ایران باید در درگیری ترکیه و سوریه میانجیگری خیرخواه باشد
/ گفتوگو با صباح زنگنه و حسن داناییفر، دربارهی تنشها در سوریه /
زهرا منصوری، انصاف نیوز: صباح زنگنه -تحلیلگر سیاست خارجی- دربارهی درگیریهای اخیر نیروها ترک و متحدانش با نیروهای سوری و متحدانشان، میگوید ایران باید از طرق مسالمتآمیز وارد شود تا درگیری پایان یابد.
از طرفی حسن داناییفر -دیپلمات سابق- میگوید ایران این استعداد و توانایی را دارد که بهعنوان یک میانجی خیرخواه عمل کند تا از توسعهی درگیری جلوگیری شود؛ او میگوید هجوم یک کشور به کشور دیگر، دارد به بدعتی تبدیل میشود و این خطرناک است.
تنشها میان سوریه و متحدانش از یکسو و ترکیه و معارضان از سویی دیگر در ادلب بالا گرفته و تعداد قابل توجهی از نیروهای طرفین کشته شدهاند. از جمله بیش از 30 نیروی ارتش ترکیه که به گفتهی برخی رسانهها توسط ارتش روسیه هدف قرار گرفته و جان خود را از دست دادند. از طرفی هم تعدادی از افسران ارتش سوریه و همچنین تعدادی از رزمندگان حزب الله نیز هدف نیروهای ترک قرار گرفتند.
اما اکنون جمهوری اسلامی ایران باید چه مواضعی را پیش بگیرد و در چه راستایی حرکت کند؟ چه میتواند در پیشگیری از گسترش درگیری در منطقه تاثیرگذار باشد؟
در این باره با صباح زنگنه تحلیگر سیاست خارجی و حسن دانایی فر سفیر سابق ایران در عراق گفتوگویی کردیم که متن کامل آن در پی میآید:
ایران باید از طرق مسالمتآمیز وارد شود
صباح زنگنه تحلیلگر مسائل خارجه با بیان اینکه ایران باید طرفین را از طرق مسالمت آمیز مثل گفتوگو، احترام به قرارها، قراردادها و توافقها به حل مسئله دعوت کند، افزود: اصولی هم باید در روابط بین الملل حاکم باشد و به آن عمل شود. یعنی اصولی مثل احترام به تمامیت ارضی کشورها؛ در اینجا باید به سوریه توجه کرد و همچنین عدم دخالت نظامی برای حل مسائل هم باید مورد توجه قرار گیرد.
قطعاً این اصول ذکر شده باید مورد تاکید قرار بگیرند و توافقات سوچی بین ایران، ترکیه و روسیه مشخص میکند تا زمانی که دولت سوریه بتواند امنیت مناطق شمال شرق خود را تأمین کند، این نیروها باید در کجا مستقر باشند. پس بنابر اصول باید فقط کار به این نیروها سپرده شود به جای اینکه نیروهای کشورهای خارجی در آن منطقه وارد شوند.
با توجه به اینکه گروههای تروریستی تهدیدی برای مردم، دولت سوریه و همچنین برای ترکیه به حساب میآیند، بنابراین همه کشورها باید برای کنترل این تهدیدها با همدیگر همکاری کنند و به مقابله با گروههای تروریستی بپردازند. جمهوری اسلامی ایران هم باید به همین خطوط کلی احترام بگذارد، مثل احترام به تمامیت ارضی سوریه و حل اختلافات از طریق گفتوگو. در غیر اینصورت منطقه به سرعت به سوی یک جنگ گستردهی تمام عیاری کشیده خواهد شد که به ضرر مردم، دولت، ارتش ترکیه و مردم سوریه و دولت خواهد شد.
او دربارهی نقش ایران در این میانجیگری گفت: ایران در مسائل خاورمیانه مؤثر است و او عضو گروه ضامن در سوریه و همچنین گروه سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه است. بنابراین از این طریق هم میتواند به توقف این نوع درگیریها کمک کند و با تروریسم مبارزه کند.
او در پایان تاکید کرد: قاعدتاً هر نوع درگیری به ضرر کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان و منطقه خواهد بود، بنابراین همه باید به سیاست عدول از سیاستهای جنگی کمک کنند.
باید از توسعهی درگیری جلوگیری کرد
حسن داناییفر سفیر سابق ایران در عراق و تحلیلگر سیاست خارجه به انصاف نیوز میگوید: باید همهی تلاش طرفین بر این باشد که منطقه به هیچ وجه دچار درگیری نشود و یا این درگیریها توسعه پیدا نکنند، فکر میکنم این یک سیاست عاقلانهای است که همه باید آن را دنبال کنند.
طبیعتاً جمهوری اسلامی ایران هم به دنبال این است که از توسعه درگیریها در منطقه جلوگیری شود. جمهوری اسلامی همین توصیهها را میکند و در این راستا و صحبتها حاضر است برای اینکه درگیریها گسترش پیدا نکند در این مسائل دخالت کند.
همه بر روی عدم توسعه درگیریها احتمالاً اتفاق نظر دارند؛ فکر میکنم همه کشورهای منطقه بر روی این مسئله هم نظر هستند. اما خواستههای غیر متعارف و چارچوبهای خارج از عرف دیپلماتیک و حقوق بین الملل قابل تحمل نیست. نمیشود که در داخل کشور سوریه یک کشور دیگر وارد شود و دخالت کند، جنگ کند و لشکر کشی کند.
حتی این موضوع با چارچوبهای اصولی بین المللی هم منافات دارد، سوریه یک کشور مستقل است و کاملاً در چارچوب اصول سازمان ملل حقوق مسلمی دارد. به بهانه اینکه گروهی از مردمان کشور از کشور دیگری تقاضای کمک کردند، نمیشود که یک کشور وارد کشور دیگری شود و جنگ کند. مثل این است که ما یک توافقی با فلان کشور کنیم و آن توافق شکسته شود، در نتیجه درواکنش، در آن کشور اقدامات نظامی انجام دهیم. به نظر میرسد بایستی طرفین و یا طرفی که منطقه را وارد جنگ میکند در عمل خود تجدیدنظری کند.
این موضوع قابل توجه و همچنین قابل تحمل نیست، نمیتوان نگاه کرد که ورود یک کشور به کشور دیگری یک بدعت شود و با این وضعیت شرایطی به وجود بیاید که هر کشوری وارد کشور دیگری میشود؛ پس دیگر سنگ بر روی سنگ بند نمیشود.
به هر حال دخالتهای نظامی هم چارچوب حقوقی خاص خود را دارد. مثلاً هر کشوری بگوید با فلان کشور یک مشکلاتی دارد و به آنجا وارد شود، این درست نیست زیرا هرکشوری قاعدتاً مخالفین خود را دارد. حقوق بین الملل هم این اجازه را به کسی نمیدهد، پس باید در چارچوب و تفاهمات گفتوگوهایی صورت گیرد.
او دربارهی تاثیرگذاری نقش جمهوری اسلامی در منطقه میگوید: جمهوری اسلامی ایران این استعداد و توانایی را دارد زیرا به شدت در منطقه تاثیرگذار است و میتواند به عنوان یک خیرخواه، نگذارد این مسائل توسعه پیدا کنند؛ این سیاست اصولی جمهوری اسلامی ایران است تا از درگیری در منطقه و گسترش آن پرهیز کند و این موضوع هم باید در چارچوبهای حقوق بین المللی دنبال شود.
البته اکنون سازمانهای بینالمللی هم دچار مشکلاتی هستند، مثلاً وقتی ناگهان رئیسجمهور آمریکا یکطرفه جولان را میبخشد و باز هم یک طرفهتر، طرح معامله قرن را دنبال میکند، این نشان میدهد که خودبرتربینی و فراقانون بودن در حال تقویت شدن است. این یک مسئلهی خطرناک برای صلح در منطقه است.
رئیس جمهور آمریکا به صورت یک طرفه پایتختی را انتقال میدهد و یا معاملهی قرن را انجپی میگیرد، درحالی که باید معامله دوطرفه باشد و معاملهی یکطرفه امکان پذیر نیست. این مسئله دارد به بدعت تبدیل میشود که برخی خود را فراتر از قانون میبینند.
او درپاسخ به اینکه آیا جمهوری اسلامی باید تغییری در سیاستهای منطقهای خود ایجاد کند یا خیر، گفت: جمهوری اسلامی ایران سیاستهای مستقلانهی خود را در منطقه پیش گرفته است و تا به حال هم این سیاستها توانسته است نتیجه بخش باشد. پس دلیلی برای ایجاد تغییرات در رفتار جمهوری اسلامی وجود ندارد و باید این تغییرات زمانی به وجود بیاید که دو طرفه باشد. یعنی اگر آمریکاییها دست از حضور، تجاوز و ایجاد تنش در منطقه بردارند، طبیعتاً رفتار دیگران هم تغییر خواهد کرد.
آمریکا باید منطقه را به اهل منطقه واگذار کند، طبیعتاً آن زمان رفتارها تغییر خواهد کرد؛ اما وقتی کسی از ۱۲ هزار کیلومتر فاصله وارد منطقه میشود و میخواهد حاکم باشد، داستان دیگری است. اکنون وزیر خارجه آمریکا وقیحانه –گویی که در حال صحبت با یک ایالت در آمریکا است- به فلان جا میگوید شما بایستی فلان معاهده را بپذیرید! این درست نیست؛ زیرا یک کشور براساس مصلحت ملی خود میتواند خود برای خود تصمیم بگیرد و نمیتوان اینگونه مسائل را ابلاغ کرد؛ مثلا فرض کنید آمریکا دربارهی ویروس کرونا در ایران بگوید که من نگران هستم و شما آمار را کم اعلام کردید؛ در حالیکه سال گذشته در آمریکا ۱۶ هزار نفر بر اثر ویروس آنفولانزا کشته شدند، اما اعلام نکردند. حتی کرونا در آمریکا وجود دارد اما نمیگویند.
این نگاههای استیلایی در منطقه وجود دارد، اگر این نگاهها روزی تغییر کرد ،مسلم است که در رفتارهای دیگران هم تغییراتی به وجود میآید؛ ولی زمانی که این برتربینی وجود دارد و طوری صحبت میشود که گویا ایران یک ایالت در آمریکا است، بهتر است بگوییم شما کرونا را از ایالتهای خود جمع کنید. در واقع سیاستها باید متناسب با وضعیتها باشد. هرگاه وضعیتها تغییر کرد، سیاستها هم تغییر خواهد کرد؛ وقتی آمریکا این گونه برخورد میکند بنابراین جمهوری اسلامی هم متناسب با وضعیت عمل میکند.
نگاه کنید! امروز فلسطینیای پیدا نمیکنید که در سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی ایران تشکیک کند. شاید قبل از معامله قرن یک بخش از مردم فلسطین در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تشکیک کرده باشند، اما امروز میبینند نظرگاه جمهوری اسلامی درست است؛ آمریکاییها به عنوان یک مجموعهی خودبین، خود را فوق قانون میدانند و یا حتی متاسفانه خود را انسانهایی برتر میدانند و به معنای واقعی نژادپرست هستند؛ مثلاً داماد آقای ترامپ میگوید ما نمیدانستیم که فلسطینیها برخی از مسائل را نمیفهمند و این یک اهانت بزرگ به ملت فلسطین است.
انتهای پیام
نچشم انداز تنش های ادلب طارات صباح زنگنه و دانایی فر برای انتخاب راهکارسیاسی به جای نظامی متناسب با منطق دیپلماسی اسلامی است .بویژه با توجه به ماهیت درگیری میان اسد و اخوان و گروه های دیگر ادلب و حلب و نیز افزایش اوارگان فراری از ادلب و حلب به بیش از 5میلیون نفر که حدود 4میلیون نفر از آنها به دلایل جغرافیایی.مذهبی.سیاسی و انسانی به عنوان چالش جدید حاکمیت ترکیه می باشد.از سوی دیگر روسبه و آمریکا و غرب در راستای منافع متفاوت خودشان تنش سیاسی میان اسد و ترکیه را تحریک می کنند.هرچند روسیه از ابعادی دوست تلقی می شود ولی با توجه به تضاد منافع ان در لیبی و مدیترانه و ادلب با ترکیه، موجب شده به دلیل اصرار نظر اسد زمین بازی ادلب را متحول نماید که البته با توجه به نیاز این کشور ظرفیت های همکاری مشترک با ترکیه در دریای سیاه و مدیترانه انتخاب رویکرد نظامی اگر با هدف به تسلیم کشاندن اردوغان جهت سرکوب گروه های اسلامی عضو کشورهای مشترک المنافع به بهانه ادلب باشد(که تعداد آنها اندک است) بعید است منتج به نتیجه شود و تردیدها و نااطمینانی های منطقه ای را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر فدا کردن منافع راهبردی با انتخاب منافع حداقلی در اثر انتخاب رویکرد نظامی به جای حل سیاسی تنش ها مضراتش بیش از منافع آن ارزیابی می شود.و تاکید آقایان صباح زنگنه و دانایی فر بر راهکار سیاسی هم از نظر راهکار عملیاتی و هم منافع راهبردی برای ایران و ترکیه و روسیه و اسدمطلوب تر است.چون در صورت تشدید تنش ها سناریوهای جایگزین فقط توسط کشورهای فعلی درگیر دربحران انتخاب نخواهند شد و نتایج بین المللی شدن بحران غیر قابل پیش بینی است.
کردها ایرانی ترین ایرانی ها هستند و ترکیه از ترس خونش به مانند عربها به خون میلیون ها کرد الوده است. هر کسی به ترکیه کمک کند شریک جرم ترکیه و عربها علیه ایرانی ها می باشد.
بشار و اردوغان نداره : دیکتاتور، دیکتاتوره