یادداشتی درباره ی کتاب جدید سیدحسن خمینی
سیدمحمود صادقی در یادداشتی در سایت جماران نوشت: عرفان را ملکه علوم خواندهاند، چراکه شرافت موضوع و علوّ مباحث و مسائل هر علم، جایگاه، ارزش و اعتبار آن را در اندیشه آدمی مشخص میسازد و علم عرفان نیز تنها دانشی است که همه وجوه آن را خدای بیهمتا فراگرفته است؛ موضوع عرفان توحید ذات لمیزلی است و مسائل آن اسماء و صفات جلال و جمال او، و مباحث مطرح در آن علم و عین نامحدود اوست.
گستره مباحث آن در هیچ دانشی نمیگنجد و هیچ علمی بار گران مفاهیم آن را تحمّل ندارد؛ انگبین شیرین مفاهیم آن، شاهدان شریعه شهود را واله و شیدای خود میسازد و صعوبت فهم قلههای آن، پای چوبین عادت کردگان به طریقت استدلال را در هم میشکند.
جامه الفاظ بر قامت بلند آموزههای این علم شریف راست نمیآید، چراکه عرفان «بود» را «نمود» میسازد و بر حقایق لباس ظهور میپوشاند و سیرت سراب گون خلایق را ظاهر میسازد: «وَ سُیرِّتِ الجبَالُ فَکاَنَتْ سَرَابًا» (سوره نبأ، آیه20)
گرچه آنکه از دایره تنگ الفاظ پر میکشد و در کهکشان حقایق بال میگستراند؛ از علم میگذرد و عین را در مشهد آغوش در بر میگیرد؛ عاشقانه چنین میسراید:
از «فتوحاتم» نشد فتحی و از «مصباح» نوری
هر چه خواهم در درون جامه آن دلفریب است
گفتههای فیلسوف و صوفی و درویش و شیخ
درخور وصف جمال دلبر فرزانه نیست (دیوان امام، ص51)
بنا بر این عرفان، سلطان و ملکه علوم بشری است و علت رفعت رتبه این دانش نیز، افزون بر موضوع متعالی، «شهود» مصداق در آن است، چراکه دانشهای دیگر، همه تلاش خود را در «فهم» حقیقت منحصر کردهاند و این در حالی است که عرفان میکوشد، شکوه و جلالت کبریایی حق مطلق را، از پنجره رؤیت و شهود، تصویر کند: «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ» (اقبال الاعمال ص 687 مناجات شعبانیه)
گرچه اکتناه ذات مقدس حق مقدور احدی نیست؛ لیکن هر کس بهاندازه وسعت وجودی خود از سفره معرفت و شناخت آن وجود بیهمتا بهره و توشه بر میگیرد و به مقدار تشنگی از دریای بیکرانه هستی او نوش میکند.
با این همه عارف سالک نیک میداند که حرم امن ذات، که مقام «عنقای مُغرب» است، نه مطاف اهل استدلال است؛ نه مجال شهود اهل بصر؛ «فانّ الحقّ بمقامه الغیبى غیر معبود فانّه غیر مشهود و لا معروف و المعبود لا بدّ و ان یکون مشهودا او معروفا» (تعلیقات على شرح «فصوص الحکم» و «مصباح الأنس»، ص117).
با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که تجربههای عارفانه، مهمترین یا یکی از با اهمیتترین دست آوردهای بشر محسوب می شود. یافتههای این تجربه اگرچه گفتنی نبودهاند؛ لیکن انسانیت انسان را ساختهاند، و از این رو شاید بتوان گفت که یکی از فصول ممیز آدمی، همین ارتباط وی با حوزهای فراتر از ماده است.
عارفان که بانیان این تجربه سترگ بوده اند، این تجربه بی بدیل را در غالب تنگ الفاظ آورده و با بهره گیری از زبان علمی رایج عصر خود آن را نگاشته اند و البته بعدها محی الدین ابن عربی با استفاده از مشاهدات عارفانه خود و نیز بهره گیری از تجربه های عارفانه محققان پیش از خود، علم عرفان نظری را در صورتی نظام مند بنیان نهاده است.
کتاب فصوص الحکم ابن عربی را باید دائرة المعارف علم عرفان نظری خواند که بسیاری محققان و عارفان پس از ابن عربی به شرح و تبیین آن پرداخته اند و هر یک از ایشان در شرح خود بابی نو از ابواب عرفان را گشوده اند.
بی شک نام داود بن محمود قیصری را باید در زمره بهترین و برترین شاگردان مکتب عرفانی ابن عربی جای داد. تبحر خارق العاده قیصری در حکمت و تسلط کم نظیر او بر مبانی اندیشه ابن عربی موجب گردید که شرح وی بر فصوص الحکم ابن عربی، مبنای تحقیقات عارفان پس از وی قرار گیرد و البته اساتید عرفان، آن را به عنوان کتابی شایسته برای تدریس بیابند.
باید به این نکته اعتراف کرد که علت اصلی این انتخاب (تبدیل شدن به کتاب درسی) مقدمه محققانه و استادانه قیصری بر این کتاب است. این مقدمه به اعتقاد بسیاری محققان، از بهترین و کاملترین تلاشها در جهت انسجام منطقی و عقلی مباحث عرفانی است. اساتید عرفان مقدمه قیصری بر فصوص الحکم را در کنار تمهید القواعد ابن الترکه و … بهترین کتاب، برای آموزش عرفان به طالبان آن، به خصوص مبتدیان معرفی کرده اند.
یادگار گرانقدر امام راحل، آیت الله سید حسن خمینی نیز در سلسله دروس خود، تدریس عرفان را آغاز کرد و از آذر ماه سال 91 تا اسفند ماه سال 1392 این کتاب برای جمعی از طلاب تدریس کرد. همزمان با تدریس کتاب، کار نگارش و تدوین این دروس نیز، به همت یکی از شاگردان ایشان آغاز شد.
کتاب «تحریر توحید» در حقیقت نگارش، تحقیق، و تنظیم این درسها است که چنان که نویسنده آن آورده است، در زمانی قریب به چهارساله تدوین یافته است.
کتاب افزون بر شرح و توضیح عبارات محقق قیصری، ترجمه ای نیکو از آن ارائه کرده و البته مباحث کتاب را با حواشی ارزشمند بسیاری از محققان و اساتید گذشته این دانش همراه ساخته است. حواشی مرحوم استاد آقا محمد رضا قمشه ای، میرزا غلامعلی شیرازی و نیز تعلیقات ارزشمند امام خمینی بر این مقدمه، با کتاب همراه گشته و بر وزانت آن افزوده است.
«تحریر توحید» بر سیاق مقدمه محقق قیصری، بر دوازده فصل سامان یافته است؛ لیکن سید محمود صادقی که وظیفه تقریر این مباحث را بر عهده داشته، پیشگفتاری را در سه فصل بر فصول دوازده گانه کتاب افزوده است که در فصل نخست، با عنوان «نگاهی گذرا به تحولات تاریخی عرفان نظری» به تاریخ تدوین عرفان نظری می پردازد، و در فصل دوم با عنوان «تأملی در فصوصالحکم و شروح آن» در نگاهی محققانه، شروحی که بر کتاب فصوص نوشته شده را بررسی کرده و در میان آن جایگاه شرح فصوص الحکم قیصری و مقدمه وی را آشکار ساخته است. فصل سوم این پیشگفتار نیز «عرفان نظری از نگاه محقق قیصری» نام دارد که در آن مسائل، موضوعات و مبانی این دانش را تحلیل کرده است.
توجه به این نکته لازم است که پس از کتاب شرح مقدمه قیصری استاد فقید، مرحوم آیت الله سید جلال الدین آشتیانی، کتابی در این سطح نگارش نیافته است و البته همین مسئله بر ارزش و اعتبار، و اهمیت جایگاه کتاب مزبور می افزاید.
این کتاب به تازگی و به همت انجمن علمی عرفان اسلامی در دو جلد انتشار یافته است و در پی آن است که پنجره ای نو به روی طالبان و دانش پژهان حوزه عرفان بگشاید.
انتهای پیام