روزنامهنگاری بحران میتواند به بیاعتمادیها پایان دهد؟!
یک روزنامهنگار میگوید: روزنامهنگاری بحران جزو آخرین حلقههای مدیریت بحران است و ما نمیتوانیم در حلقههای قبلتر هیچ کاری انجام ندهیم یا کارهایی که انجام میدهیم خطای زیادی داشته باشد و بعد همه انتظارات را از روزنامهنگاری بحران یا رسانهها داشته باشیم.
سعید ارکانزاده یزدی که دارای مدرک دکترای ارتباطات است در گفتوگویی با ایسنا ربارهی وظیفه رسانهها درباره وظیفه رسانهها در انتشار اخبار موثق دربارهی ویروس کرونا و روزنامهنگاری بحران مطرح کرد: وقتی از روزنامهنگاری بحران صحبت میشود، باید به ماجرایی که مقدم بر روزنامهنگاری بحران است برگردیم و آن روابط عمومی بحران است. وقتی ما مطرح میکنیم ویروس آمده و روزنامهنگاری بحران چه نقشی دارند، باید بپرسیم روزنامهنگاران اطلاعاتشان را از کجا میآورند؟ آنها اطلاعاتشان را از مقامها و نهادهای مسوول کنترل مدیریت بحران میگیرند، وقتی که ما در روابط عمومیهای نهادهای مسئول مدیریت این بحران، مشکل داشته باشیم، به تبع این بحران و این مشکل به روزنامهنگاری بحران هم منتقل میشود.
وی ادامه داد: در شرایطی که ما الان به سر میبریم، بیشتر از اینکه مشکل و تمرکز ما بر روی روزنامهنگاری بحران باشد، مشکل ما مربوط به روابط و معطوف به روابط عمومی مدیریت بحران است. ما یکسری سازمانها و نهادها داریم که باید بحران در کشور را مدیریت کنند، منتها با اطلاعات خیلی مختصری که به رسانهها میدهند، با محدود کردن کانالهای ارتباطی و با واکنش نشان ندادن به موقع، عملا خوشان مسیری را فراهم میکنند که یکسری اطلاعات ناقص و نادرست در سطح جامعه پراکنده شود. روزنامهنگاری بحران جزو آخرین حلقههای مدیریت بحران است و ما نمیتوانیم در حلقههای قبلتر هیچ کاری انجام ندهیم یا کارهایی که انجام میدهیم خطای زیادی داشته باشد و بعد همه انتظارات را از روزنامهنگاری بحران یا رسانهها داشته باشم.
ارکانزاده با تشبیه روزنامهنگاری بحران به سواد رسانهای، گفت: در کشور ما وقتی صحبت از سواد رسانهای میشود، بیشتر بحث این هست که به مردم گوشزد کنیم همه تولیدات رسانهای هم که میبینید ممکن است درست نباشد. شما باید رسانهای راکه مصرف میکنید انتخاب کنید و در نهایت بگوییم رسانهای که درست است را مورد مصرف قرار دهید.
وی در ادامه هشدار داد: ماجرای روزنامهنگاری بحران هم کمکم در حال تبدیل شدن به کلیدواژهای میشود برای اینکه همهی خطاها و کاستیهای ارتباطی در مدیریت بحران را بر دوش رسانهها بیندازیم. بگوییم خبرنگاران از عهده این بحران ارتباطی برنیامدهاند. در حالی که رسانهها آخرین حلقههای ارتباطات بحران هستند و حلقههای دیگر ارتباطات بحران مثل روابط عمومیها و خود نهادها نقش موثرتری در این زمینه دارند.
وی با اشاره به نقش رسانهها در شرایط فعلی یادآور شد: رسانهها در حال حاضر نقش آموزشدهنده دارند؛ منتهی مساله دیگر این است که رسانهها باید فضایی را فراهم کنند، به جای اینکه خودشان به بحران دامن بزنند، از نهادهای مسئول پاسخ بخواهند و اینکه عملکرد بهتری داشته باشند. ما در بحرانهای گذشته از نظر ارتباطی با خطا رفتار کردیم و باعث شد بیاعتمادی از سوی مردم به سیستم مدیریت بحران پیش بیاید، روزنامهنگاری بحران به این سادگی نمیتواند این شکاف مردم و مدیران را برطرف کند. بنابراین گاهی اوقات میشود گفت که در این فضای بیاعتمادی اگر روزنامهنگاران بخواهند تلاشی کنند که اعتماد مردم را به دست بیاورند یا اعتماد مدیریت بحران را برگردانند، نتیجهی عکس میدهد و مردم به طور کل آن رسانه را کنار میگذارند.
این روزنامهنگار بار دیگر تاکید کرد: بیش از آنچه که روزنامهنگاری بحران در این شرایط از دستش بربیاید، روابط عمومی نهادهای متولی بحران هستند که عملکردشان را باید اصلاح کنند تا مدیریت بحران از نظر ارتباطی اصلاح شود.
وی با اشاره به نقش موثر رسانهها و همچنین رادیو و تلویریون در پیاده کردن روزنامه نگاری بحران، به عملکرد صدا و سیما در این چند روزه اشاره کرد و گفت: روزنامهنگاری بحران، هم شامل مطبوعات و خبرگزاریها میشود، هم شامل صدا و سیما. زمانی که این مسئله در کشور مطرح شد عملکرد ضعیفی را از صدا و سیما دیدیم. در حالیکه میتوانست در مدیریت ارتباطی بحران رسانه قدرتمندی باشد. اما این اتفاق نیفتاد و عملا در وظیفهی آموزش شهروندان هم کاستی داشت.
ارکانزاده در عین حال پیشنهاد داد: باید از وزارت بهداشت بخواهیم که یک نهاد دائمی برای اینکه پاسخگوی خبرنگاران باشد، تشکیل دهد و خبرنگاران بتوانند به آمار و اطلاعات دسترسی داشته باشند. متاسفانه وزارت بهداشت یک ساعت در شبانهروز را اختصاص به این داده که اطلاعیهای را صادر کند و رسانهها هم از آن استفاده کنند. در حالی که عملا درهای اطلاعرسانی را بسته و در این شرایط کاری از پس روزنامهنگاری بحران برنمیآید.
وی در بخش پایانی این گفتوگو گفت: همیشه به شیوه سنتی این مسئله بین روزنامهنگاران وجود دارد که با یکدیگر رقابت داشته باشند، منتهی در بحران باید حواسشان به این باشد که این رقابت در اولویت دوم قرار بگیرد. صحت یک قضیه و یک رویدادی و اطمینان پیدا کردن از واقعیت داشتن آن مهم تر از سرعت انتشار آن است. این ماجرای تکنیکی است. ما سوای اینکه مشکلات تکنیکی را در روزنامهنگاری بحران داریم، یک پیش زمینه سیاسی اجتماعی فرهنگی داریم که موجب پررنگ شدن این ماجرای تکنیکی در روزنامهنگاری میشود. در حال حاضر شکی در جامعه ایجاد شده، مبنی بر اینکه شیوع این بیماری گستردهتر از آن چیزی است که مقامات رسمی اعلام میکنند. روزنامهنگاری بحران میتواند در کاهش دادن این سطح تشکیک کمک برساند، به شرط اینکه خود نهادهای متولی بحران هم بخواهند آن شکاف بی اعتمادی مردم به آنها پر شود یا به حداقل برسد.
انتهای پیام