آقای مصباحی مقدم! «خودرأیی شورای نگهبان» نه «خودکامگی آنان»؟
حجت الاسلام احمد حیدری در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز خطاب به حجت الاسلام مصباحی مقدم عضو مجمع تشخیص مصلحت نوشت:
«حجة الإسلام مصباحی مقدّم» از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو بلندپایه اصولگرایان در باره شورای نگهبان و نظارتش سخنانی به شرح زیر گفته است: «حضرت امام شأن و اعتبار زیادی برای شورای نگهبان قائل بودند و تضعیف این شورا را برنمیتابیدند. فقهای شورا، منصوب رهبری و امام هستند و دین خودشان را به دنیای دیگران نمیفروشند، سنشان هم اقتضا نمیکند که به آنها نسبت هوا و هوس و یا عملکرد جناحی و سلیقهای داده شود. جایگاه نمایندگی مجلس، جایگاه امانتداری است و قرآن میفرماید امانت را باید به اهل آن واگذار کرد و اهلیت امانتداری را باید احراز کرد» در مورد این سخنان چند تأمّل مهمّ وجود دارد:
1. شورای نگهبان نهادی قانونی است که همجون دیگر نهادها باید محترم بماند و امام هم نسبت به حرمت این نهاد عنایت فراوان داشت و اتفاقا به همین جهت بیشترین عتابها را خود امام به این شورا داشت و اگر این شورا به عتابهای امام عنایت کافی میکرد و بکند، قطعا جایگاهش مورد خدشه قرار نمیگرفت و نمیگیرد؛ مثلا:
«حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست… رفتار شما بايد به صورتى باشد كه انتزاع نشود در مقابل مجلس و دولت ايستادهايد… انتزاع نشود در همه جا دخالت مىكنيد… بايد سعى كنيد كه نگويند مىخواهيد در تمام كارها دخالت كنيد، حتى در مسائل اجرايى»(صحیفه امام 19/43).
«تذكرى پدرانه به اعضاى عزيز شوراى نگهبان… يكى از مسائل بسيار مهم در دنياى پر آشوب كنونى نقش زمان و مكان در اجتهاد و نوع تصميمگيريها است… شما در عين اينكه بايد تمام توان خودتان را بگذاريد كه خلاف شرعى صورت نگيرد… بايد تمام سعى خودتان را بنماييد كه خداى ناكرده اسلام در پيچ و خمهاى اقتصادى، نظامى، اجتماعى و سياسى، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد».(صحیفه امام 21/217).
«گاهى ديده مىشود بعضى آقايان محترم در مسائلى وارد مىشوند كه موجب وهن شوراى نگهبان است. فقهاى محترم بايد توجه داشته باشند كه نبايد در مسائلى كه مورد درگيرى هست وارد شوند… در شأن شوراى نگهبان … نيست كه به افراد مختلف تندى كند… شما در مكانى نشستهايد كه بايد خيلى از مسائل را با سكوت و وزانت خويش حل كنيد»(صحیفه امام 21/612).
2. این استدلال که شورای نگهبان عادل هستند و با توجه به عدالتشان، پیرو هوا و هوس نیستند و …؛ در سخن بسیاری دیگر از شخصیتهای نظام هم دیده شده و خواهد شد ولی:
اوّلا بحث ما با شورای نگهبان نه پیروی آنان از هوا و هوس بلکه پیروی از رأی و سلیقه خود و وانهادن قانون است. به حکم عقل، شرع و امام فقید(صحیفه امام 14/377) اگر قانون را هم قبول نداریم باید تا زمانی که قانون است، آن را اجرا کنیم. سخن ما با شورای نگهبان این است که چرا بر خلاف قانون، افرادی را که مطابق رأی و سلیقه خود صالح نمیدانید، بدون وجود سند و مدرک معتبر بر عدم صلاحیت و ارائه آن، رد میکنید؟
ثانیا امام حسین(ع) در خطبه معروف منا در معرفی حاکمان خودکامه و ظالم، آنان را نه پیروان هوا و هوس[اهوائهم] بلکه پیروان آراء خود[آرائهم] و تحمیل کنندگان آن آراء بر مردم میشمارد.[تحف العقول/238] نظارت استصوابی یعنی حاکمیت رأی شورای نگهبان نه حاکمیت قانون و این مصداق سخن امام حسین است.
ثالثا تصمیمات مربوط به فراتر از شش فقیه شورای نگهبان است. جماعت دیگری هستند که به کانونهایی از قدرت وصلند و در هیئتهای نظارت و … کار را سامان میدهند و هیچ کس مدّعی عدالت آنان نیست!
رابعا عدالت امری باطنی است و جز خدا از وجود یا عدم قطعی آن آگاهی ندارد. ما بنا بر ظواهر به عدالت افراد حکم میکنیم ولی معلوم نیست این ظواهر با بواطن یکسان باشد. خوب است یک بار به خطبه 32 نهج البلاغه مراجعه کنید تا ببینید چگونه انسانهایی به ظاهر متعبّد و مؤمن و …، را معرفی میکند که برای رسیدن به منبر، محراب یا عنوانی، به ظاهر سجاده آب میکشند و به واقع شمشیر کشیدهاند! نامه نگاری دو فقیه شورای نگهبان در چند ماه پیش هم گویای بسیاری حقایق هست.
3. آقای مصباحی، درست است که نمایندگی امانت است و باید به کسی داده شود که صلاحیت این امانت را داشته باشد و واجد صلاحیت بودنش هم باید احراز شود ولی این وظیفه مردمی است که میخواهند بار امانت نمایندگیشان را به دوش کسی بگذارند نه شورای نگهبان. مطابق قانون، هیئت اجرایی وظیفه دارد وجود شرایط اقلیّ قانونی در داوطلبان را احراز کند و شورای نگهبان هم باید ناظر بر هیئت اجرایی باشد که مبادا حق واجد شرایطی را ضایع سازند. بقیه کار، وظیفه مردم است. «إِنَّ في ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيدٌ (ق/37)
انتهای پیام
خب..منظور؟؟وقتی کسی چنین تصورات بقول ان نویسنده(مهدی نصیری)اسمانی وعرفانی را درعوالم خودمیپندارد(اگرحقیقتا گفته اش را براساس نیات خالص تصورکنیم)چه انتظاری دارید؟؟؟؟؟
مشکل کشور عدم ورود افراد صالح به مجلس نیست( هرچند دیگر فرد صالح وجود ندارد و به هیچکس نمیتوان اعتماد کرد) مشکل عدم وجود اراده حاکمیت و ملت در برخورد با جرایم و تخلفات است که هر روز بر دامنه انها افزوده میشود.
همچنان حذف هستم . شاید هم آلزایمر دارم و فکر میکنم پیام زدم
“دین خودشان را به دنیای دیگران نمیفروشند، ”
شک نکنید ، چون خریداری ندارد !
حاج آقا شماهم که دارید طرف دزد ها ورانت خوران واقازاده ها را میگیرید.شواری نگهبان اگر یکبار دارد درست به وظیفه اش عمل میکند شاید فقط این بار باشد.چون صدای ادم های ناجور را در آورده
جناب حیدری وانصاف نیوز
.
تاکید قانون بر لزوم شش فقیه یعنی لزوم وجود استصواب
.
اینکه هیئت اجرایی باید احراز کند درست.
اکنون نیز همان هیئت اجرایی احراز می کند و شورای نگهبان در صورتی وارد می شود که
یا حقی ضایع شده باشد
ویا نا حقی تایید نا بجا
ضمنا گفتید مردم باید صلاحیت کاندید را تشخیص دهند
اول
تشخیص مردم و اجرای وشورا در طول یکدیگرند
ثانیا
مگر قانونگذار زمان انقلاب نمی دانسته مردم باید تشخیص دهند که این وظیفه را به عهده اجرا ی وشورا گذاشته است
ثالثا
وجود دولتهای غربگرا در بعد از انقلاب موجب شده هیئت های اجرایی در بست در اختیار فرمانداران باشد
و به نفع غرب گرایان پرونده سازی کند وکار شورای نگهبان بیشتر نماید
به قول شما اگر هیئتهای اجرایی درست عمل کنند لزومی نخواهد داشت شورای نگبان در این گستردگی وارد عمل شود
نگفتم آلزایمر دارم : فکر میکردم به سید قدیر جواب دادم !
جناب سید قدیر، بطور خلاصه مطالب شما را که تکرار توجیهات خود شورای نگهبان و برخی مسئولان نسبت به حقوق خودقائل شده برای آن است، جواب می دهم (چون تکرار مکرر است) :
1- اینکه می فرمایید مگر قانونگذار اساسی نمی دانسته که تشخیص مردم ملاک است که آن را به شورا و … سپرده : قانون اساسی بجز نظارت بر صحت انتخابات (عدم وقوع تقلب و موارد شبیه آن) چیزی را به شورای نگهبان نسپرده است (اساس ادعای شما درست نیست که از آن نتیجه ای بگیرید)
2- اینکه می فرمایید الان نیز (لابد مثل زمان امام) هیات اجرایی باید احراز صلاحیت کند و شورا فقط در موارد خاصی که گفتید وارد می شود :
الف) این موارد وقتی بیشتر از نقش خود هیاتهای اجرایی است ، ورود در موارد خاص نیست بلکه دخالت و ورود مستقیم است
ب) برای همین اگر واقعا نقش شورا (هرچند قانون اساسی همین نقش را هم به آن نداده) بررسی خطای احراز صلاحیتها باشد، باید محدود به اعتراض رد شدگان باشد (نه رد تاییدشدگان هیاتهای اجرایی: که شکایتی متوجه شورا نیست)
3- مگر دولتهای بعد از انقلاب محصول روسای جمهور تایید صلاحیت شده شورا نیستند که دولتها و هیاتهای اجرایی را غربگرا ! و لابد بخاطر آن ناپسند ! و تایید صلاحیت آنها را ناکافی می دانید؟
4- بگذریم که مگر شرقگرا و روس گراها چه گلی به سر ما زدند ؟ و اصلا این چه ایرادی است و مگر حقیقت وطن دارد؟ یا هر غربی ای بد است یا هر غیر غربی ای خوب است ؟ : پس انتخابات که غربی است را ، هرچند ظاهرا، چرا داریم ؟ و شاید به همین علت است که واقعیت انتخابات را نمی خواهید (چون غربی ! است)