ملی مذهبیهای ایران در سفارت فلسطین از اتحاد گفتند
/ به همراه گفتوگو با حبیب الله پیمان و مینو مرتاضی لنگرودی /
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز: تعدادی از فعالین ملی مذهبی برای همدردی و اعلام همبستگی با ملت فلسطین در مقابله با طرح معاملهی قرن، ظهر دیروز -20 بهمنماه- ضمن حضور در سفارت فلسطین با صلاح زواری، سفیر این کشور در تهران، دیدار کردند.
حبیب الله پیمان، لطف الله میثمی، مینو مرتاضی لنگرودی و کیوان صمیمی از جمله حاضرین در این جلسه بودند و برخی از آنها نقطه نظرات خود در مورد طرح معاملهی قرن، مسالهی فلسطین و پیشینهی تاریخی نگاه ملت ایران به این موضوع را ارائه کردند.
متن کامل گزارش این نشست به همراه گفتوگوی انصاف نیوز با حبیب الله پیمان و مینو مرتاضی لنگرودی در مورد چرایی لزوم پرداختن به مسالهی فلسطین و همچنین اهدافِ پیشنهادی که مرتاضی لنگرودی مبنی بر تبادل تجربهی مقاومت میان زنان ایران و فلسطین طرح کرد را در ادامه بخوانید:
سفیر فلسطین: بدنبال اسرائیل بزرگاند
در ابتدای این دیدار سفیر فلسطین – صلاح زواری – ضمن تشکر از حضور میهمانان در سفارت این کشور گفت: «این سفارت به برکت انقلاب اسلامی ایران از سفارت اسرائیل به سفارت فلسطین مبدل شده بود؛ ما کاملا به شرایط سختی که جمهوری اسلامی ایران با آن روبروست آگاهیم؛ بخاطر محاصرهی امپریالیسم آمریکا، شرایط شما فعلا بسیار سخت است. البته ما باید به یاد بیاوریم که پیامبر (ص) از طرف قریش چگونه مورد محاصره قرار گرفته بود که حتی معامله با اصحاب پیامبر و حتی ازدواج با آنها را قدغن کرده بودند. حضرت پیامبر وقتی رد میشد و میدید که سمیه درحال شکنجه است میگفت، «صبر کنید آل یاسر، میعادگاه ما بهشت است».
البته بخاطر موضعگیریهای خودتان طبیعی است که بهایی بابت آن بپردازید؛ ما از جمهوری اسلامی ایران و موضعگیری این جمهوری نسبت به فلسطین سپاسگزاریم. ملت فلسطین از بیش از 100 سال پیش درحال نبرد بوده و هست و هیچ فلسطینی نیست که از خانوادهی خود اسیری، معلولی یا شهید و مبارزی نداشته باشد. نه معاملهی قرن و نه معاملههای دیگر میتوانند روی ارادهی ملت فلسطین و مبارزات آنها اثر بگذارد. ما میدانیم که یک همپیمانی آمریکایی صهیونیستی از حدود 200 سال پیش هست که به دنبال تشکیل اسرائیل بزرگ هستند، از فرات تا نیل. یک سکهی اسرائیلی بهنام «10 آگورا» هست که روی آن نقشهی اسرائیل بزرگ حکاکی شده است. در این نقشه کل فلسطین، نصف سینا، کل اردن هاشمی، کل سوریه، کل عراق و یک سوم عربستان سعودی تا مدینهی منوره حکاکی شده است. انقلاب اسلامی ایران با دو پرچم ایران و فلسطین به نتیجه رسیده؛ دو ستون این انقلاب وحدت اسلامی و آزادی فلسطین است. موضوعی که شما را در تضاد با پروژهی اسرائیل بزرگ قرار میدهد و باعث میشود که شما بهایی بپردازید. جهان اسلام اگر میخواهد فلسطین آزاد شود باید متحد شود؛ راهی جز وحدت برای جهان اسلام وجود ندارد.
پیمان: برای رهایی از سلطه اتحاد لازم است
در ادامهی این جلسه حبیب الله پیمان –عضو کمیته رهبری شورای فعالان ملی مذهبی- گفت: جمعی که آمدند نمونهی خیلی کوچکی از مردم ایرانی هستند که قلبشان برای آزادی فلسطین سالهاست میتپد؛ امیدوار بودیم روزی بیاییم که بخواهیم پیروزی را تبریک بگوییم، نه روزی که جزو تلخترین روزهای زندگی و سرنوشت فلسطین است شبیه به آن روز نکبت اولیه که به حق آن را روز نکبت جدید نامیدند.
سابقهی دشمنی قدرتهای استعماری و امپریالیستی، محدود به امروز و دیروز نیست؛ همهی دوستان میدانند اروپا جنایتی را که در طول قرون وسطی علیه یهودیان مرتکپ شد و میلیونها یهودی را میکشت و آنها را منشا شر و شیطان تلقی میکرد، در دوران جدید که مصادف شد با ظهور نازی و تحولات دموکراسیخواهی و انسانگرایی، این شری را که اینها در بیرون از خود دور میکردند –بهعنوان عاملی که خیانت به مسیح کرده- تبدیل شد به یک شر درونی خودشان و نوعی عذاب وجدان در درون خودشان شکل گرفت. اینها باید این جرثومهی فساد و شر و جنایتی را که در بیرون و در یهودیان متمرکز کرده بودند و دیگر نمیشد ادامه دهند و در خودشان و استعمار جهان تجلی داشت، باید به نوعی به بیرون از خودشان پرتاب میکردند و میگفتند ما باید از شر این رها شویم. داستانی در کتب مقدس هست با عنوان بز بلاگردان؛ همیشه وقتی یهودیان به میثاقها و پیمانها و سوگندهایی که با خدا خورده بودند تا دروغ نگویند و خیانت نکنند و باز هم چنین میکردند، مورد مواخذه که قرار میگرفتند افسانه بود که گوسفندی را پیدا میکردند و میگفتند تمام بدیهای ما متعلق به این است؛ او را در بیابان رها کرده و سنگ میزدند و نابودش میکردند و به این ترتیب هرچه در درون داشتند به او احاله میدادند. اروپاییها هم هرچه در درون داشتند احاله دادند که شما بروید و این فلسطین را برای شما گذاشتیم. به این ترتیب خواستند بار گناه خود را سبک کنند.
این همه سال جنایت شده و قدرت بزرگ امپریالیستی جهانی و صهیونیسم با سازماندهی و قدرت مالی و نظامی، جلوی آزادی فلسطین را میگیرد. این همه سال را ما تنها تصور میکنیم و آنهایی که در بطن فلسطین زندگی میکنند، 70-80 سال آوارگی و بیخانمانی و ستم روزمره، اشغال دائمی سربازان مسلح که شبانهروز در همه جا –بیرون و درون خانه- حضور دارند و مراقبت میکنند و فشار میآورند واقعا دشوار است. در تصور من نمیگنجد که ما تحمل کنیم، چنین ملتی ایستاده است.
یک وجه طولانیمدت شدن آزادی فلسطین این است که این ملت را رشد داده و مقاوم کرده؛ هم بهلحاظ روحی و روانی و هم به لحاظ فکری و فرهنگی ملت فلسطین دیگر آن ملت آوارهی سالهای اول نیست و قطعا پیروزی بزرگی به لحاظ معنوی، درونی و وجودی هم در پیش رو دارد؛ اما از این جهت هم باید توجه کنیم که به میزانی که قدرت امپریالیستی دارد جهانی میشود، محاصرهی او هم برای هر ملتی که بخواهد با استقلال زندگی کند تنگتر و بیشتر خواهد شد؛ فرق ندارد که این ملت مسلمان باشد، مسیحی باشد یا مارکسیست، هرکسی که باشد استقلال از قدرتهای امپریالیستی گناهی نابخشودنی است و اینها هرجا که توانستهاند هر بلایی بر سر این نوع جنبشهای رهاییبخش آوردهاند؛ چه دکتر مصدق در ایران باشد، چه آلنده در شیلی باشد، و یا کشورهای دیگری که در جهان عرب بودند، از جمال عبدالناصر، از سوکارنو، و لومومبا؛ همهی اینها را یکی پس از دیگری تارومار کردند. این تاریخ برای این ملتها یک آزمون بزرگ است. ما دوران رکودی را بهلحاظ عقلی و فرهنگی گذراندیم و باید به بلوغ برسیم؛ بلوغ ما هم در بستر مقاومت است، این مقاومت را اگر ملتها نتوانند انجام دهند و فکر کنند با خشونتی چند روزه میتوانند پیروزی را بدست آورند، هرگز شدنی نیست.
خشونت امپریالیستی گستردهتر از آن است که شما تنها با سلاح بتوانید نابودش کنید؛ این خشونت را با مقامت انبوه خلق و مردم میشود نابود کرد. این را باید امروز بیاموزیم؛ فلسطینیها باید بیاموزند که متحد باشند، دنیای مسلمانان باید بیاموزد که متحد باشد، دنیای تحت ظلم و ستم در همهی جهان زیر سیطره باید بیاموزد که مقابله با امپریالیسم با یک سلاح و یک جنبش مسلحانه در اینجا یا آنجا امکانپذیر نیست؛ حرکت و مقاومت جمعی تودههاست که نمیتوانند آن را از بین ببرند؛ یعنی ممکن است بر هر سلاحی بتوانند غلبه کنند ولی سلاح مقاومت وسیع مردمی قابل غلبه نیست. این مساله در سایهی اتحاد و آگاهی است که متاسفانه جز در بستر رنج و مقاومت و مبارزه بدست نمیآید.
ما حالا هم در ایران هزینهاش را میپردازیم، هم در کشورهای زیر سلطه از عراق و این منطقه بگیرید تا خاور دور و شمال افریقا، در این جغرافیا هزینه میپردازیم به دلیل اختلاف و تشتت درونی در بین ملتهایمان. حال اینکه ما چه زمانی بیدار میشویم را من واقعا نمیدانم، و اینکه هنوز چقدر باید هزینه دهیم و رنج بکشیم و از درون رنج بیاموزیم و آبدیده شویم که در سایهی وحدت است که به نتیجه میرسیم، و نه اختلاف شیعه و سنی و من و تو و این قوم و آن قوم. اینها تا امروز ما را در سیطرهی آنها نگاه داشته و تا امروز ما را تاراج کردهاند. ما باید این موارد اختلاف را کنار بگذاریم؛ این طایفهگرایی، عصبیتهای مذهبی و قومی و ایدئولوژیک باید جایشان را بدهند به اصل آزادی و رهایی از سلطه، این شعار همه است. برای رهایی از سلطه اتحاد لازم است، همینطور که اشاره کردند در شعب ابیطالب مسلمانان فقط در سایهی اتحاد و همبستگی باهم توانستند آن دوران بسیار سخت را تحمل کنند. الان هم ما شرایط بسیار سختی داریم، محاصرهی نظامی و اقتصادی و فرهنگی است. بنظرم اگر از درون این دوران سخت و تلخ، دوران نکبت و زشتی و تلخکامی، این نتایج را ما درونی بکنیم و بدست آوریم به نتیجه خواهیم رسید. نه فقط شعار، اینکه شعار وحدت دهیم اما در درونمان وحدت و صلح گرفته نشده باشد بینتیجه است. وحدت اول باید در درون ما، صلح در درون ما نسبت به همسایگان و دوستانمان بوجود بیاید و این را به صحنهی جامعه تسری دهیم.
ما بخاطر اینهمه مقاومت به مردم فلسطین تبریک میگوییم و از اینکه نمیتوانیم کمکی کنیم دچار شرم هستیم. چون ما ملت ایران پیش از اینها در دوران قبل از انقلاب و از سالهای نخست آرمان فلسطین برای ما وجود داشت؛ اوایل کار –جنبش خداپرستان سوسیالیست- دوستان خاطرشان هست، میتینگی در مسجد شاه به حمایت از فلسطین برگزار شد، در زمانی که خواستند دوفاکتو را بشناسند. 70 سال از آن زمان میگذرد و ملت ایران عاشقانه از فلسطین حمایت کرده است.
الان در این سالها شرایطی پیدا شده که این ملت مستقلا فرصت ابراز حمایت را ندارد و از این بابت شاید نتواند احساساتش را بیان کند. بسیاری از این مردم نمیتوانند احساساتشان را آنگونه که باید بگویند. شرایطی شده که نوعی بیتفاوتی در جامعهی ایران میبینید اما اینها همه عارضی است، هیچکدام وجودی نیست؛ به هرحال همهی ما سرنوشت مشترک داریم و انشاالله با اتحاد میتوانیم بر شرایط سختی که جهان امروز دچار آن است غلبه کنیم.
کشورهای عربی چه میکنند؟!
پس از دکتر پیمان خانم زهره تنکابنی گفت: همانطور که جناب پیمان اشاره کردند، خود من هم از ابتدای نوجوانی طرفدار فلسطین بودم و حتی سعی کردم که به جنبش آزادیبخش فلسطین بپیوندم. بنابراین من کاملا با فلسطین اخت هستم. همانطور که آقای پیمان گفتند، یهودیها در اروپا در گتوها زندگی میکردند، چون آنها بازار را در دست گرفته و با رباخواری مردم را به افلاس میکشاندند و در نتیجه مطرود بودند.
مساله، ناراحتی وجدان نبود، انگلیس خیلی جاهای دیگر بسیار بدتر عمل کرده بود، مساله این بود که در قلب خاورمیانه باید عاملی از آنها باشد و بعد هم آن عامل را کاشتند. بعد هم امپراطوری انگلیس نابود شد و امپراطوری آمریکا آمد و حالا هم او از این عامل استفاده میکند.
ما از این معاملهی قرن بسیار متاسفیم و بنظر من معاملهی قرن یعنی نابودی فلسطینیان، مگر اینکه مقاومتی جانانه شکل گیرد. اینکه گفتید با اتحاد مشکل حل شود قبول اما همین الان کشورهای عربی چه دارند میکنند؟! باید در نظر بگیریم آن حمایت لفظیشان با حمایت عملی تفاوت دارد؛ متاسفانه با همان قرار داد قرن متاسفانه واقعیت این است که همان نقشهای را که ایشان توضیح دادند –از نیل تا فرات- این معاملهی قرن دارد به سمت همان نقشه حرکت میکند.
بنابراین در برابر چنین نقشهای مقامت سراسری تمامی مسلمانان و غیر مسلمانان باید بوجود بیاید. خوشبختانه آقای محمود عباس تن نداده و اتحادیهی عرب هم تن نداده ظاهرا و مجبور شده. ولی نباید گذاشت با مذاکرات پنهانی و با کمک نکردن به فلسطینیان از سوی امارات و عربستان و… این مقاومت از بین برود. امیدوارم روزی برای پیروزی شما در اینجا گرد هم آییم.
میثمی: قلب تمام ملتها با مردم فلسطین است
لطف الله میثمی، از دیگر فعالان ملی مذهبی و مدیرمسوول نشریهی چشمانداز نیز در این مراسم یکی از سرودهای شهدای فلسطینی را خواند؛ او خطاب به سفیر فلسطین گفت: به نام الله، پرورش دهندهی شهدا و صدیقین؛ متاسفانه تمام تفنگها و توطئهها در این شرایط علیه ملت فلسطین بکار گرفته میشود؛ ولی خوشبختانه قلب تمام ملتها با مردم فلسطین است. لشکریان عدل، لشکریان داد همگی طرف فلسطین هستند. نیروهایی که تحت ستم و استثمار قرار گرفتند همگی طرفدار فلسطین هستند و این معاملهی قرن انشاالله به نفع ملت فلسطین تمام میشود.
ضمن تشکر دوست دارم پیام شهدای فلسطین را به آنهایی که بازماندند از شهادت، برای دوستان بخوانم؛ وقتی که نابینا شدم و من را به سمت بیمارستان میبردند، تنها چیزی که به من انگیزه میداد همین سرود شهدای فلسطینی بود، میگوید که:
الشعب آمن بالحراب / بدمی یسیر علی التراب
اِغمض یراک فی دَمی / واکتب وصایا من فَمی
اکتب الی کل الرجال / یا اخوتی یا اخوتی
انا قد کتبت وصیَّتی: / هذه رساله جیلنا
انتم نهایه لیلنا / انتم علامه فجرنا
اَنا قد مَضَیتُ فاکملوا / فتُحمّلوا، فتُحمّلوا
والسلام
سفیر فلسطین پس از شنیدن این قصیده که در بخشهایی از آن میثمی را همراهی کرد گفت که صاحب این قصیده دوست من بود.
مرتاضی لنگرودی: زیر ظلم و ستم زندگی کردن مرگ تدریجی است
پس از این بخش مینو مرتاضی لنگرودی از فعالان حقوق زن گفت: به احترام ملت فلسطین و مقامتشان میایستم و از جناب سفیر محترم تقاضا میکنم مراتب احترام و قدردانی من را به عنوان یک زن کنشگر مدنی از فعالان جنبش برابریخواه حقوق زنان بپذیرند. من در مقام زن نواندیش مسلمان خود را در کنار ملت فلسطین میدانم و پیام این زنان را که خود را در کنار مادران مردان و زنان مقاوم فلسطینی میدانند به گوش شما میرسانم و از شما میخواهم این پیام را به گوش فلسطینیان برسانید.
هر ملتی، هر زنی که در برای رفع ستم مبارزه و مقاومت میکند، قطعا همانطور که جناب سفیر گفتند، هزینههایی میپردازد؛ گلولهای که سینهی جوانی را نشانه میرود، درواقع سینهی مادر او را نشانه رفته است. در عین حال ما قبول داریم و پذیرفتهایم که خون را با خون نمیتوان شست، اما آنجایی که چارهای نباشد و استقلال و کیان و تمامیت ارضی یک ملتی و هویت یک ملتی به خطر بیفتدف سینههای مادران هم آمادهی پذیرش هرگونه ستمی هست. چون حتی زیر ظلم و ستم زندگی کردن مرگ تدریجی است و این مرگ تدریجی سختتر از مرگ یکباره است.
تمام زنان و مردانی که تحت ستم مشترک به مقاومت مشترک تن میدهند در جهان سرمایه و سودمحور امروز یک ملت هستند. همانطور که جناب سفیر گفتند ما یک ملت هستیم که در برابر ستمگران مقاومت میکنیم؛ ما خود را همدرد زنان و مردان و مادران فلسطینی میدانیم. برقراری صلح و امنیت در ایران و در جهان و در فلسطین وظیفهی همهی ماست؛ هدف ما از مبارزه و مقاومت، برقراری صلح و امنیت در منطقه و در جهان است؛ ما جنگ طلب نیستیم، این تفاوت اصلی ملتهای تحت ستم با ملتهایی است که به بهانهی دموکراسی یا آزادی بمب و جنگ به کشورهای دیگر صادر میکنند.
من پیشنهادی برای سفیر محترم فلسطین دارم و میخواهم امکانی فراهم کنند که زنان ایرانی بتوانند تبادل تجربه کنند و مسیرهای مقاومت و مبارزه را بتوانند باهم درمیان گذاشته و اخبار یکدیگر را دریابند. جای چنین تبادل نظر و تجربهای در ایران خالی ست و سفارت فلسطین میتواند این ارتباط بیواسطه را از طریق رسانهها، نشریات و… بین زنان ایرانی و زنان فلسطینی برقرار کند تا تبادل تجربه شود، در جهت برقرار صلح و توانمندسازی زنان. زنان فلسطینی همواره برای زنان ایرانی مظهر و الگوی مقاومت بودهاند. بادا همیشه چنین باشد. با آرزوی سلامت و برقراری صلح پایدار در منطقه و در جهان.
سفیر: 1000 ساعت گفتگو بهتر از 1 ساعت جنگ
در آخر سفیر فلسطین در مورد معاملهی قرن و صحبتهای انجام شده در جلسه گفت: ملت شما، ملت بسیار بزرگی است؛ باتمام قومیتهای مختلفی که در ایران هست ملت شما بسیار بزرگ است. از لحاظ نظامی، سیاسی و دیپلماتیک قدرت و وزنهای بزرگ در منطقه هستید؛ مملکت شما دو مرحله گذرانده است. مرحلهی اول مرحلهی رژیم شاه بود، آن روز هیچ فلسطینی جرات نمیکرد پا به این مملکت بگذارد؛ بعد از اینکه انقلاب اسلامی ایران پیروز شد، ما بعنوان فلسطینی وارد این مملکت شدیم و سفارت دشمن صهیونیستی که به رژیم شاه دستور میداد، در اختیار ما قرار گرفت و شد سفارت فلسطین.
مسالهی بمب اتمی که الان برای شما علم کردهاند و مدام میگویند «ایران در نظر دارد بمب اتم داشته باشد» یعنی نیت شما را دارند محاسبه میکنند. زما شاه آنها پیشنهاد داده بودند که یک پروژهی اتمی داشته باشد؛ من میخواهم این حرفهایی که میزنم را تمامی برادران و خواهران ایرانی من درک کنند. همانطور که گفتم مشروعیت این رژیم بر دو ستون استوار است، وحدت جهان اسلام و آزادی فلسطین؛ این طرحی است که حضرت امام آورده و در برابر طرح صهیونیسم بین المللی قرار گرفته.
همانطور که خواهران و برادران فرمودند، اروپا نه بخاطر عشقی که به یهودیان داشت دولتی برایشان در فلسطین تشکیل داد بلکه بخاطر اینکه از شر آنها خلاص شوند دولتی برای آنها در فلسطین تشکیل داده است. غرب استعمارگر میخواهد پایگاه نظامی ارزانقیمتی در منطقهی ما برای خود داشته باشد. دولت فلسطین را تشکیل دادند و در نظر دارند دولت بزرگ اسرائیل را تشکیل دهند.
مترجم سفیر در این بخش با نشان دادن تصویری از سکهی آگورا که پیش از این به آن اشاره شده بود، گفت: این سکه با نام سکهی 10 آگورا، که نقشهی اسرائیل بزرگ روی آن حک شده و اسرائیلی است که آنهاخواستارش هستند و تا امروز کسی مقابلشان نایستاده جز جمهوری اسلامی ایران و مبارزان فلسطین.
مدتی پیش یکی از مسوولان عزیز در سفارت فلسطین بودند و دیداری با من داشتند؛ من به ایشان گفتم که من راه حلی آسان برای شما دارم؛ اگر میخواهید از تمامی این مشکلات خلاص شوید، مسیر خود را عوض کنید، سفیر فلسطین را از اینجا بیرون کنید، موضعگیریهای خودتان را عوض کنید –که البته بعید میدانم- و نانتان در روغن میشود و روز و شب دلارها بر روی شما میبارد. جای 100 بمب 1000 بمب به شما میدهند.
ما بعنوان فلسطینی شکنجهها و زجرهای زیادی دیدیم. بعنوان نمونه من با نه نفر از خانوادهام از فلسطین که خارج شدیم زیر چادر زندگی کردیم، پنیر و زیتون و نان خشک و آب برای ما رفاه کامل بود، بنابراین درک میکنم شرایط برخی را که الان در فشارند و نمیتوانند آنچه میخواهند را برای خانوادههاشان داشته باشند. من، بچهی چادرم و این مسایل را کاملا درک میکنم.
چرا ترامپ شما را نزده؟ قدرتش را ندارد؟! دارد. نمیتواند بزند؟! میتواند. اما ترسش از این است که شما طرح اسرائیل بزرگ را بخطر بیندازید، اگر شما را بزند، شما اسرائیل را خواهید زد و امنیت اسرائیل یک خط قرمز بزرگ برای ترامپ و استعمارگران است. بنابراین آنها نزدیک نیامدند چون دلشان میخواهد پروژهی اسرائیل بزرگ را سالم نگاه دارند. ما ملت مبارزی هستیم و در هر شرایطی زندگی کردیم؛ فقر و گرسنگی و آوارگی را تحمل کردیم؛ حاضریم نان خشک بخوریم اما دست از مبارزات خود نخواهیم کشید.
بعضی از شما راجع به کشورهای عربی و اسلامی و اینکه آیا به مسالهی فلسطین کمک میشود و یا نمیشود صحبت کردید. ما یک دولت وحدت در جهان اسلام داشتیم، با تمام ایراداتی که به دولت عثمانی وارد بود، اما توانست یک دولت اسلامی واحدی برای ما زیر سایهی خود بوجود آورد. وقتی سال 1924 دولت اسلامی سقوط کرد ما به دولتهای کوچکی مبدل شدیم. الان ماشاالله خیلی خوشحالیم! 60 کشور عربی و اسلامی هستیم ولی نه ارزشی داریم و نه وزنهای بینالمللی داریم و این من را به یاد حدیث پیامبر (ص) میاندازد که گفته بودند روزی فراخواهد رسید که ملتها بسوی شما هجوم خواهند آورد همانطور که دستها بسوی سینی غذا هجوم میآورد. گفتند ای رسول خدا آیا آن زمان ما زیاد هستیم یا کم، گفت «بلکه بسیار زیاد ولی مانند کفی که روی آب است» کفی که روی آب هست نه ارزشی دارد و نه قدرتی. «خداوند ترس شما را از دل دشمنانتان بیرون میآورد و وهن بر شما مسلط میشود» گفتند یا رسول خدا وهن چیست؟ گفت «حب دنیا و ترس از مرگ» این وضعیت کنونی ماست، کشورهای مختلفی داریم با نمای مختلف و شخصیتهای مختلف ولی آنها هرکشوری که از آن خارج شدند تناقضاتی داخلی و تناقضاتی با کشورهای همسایه در آن ایجاد کردند. اینقدر زحمت کشیدند که نگذارند اتحادی بین این کشورها باقی بماند. بعنوان نمونه وحدتی که بین مصر و سوریه –بین عبدالناصر و سوریه- ایجاد شده بود بعد از سه سال ساقط شده؛ وحدت بین مصر و عراق و سوریه را هم ساقط کردند؛ وحدتی که بین اردن هاشمی و دولت هاشمی که در عراق بود را هم ترسیدند و با اینکه هردو هاشمی بودند اجازه ندادند این اتحاد باقی بماند.
چیزی به نام اتحاد بین ما ممنوع است؛ الان تنها کشوری که ایستاده و هنوز دارد در مقابل این پروژه مقاومت میکند، جمهوری اسلامی ایران است. اگر مطمئن بودند خطری برای آنها یا پروژهشان ندارید شما را میزدند. بنابراین اگر موضعگیریتان را عوض کنید مشکلی با آنها نخواهید داشت و هرچقدر بخواهید بمب در اختیارتان خواهند گذاشت.
یک مساله در سیاست هست که میگوید وقتی شما با کسی نزاع و درگیری دارید و یکدفعه میبینید که 10 نفر امدند سراغ شما، با زبان خوش سعی میکنید آنها را آرام کنید، ولی پشت سرت چماق پنهان کردهای؛ اگر قانع شدند که شدند، اگر نه انموقع مجبوری از چماقت علیه آنها استفاده کنید؛ بنابراین منظور اینکه 1000 گفتوگو بهتر از یک ساعت جنگ است.
ما هیچ راهی نداریم جز اینکه متحد شویم؛ آمدند و مسالهی شیعه و سنی را مطرح کردند؛ از منظر اظهر شریف مذهب شیعه مذهب پنجم در اسلام است، بنابراین کتاب و خدا و پیامبران ما یکی است و اهل بیت برای هردوی ما مقدساند و مشترکات زیادی داریم؛ تنها چیزی که ناقص است برای ما این است که باب جهاد و شهادت را بستهایم؛ اگر میخواهیم به همان پیروزیهای صدر اسلام که حضرت پیامبر و ائمه به آن رسیدند برسیم باید باب جهاد و شهادت را باز کنیم و نبندیم؛ همانطور که متاسفانه الان بسته شده.
زمان شاه همانطور که گفته بودم تمام منطقه از آن میترسید و دستش را ماچ میکردند؛ پس چه چیزی عوض شده، آنچه عوض شده این است که شما گفتید وحدت جهان اسلام و آزادی فلسطین که خطری برای پروژهی آنهاست. اگر تعدادی از علمای ما از نجف اشرف، از قم مقدس، از حرمین شرفین، از اظهر شریف دور هم جمع شوند میتوانند زبان واحدی برای ما داشته باشند، میتوانیم از مشترکات شروع کنیم، چیزهایی که قابل حل است، حل میکنیم و چیزهایی که قابل حل نیست گام به گام پیش میبریم. شاید بین مسیحیان میلیونها اختلاف بیش از مسلمانان باشد، ولی ببینید که اروپا یک اروپاست، بین یهودیان هم اختلافات زیادی هست ولی موقعی که لازم باشد همگی یکدست میشود و ما کم و کسری از دیگران نداریم.
معاملهی قرن بخشی از نبرد دشمنان علیه ماست، که انشاالله آن را ساقط خواهیم کرد، با وحدت خودمان، تمامی رهبران و گروههای فلسطینی دستی واحدند علیه معاملهی قرن و این چیزی بسیار خوب است.
در این بخش مترجم از قول خود گفت: با اجازهی آقای سفیر برادر حنیه تماس تلفنی با پرزیدنت ابومازن [محمود عباس] داشت و گفتند ما حاضریم پشت شما بایستیم و حتی در سخنرانی ابومازن تمام گروههای فلسطینی بودند و انشاالله قرار است بزودی بسوی غزه حرکت کنند، برای ادامهی وحدت فلسطین. در این زمینه از موضعگیری جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنیم، از مسوولان، رهبر معظم، رییس جمهور، وزیر خارجه که مکالمهی تلفنی با ابومازن داشتند که چیزی بود که مورد تقدیر است.
بنابراین ما بعنوان عرب و مسلمان و فلسطینی چیزی جز وحدت نداریم؛ اگر ما متحد شویم باور کنیم که حتی اگر وحدت ما تنها از لحاظ نظری باشد، اسرائیل متزلزل میشود و سقوط میکند. خیلی تشکر میکنم، از صحبتهای شما استفاده کردم. ملت شما ملتی بزرگ است، احادیث زیادی از سوی پیامبر و ائمه دربارهی این ملت هست. ملت ما ملت قهرمانان است. وقتی جمهوری اسلامی ایران به پیروزی رسید متاسفانه صدام حسین را قبل از اینکه شما سرپا بایستید را به جان شما انداختند و چه جوانها و چه آدمهایی در این جنگ تحمیلی شهید شدند. هم ضربهی زیادی به مملکت شما وارد کرد و هم مملکت خود را از دست داد.
راه ما بسیار طولانی است و رژیم صهیونیستی از بین خواهد رفت؛ به این اعتقاد کامل داریم و در کتاب خدا و حدیث پیامبر هم آمده است. مساله، مسالهی وحدت است و جز اتحاد و وحدت راهی نداریم.
پیمان: این معامله فاجعهای انسانی است
حبیب الله پیمان در حاشیهی این مراسم در پاسخ به این سوال انصاف نیوز که «چرا موضوع فلسطین –باتوجه به وضعیت فعلی کشور- در اولویت فعالان ملی مذهبی قرار گرفته است؟» گفت: «این موضعگیری، موضعگیری تشکیلاتی مربوط به هویت ملی-مذهبی نبود؛ ما احساس کردیم در این شرایطی که اینها روزهای تلخ و سختی را میگذرانند باید همدردی کنیم و نشان دهیم که در رنج و درد آنها سهیم هستیم؛ بنابراین به دوستانی خبر دادیم و تعدادی جمع شدند و بیش از این هم تصمیم نداشتیم اعلان عمومی کنیم؛ تصمیم تشکیلاتی نبوده، بلکه فردی بوده. من به آقای میثمی پیشنهاد کردم و ایشان هم استقبال کردند و به تعدادی از دوستان هم اطلاع دادیم.»
او در پاسخ به اینکه اگر معاملهی قرن بدون مانعی پیش رود بر روی منطقه چه اثراتی خواهد داشت، گفت: «طبعا تاثیرات تعیین کنندهای دارد؛ یعنی اگر موفق شوند، عملا موجودیت فلسطین را بعنوان یک ملت منحل کنند یا محدود کنند به یک جمعیت پراکندهای که در آن دولت یهودی که الان تشکیل دادند اضمحلال پیدا کند، این سلطهی امریکا و متحدش اسرائیل و متحدینشان –دولتهای دیکتاتوری مثل مصر و عربستان- در کل منطقه تثبیت میشود و طبیعتا کار مبارزهی رهاییبخش دشوارتر میشود.
ضمن اینکه این ملت بعد از 70 سال رنج، رنجهایی سختتر را باید تحمل کند و من فکر میکنم که فاجعهای انسانی است. الان کاری که میشود نسل کشی است چون اینها میخواهند نسل و هویت فلسطینی را نابود کنند. برنامهشان این است و هر انسان آزادهای که کمترین حس انسانی نسبت به غیر –یعنی انسان دیگری- دارد نمیتواند بیتفاوت باشد.
این مهم نیست که ما نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی با منطقه و آمریکا چه نظری داریم و فکر میکنیم که باید چگونه باشد؛ موضوع فراتر از این حرفهاست، امر انسانی- اخلاقی بسیار جدی است و بنابراین باید هرکسی در هر موضعی هست متاثر باشد. اینجا اولویتهای انسانی را نمیشود از هم جدا کرد؛ انهایی که جدا میکنند ربط وجودی خود را با غیر متوجه نیستند. من اگر نسبت به خودم، هویتم، موجودیتم علاقمند باشم، باید بدانم که این موجودیت من –تثبیت، پایداری یا اضمحلالش- کاملا در پیوند با دیگری است؛ اگر این پیوند را نبینم و بخواهم خودم را جدای از دیگری ببینم و نجات دهم و از مخمصه درآیم این خطاست؛ ممکن است کوتاه مدت به چیزی برسم اما در درازمدت قطعا از بین خواهم رفت.
بنابراین اینجا اگر بگوییم اولویت منافع ملی ما اهمیت بیشتری دارد یا مردم فلسطین یا مردم دیگری در ویتنام و هرجای دیگر، این سوال اصلا غلط است، اینها همه با هماند. من همانقدر که به منافع ملی و نجات و آزادی ملت خودم علاقمندم به همین دلیل باید نسبت به سرنوشت مردم دیگری که دربندند علاقمند باشم؛ غیر از این باشد ما آن پیوند وجودی را ندیدهایم؛ آنوقت اخلاق و مسوولیت بی معنا میشود. من هر زمان که بروم یا از سر دلسوزی بیرونی و ترحم رفتهام یا از سر منفعت رفتهام و واقعا هیچ ارزشی ندارد.
مینو مرتاضی لنگرودی: مبادلهای ضروری و وحدت بخش
مینو مرتاضی لنگرودی نیز در توضیح پیشنهاد خود به سفیر مبنی بر انتقال تجربیات میان زنان ایرانی و فلسطینی به انصاف نیوز گفت: هدف از حضور در سفارت فلسطین اظهار همدردی و همبستگی با ملت فلسطین بود بخاطر ستمی که بر ایشان میرود؛ بگمان من ملت فلسطین تجسم مقاومت بشری هستند، در مقابل دولت اسراییل و دولت امریکا و هم پیمانانشان که حق سکونت ملتی در سرزمین و موطناش را از آن سلب میکند تجسم محض ستمکاری هستند. تجربه مقاومت طولانی مدت زنان فلسطینی در قبال ستمی که بر آنان می رود، تجارب ذیقیمتی برای مردمان و بویژه زنانی هستند که بهردلیل از متن مبادلات جهانی به زور به حاشیه رانده شده و تحت ستم قرار گرفتهاند و برای حفظ هویت و فرهنگ و تاریخ سرزمینشان و در یک کلام برای زنده ماندن تلاش میکنند.
انتقال و فهم و درک تجارب زیسته زنان فلسطینی از زندگی هفتاد ساله در اردوگاهها و تجربه نسلی زندگی توام با حس ناامنی، برای زنان ایرانی و همه زنانی که در پی دست یافتن به صلح و امنیت پایدار هستند لازم و ضروری است. زیرا صلحی که در پی تجربه مصایب جنگ و آوارگی و فقر پیگیری و محقق شود صلحی وجودی خواهد بود. جنگ تمام بهانههای هستی و زندگی زنان را از آنها میستاند.جنگ نه تنها زنان را از کاشانه و خانهشان میکند و به بیرون پرتاپ میکند که بدن زنانه را در معرض انواع خشونتها قرار میدهد. پاسداری از ارزشهای اخلاقی در زندگی جنگی کار بسیار دشوار است. از این رو هفتاد سال جنگ و ناامنی و آوارگی و همچنان مقاوم ماندن و هجرت نکردن از سرزمین آبا اجدادی و زاد و ولد کردن و هستی سرزمین فلسطین را از خندهها و شیطنتهای کودکان لبریز کردن، به مراتب سختتر و دشوارتر از جنگیدن است. انتقال این تجارب انسانی از سوی زنان مقاوم فلسطینی به زنان ایرانی و متقابلا انتقال تواناییها و توانمندیهای زنان ایرانی به خواهران فلسطینیشان مبادلهای ذیقیمت و ضروری و وحدت بخش خواهد شد.
انتهای پیام
ضمن تشکر از انصاف نیوز بخاطر پیاده کردن متن گفتارها، و گزارش پایانی، درود و سپاسم را نثار این مردان و زنان شرافتمند، حق مدار و مومن به اصول و ارزشهای الهی انسانی تقدیم میکنم. و از اینکه علیرغم همه نا ملایمات و نامهرانی ها و هوچی گری های رنگارنگ، همواره بر اصول مومنانه و حق مدارانه خود ایستاده و از هیچ ملانتی نمی هراسند قدردانشان هستم، حتی اگر در همه زمینه های سیاسی و روشهای مبارزاتی هم افق نباشیم. درود بر ایشان و همه آزادگان سمن بوی عالم.