انتخابات مترادف با مردمسالاری نیست | یادداشت
سهیل فارسی در یادداشتی که به انصاف نیوز ایمیل کرده، نوشت:
از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی آرمان ملت، علما و روشنفکران «حاکمیت قانون» در ادارهی مملکت بوده است. علما با همراهی آحاد ملت و نخبگان جامعه، آرمانی جز حاکمیت قانون و رای ملت نداشتهاند و از این رو در مشروطه سیدین علیه استبداد قجری و در انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) با همراهی طبقات مختلفهی ملت علیه استبداد پهلوی بپا خواسته و ندای قانون و حاکمیت جمهور سر دادند.
در صحیفهی امام «قانون، جمهوری و دموکراسی» مجموعا در حدود 870 بار به کار رفته که از کلید واژههای اصلی ایشان در کنار دو واژهی «ملت و آزادی» در کوران مبارزات انقلاب بوده است. مرحوم امام در مصاحبهای در دی ماه 1358 نکتهای را به همه یادآور میشوند که باز نشر آن خالی از لطف نیست. ایشان در پاسخ به کسانی که اسلام را سازگار با مردم سالاری نمیدانند میگویند :
« اهانت به اسلام است… که اسلام دموکراتیک نیست و حال آنکه از همهی دموکراسیها بالاتر است [صحیفهی امام ج 11: 459]»
و اما انتخابات …
از زمان مشروطه تا انقلاب اسلامی انتخابات متعددی در کشور برگزار میشد و حتی حکومت برای تغییر و اصلاح قوانین رفراندم سراسری برگزار میکرد. تشکیل مجلس شورای ملی وقت نیاز به برگزاری انتخاباتی هر چند فرمایشی داشت و از این رو انتخابات از بعد مشروطه همیشه در ایران برقرار بوده است اما آنچه که برقرار نبوده دموکراسی بود! ملت، علما و روشنفکران انتخابات را فرمایشی میدانستند و اسم آن را مردم سالاری نمیگذاشتند. شاه در ماه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در مکالمهی تلفنی با دکتر امینی ضمن بررسی اوضاع پرآشوب کشور دربارهی اوضاع مجلس میگوید:
«… شاید تصمیم بگیریم مجلسین را نبندیم!»
شاه که قانون اساسی، قدرت را میان او و مجلس شورای ملی تقسیم کرده است همانند یک حجرهدار بازار هر وقت میخواهد مجلسین را میبندد یا باز میکند! این مجلسین که شاه هر وقت اراده میکند آن را باز کرده یا میبندد برآمده از انتخابات فرمایشی است نه مردم سالاری. در منطقهی پرآشوب ما بسیاری از کشورها انتخابات برگزار میکنند و حتی روسای جمهوری پیدا میشوند که همیشه در انتخابات پیروز شده و هیچ وقت هم شکست نمیخورند! حسنی مبارک رییس جمهور مخلوع مصر که سی سال مستبدانه بر مصر حکومت کرد با برگزاری انتخابات رییس جمهور میشد اما کسی حکومتاش را مردم سالار نمیدانست بلکه از قضا ضد مردم سالاری بود.
از این رو امام خمینی (ره) در نقطهی مقابل این طیف و تفکر پلید که مجلسی فرمایشی و مطیع را میپسندد قرار گرفته و مجلس شورای اسلامی را در راس همهی امور مملکت و نمایندگان چنین مجلسی را عصارهی فضائل ملت میداند. ایشان در این باره به دوستداران انقلاب میگویند:
«شیاطین میخواهند منعکس کنند که (در) ایران دموکراسی نیست، ایران قابل عدالت نیست، ایران قابل آزادی نیست. باید ای برادران من نگذارید که این مسایل پیش بیاید و این گفتارهای نامربوط گفته بشود… [صحیفهی امام ج 6: 145]»
در تعریف انتخابات آوردهاند که؛ گزینش نمایندگان برای مجلس قانونگذاری توسط مردم را انتخابات گویند [آشوری 1366: 43]. بنابراین انتخابات روش و ابزاری است برای گزینش نمایندگان واقعی ملت و نه خود مردم سالاری. انتخابات ابزاری در جهت اجرای اصول مردم سالاری است و آنچه که بدان اهمیت میدهد همین موضوع است اما به خودی خود اعتباری ندارد. امام خمینی (ره) در توضیح کیفیت برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی به روشنی راه را برای مسوولان و تودههای ملت روشن کردهاند:
«ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می کنیم… اساس این است که، مسأله دست من و امثال من نیست و دست ملت است [صحیفة امام ج 11: 35-34]»
علی ایحال آنچه که دارای اهمیت است کمیت انتخابات و یا حتی افراد منتخب در آن نیست. اصل در انتخابات کیفیت، شفافیت و مقدمات آن است و نه صرفا برگزاری یک روزهی آن. اصل این است که آیا انتخابات در چارچوب مردم سالاری و قانون برگزار میشود یا خیر؟ و اگر این گونه بود قطعا آن انتخابات، مطلوب و مورد قبول خواهد بود.
انتهای پیام
«ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می کنیم… اساس این است که، مسأله دست من و امثال من نیست و دست ملت است [صحیفة امام ج ۱۱: ۳۵-۳۴]»
فابل توجه كسانى كه خودشان را خواص مينامند