیری میکنند؟ مطمئن باشید با این سبک مدیریت، به مشکل خواهیم خورد، اما باز هم تأکید میکنم انتخاب مربی ایرانی در شرایط فعلی بهتر از خارجی است.
– این که بازیکن درباره آینده سرمربی تیم ملی تصمیم بگیرد و جلسه بگذارند که این مربی را میخواهیم یا خیر اصلا قابل قبول نیست. شما باید فاتحه فوتبال را بخوانید اگر بازیکن برای سرنگونی یا عوضکردن سرمربی جلسه بگذارد. در همه جای دنیا سرمربی، بازیکن را انتخاب میکند نه این که برعکس باشد. در همه جای دنیا بازیکنان باید منتظر باشند تا سرمربی اسامی بازیکنان را اعلام کند.
انتهای پیام