مدیرعامل بادران: اگر حق کسی اجحاف شده به ما معرفی کنید
/ 700 یا 800 شکایت از بادران در سال 98 /
نسترن فرخه، انصاف نیوز: سید شهره موسوی مدیرعامل شرکت بادران میگوید که اگر در حق کسی در شرکت بازاریابی شبکهای بادران اجحاف شده به ما معرفی کنید تا به او کمک کنیم. این صحبتها مربوط به مطلبی است که در ماههای گذشته بر اساس ادعای یک ایرانی در تماس با انصاف نیوز منتشر شده بود که میگفت در بخش بینالملل بادران عضو شده اما بعد از مدتی به این دلیل که این بخش شباهت زیادی به شرکتهای گلدکوییست دارد، آن را رها کرده است. بعد از انتشار این گزارش خبرنگار انصاف نیوز به شرکت بادران رفت تا با مسئولان این شرکت گفتو گو کند. در همین مورد آنها به این موضوع اشاره کردند که اصلا بخش بینالملل بادران برای ایرانیها نیست و اتباع هم در قبال مبلغی، کارتی به ارزش پنج برابر پول واریز شده میگیرند و در اماکن طرف قرارداد بادران میتوانند از این کارت استفاده کنند. در همین مورد طبق خواستهی مدیران شرکت قرار شده است تا مخاطب مدعی در حضور خبرنگاری به شرکت بادران برود تا ادعای او بررسی شود؛ کاری که تا زمان انتشار این گزارش ممکن نشده است.
وجود شکایت و پروندههایی از این دست در شرکتی به این وسعت چیز چندان عجیبی نیست اما مدیر بازرسی و حراست این شرکت بر این باور است که از اول سال ۹۸ چیزی حدود 700 تا 800 مورد شکایت داشتند که بیشتر آنها برای موارد مالی بوده است و «معمولا» در خود شرکت حل و فصل میشود و بخش دیگر مربوط به آییننامههای انضباطی است.
مورد دیگری که در این گفتو گو به آن اشاره شد، مسالهی دستفروشان مترو است که گاهی میبینیم این فروشندگان اجناس این شرکت را میفروشند، در صورتی که بازاریابی شبکهای تاکید جدی بر بازار گرم دارد و این روش فروش در مترو جزو بازار سرد محسوب میشود، اما شهره موسوی میگوید که: «من توصیه نمیکنم که اجناس در مترو فروخته شود و اصلا گزارشی هم ندیدم از این موضوع که اجناس در مترو فروخته شده باشد». همچنین بر این باور است که شرکتهای رقیب دیگری هستند که بخواهند به بادران ضربه بزنند و بعید نیست کسی وارد سیستم شود، با هدفی خرید انجام داده باشد و جنسی را حتی ارزانتر هم به فروش برساند تا برندی را خراب کند.
بازاریابی شبکهای برای اقتصاد کشور مفید است؟
با وجود اینکه شرکتهای بازاریابی در داخل کشور، به خصوص شرکت بادران به این موضوع تاکید دارند که چنین شرکتهایی برای اقتصاد کشور، مخصوصا در شرایط سخت حال حاضر مفید است، اما بخشی از اقتصاددانها و کارشناسان حوزهی اقتصاد و بازاریابی این مساله را رد میکنند و گاهی این شرکتها را برای اقتصاد مضر میدانند، ولی سیده شهره موسوی مدیرعامل شرکت بازاریابی شبکهای بادران از شرکتهای مشابه خود دفاع میکند، او در مورد این موضوع به انصاف نیوز گفت: «سوال من این است که اقتصاددانها نظر شخصی خودشان را در مورد این شرکتها میگویند یا دیدگاه جهانی نسبت به بازاریابی شبکهای را مطرح میکنند؟ من هم میتوانم نظر شخصیام را بایک سری غرض ورزی بیان کنم. متاسفانه در این حوزه گاهی نظرات شخصی غالب میشود و این اقتصادانها نگفتند مثلا براساس این بند، چنین شرکتهایی باعث آسیب به جامعه میشود و یا بر اساس این بند یک نقطه در دنیا بازاریابی شبکهای نقد شده و خیلی از اقتصاددانهای دنیا به دلایل توجیهی بازاریابی شبکهای را نقد کردند.
من فکر میکنم این اقتصاددانهای که شما میگویید، مثلا آقای احمد روستا یک اقتصاددان نیست بلکه در حوزهی بازاریابی و فروش یک مدرس هستند. ایشان جزو اساتید قدیمی هستند و من به ایشان احترام میگذارم ولی دلیل نمیشود که یک نفر که در حوزهی بازاریابی و فروش این نوع کار را قبول ندارد ما کل بازاریابی شبکهای را زیر سوال ببریم، در صورتی که در تمام کشورهای پیشرفتهی دنیا این سیستم فروش در حال کار است و حتی اتحادیهی جهانی دارد.
هر سال همایش و جلساتی دارند، بحث علمی میکنند و خودشان را ارتقا میدهند، حال یک نفر در داخل ایران بنا بر نظر شخصی میگوید این فرمی که در کشور اجرا میشود برای اقتصاد مفید نیست.این شرکتها در نه تنها در شرایط فعلی ایران، بلکه در هر شرایطی میتواند به کشورها کمک کنند. همهی ما میدانیم که در هر جامعهای نظرات مثبت و منفی وجود دارد اما باید ببینیم برایند خروجی نظرات مثبت و منفی به چه صورت است.
با توجه به اینکه مجوز از سمت کمیتهی نظارت بر بازاریابی شبکهای وزارت صنعت و معدن و تجارت داده شده، کلیهی شرکتهای بازاریابی شبکهای، تولیدی هستند و کارخانههای تولیدی دارند، یعنی به تولید کالای ایرانی میپردازد. هیچ کالای خارجی در داخل شرکتهای بازاریابی شبکهای فروخته نمیشود. این موضوع در مرحلهی اول به تولید کمک میکند، هیچ تولید کنندهای بدون سیستم فروش، نمیتواند موفق باشد و بازاریابی شبکهای زنجیرهی گمشدهی تولید و فروش را کنار هم قرار میدهد.
این اتفاق که در شرکتهای بازاریابی شبکهای پیش میآید هر مبلغی که از سودی که از تولید یک جنس در هر شرکت تولیدی وجود دارد، این مبلغ توسط خود شرکت به تعدادی از بازاریابها که در فروش آن کالا تاثیرگذار بودند سود میرسد که این سود طبق یک برنامه است که در کمیته نظارت هم تایید کردند.
هر کس با فروش کالایی که انجام داده، منافعی را برای شرکت ایجاد کرده، شرکت هم از منافع خودش مبلغی را در پایان ماه بر اساس یک برنامهی درآمدی مشخص به حساب آن فرد واریز میکند. این فرد هم کالای مورد نیاز خود و اطرافیانش را که میتوانند از هر جای دیگر تهیه کنند را به فروش میرساند، در این صورت من فکر میکنم هیچکس آسیبی نمیبیند.
مضاف بر اینکه در خیلی از روشهای دیگر مثل روش سنتی میبینیم حتی از یک هایپرمارکت یا فروشگاه عادی که خرید میکنید در بیشتر مواقع نوشته جنس فروخته شده به هیچ عنوان پس گرفته نمیشود، اما در بازاریابی شبکهای ما تا یک سال برگشت کالا داریم، حتی اگر فردی وارد شبکهی فروش شد و خریدی انجام داد به امید اینکه بازاری را برای خود ایجاد میکند، اما به هر دلیلی در فروش حتی بخشی از آن ناموفق بود به شرط آنکه سلامت کالا حفظ شده باشد تا یک سال بعد شرکت آن را پس میگیرد و به ازای آن خردهفروشی که به خودش پورسانت داده شده کسر میشود و باقی پول به آن پرداخت میشود، با جذب نفر هم ریالی به افراد پرداخت نمیشود و حق عضویتی هم داده نمیشود.
اجناس شرکت همان چیزهای است که شما به صورت عرف از آن خرید میکنید و همه تولید داخل است، با این وجود مثلا وقتی بازاریابهای سنتی بازاریابی میکنند میگوییم که آنها تخلف میکنند؟ باید نگاهمان را به بازاریابی شبکهای عوض کنیم، باید بگوییم شرکتهای بازاریابی شبکهای نوعی شرکت پخش هستند که روش پخششان با به کارگیری آدمها خارج از یک محیط اداری فیکس است. ما زمانی در نگاه سنتی خودمان فکر میکردیم کار یعنی اینکه یک آدم صبح از خانه بیرون بیاید و در محلی مشخص برود و کار کند. ما نباید در برابر موج جدید فروش مقاومت کنیم.»
موسوی:بازاریابی روش فروش جدید است
بیشتر جوانهایی که از شرکتهای بازاریابی شبکهای بیرون آمدند، کار در چنین شرکتهایی را محکوم میکنند ولی موسوی این روش را نوع جدید فروش میداند و در ادامه بیان کرد: «بازاریابی شبکهای روش جدید فروش و توزیع کالا است، چرا فکر میکنیم که آدمها در یک مجموعه باید در یک ساعت و مکان مشخص استخدام یک فرد باشند؟ در صورتی که بازاریابی شبکهای این فرصت را به آنها میدهد تا به پیشرفت علمی سیستم فروش برسند و به نظرم باید به آن احترام گذاشت.
البته با توجه به فرهنگ ایرانی باید آن را بومیسازی هم کرد، اما به هر جهت روشی است که در کل دنیا هم انجام میشود. بهترین راه در ایران همراه شدن با این مسیر است تا نگاهمان را عوض کنیم که این یک روش توریع کالا است که نه تنها آسیبی به اقتصاد نمیزند بلکه به خیلی از چرخههای اقتصادی کمک میکند.
مشکل بسیاری از تولید کنندگان توزیع کالا است، به جرات میگوییم در خیلی از جلسات مدیران دولتی گفته میشود که از تولید کننده داخلی حمایت کنید ولی هیچکس نمیگوید این تولیدکننده جنسش را کجا باید توزیع کند. من در جلساتی رفتم که تولید کنندگان مدعی بودند بعضی از تولیداتشان با کالاهای خارجی رقابت میکند اما توان فروش ندارند، باید بدانیم که تولید و توزیع هر کدام تمرکز خودشان را میخواهد.
همیشه گفتند به تولید توجه کنید اما وقتی نگاه یک مقدار آن طرفتر یعنی سمت توزیع رفته همه گارد گرفتند که آنها دلال و دزد هستند تا سر مردم کلاه بگذارند، در صورتی که توزیع اگر نباشد، بخش تولیدی باید چه کار کند؟ بازاریابی شبکهای همینجا به داد کارحانهها میرسد چون کم نداریم کارخانههایی که نیمهکار یا تمام شده در شهرکهای صنعتی ماندهاند، همین جا ابزار قدرمتمند بازاریابی شبکهای به داد این آدمها میرسد.»
قیمتهای ما عرف بازار است
انصاف نیوز در گزارشهای قبلی که در مورد شرکتهای بازاریابی شبکهای و حتی بادران تهیه کرده بود، به جوانهایی پرداخت که از چنین شرکتهایی بیرون آمده بودند و نسبت به میزان قیمت اجناس گلایه داشتند، مبلغهایی که شاید به میزان کمی بیشتر از قیمت عرف در بازار بوده و همین موضوع کار فروش را برای آنها سختتر میکرده است، چون باید توان و انرژی بیشتر برای این کار میگذاشتند اما مدیر عامل این شرکت، قیمتهای تمام اجناس را عرف بازار میداند و ادامه میدهد: «قیمتهای ما عرف بازار است، هیچ شرکتی نمیتواند بگوید که من صدتا تک تومانی هم از جای دیگر گرانتر نمیفروشم، اولا تمام جنسهایی که در بادران فروخته میشود قیمت مصرفکننده روی آن است اما آنچه مسلم است قیمتهای عرف بازار اجناس، بستگی به ماده اولیهی اجناس دارد.
کیفیت کالای ما با توجه به قیمتش همخوانی دارد و با همنوع خودش قابل مقایسه است، باید دید آن جنس سودی خارج از مقدار عرف داشته یا نه، خیلی از دستمال کاغذایها از ما گرانتر و خیلیهای دیگر هم از ما ارزانتر است اما کیفیت دستمال ما از آنکه گرانتر است برابری میکند، این موضوع حتی در آزمایشگاه ما هم قابل اثبات است.»
چرا گاهی اجناس بادران در مترو به فروش میرسد؟
با وجود اینکه در شرکتهای بازاریابی شبکهای در مورد بازارهای گرم و سرد صحبت میشود و تاکید به فروش اجناس در به اصطلاح بازار گرم دارند اما گاهی در ایستگاههای مترو و خیابان افرادی را میمینیم که مشغول فروش اجناس این شرکتها هستند که این شکل فروش شامل بازار سرد میشود، موسوی در مورد این موضوع میگوید: «من توصیه نمیکنم که اجناس در مترو فروخته شود و اصلا گزارشی هم ندیدم از این موضوع که اجناس در مترو فروخته شده باشد. در هر حال باید قبول کرد که کیفیت برای بادران مهم است و رضایت بازاریابهای خودش بسیار مهم است مثلا اتوبوس رایگان از مترو تا شرکت گذاشتیم بدون آنکه حتی صدتا تک تومانی از آنها بگیریم با وجود اینکه وضعیت گرانی و بنزین را میدانیم، چون احترام به بازاریاب برای ما از هر چیزی مهمتر است.
با این حال شرکتهایی هستند که بخواهند به ما آسیب بزنند، این موضوع را به صورت جدی میگویم و اصلا نمیخواهم اسم شرکتی را ببرم، ورود به سیستم هم محدودیت ندارد، بعید نیست کسی وارد سیستم شود، با هدفی خرید انجام داده باشد و جنسی را حتی ارزانتر هم به فروش رسانده تا برند را خراب کند.
متاسفانه ما رقابت سالم نداریم، به جای آنکه دیگران قد خودشان را به اندازه ما کنند دوست دارند تا قد ما را کوتاه کنند. پس این وظیفهی ما است تا اطلاعرسانیهای درست را در جامعه انجام دهیم. ما بر این باوریم که اگر کسی به هوای پورسانت وارد بادران شود و جنس بهانه باشد این یعنی ما بد کار کردیم. هر شرکتی اگر پورسانت دلیل اولش باشد یعنی هرمی کار میکند.»
فروش اجناس در مترو کار شرکتهای رقیب است
فلاح پور مسوول بخش آموزش شرکت بادران به موضوع فروش اجناس در مترو اشاره میکند و آن را کار شرکتهای رقیب میداند و مدعی است خودش هم در مترو چنین چیزی را دیده اما فرد بادرانی نبوده، از ماجرا این طور میگوید: «اتفاقا من در مترو دیدم که شخصی مشغول فروش اجناس بادران است و از او پرسیدم این جنسها را از کجا آوردی گفت از کسی گرفتم، پس فکر نکنیم هر کس که در مترو مشغول فروش اجناس شرکت است حتما بادرانی است، کالا وقتی وارد بازار میشود شاید یک دستفروش و یا مدیرعامل بانک آن را بخرد.
اتفاقا آن روزی هم که من دیدم چون میدانستم جزو خط قرمزهای خانم موسوی است جلو رفتم و گفتم این اجناس را از بادران خرید کردید و گفت بادران چی هست و فهمیدم بادرانی نیست، پرسیدم پس از کجا آوردی و گفت از کسی خریدم.
اجناس شرکت ما را با قیمت ارزانتر میفروشند یعنی هزینه میکنند تا اجناس ما را با قیمت کمتر بفروشند که از این افراد زیاد داریم که از شرکتهای دیگر میآیند و در جلسات ما مینشینند اما در این مسایل ما اصلا ورود نمیکنیم چون انقدر گرفتار کارهای خودمان هستیم که زیاد درگیر چنین فازهایی نمیشویم.»
ما خط قرمز زیاد داریم
اما با این وجود، به دلیل وسعیت شرکت بادران و تعداد بالای بازاریاب، احتمال اینکه بازاریابی اجناس خود را در بازار سرد به فروش برساند وجود دارد، فلاحپور در جواب اینکه، اگر متوجه شوید چنین اتفاقی در یکی از تیمها افتاده برخوردی میکنید یا نه، گفت: «صدر در صد برخورد میکنیم، ما خیلی موارد خط قرمز داریم، حتی برای نوع فروش هم ما قاعده داریم که مثلا از بعضی واژگان نباید استفاده کنید.
اگر کسی از شما راهنمایی خرید گوشی بخواهد، برند گوشی خودتان را میگویید بدون اینکه از آن برند سودی به شما برسد، با وجود اینکه برندهای داخلی خیلی محبوب نیست اما خیلی افراد را میتوانم به شما نشان دهم که برند بادران را دوست دارند. رنگ برند ما نارنجی است و بعضیها در مراسمهای شرکت لباس نارنجی میفروشند.
دلیل این موضوع این است که شرکت خیلی شفاف کار میکند، هیچ شرکت بازاریابی شبکهای غیر از چند پاراگراف در مورد برنامهاش، بیشتر نمینویسد، اما ما تا ریزطرح درآمدی را روی سایت گذاشتیم. شاید کسی بخواهد برای سود بیشتر به زیر مجموعهی خود دروغ بگویید، ما اینجا بخش پاسخگویی داریم که وقتی زنگ میزند و چنین چیزی را میگوید، کامل طرح درآمدی را برای او توضیح میدهیم.
ما به سوالات از طریق تلفنی، حضوری،سایت و صفحهی اینستاگرام پاشخ خواهیم داد، هیچ شرکت دیگری چنین کاری را انجام نمیدهد چون به نفع شرکتها است که به هر طریق به سود بیشتر برسند. موارد زیادی بوده که ما جلوی این شکل خریدهای به اصطلاح خودمان با روش اغواگری را گرفتیم، مثلا جوی بدهد تا فرد خرید انجام دهد، در صورتی که ما آموزش میدهیم تا جلوی چنین خریدهایی گرفته شود.»
آیا احترام خارج از عرف در بادران وجود دارد؟
در بسیاری موارد افرادی که از شرکتهای بازاریابی شبکهای و حتی بادران بیرون میآیند در مورد رفتارهایی از جنس روانشناسی صحبت میکنند که تاثیر جدی در جذب آنها به مجموعه داشته، همچون احترامهای خارج از عرف، اما مدیر بخش آموزش شرکت بادران چنین رفتارهایی را از تاثیرات شرکتهایی همچون گلدکوییست میداند که همچنان در ذهن مردم مانده و ادامه میدهد: «اینکه به مشتری و تازه وارد در روزهای اول احترام ویژه بگذارند چیز عجیبی نیست و طبیعی است ولی اینکه شخص را دچار جو میکنند را توضیح میدهم، بازاریابی شبکهای مثل دستمال کاغذی است، در گذشته همه به دستمال کاغذی کلینیکس میگفتند چون اولین شرکتی که دستمال کاغذی را تولید کرد کلینیکس بود، حال باید گفت بازاریابی شبکهای گدکوییست نیست چون ما اینجا قمار نمیکنیم.
بعضی وقتها اشکال در فردی است که به شرکت وارد میشود چون دوست دارد تا قمار کند در صورتی که اینجا محل کار است و قرار نیست بعد یک سال لامبورگینی و یک ویلا در بارسلونا بخرد. اینها تفکرات و جملات گلدکویستی بود، چون اولین مواجه ملت ایران با بازاریابی شبکهای با این شرکت شروع شد پس همه چیز بازاریابی شبکهای را از ان قسمت میدانند.
فعالیت ما هیچ ارتباطی با گلدکوییت ندارد، گرچه این شرکت همچان در دنیا در حال فعالیت است و در ایران هم به صورت غیر قانونی فعالیت میکند که در سایت پلیس فتا هم چند وقت یک بار گزارش دستگیری تعداد از انها را میبینید.»
ایرانیها نمیتوانند در بخش بینالملل ثبت نام کنند
انصاف نیوز در ماههای گذشته گزارشی منتشر کرد مبنی براینکه شخص ایرانی در بخش بینالملل بادران شروع به کار کرده و مبلغ 300 یورو برای عضویت پرداخت کرده و باید عضویت انجام میداده تا فرد دیگری هم وارد مجموعه کند و آنهم همین مبلغ را واریز کند، همچنین کارتی به آنها داده شده با خرید با آن کارت در اماکن خاص و تحت قرارداد با شرکت به آنها تخفیف داده میشود. اما مدیران شرکت به طور قطعی ثبت نام ایرانی در این بخش را تکذیب کردند و فلاحپور در مورد این بخش شرکت گفت: «ایرانیها که نمیتوانند در بخش بینالملل ثبت نام کنند، میخواهید الان امتحان کنیم؟ برای شما که ایرانی هستید اصلا ثبت نمیزند، این بارها در سایت و اطلاعیههای ما آمده که فقط برای اتباع غیر ایرانی است.
متاسفانه آدمها به جهت منافع شخصی خودشان ممکن است همه چیز را زیر سوال ببرند، این به آن دلیل نیست که اصل هویت یک کار بد باشد، حتی مکالمات در بادران ضبط میشود که شما میگویید در مورد کار کردن ایرانیها در آن بخش با شما صحبت کرده. ما هم انکار نمیکنیم که برنامهای داریم به اسم بینالملل که ایرانی نمیتواند در آن ثبت نام کند، اما مثلا شما میتوانید به خارج از کشور سفر کنید در همان کشور کار کنید و ارتباطی به آن برنامه ندارد و فقط کسی که زیرمجموعهی اتباع خارجی داشته باشد میتواند در این بخش فعالیت کند.
ایرانیها با اتباع فرق دارند ما یک پلنی را رونمایی کردیم چون در حال وارد شدن به عرصهی بینالملل هستیم، همین الان در خاک کشور افغانستان، گرجستان، عراق و ترکیه و عمان هم قبل یا بعد از عید کار خواهد شد. البته به دلیل مشکلاتی که بین ایران و عراق پیش آمد این مساله یک مقدار افت کرد وگرنه عراق کل این کشورها را میگرفت چون عراقیها رفت و آمد بیشتری با ایران دارند.
من الان اگر به شما بوسکارت بدهم و شما برای خرید به جاسبی بروید چون ایرانی هستید به شما چیزی نمیدهند چون میگویند کارت اتباع را به ما نشان دهید. ما یک شرکت گردشگری بادران هم ثبت کردیم که دفترش هم سعادت آباد است و یکی از خدماتی که در آن بوسکارتها وجود دارد خدمات هتلینگ ایران است، مثلا یک نفر که از عراق وارد ایران میشود و میخواهد از یک سری خدمات استفاده کند، این بوسکارتها برای ورود به ایران میتواند انگیزهای باشد.
کسانی که چیزی در مورد این کارت نمیدانند یک چیز کلی میگویند که مثلا یک کارت میفروشند و کلی پول میگیرند، اصلا آیا ایرانی میتواند این کارت را بخرد؟ نه، اما اگر یک ایرانی تخلفی کرده و خودش را افغان معرفی کرده و کد ملی خودش را نزده مساله دیگری است.
در حال حاضر هم کسی نمیتواند از خاک ایران ثبت نام کند، یعنی در برنامههای نرم افزاری این را آماده کردیم، چون متاسفانه بعضی آدمها برای اینکه به منافع خودشان برسند حتی به دروغ خودشان را افغان هم معرفی میکنند، پا در مسیری گذاشتیم که ارزآوری کنیم و توریست وارد کشور کنیم.»
او در پاسخ به اینکه این مبلغی که پرداخت میشود برای کارت است؟ گفت:« فرد اگر ایرانی باشد که این موضوع از کل باطل است و کسی را راه نمیدهیم، ماجرای به یورو بودن مبلغ هم به این دلیل است که چون برای بخش بینالملل است یک بیسی را برای آن در نظر گرفتیم. ما کالا عرضه میکنیم، در هرات بازاریابهای ما از کارت برای خرید کالا استفاده میکنند، از این کارت تا پنچ برابر پولی که پرداخت کردند استفاده میکنند.
300 یورو پرداختی نداریم، در ازای 100 یورو به شما 500 یورو اعتبار میدهیم، اعتبار 100 یورو یک سال، 200 یورو دوسال است که در این دو سال میتواند از جمیع کالاهای شرکت استفاده کند، شکل استفاده از این کالاها هم مهم است. الان اگر وارد جاسبی شوید و بگویید این بوسکارت من است و میخواهم از آن استفاده کنم، از شما کد بازاریابی میخواهند، فرد اتباع باید یک کارت شناسایی معتبر نشان دهید و بعد کالا را با 50 درصد تخفیف خرید میکنید.»
مالباخته در شرکت ما معنا ندارد
مدیر بخش آموزش بادران به واژهی مالباخته اشاره میکند که گاه افراد بعد از خارج شدن از شرکتهای بازاریابی شبکه به کار میبرند و میگوید:«در گلدکوییست فرد پول یک کالایی را میداد و میگفتند کالایی در مالزی است که شما خریدید و در واقع هوا را با شما معامله میکردند و یا طلایی که ارزشی کمتر از انچه باید داشته باشد را به شما میفروختند. اما در شرکت ما مالباخته بودن وجود ندارد و در ازای آن جنس دریافت میکنند. مالباخته بودن در بادران چگونه است؟»
اگر حق کسی اجحاف شده به ما معرفی کنید
طبق گزارش انصاف نیوز فردی که در شرکت بادران و بخش بینالملل مشغول بوده و بون زیرمجموعه قصد ترک کار میکند به او گفته میشود تا آن مبلغ پولی که برای بخش بینالملل واریز کرده پس داده نخواهد شد و به جای آن آموزشهایی که در این مدت دیده که میتوان در نظر رفت، همچنین آن فرد مدعی بود 300 یورو را حساب لیدر خود و نه شرکت واگذار کرده، اما فلاحپور در مورد این موضوع گفت: «اصلا چنین چیزی در بادران نداریم» و موسوی افزود: « اگر کسی هست که در حقش اجحاف شده به ما معرفی کنید تا ما کمکش کنیم.» همچنین فلاحپور ادامه داد:«اینجا اصلا فرد با نفر در طرف نیست، بلکه با شرکت بادران طرف است، اینجا وقتی میز کار را ثبت میکنید با یک واحد حقوقی به نام شرکت بادران قرارداد میبندید و همه چیز اینجا حقوقی است.»
اما بعد از پیگیری انصاف نیوز برای هماهنگی قرار ملاقات بین مسوولین شرکت و فرد ایرانی که در بخش بینالملل مشغول بوده است، روابط عمومی شرکت بادران هیچ همکاری انجام نداد تا چنین ملاقاتی شکل بگیرد.
وزارت صمت بر فعالیت شرکتهای شبکهای نظارت دارد؟
فلاحپور و موسوی براین باور هستند که وزارت صمت کنترل زیادی بر فعالیتهای آنها دارد و حتی بعد از سوال خبرنگار درمورد میزان کنترل این وزارت خانه، پرونده و نامهنگاریهای سه سال اخیر شرکت با این وزارتخانه را نشان خبرنگار دادند. موسوی در اینباره گفت: «شما میگویید نظارتی نمیشود، ما نفس میکشیم آنها نظارت میکنند، حتی برای لغو شعبه هم باید به آنها بگوییم، ما بدون نظر اینها نمیتوانیم نفس بکشیم؛ علاوه بر نامهنگاری ما به آنها سی دی هم میدهیم. علاوه بر این با پلیس فتا هم در ارتباط هستیم، کمیتهی نظارت هم تشکیل شده به عملکرد ما نظارت دارد.»
از ما به پلیس فتا شکایتی نشده است
مدیر بخش آموزش شرکت ادامه داد: «از ما شکایتی نشده اما ما به پلیس فتا شکایت کردیم، مثلا چند ماه پیش یک سامانه اس ام اسی داشتیم که شخصی حک کرده و از طرف بادران به علیه بادران اس ام اس زده است، از این مسایل زیاد داریم که ورود میکنند در مسایل بادران و باعث اخلال کارها میشوند.
بادران در سال 98 که سختترین شرایط اقتصادی است ما از کشور صادرات داشتیم که به نظرم این موضوع یک شقالقمر است. در این وضعیت اقتصادی که جمیع شرکتهایی که بودجه دولتی ندارند، کم آوردند ما به چند کشور وارد شدیم و ارز آوری کردیم.»
موسوی با انتقاد از مطالب منفی رسانه در مورد این شرکت گفت: «ما در حال افزایش نیرو هستیم و انتظارمان هم از اصحاب رسانه این است که حداقل اگر مثبت نمیگویند تمام این زحمتها را بدون در نظر گرفتن هر چیزی زیر سوال ببرند. قطعا شرکتهای بازاریابی کنترل میشوند و چون ما قصد داریم تا برند ماندگار شویم سعی میکنیم خودمان را با قوانین وفق دهیم و هرگز نشده در برابر قوانین شانه خالی کنیم.»
نمیگوییم در بادران اصلا تخلف نمیشود
در بسیاری موارد برای جذب زیر مجموعه در شرکتهای بازاریابی این نگاه وجود دارد که با پولدار شدن و سرمایه، فرد به هرآنچه که میخواهد، میرسد، حتی گاهی برای افراد تازه وارد رویاهایی آغشته با پول متصور میشوند، اما طبق گفتههای فلاحپور بعضی سودای ثروت لحظهای دارند و چنین رفتارها و طرزفکری از طرف آن افراد است و ادامه میدهد:«اینکه یک کسی مرتکب خطا شود کل آن سیستم نیاید زیر سوال برود، نمیگوییم در بادران اصلا تخلفی نمیشود، موضوع تخلف نیست بلکه موضوع برخورد با تخلف است. ما یک سری خط قرمزها داریم مثلا سال گذشته یک جلسهی پرزنت ساعت ده شب در یک خانه برگذار شده بود، خبرش که به ما رسید جایگاه همه را لغو کردیم.
یک سری از کسانی که وارد شرکت میشوند در سودای ثروت لحظهای و بدون زحمت هستند که ما به آنها آموزش میدهیم، حتی بعضی از آنها وقتی به این نتیجه میرسند بعد شش ماه به پول نمیرسند از شرکت میروند، با بعضی از آنها که از شرکت رفتند هنوز در ارتباطم میدانم که مثلا در سایتهای شرطبندی فوتبال وقت میگذرانند. به تازه واردها هدف نویسی آموزش میدهیم که مثلا لامبورگینی هدف نیست. بچهها آموزش میبینند که برای دعوت به کار باید لباس مناسب بپوشند، یعنی معلوم باشد که در محیط کار قرار گرفتی. درسی به اسم اخلاق در تجارت داریم که آقای روحانی آن را پنچ شنبهها به بازاریابها آموزش میدهد.»
موسوی هم در تکمیل صحبتهای فلاحپور گفت: «همیشه گفتم بادران راه زود پولدار شدن نیست و همه هم اینجا موفق نمیشوند و باید کسانی دعوت به کار شوند که آنها هم علاقهمندی به فروش داشته باشند چون همه نمیتوانند در بادران موفق شوند. گاهی ورودیهای اشتباه باعث نتیجهی اشتباه میشود. الان 500 هزار بازاریاب هستند که در شرکت کار میکنند، ممکن است دو یا سه میلیون نفر تا الان در بادران ثبت نام کرده باشند و رفته باشند، حالا اگر این تعداد که در بادران است را با آن تعداد که از بادران رفته مقایسه کنیم میبینیم درصد بسیار کمی بوده است.»
تعصب در بادران درست است یا غلط؟
بیشتر بازاریابها، حتی بازاریابهای شبکهای در کشورهای دیگر هم نسبت به شغلشان تعصب دارند، این موضوع در بین بازاریابهای شرکت بادران هم دیده میشود، گاهی این تعصب آنقدر است که راه هر انتقادی را میبندد و کار به جایی میرسد که بازاریابهای شبکهای دیگر تحمل معاشرت با افراد غیر بازاریاب را ندارند، سید شهره موسوی در مورد وجود تعصب در کار میگوید:«من با تعصب در هیچ زمینهای موافق نیستم، اما خودم نسبت به تمام بازاریابهایم تعصب دارم یعنی دوستشان دارم.
کسی که سالها لیدر بوده با کسی که تازه وارد شرکت شده، من به هر دو به یک اندازه تعصب دارم، خودم را خدمتگزار آنها میدانم و هرگز خودم را رییس هیچ کدام نمیدانم و به این فکر نکردم که آدمها ابزار من هستند برای حفظ درآمد. چون قلبا دوستشان دارم.»
از اول سال چیزی حدود 700 یا 800 شکایت داشتیم
مدیر حراست شرکت بادران، مرد میانسالی که جزو سرهنگهای بازنشستهی ناجا است در مورد روند کاری در این بخش میگوید: «ما نمایندهای در مورد امور شعب خارج از تهران داریم که برای کارهایی که به وزارت صنعت و معدن و تجارت است خودشان اقدام میکنند، در رابطه با پلیس فتا هم به ندرت موضوعی بوده که پلیس و نه حالا پلیس فتا مربوط شود، اما مثلا موردی بود که پلیس فتا تماس گرفت برای بررسی اینکه خانمی در بادران فعالیت میکند یا نه، گویا از حسابی پول برداشت کرده بود و از بادران جنس خرید کرده بود، ما هم اطلاع دادیم که در صورت مراجعه برای دریافت اجناس او را نگه دارند تا تحویل پلیس بدهیم.
شکایت اینجا وجود دارد اما معمولا حل و فصل میشود، شاید از اول سال تا به الان چیزی حدود 700 یا 800 مورد شکایت داشتیم، اما همه همین جا حل میشود. بیشتر شکایتهای اینجا برای بحث مالی و این بحثها است، به علاوه اینکه ما آییننامهی انضباطی داریم که چنانچه کسی با توجه به آن آییننامه مرتکب خطایی شود، میز کار او را میبندیم.»
توضیح در تابستان ۱۴۰۲:
دادگاه رسیدگی به پرونده موسوم به رمز ارز کینگ مانی به اتهام کلاهبرداری در بهار ۱۴۰۲ در شعبه دوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اقتصادی استان تهران برگزار شد. متهم ردیف اول فریدون قربانیان مشهدی، و متهم ردیف دوم همسرش سیده شهره موسوی، متهم ردیف پنجم هم دخترشان شیدا قربانیان مشهدی هستند. دو متهم ردیف اول و و متهم ردیف دوم از زندان به دادگاه اعزام شده بودند و متهم ردیف پنجم با قید وثیقه آزاد است. همزمان با بازداشت این دو نفر در سال گذشته، فعالیت شرکت بادران هم متوقف شد.
انتهای پیام
انصاف نیوز چقد پول گرفتی چنین مصاحبه و گزارشی بزنی!!
متاسفم که قلم هاتون رو میفروشید
بادران فقط با فروش بوس کارت که الان میگویند مال اتباع هست ولی لیدر ها با کلک آن را به ایرانی ها فروخته اند البته با هماهنگی کامل بادران سر مردم کلاه میگذارند
خیلی نامردیه این شرکت بادران، دو میلیون و خورده ای از خیلیا گرفته بعد حالا که خرشون از پل گذشته پنجاه شصت درصد تخفیفشو کرده بیست درصد، مال مردم خورا
کی میخواد جواب این دزدی ها وکلاهبرداری هارا بده چرا باید در جمهوری اسلامی به یک سیستم قمار مجوز داده بشه چرا انقدر راحت با روح روان ملت بازی میکنید حق این ملت خوردن نداره بالاخره خدا بروزی از دپاغتون درمیاره مطمئن باشید منوه پیگیر شکایت و جمع آوری استشهادم
کی میخواد جواب این دزدی ها وکلاهبرداری هارا بده چرا باید در جمهوری اسلامی به یک سیستم قمار مجوز داده بشه چرا انقدر راحت با روح روان ملت بازی میکنید حق این ملت خوردن نداره بالاخره خدا بروزی از دپاغتون درمیاره مطمئن باشید
یه مشت افراد با وعده و وعید دروغ الکی که فقط با روانشناسی و سقف ذهنی الکی ادما رو جلو میبرند در صورتی ک هیچ پشتی نداره من خودم ب شخصه تو همین طرح لایف ۲ونیم ضرر کردم و همش الکی بود
درود
بنده دو میلیون و صدوهشناد هزارتومان واریز کردم. قبل یک هفته استرداد وجه دادم که متاسفانه گفتن چون لغو عضویت زدی برگشت ندارد. الان بعد از ۴ یا ۵ ماه نه سودی کردم و نه اتفاق خاصی رخ داده. اگر شرکت هرمی نیست پس چیست. من یک معلمم چرا باید با گول زدن یک معلم به هدف درآمدزایی پولی از من گرفته بشه و منفعت برای شرکت ایجاد بشه. اگر لازم باشه رسما شکایت می کنم و اقدام می کنم.
من چی بگم ک زوری گفتن باید ۵ تا کارت بخرمو فقط شد ضرر
اغلب شوینده هاشون کفش لجن بسته و فاسده و باعث بیماری میشه اینا باارز کینگ مانی ۲۷۰ هزار میلیارد تومن هم کلاه برداری کردن و بعد از خرید مردم حساب روبستن خودشون توی صنعت و معدن به خودشون مجوز دادن کارشون فقط دزدی هست
اینجا محل بی طرفی نیست چرا که متن من را پاک میکنید که حقایق خوانده نشه دزدی در رمز ارز کینگ مانی بالای ۲۷۰ هزار میلیارد و فروش احناسی که لجن بسته مثل شامپو و صابون مایع توسط این شرکت
اینجا محل بی طرفی نیست چرا که متن من را پاک کردید که خوانده نشه
کلاهبرداری 2دومیلیون پولمو بالا کشیدین
سیده شهره موسوی مدیرعامل بادران مسئوله در قبال بازاریابی شبکه ای و مردم. کلی پول از جیب مردم رفته. تو طرح بین الملل. تو طرح کینگ مانی و طرح بادران لایف. باید محاکمه بشه و به مردم جواب بده. اگر عدالتی هست. اگر مملکت قانون داره
من 70میلیون مال باخته شرکت بادران هستم
بادران کلاهبرداری من هم مال باخته م و خیلیا دیگه هم همینطور
موافقم
به نطر من هم بادران با دزدی، این دفتر و شرکت و .. رو راه انداخته، همش پول مردمه، بازاریابانشون هم دزدند و با کلاه گذاشتن سر مردم دارن پورسانت میگیرن، اما بدونید که این جماعت به یه جایی وصلند که انقدر راحت دارن دزدی میکنند