رای با طعم اشک و رقص و کباب!
روزنامه ایران نوشت: در آستانه انتخابات، تصاویر و فیلمهای متعددی که از شیوههای عجیب و غریب تبلیغات نامزدهای انتخابات مجلس در شهرستانهای مختلف در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، سوژه سرگرمی و خنده مخاطبان شده؛ کلیپها و فیلمها مدام باز نشر و دست به دست میشوند و هر روز فیلمی از کاندیدایی خلاق[!] در این شبکهها رومیشود.
اگر در گذشته برگزاری مجالس شام و ناهار نامزدهای انتخاباتی مورد انتقاد و تقبیح بود، امروز یک نامزد انتخابات، منقل کباب در کنار خیابان علم میکند و میگوید به جای چاپ بنر و پوستر ستاد کبابخوران راهانداختهام. امکانات شبکههای اجتماعی این فرصت را به این کاندیدا دادهاند تا خلاقیتش را در گسترهای جهانی به مخاطبان نشان دهد. نامزد دیگر یکی از شهرهای غرب کشور وعده تبدیل شهرش را به شمال کشور میدهد و دیگری عکسش را روی بستههای تنباکو چاپ میکند تا دل اهالی دخانیات را هم بهدست آورد. در کلیپی دیگر هواداران یک نامزد برای کاندیدایشان حنابندان و جشن نامزدی گرفتهاند. انگار که میخواهند شاهداماد را تا حجله همراهی کنند! نامزد انتخاباتی بر صندلی نشسته و طرفداران هریک رقصکنان و پایکوبان به سمت او میآیند و در برابرش به خاک میافتند. پخش کارت هدیه و سیم کارت هم که دیگر تقریباً به شیوههای معمول در ستادهای تبلیغات این نامزدها تبدیل شده.
نامزدی دیگر در تابلوی تبلیغاتی خود ادعا کرده شهر کوچکی در شهرستانش را به قدرت اول اقتصادی ایران و جهان تبدیل میکند.
برخی هم پا را فریبانه فراتر گذاشتهاند و هنوز راهی مجلس نشده با استخدام چند بادیگارد ژست یک شخصیت مهم سیاسی را گرفتهاند و در شهر معرکه راه انداختهاند. حتی یکی از نامزدها هنوز به مجلس نرسیده سوار دوش مردم شده و با افتخار دست تکان میدهد. نامزد دیگری ستادش را در یک تریلی ۱۸ چرخ تشکیل داده تا اعلام کند با دیگران تفاوت دارد!
البته میتوان انتظار داشت که این برنامهها همیشه با کف و سوت تمام نشود، در فیلمی دیگر درگیری و نزاع هواداران نامزدی دیده میشود که بر سر پتوهایی که در ستاد این نامزد توزیع میشد به جان هم افتادهاند. فیلم هایی که از درگیری و سنگپرانی و نزاع با دسته بیل و چماق بین نامزدهای انتخاباتی رخ داده هم کم نیست.
حضور پر رنگ نامزدها در عزا و عروسی
محمد کریمویسی، خبرنگار «ایران»، در ایلام مینویسد: کاندیداها در مراسم فاتحهخوانی و عروسی مردم حضوری فعال دارند و قربانصدقه مردم میشوند اما با یک تحلیل ساده میتوان نتیجه گرفت که همه این وعدهها در گرمای انتخابات است که مطرح میشود وگرنه اغلب این کاندیداها در گذشتههای دور و نزدیک خود مسئول بودهاند و در به وجود آمدن این کمبودها و کاستیها هر یک دستی داشتهاند.
ایلام، استانی مستعد در زمینههای مختلف کشاورزی، دامپروری، باغداری، صنایع دستی، گردشگری، طبیعت بکر، جنگلهای فراوان و هزاران مورد دیگراست ولی متأسفانه هنوز هم کلمه «محرومیت» را به یدک میکشد.
حرفهای بیپشتوانه در گرمای انتخابات
مسلم نوروزیان خبرنگار «ایران»، در اردبیل نیز مینویسد: در استانهایی نظیر اردبیل، وعدههای توخالی نامزدها و استفاده از تبلیغات عوامفریب باعث شده، مدت وکالت نمایندگان این استان، بیش از یک دوره چهار ساله دوام نداشته باشد. پروژههای متعددی در استان وجود دارد که در چند دهه اخیر کماکان در وضعیت بلاتکلیفی بسر میبرند و بارها و بارها وعده به سرانجام رساندن آنها از سوی نامزدهای دورههای گذشته شنیده شده و البته در حد همان حرفهای بیپشتوانه باقی مانده است. تکمیل و راهاندازی پتروشیمی اردبیل طی بیش از ۱۲ سال، نمونه روشنی از وعدههای دست به دست شدهای است که به دفعات متعدد در حوزه اردبیل گردانده شده و پس از حصول نتیجه انفرادی، به بایگانی خاطرات مکدر این مردم سپرده شده است.
این شیوه آسان در جلب نظر مردم، بسیاری را نیز وسوسه کرده و نامزدهای گمنام به تأسی از رقبایی که از این شیوه به موفقیت رسیدهاند، در سخنرانیها و مصاحبههای خود، بدون در نظر گرفتن عواقب حرف هایشان و صرفاً به خاطر برد مقطعی، از دادن هر گونه وعدههای توخالی و ناممکن بهصورت سیلابی و فلهای و برانگیختن احساسات قومی و قبیلهای شهروندان ابایی ندارند.
البته نباید از این نکته اساسی غافل باشیم که اگر در گذشته بهدلیل برخی محدودیتها در حوزه رسانه، کاندیداها براحتی میتوانستند منکر حرفهای خود شوند اما امروزه به لطف امکانات نوین ارتباطی، امکان نادیده انگاشتن وعدهها و برنامههای داده شده به صفر رسیده است و نامزدها باید با آگاهی از این شرایط، بستری را فراهم نسازند که در آن با چالش رویارویی و مطالبه از نمایندگان بدقول و دروغگو مواجه شوند.
انتهای پیام
اولا : پول خرج کباب بشه صوابه تا بنر . هم یکی سیر شده هم کباب خورده پس از چن سال هم اسراف نشده مث کاغذ بنر
ثانیا (دوما) : شما که لطف میکنی خبر و عکسو میزنی آدرس رو هم بزن به همون دلایل اول یا بالا (که در اولا گفتم)
ثالثا (سوما) : اونایی که دخانیات میدن برعکسه ها : ضرر همون بنر کمتره : لااقل فقط دور ریختنه خود رو مریض کردن نیست
رابعا (چهارما) : خودتونم که گفتید کلی ابزار تفریح و خنده فضای مجازیه: دمشون گرم: الان میدونی چقد باید به مدیری میدادن واسه انقد خندوندن ما ؟
خامسا (پنجما) : این هنر تایید کننده هاس دیگه : اینا دارای صلاحیتن دیگه ! مردم که نمیفهمن کی صلاحیت داره ، مردم کجا و این تشخیص های مشعشع و تاییدهای منور ! ؟
سادسا (ششما): یادتون باشه اینا وعده های زمان صلحن و با شروع مجلس مشخص الحال بعدی جنگ ! شروع میشه !
سابعا (هفتما) : آخریشه ! : رای ما هم موثره ! حتی اگه ببرنمون تو دیوونه خونه و بگن یکیو انتخاب کن ، باز تقصیر ماس اگه بد درآد
کاتبان کتوم و خدوم جریده جدیده مجازیه انصاف ؛ اوور بخیر !
گمان می ورزم که عریضه فکاهیه فقیر حقیر نصرالدین ناملا، را مقدور افتدتان که با حذف فقرات اخیره متعرضه به ساحت قدسیه شورائیه و امثالها به زینت طبع مجازیه بیارایید و دل این ملیجک فقیرک را میالایید.
چنانچه چنین نمی باشد ، نشانی کبابی فوق الذکر را به کبوتر نامه رسان مجازیه من بفرستید که به شرط رای کبابی یا به شرط عدم رای بوی کبابی نوش جان لاجان ناتوان کنم.
ایام تحریه معظم به کام و به نام : عبد خاطی عاصی جانی : نصرالدین ناملا