خرید تور تابستان

فرخ نگهدار:‌ تحریم انتخابات تسهیل‌گر راه دموکراسی نیست

تحلیل یک منتقد جمهوری اسلامی از انتخابات پیش رو

فرخ نگهدار از منتقدان جمهوری اسلامی در یادداشتی منتشر شده در وبسایت زیتون که در خارج کشور است، به مساله‌ی انتخابات پیش رو پرداخته و تاکید کرد: حفظ و تقویت نهاد انتخابات راهبرد محوری اصلاح طلبی، و تحریم انتخابات تاکتیک‌ محوری سرنگونی طلبی است. آنها انتخابات‌های رقابتی را هم تحریم می‌کنند.

به گزارش انصاف نیوز، بخشی از متن این یادداشت در پی می‌آید:

روز جمعه آینده، دوم اسفندماه ۹۸ انتخابات مجلس یازدهم برگزار می‌شود و من، فرخ نگهدار، وظیفه خود می‌دانم که درباره نحوه برگزاری این انتخابات دقایقی را با مردم و مسوولان کشورم صحبت کنم.

برای من که دهه‌ها برای تقویت عزت و اهمیت صندوق رای تلاش کرده‌ام چیزی افسوس بارتر از این نیست که ببینم با انتخابات مجلس چنان کرده‌اند که نه هیچ فهرستی برای حمایت کردن برجای مانده و نه هیچ امیدی به تشکیل مجلسی که صدای منتقدان در آن باشد.

او با انتقاد از مدعیان حمایت از رهبری، آنها را «موریانه‌های جمهوریت نظام» خوانده که به قول او «می‌خواهند از شما آریامهر بسازند. آنها به عشق به زیر کشیدن مجلس از راس امور، به عشق شکستن «میزان رای ملت است»، و برخی‌شان به عشق تجارت کرسی‌ها و مقامات، پای تخت شما نشسته‌اند.

نگهدار با اظهار تاسف از اینکه به قول او «علیرغم تلاش جانکاه دلسوزان نظام، و با وجود حمایت مشفقانه مردم از آنها»، کسانی در حبس و حصر هستند، با انتقاد از نحوه‌ی برخوردها با معترضان، گفته است که «اولین نقد من به رفتار شما طی این سی سال به شیوه ایستادگی در مقابل تحریم‌ها و تهدیدهای امریکا نیست».

او با انتقاد شدید از ردصلاحیت‌ها، بر اهمیت انتخابات آزاد و ضرورت لغو نظارت استصوابی تاکید کرد، ابراز عقیده کرده که رفتار شورای نگهبان «فشار حداکثری آقای ترامپ را به فشار حداکثری بر مردم ناراضی و معترض تبدیل کرده‌اند».

نگهدار ضمن انتقاد به رفتارهای مدیریتی در داخل کشور، اما «چرخش به راست در سیاست امریکا، و خبائث ضدایرانی ترامپ» را یکی از زمینه‌های به‌وجود آمدن شرایط کنونی خوانده است.

او در بخشی دیگر از یادداشت خود با عنوان «و کلامی هم با هموطنانِ همراه» به سردی فضای انتخابات اشاره کرده ولی نوشته است:

عموم احزاب، سازمان‌ها و شخصیت‌های منتقد حکومت، یا به‌کلی از حق معرفی نامزد محرومند یا نامزدهای آنان را با نظارت استصوابی از حق شرکت در انتخابات محروم کرده‌اند. آنها همه در بیانیه‌های خود، به جای تحریم، به محرومیت منتقدان از حق شرکت اعتراض کرده و خواستار لغو نظارت استصوابی شده‌اند. و این اعتراضی است کاملا بر حق و کاملا همگانی.

در خارج کشور بسیاری از دوستان و رفیقانی که سال‌ها با آنها همرزم و همراهم این بار به صلاح دیده‌اند که علاوه بر اعلام عدم حمایت از فهرست‌ها، از همه شهروندان دعوت کنند که این انتخابات را تحریم کنند. و این یعنی هیچ کس به هیچ نامزدی در هیچ حوزه‌ای رای ندهد. شخصا دعوت مردم به «اعتراض به محروم‌سازی» را، بر دعوت مردم به «تحریم انتخابات» ترجیح می دهم. به دلایل زیر.

● انتخابات مجلس در حوزه‌های کوچک کمتر وجه سیاسی دارد و بیشتر فرصتی برای فرستادن یک وکیل است به پایتخت برای پیگیری مطالبات محلی. خیلی از نمایندگان در واقع وظایف نمایندگان شوراها را عهده دارند. در این حوزه‌ها شعار تحریم کمتر شنیده می‌شود. و اگر شنیده شود هم معلوم نیست به سود اهالی تمام شود.

● در این انتخابات فکر تسخیر مجلس، یا تشکیل یک فراکسیون نیرومند مرکب از منتقدان کلا منتفی است. اما این منتفی نیست که در برخی حوزه‌ها برخی نامزدها با مواضع انتقادی برآمد کنند، با رای ناراضیان به مجلس بروند و تریبونی باشند برای انعکاس صدای منتقدین. اشتباه می‌کنند کسانی که فکر می‌کنند چنین فرصت‌هایی وجود ندارد و یا وجود این نوع تریبون‌ها به زیان ماست.

● حفظ و تقویت نهاد انتخابات راهبرد محوری اصلاح طلبی، و تحریم انتخابات تاکتیک‌ محوری سرنگونی طلبی است. آنها انتخابات‌های رقابتی را هم تحریم می‌کنند. دعوت به تحریم جزیی از فرهنگ آنهاست. از نظر من تفاوت میان «تحریم انتخابات» و «اعتراض به محروم کردن داوطلبان از شرکت در انتخابات» در واقع همان تفاوت میان «مبارزه برای تغییر حکومت» و «مبارزه برای تغییر در حکومت» است.
به‌خصوص حالا که اصلاح طلبی از دو سو زیر سخت‌ترین فشارهاست، برخی فعالین سیاسی ممکن است شعار تحریم را نوعی همصداییِ سیال با سرنگونی طلبی، و نوعی فاصله گیریِ پنهان با اصلاح طلبی، تلقی کنند و آن را برای افزایش فشار بر حکومت مناسب ببینند.

شخصا قبول ندارم که تحریم، فشار بر حکومت را افزایش می‌دهد، قبول ندارم که همصدایی با سرنگونی طلبی تدبیری به سود اصلاح طلبی است، قبول ندارم که فاصله‌گیری از اصلاح طلبی، پنهان یا آشکار، تسهیل‌گر راه دموکراسی است.

● در شرایطی که روش‌های اصلاح طلبانه، از سوی حاکمان، و هم از سوی براندازان، به‌شدت زیر ضرب است، در شرایطی که توده‌های مردم، اعم از طبقه متوسط و طبقات پائینی، به‌شدت عصبانی، زخم خورده و سرخورده‌اند، لغزیدن به این نوع مواضع شبه‌رادیکال در عمل سیاسی، تهدیدی جدی برای اصلاح طلبی است.
من، علیرغم اینکه بسیاری از دوستان و همرزمان دیرینم، و بخش بزرگ‌تری از یاران تازه نفس، از شعار «تحریم فعال انتخابات مجلس» راضی‌تر به نظر می‌رسند، وجدانم قانع نیست، و تجاربم تائید نمی‌کند که ثمراتِ جاری و آتی «تحریم» بر زیان‌ها و مشکلات جاری و آتی آن غلبه دارد. زمانه سختی است و در این زمانه سخت ما باید صد بار سخت‌تر مواظبت کنیم که مبادا با عمل سیاسی ما نهاد انتخابات آسیب ببیند، یا اصول بنیادین اندیشه رفرمیستی دستخوش تزلزل گردد.

تکرار می‌کنم: حالا که حکومت به هوای یک حکومت یک دست راه صندوق رای را بر مردم بسته است، اصلاح طلبان نباید طوری عمل کنند که گویا، بجز وادار سازی همین حکومت به لغو نظارت استصوابی و انجام انتخابات آزاد، راه دیگری هم برای رسیدن به انتخابات آزاد وجود دارد؛ یا طوری وانمود کنند که نظارت استصوابی اصلا غیرقابل لغو است، یا تا این نظام هست، هیچ اصلاحی ممکن نیست.

تجربه و تاریخ مسلم ساخته است، هرگاه فشار اجتماعی از رهبری واحد بهره‌مند شود، و به حد کافی هدفمند و گسترده گردد، یکپارچگی حکومت بی‌دوام خواهد شد. و از نو صدای مردم، دست کم در یک سوی حکومت، شنیده خواهد شد.

جمهوری اسلامی مرا از زندگی و فعالیت در کشور خودم محروم کرده است. اما اگر در آنجا هم بودم اعتراض می‌کردم که چرا بخش بزرگی از مردم کشورم از حق مشارکت در انتخابات محروم‌اند؟ و به هیچ فهرستی رای نمی‌دادم. اما اگر در حوزه‌ای نامزدی صدای ناراضیان و منتقدان بود بر مردم خرده نمی‌گرفتم که چرا رای می‌دهید. برایشان آرزوی موفقیت می‌کردم و می‌خواستم که به اعمال نظارت استصوابی هم اعتراض کنند.

نگهدار که چپگراست، معتقد است در انقلاب سال ۵۷ «آرزوی ما همچنین این بود که شکست تاریخی ایران از ایالات متحده در ۲۸ مرداد را جبران و آن کشور را متوجه کنیم که همکاری‌های متقابلا سودمند بهتر از مداخله و کودتاست»، نوشته است: خبر بزرگ خوش برای ما آن است که در آن سوی دنیا در ایالات متحده امریکا هم جنبش‌های همدلانه با ما در مسیر اعتلاست. علیرغم رفتار خودمحورانه، زهرآگین و مشمئز کننده رییس جمهور امریکا با مردم خویش، جنبش چپ می‌رود که در آن کشور پرچم مبارزه علیه ارتجاع فاشیستی حاکم را به دست گیرد. به حقانیت و به قدرت نوظهور جنبش چپ در امریکا یقین دارم. و یقین دارم، که پیروزی این جنبش بر رفتار ستمگرانه ایالات متحده با ملل در حال رشد، با خاورمیانه، و به ویژه با ایران، نقطه پایان خواهد گذاشت. و دیرتر یا زودتر دومین آرزوی بزرگ انقلاب بهمن هم جامه حقیقت به تن خواهد کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. منتظر بودیم عقب افتاده چپ شده ای مثل نگهدار به ما توصیه بده!! اوج عقلانیت این چپول هواکردن بادکنک تمسخرترامپ در راهپیمائی لندن بود! حالا هم برای سندرز فسیل کف میزنه و میگه “جنبش چپ می‌رود که در آن کشور پرچم مبارزه علیه ارتجاع فاشیستی حاکم را به دست گیرد”. کجائی کیانوری بیا و ببین!
    !! ادبیاتش هم که دقیقا از توده ایهای دهه بیست زار میزنه. متوهم.

    2
    1
  2. برای سرنگونی حکومتت تا اطلاع ثانوی از دمکراسی اوباشگرانهٔ اهدایی تو بهنود دل می کنیم رشتی

    1
    1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا