از تک زیستی جوانان تا فرار مغزها!
حجتالاسلام هادی سروش، مدرس حوزه علمیه در یادداشتی تلگرامی با عنوان «از تک زیستی جوانان تا فرار مغزها!» نوشت:
از زیبایی های دوران اخیر جامعه ما ، تفاوت ژرف بین والدین و فرزندان در سلیقه های اجتماعی و خانوادگی و سیاسی است .
امروز کمتر خانواده ای در اطراف خود میبینیم که پدر و مادری “مقدس” و احیانا ؛ “ایستا” ، فرزندی “روشنفکر” و ترقی خواه ، نداشته باشند.
بپذیریم که از دونسل هستیم و با دو دیدگاه متفاوت در اندیشه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، شخصی مانند : ازدواج ، تحصیل ، لباس و نوع حجاب ، معاشرت و .. قرار داریم.
این سخن من نیست ، سخن امیردنیا وآخرت ؛ امام علی (ع) است :
«فرزندانتان را به انجام آداب خودتان واندارید؛ زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند».
متن حدیث چنین روایت شده ؛
«لا تَقسِروا اَولادَكُم عَلى آدابِكُم ، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَيرِ زَمانِكُم».
[شرح نهج البلاغه ، ج ۲۰ ص ۱۶۷]
جوانان ؛ با سلیقه های نوگرایانه ، و استفاده از آخرین فناآوری اطلاعات از جهان ، ما را جا گذاشته اند !
این را بپذیریم و از معلومات و “فکرِبکر” شان استفاده کنیم .
چرا که در اندیشه والای رهبران دینی ما شیعیان ؛ “جوان وزیر پدر” است .
با پرسش هایشان ، بد برخورد نکنیم . پرسش هایشان ؛ جستجوگرانه با پشتوانه های مطالعاتی است ، اگرچه شاید مطالعات شان ؛ سطحی ، و انتخاب هایشان ؛ متوهمانه باشد .
در عین راهنمایی دلسوزانه و نه “آمرانه” در امور شخصی ؛ مانند مباحث شرعی و واجبات فردی نظیر نماز و حجاب ، مهمانی و دوست و لباس و … باعثِ کشمکش های بی حاصل و با خروجی “تک زیستی” برای میوه های دلمان ، رقم نزنیم .
جنگ با “تحولات زندگی” را کنار نهاده و “چوب خشکِ تحجر” بدست نگرفته و با “انجماد فکری” ، برای خود و خانواده و جامعه ، حادثه آفرین نشویم .
بر حساسیت و نقدهایشان نسبت به شخصیت ها ، عصبی نشویم . چرا که آنان با آزادمنشی شان ، بیش از بزرگ تر ها نسبت به شخصیتها ، “اما و اگر” دارند چرا که با فطرت دست نخورده ای که دارند ، حاضر به پرستش “بت های گوشتی” نیستند و نمیشوند.
مهم این است ؛ آنجا که زورمان برای تحمیل سلیقه مان به آنان نمیرسد ؛ برای غلبه بر سلیقه و انتخاب شان ، از “دین” کمک نگیریم و کارخانه “حرام سازی” راه اندازی نکنیم و “انگ بی دینی” بر پیشانی آنان حک نکنیم .
بیاییم و منکرِ ظرفیت بسیار پر بارِ جوانان مان نباشیم.
حتما شنیده اید که پیامبر (ص) نقل است که فرمود :
«وقتی بزرگترها با من مخالفت میکردند ، جوانها همراه بودند».
امام خمینی که بر خلاف هم کیشانش ، کلید شخصیتش در سیاست دانی و سیاست مداری است و به واژگان سیاسی توجه وافر دارد ، چه زیبا مینویسد :
«باید دانست که آن که دیکتاتور میشود، از همان آغاز دیکتاتور نبوده است، با تربیتهای نادرست است که در انسان دیکتاتوری ظهور میکند. اگر تربیت بچه صحیح باشد، آن دیکتاتوری در او ظهور نخواهد کرد».
و نیز میگوید :
« بچهها را از سیاست، و از این طور چیزها دور نگه ندارید. دور نگه داشتن بچهها از سیاست، موجب این میشود که وقتی فرزند وارد اجتماع میشود، مثل یک آدم کوری وارد اجتماع شود.»
پس
بجاست در این دوران که تفاوت اندیشه والدین و فرزندان بسیار پر فاصله شده، به تفکر و سلیقه آنان احترام گذاریم.
اگر چنین مسئولیتی در مورد جوان ، بر عُهده پدران و مادران است ، وظیفه “حاکمیت” در برابر خواسته ها ، سلیقه ها ، انتقادها و پرسش های جوانان که مستقیم حکومت را نشانه میگیرند ، روشن است .
در اینجا ؛ بی اعتنایی و یا اِعمال روش خشِن ؛ فقط به “تک زیستی” منتهی نمیشود ، بلکه به مقابله و فرار مغزها می انجامد که در واقع ؛ “نابودی مهمترین سرمایه کشور” است .
امام علی(ع) چهارده قرن قبل ، سخن از “فرار مغزها” میکند و حاکمان را به علت آن توجه میدهد ، آنجا که به حاکم بخش مرکزی ایران که به فارس شناخته میشد ، نوشت :
«با عدل و انصاف رفتار كن، و از تندروى و ستم بپرهيز؛ زيرا تندروى منجر به ”فرار مغزها” شده ، و ستمكارى باعث قیام مسلحانه مى گردد !
– اِسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَ احْذَرِ الْعَسْفَ وَ الْحَيْفَ ؛ فَإِنَّ الْعَسْفَ يَعُودُ بِالْجَلَاءِ وَ الْحَيْفَ يَدْعُو إِلَى السَّيْفِ.»(نهج ، حکمت ۴۷۶).
ایران و ایرانی مردمانی اند که با شاخصه های مهمی شناخته میشوند .
اگر مثلا ؛ ارادت ویژه به ساحت مقدس اهلبیت (ع) یکی از بهترین دارایی های این مرز بوم است ، دارایی مهم دیگری دارند و آن این است که اگر در برابر چالش های “تند و چکشی” که از ناحیه اصحاب قدرت ایجاد میشود قرار گیرند ، حساسیت بیشتری داشته و دارند.
شاید جملات امیرالمومنین (ع) در مورد “جلای وطن” که به استاندار “فارس” خطاب شده ، حکایت از این عکس العمل روحی ایران و ایرانی در برابر “تندروی ها” باشد.»