پزشکیان: آموزش به زبان مادری حق مردم است
نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی گفت: اجازه ندادن برای آموزش به زبان مادری، بی‌عدالتی است و طبق قانون، نعمت آموزش به زبان مادری حق مردم است. مملکت با کفر باقی می‌ماند اما با ظلم و بی‌عدالتی از هم خواهد پاشید.
متن گفتگوی دکتر مسعود پزشکیان با پایگاه خبری تحلیلی «تبریز من»، در پی می آید:
* آقای دکتر پزشکیان با عرض خوش‌آمد. با توجه به اینکه ۲۰ روز به انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری فرصت داریم، این انتخابات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
متأسفانه انتخابات مقداری از حالت رقابت خارج‌شده است و روند به‌گونه‌ای است که اتفاقات در مسیر خاصی به وقوع می‌پیوندند. از طرف دیگر در مقایسه با انتخابات اوایل انقلاب، جو انتخابات کنونی و تصمیمات گرفته‌شده بسیار در سطح پایین‌تری قرار دارد.
ازنظر حضور افراد معروف و باتجربه نیز وضعیت خوبی حاکم نیست. اوایل انقلاب افرادی چون طالقانی، رفسنجانی، بهشتی و سایر صاحب نامان حضور داشتند اما در حال حاضر از چنین افرادی دور شده‌ایم. اینکه افراد بی‌تجربه راهی مجلس شوند نشانه خوبی نیست.
ما در حوزه‌های مختلف فرهنگی، زندگی، اقتصادی، صنعت، راه‌ها و سایر حوزه‌ها مشکلات زیادی داریم و دلیل آن‌هم این است که نتوانسته‌ایم باصلابت و محکم قوانین را تصویب کنیم.
اگر هم قوانینی تصویب کرده‌ایم، نظارت خوبی بر روند اجرای قانون نداشته‌ایم. این موضوع منحصر به تبریز نیست و کل استان‌ها و مجلس در چنین حالتی به سر می‌برند.
* با توجه به اینکه اصلاح‌طلبان و اعتدالیون به‌صورت پرشور و پرتعدادی در ثبت‌نام کاندیداهای انتخابات شرکت کردند ولی تعداد زیادی از آنها رد صلاحیت شدند، این موضوع را چه طور ارزیابی می‌کنید؟
با ساختاری که در شورای نگهبان با آن مواجهیم و اعتراضاتی که به رد صلاحیت‌های گسترده شده است، امکان ندارد در طول یک ماه به این اعتراضات با دقت و عاقلانه رسیدگی شود. مگر می‌شود در یک ماه کتابی هزارصفحه‌ای خواند؟ این در حالی است که ۸ هزار نفر به رد صلاحیت خود اعتراض کرده‌اند و با احتساب پرونده‌های قطوری که برای این افراد ایجادشده، چطور می‌توان به‌طور کامل به اعتراض تمامی افراد رسیدگی کرد؟ متأسفانه در ساختار انتخاباتی مشکل‌داریم و شورای نگهبان نیز توانایی رسیدگی نخواهد داشت.
همین موضوع باعث ایجاد عقده در افراد جامعه خواهد شد و انسجام ملی را تضعیف خواهد کرد. در حال حاضر اوضاع گره‌خورده و مسئله از روال عادی خارج‌شده است.
واقعیت این است که اگر قانون درست تنظیم می‌شد، این حجم از کار روی دوش شورای نگهبان قرار نمی‌گرفت.
* این موضوع در حضور مردم در انتخابات تأثیرگذار خواهد بود؟
خطاهای کوچک به چشم نمی‌آیند اما رفته‌رفته این مشکلات جمع شده و باعث ایجاد معضل‌های فراوانی خواهد شد.
معضل‌هایی که شاید ما شاهد آنها نباشیم اما برای آیندگان مشکلات فراوانی ایجاد خواهد کرد. این مشکلاتی که ما در حوزه‌های مختلف داریم، نتیجه تصمیماتی است که ۱۰ یا ۱۵ سال پیش گرفته‌شده است.
تصمیمات و اشتباهات فعلی ما نیز در حال حاضر شاید به چشم نیایند، اما مطمئناً دود آنها به چشم آیندگان خواهد رفت.
* نظر شما در خصوص اظهارات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی در خصوص رد صلاحیت‌ها چیست؟
به زبان آمدن این سخنان در به وجود آمدن شکاف در جامعه و بر هم خوردن انسجام ملی کاملاً تأثیرگذار بوده و باعث ایجاد دو یا چنددستگی می‌شود. واقعیت این است که هاشمی رفسنجانی و سید حسن خمینی طرفداران و حامیانی دارند. اگر ما این افراد را کنار بزنیم درنهایت خواهیم دید که یک جمعیت زیادی را از خود دور کرده و در ذهن بخشی از جامعه سؤال ایجاد کرده‌ایم که اگر نتوانیم آن را پاسخ دهیم، این سؤال تبدیل به یک گره خواهد شد و معلوم نیست این گره در آینده چه تأثیری از خود بر جای خواهد گذاشت.
باید توجه شود که در حال حاضر چیزی که جامعه‌ی ما را سرپا نگه‌داشته است، فقط و فقط وحدت است و نباید این وحدت تضعیف شود.
* نقش مجلس در این خصوص چه می‌تواند باشد؟
متأسفانه روند اشتباهی در جریان است؛ مجلس باید قوانین درستی تصویب کند و این قوانین به‌طور صحیح اجرا شوند، اما چون این‌گونه نبوده است، افراد باتجربه و بزرگان کشور نمی‌توانند وارد مجلس شوند یا اصلاً رغبتی به این کار از خود نشان نمی‌دهند.
مجلس جای تجربه کسب کردن نیست بلکه جای استفاده از تجربیات در مسیر تصویب قوانین است.
* نقش احزاب سیاسی در این خصوص چه می‌تواند باشد؟
تا زمانی که احزاب و سازمان‌های مردم‌نهاد قدرتمند نباشند و از اساسنامه‌های قوی استفاده نکنند، وضعیت این‌چنین خواهد ماند، باید گروه‌های قوی و باکیفیت تشکیل‌شده و افراد موردنظر خود را معرفی و به مجلس ارسال کنند. نه اینکه کاندیداها دربه‌در و به‌تنهایی خود را تبلیغ کنند.
احزاب فعلی هم که وجود دارند، شاخصی برای انتخاب و معرفی کاندیداهای خود ندارند و بین خودشان درگیری است.
ما حق نداریم به گروه و احزاب دیگران توهین کنیم؛ اما در کشور ما این‌گونه نیست و همه می‌خواهند همدیگر را زیر پا گذارند. همه خواهان حذف هم هستند و این‌چنین شده که ما به این ساختار اشتباه رسیده‌ایم. مذاکره با یکدیگر را بلد نبودیم و رقابت‌های ناسالم این‌چنینی را ایجاد کرده‌ایم. برای هم برچسب‌های ضدانقلاب و ضد ولایت می‌زنیم و در پی حذف هستیم. باید هزینه‌های تغییر ساختار را بپذیریم و بالاخره موفق شویم.
* پس با این شرایط توجیه شما از رد صلاحیت‌های انبوه مجلس چیست؟
اشتباه جزئی از مدیریت است و فردی که اشتباهی ندارد، اصولاً کاری انجام نداده است. در کشور ما افراد که اشتباهی ندارند را حمایت کرده و بدون تجربه کافی به موقعیتی می‌رسانند اما پس از اولین اشتباه چنان او را زمین می‌زنند که توان بلند شدن نداشته باشد. غافل از اینکه اشتباه جزئی از مسیر رشد و پیشرفت است.
ما در کودکی زمین می‌خوریم تا راه رفتن را بیاموزیم اما در کشور ما با اولین اشتباه پرونده‌های قطوری علیه افراد ایجاد میکنند. مدیری که اشتباه کرده را باید حمایت کرده و از تجربه او استفاده کرد نه اینکه فردی بی‌تجربه آورد و منتظر اشتباه او ماند. این مسائل باعث می‌شوند تا مشکلات کشور ما به این سادگی‌ها حل نشوند.
۳۷ سال از انقلاب گذشته است اما ۲ نفر مدیر برگزیده را نشان دهید که بالیاقت و قدرت کار خود را انجام داده است، متأسفانه نداریم. چون با اولین اشتباه برای افراد پرونده ایجاد کردیم و مدیریت نکرده‌ایم. هرکسی که در حال پیشرفت بود را از سر راه برداشته‌ایم و هی افراد جدید جایگزین کرده‌ایم.
* برخی شائبات در خصوص مهندسی شدن انتخابات مطرح است و گفته می‌شود «انتخابات مهندسی‌شده»، نظر شما دراین خصوص چیست؟
مطمئناً افرادی که در قدرت هستند، دوست دارند تا افرادی که همفکر وهم حزبشان هستند کنار خودشان باشند. حال اسم این موضوع را مهندسی یا چیز دیگری بگذارید، فرقی نمیکند. چون ساختار ما نادرست و قانون ما محکم نیست، مهندسی انتخابات هم کار سختی نیست و اجرای آن طبیعی است. همه دوست دارند افراد همفکرشان به قدرت برسند اما این قانون است که باید جلوی این موارد بایستد.
در حال حاضر افراد بله‌قربان‌گو به مجلس پا می‌گذارند و با یک نگاه چپ، تصمیم خود را عوض می‌کند. نمایندگی مجلس، تجربه و کارکشتگی می‌خواهد و جای افراد جوان نیست.
* از برنامه‌های اصلاح‌طلبان برای مجلس بفرمایید
همچون دوره‌های گذشته ما به قانون مداری توجه ویژه‌ای داشته و داریم. تأکید امام خمینی، مقام معظم رهبری و عقل این است که باید در مملکت قانون حاکم باشد و بر اجرای صحیح و کامل آن نظارت شود.
در حال حاضر در کشور ما افرادی که موردعلاقه‌ی برخی نیستند و کار اشتباهی میکنند، مورد شدیدترین برخوردها قرار می‌گیرند؛ اما افرادی که با همان برخی‌ها همفکر هستند و کار اشتباهی انجام می‌دهند، برچسب خودجوش و مردمی روی آن حرکت اشتباه زده می‌شود. درحالی‌که هرکسی مجوز نداشته باشد، چه خودجوش و چه غیر خودجوش باید مورد برخورد قانونی قرار بگیرد. برخوردی که قانون تعیین کرده و نه کمتر و نه بیشتر. باید عدالت در بین همه‌ی احزاب و گروه‌ها رعایت شود. دوست و دشمن نباید در قانون اعمال شود.
* اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی در کشور ما چگونه است؟
سلایق مردم متفاوت است اما قرار نیست قانون به‌صورت سلیقه‌ای اجرا شود. برخی می‌گویند انجام فلان کار قانونی مصلحت نیست، شما که هستید که مصلحت تعیین می‌کنید؟ امام فرمود که هرکسی چنین حرف‌هایی به زبان می‌آورد، فردی دیکتاتور می‌باشد.
قانون باید جامع و کامل و از طرف همه اجرا شود. متأسفانه نسبت به این موضوعات در کشور ما معضل جدی وجود دارد و با اجرای درست قوانین فاصله‌ی بسیار فراوانی داریم.
از طرف دیگر قانون باید بر اساس عدالت تنظیم شود. در غیراینصورت جامعه بر هم خواهد خورد. نمی‌شود منطقه‌ای را آباد کرد و منطقه‌ای دیگر را به حال خود رها کرد. جامعه تفاوت ظلم و انصاف را درک می‌کند و مطمئناً صدای اعتراض شنیده خواهد شد.
ازنظر من دلیل اصلی مشکلات فعلی برخی قوانین ناعادلانه و برخورد سلیقه‌ای می‌باشد.
چرا ما در آذربایجان نباید ترکی بخوانیم و بنویسیم درحالی‌که قانون رسمی کشور این موارد را مجاز کرده است. چرا آموزش آلمانی، عربی، فرانسوی و اسپانیایی قانونی است اما زبان ترکی خیر؟ چون باسلیقه فردی در قدرت مخالف است و او مقابل قانون می‌ایستد.
من نمی‌توانم زبان مادری خودم را کتمان کنم، این موضوعات بی‌عدالتی است و طبق قانون همه از نعمت آموزش به زبان مادری خود باید برخوردار باشند. مملکت با کفر باقی می‌ماند اما با ظلم و بی‌عدالتی از هم خواهد پاشید.
* آیا خودتان لیست واحدی برای انتخابات خواهید داد؟
به‌تنهایی نمی‌شود لیست داد، چون اگر فردی را ضمانت کنیم و او موردقبول نباشد، آبروی ما هم می‌رود. بااین‌حال درصورتی‌که گروه و حزبی در کار باشد می‌توان لیست داد و از بدبینی جلوگیری کرد. در این صورت می‌توان از افراد معرفی‌شده انتظار داشت و بازخواست کرد.
* عملکرد مجلس نهم را چطور دیدید؟
تفاوتی نداشته است، مجلس‌ها تابه‌حال با ساختار مشابهی شکل‌گرفته‌اند و تغییراتی اگر باشد، جزئی خواهد بود. قانون‌ها نوشته‌شده‌اند و سپس گفته می‌شود این قانون قابل‌اجرا نیست. اگر قابل‌اجرا نیست پس چرا تصویب‌شده؟ می‌آیند تصویب میکنند تا مجالس آینده اجرا کنند اما با کدام اعتبار؟ ۴۰۰ هزار میلیارد تومان در زمان آقای احمدی‌نژاد آغازشده اما معلوم نیست چه کسی این پروژه‌ها را به خاتمه خواهد رساند؟ چرا کاری را که توان انجامش را نداری آغاز می‌کنی؟
بااین‌حال در اواخر تعامل خوبی با دولت از طرف مجلس برقرار شد و آقای لاریجانی کمک‌های خوبی انجام دادند. درواقع صفحه جدیدی در تاریخ کشور ما ایجاد شد. برخی افراد می‌گفتند سوئیفت و لغو تحریم و سایر تعهدات انجام نخواهد شد اما می‌بینیم که انجام می‌شوند. چرا در سر راه دولت سنگ می‌اندازیم؟ در همین سفرهای اخیر رئیس‌جمهوری این حجم از اعتراضات و انتقادات تأسف‌بار است.
نمی‌گویم که قراردادها به بهترین شکل بسته‌شده‌اند اما بالاخره قدم‌هایی برداشته‌شده، وقتی خود ما توان قدم برداشتن نداریم، چرا اجازه نمی‌دهیم تا افراد کار بلد باعث پیشرفت کشور شوند؟ می‌گویند چرا با پژو قرارداد بستید؟ خب شما اگر می‌توانید بروید با تویوتا قرارداد ببندید!
* عملکرد دولت تدبیر و امید را در این مدت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دولتمردان در بحث ارتباطات خارجی وقت گذاشتند و کار بزرگی انجام دادند و موفق شدند؛ اما نباید فراموش کرد که اگر رهبری پشت این مذاکرات نبود، می‌گفتند که وزیر امور خارجه جاسوس است و کشور را فروخته و همه را خائن فرض می‌کردند.
لذا حمایت ایشان بسیار مهم و تأثیرگذار بود. چرا عربستان و قطر ترکیه چنین اقداماتی انجام می‌دهند؟ چون ایران در حال حاضر به‌عنوان قدرت منطقه‌ای مطرح است و این کشورها از این موضوع ناراحت‌اند. دولت، انسجامی که علیه ما در جوامع جهانی بود را شکست. هم‌اکنون آمریکا و اسرائیل تنها مانده‌اند و حتی در خود آمریکا نیز دودستگی به وجود آمده است.
هیئت‌هایی که از مملکت‌های مختلف به ایران می‌آیند و از رئیس‌جمهور ما در کشورهای مختلف استقبال می‌شود، با گذشته قابل قیاس نیست. اگر با حکمت رفتار شود و جو امنیتی از بین رود، آینده خوی در پیش است.
گام بزرگی برای پیشرفت کشور برداشته‌شده و هم‌اکنون مجلس و تجار و بخش خصوصی ماست که باید از این فرصت استفاده کنند. نفت ما در حال حاضر در دست بابک زنجانی‌ها نخواهد بود که این‌چنین برای ما بزرگ‌شده‌اند.
* به‌عنوان وزیر بهداشت دولت اصلاحات، عملکرد وزارتخانه بهداشت و درمان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دولت در بحث درمان باید قانون را اجرا کند. پزشک باید در یکجا کار کند و به مریض خود جوابگو باشد. این‌ها خلاف قانون عمل کرده‌اند. از سطح ۳ در بیمارستان‌ها شروع کرده‌اند و می‌گویند ۹۵ درصد هزینه درمان را پرداخت خواهند کرد. این‌گونه پرداختی درمان را حتی آمریکا هم نمی‌تواند داشته باشد. اکنون ۸ ماه است که پول بیمه‌ها را نتوانسته‌اند پرداخت کنند.
در بحث کارمندان هم این‌چنین است. در دنیا فاصله حقوق یک کارمند با یک پزشک دو برابر یا سه برابر می‌باشد، اصلاً فرض کنیم ۱۰ برابر باشد، اما هیچ کجای دنیا درآمد یک پزشک ۱۰۰ برابر یک کارمند نیست. ما قاعده و ساختار را به هم زده‌ایم و در آینده کل سیستم از هم خواهد پاشید. در دانشگاه کسی که صنایع می‌خواند، برق می‌خواند و نخبه است، می‌بیند که حداکثر در ماه ۱۵ میلیون درآمد خواهد داشت اما یک پزشک صدها میلیون درآمد دارد، آیا فردی دیوانه است تا به سمت رشته‌ای غیر از پزشکی گرایش داشته باشد؟
ما در گل گیرکرده‌ایم و در ادامه نیز وضعیت بدتر خواهد شد. هیچ کشوری با چنین راه و روش‌هایی نتوانسته‌اند به‌جایی برسند. پرداخت خارج از سطح‌بندی خلاف قانون است.
* به‌تازگی هواپیماهای زیادی توسط دولت خریداری‌شده و برخی‌ها نیز این موضوع را به‌شدت نقد کرده‌اند، نظر شما به‌عنوان نماینده مجلس دراین خصوص چیست؟
این هواپیماها که وارد سیستم هواپیمایی کشور خواهند شد، اجاره به‌شرط تملیک هستند. برخی هواپیماها در حال حاضر قابل نشستن در شهرهای غیر از تهران نیستند و قرار است ساختار را صلاح کنند. در حال حاضر بازارهای جدیدی بازشده است و اگر تجهیزات و زیرساخت‌ها استاندارد شوند، برای کشورها به‌صرفه است که از حریم هوایی ایران استفاده کنند. ما محل اتصال سه قاره هستیم و می‌توانیم بازار را به نفع خودمان برگردانیم.
این قرارداد هم برای فرانسه سودآور بود و هم برای ما. شرکت‌های هواپیمایی بومی تبریز هم می‌توانند از این فرصت بزرگ و بازار به وجود آمده استفاده کنند.
انتهای پیام
آقای پزشکیان اصل 15 آموزش زبان مادری است نه آموزش به زبان مادری…نماینده ای که از قانون اطلاعات دقیق نداشته باشد واقعا….
دقیقاً
در ضمن جناب پزشکیان اگر قرار باشد شما به زبان خودتان بنویسید و بخوانید منه کرد و عرب و بلوچ و فارس هم به زبان خودم بنویسم و بخوانم آن وقت کشور با کفر و ظلم و عدالت هیچی باقی نمیماند چون بعد از کمتر از یک نسل میشویم همچون بیگانه هایی که حتی نمی توانیم با هم حرف بزنیما! آن وقت یک ترک و کرد و فارس چطور می خواهد در دیگر شهرهای ایران زندگی کند؟ با مترجم؟ با دوره های کلاس زبان محلی آن منطقه؟ با زبان انگلیسی و زبان اشاره نکند؟
آقای پزشکیان از شما انتظار نداریم که با چنین سخنانی به دنبال جمع کردن رای باشید. شما که نسبت به اوضاع استانی و تفکرات حاکم بر آن اشراف دارید. لطفا هیزم در آتش دان نریزید.
تدریس زبان ترکی و دیگر زبانهای محلی به معنی کنارگذاشتن زبان فارسی نیست.ما میخواهیم زبان ترکی در مناطق ترک نشین در کنار زبان فارسی تدریس بشه مثل زبان عربی وانگلیسی.آیا این امر به اتحاد ملی کمک نمیکند؟آیا ما حق نداریم زبان مادریمان را بخوانیم؟
زبان ترکی یک زبان مختص یک یا دواستان کشور نیست
تنها زبانی که در اکثریت استانهای کشور بصورت بومی تکلم می شود زبان ترکی است
تقریبا در عمده استانهای کشور زبان ترکی یک زبان بومی است در حالی که نه فارسی و نه هیچ زبان دیگر به این گستردگی نیست
از لحاظ جمعیت ترک ها نه تنها نسبت به فارس ها کم جمعیت نیستند بلکه حداقلش دارای جمعیت مساوی هستند
از لحاظ تاریخی ایران را ترک ها از صفر ساخته اند اگر ترک ها نبودند امروز کشوری بنام ایران وجود نداشت و این کشور قرنها توسط دولت های ترک و همچون یک ابر قدرت اداره شده است این نقشه غربیها بود که با روی کار آوردن پهلوی ها ایران را یک شبه تبدیل به دولتی فارس کردند ! هدف غربی ها نیز مشخص است تلاش آنها این بود که مبادا دوباره شاهد تشکیل ابرقدرتی دیگر در جهان اسلام باشیم
چون با شروع قرن 20 احساسات ملی در بین کشورهای جهان بیشتر می شد و احتمال داشت ایران با عثمانی و ترکستان متحد و تبدیل به یک ابر قدرت بزرگ شود لذا اقدام به تجزیه ایران و کاهش جمعیت ترک ها در ایران کردند سپس با تغییر حکومت ایران را تبدیل به یک دولت فارسی ساختند
بر خلاف تروریستهای پژاک که امروزه از سوی روسیه و آمریکا و علیه ایران حمایت می شوند ترک ها بیشترین شهید را تقدیم ایران کرده اند
واقعا جای تعجب است که افرادی پیدا می شوند که فقط به خاطر نژاد و زبان مرتبط با فارسی تصور می کنند پژاک می تواند دوست ایران باشد و ترک هایی که افرادی چون باکری ها را پرورده اند فابل اعتماد نیست
اگر به زبان و نژاد باشد که نباید شاهد جنگ بین یهودی ها و عرب ها باشیم
همانگونه که ترک های روسیه سال هاست به زبان ترکی تحصیل میکنند و در کنار ان زبان روسی را نیز میدانند و با هم بیگانه نشده اند انگونه نیز این سیاست در ایران اجراییست ….
علنا فارسها دوست دارند ترکها از ایران جدا بشوند اما غلط می کنند