دو پیش بینی از سیاست خارجی 99: بوی بهبود نمیآید
/گفتوگو با نصرالله تاجیک و قاسم محبعلی/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: نصرتالله تاجیک میگوید سیاست خارجهی ما در سال 99 با مشکلات بیشتری رو به رو خواهد شد، همچنین اگر فشارهای حاصل از تحریم بر مردم بیشتر شود، با حوادثی همچون آبان حتی با خشونت بیشتری مواجه خواهیم شد. از سوی دیگر قاسم محبعلی معتقد است روی کار آمدن یک دموکرات در آمریکا میتواند به بهبود اوضاع کمک کند تا مشکلات ایران به سمت حل شدن برود، همچنین میگوید در ایران دست دولت و وزارت خارجه در سیاست خارجی و همچنین مسالهی خاورمیانه بسته بود و رئیس جمهور و مجلس توانایی مدیریت سیاست خارجی را ندارند.
با وجود تنشها در منطقه و آغاز موج جدید تحریمها، وضعیت سیاست خارجی ایران در سال 99 -باتوجه به ترکیب مجلس آینده- چگونه خواهد بود و به کدام سمت میرود؟ برجام چه خواهد شد؟ قرار گرفتن ایران در لیست سیاه و تصویب نشدن fatf چه آثاری میتواند بر سیاست خارجی و داخلی ایران بگذارد؟ انصاف نیوز در اینباره با نصرتالله تاجیک، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در اردن و قاسم محبعلی دیپلمات و مدیرکل سابق خاورمیانه در وزارت خارجه گفتوگویی کرده است که متن کامل آن در پی میآید:
منحنی اقتدار داخلی به سمت پایین است
نصرتالله تاجیک، دیپلمات و سفیر پیشین ایران در اردن با بیان اینکه در سیاست خارجه از دو عامل میتوان استفاده کرد تا منافع ملی را حداکثری کنیم، به انصاف نیوز گفت: « در سیاست خارجی اهدافی برای دستیابی داریم، این اهداف حالا میخواهد چه ملی، مقطعی، استراتژیک و عملیاتی باشد، این دو عامل یکی ذاتی سیاست خارجه و دیگری بیرونی و یا پیرامونی هستند. اول باید سیاست خارجی را بدون مجلس شورای اسلامی بررسی کنیم و اینکه در سال آینده به چه سمت و سویی میرود و بعد باید دید چنین مجلس و دولت محافظهکار ناشی از آن، اثرات تخریبی و یا مثبتی برروی ما دارند؟ حالا اگر به آن عواملی که ذکر کردم برسیم آن دسته از مسائلی که ذاتی سیاست خارجی هستند، قدرت سخت و نرمی است که کشور تولید میکند یا توانایی تولید را دارد و از اینها در پیشبرد اهداف سیاست خارجهی خود استفاده کند، در این میان انسجام ملی یکی از مهمترین مقولات قدرت نرم است، هرچقدر این درجهی انسجام بالاتر باشد، قدرت بازیگری در سیاست خارجی و تاثیرگذاری ما در تحولات بیشتر خواهد شد و بالعکس.
عوامل دیگری مثل قدرت فناوری کشور، اقتصاد، سازمانهای اجرایی و میزان فساد، شاخصهای توسعه انسانی و موقعیت ژئوپلتیکی، اینها مجموعه عوامل ذاتی مهم در سیاست خارجی هستند، همهی اینها را در کنار هم با سلسله تحولاتی که در دو-سه ماه گذشته در کشور اتفاق افتاده، قرار میدهیم. مثلا از حوادث آبان تا هواپیمای اوکراینی و یا انتخابات مجلس که یک گروه یا یک بخشی از جامعه یا مردم و نخبگان معتقد هستند که انتخابات خوب و منصفانهای از سوی حاکمیت برگزار نشده است، انتخابات و میزان مشارکت در آن، سردی و اتفاقاتی که در سیاست خارجی پیش آمد و در کنار آن حملهی نیروهای آمریکایی به دستور ترامپ به یک کاروان نظامی ایرانی و عراقی، مجموعهی اینها نشان داد از نظر داخلی وضعیت خوبی نداریم و انسجام ملی پس از این قضایا بهم خورده است.
قبل از این ماجراها در حوادث اطراف آبهای فجیره، کشتیها و ساقط شدن پهپاد آمریکایی وزنهی ژئوپلتیکی به حداکثر قدرت خود رسیده بود و یک دست برتر را در منطقه داشتیم و از شش ماه گذشته تا امروز را اگر نگاهی کنیم، پس از تحولات در خلیج فارس مثل حمله به آرامکو و… یک مقداری در سیاست خارجی دست ما بالا میرفت و به نوعی اگر یک نمودار را رسم کنیم، همینطوری شیب صعودی پیدا کرد اما پس از جریانات آبان ماه و اتفاقات دیگر و الان هم بحث ویروس کرونا و انتقادی که به عدم شفافیت و اطلاع رسانی به موقع و نبود مدیریت خوب برای کنترل کردن، اینها نشان میدهد، منحنی اقتدار داخلی به سمت پایین است، این مقوله سیاست خارجی را یک مقداری تحت تاثیر قرار میدهد.
در کنار آن عوامل ذاتی، عوامل دیگری هم وجود دارد که بیشتر پیرامونی هستند، یعنی عواملی که سیاست خارجی سعی میکند از نقاط ضعف آن استفاده کند و یا نقاط قوت و قدرت را کاهش دهد تا بتواند دست بالا را در ارتباط با آن عوامل داشته باشد که در بالانس با عوامل ذاتی و درونی بتواند از عوامل بیرونی استفاده کند؛ وضعیت سیاست خارجی ما پس از حمله به کاروان نظامی عراقی، علیرغم آن عکس العمل مثل حمله به پایگاههای آمریکایی از جمله عین الاسد اما در مجموع سلسله تحولات خارجی به ضرر ما به ویژه در منطقه تمام میشود.
مگر اینکه تحولات دیگری در منطقه یا در توازن قوا بین قدرتهای تاثیرگذار مثل آمریکا، اروپا، روسیه و یا مثلا آمریکا و چین رخ دهد و اگر چیزی اتفاق بیافتد و این وضعیت را بهم بزند و به نفع ما بشود، بحث دیگری است؛ اما این روندی که اکنون میبینم، روندی است که علاوه بر آن عوامل باعث میشود به پای سیاست خارجی ما هم یک وزنه بسته میشود و به سمت پایین کشیده شود. اما همانطور که عرض کردم بستگی به تحولات منطقهای و بین المللی دارد، به طور مثال امروز بحث دستگیری سه نفر از شاهزادگان سعودی است، اگر این روند به سمت درگیریهای درون خاندانی سعودیها جلو برود -حالا چه به صورت کشت و کشتار و چه به صورت بهم ریختگی حاکمیت سعودی- با توجه به این شایعهای که گفته میشود سلمان فوت کرده و یا برای او مشکلی پیش آمده، اگر وضعیت سعودیها بهم بخورد و در صورتی که ترامپ درگیر انتخابات است و مشکلات داخلی دارد؛ تمامی این مسائل شاید این فضای تنفسی برای سیاست خارجی ما به وجود بیاورد.
سیاست خارجی ما در سال 99 دارای مشکلات بیشتری خواهد بود
او ادامه داد: اما اگر باز هم یک زایش در حکومت سعودی به وجود بیاید و آمریکاییها موضوع را کنترل کنند و ترامپ در مقابل دموکراتها برنده شود، در آن صورت ما شرایط سختتری را در ارتباط با توازن قوا بین قدرتهای تاثیرگذار و نیروهای منطقهای و بینالمللی خواهیم داشت؛ یا مثلا در همین حوادث سوریه اگر اردوغان به اهدافش دسترسی پیدا نکند، یک سناریو برای ما رقم میخورد و اگر به اهدافش برسد و دست بالا را در سوریه و ادلب داشته باشد، طبیعی است، یک وضعیت دیگری داریم، با توجه به اوضاع ملتهب منطقه شاید نتوان خیلی تصویر روشنی داشت، اگر بخواهیم سناریوها را بررسی کنیم سیاست خارجی ما در سال 99 دارای مشکلات بیشتری خواهد بود.
در سال 99 مشکلات برجام را مثل یک وزنهی سنگین بر پای سیاست خارجی داریم، مسائل هستهای و fatf همچنان وجود دارد، کاهش قیمت نفت، فشارهای بودجهای و مشکلات این چنینی در اقتصاد کشور داریم، یعنی اقتصاد سیاسی ما الان ملتهب و تحت تاثیر همین مسائل مالی و بین المللی قرار گرفته است؛ در این شرایط مجلس و دولت ناشی از آن اگر بخواهد این عوامل و شرایط را در نظر نگیرد و فقط به دنبال این باشد که از طریق شعارهایی که داده، رای بخشی از مردم را گرفته، در نهایت یک مجلس و دولت محافظهکار داری اندیشه و سیاست مشخص به خود باشد، در آن صورت تضادها با سیاست خارجی و قدرتهای خارجی افزایش پیدا میکند.
مگر اینکه یا وضعیت خارجی بهبود پیدا کند و یا اینکه در داخل شاهد تحولات دیگری باشیم که از جهت داخلی احساس میکنم یک صلبیت خاصی وجود دارد، بعید میدانم تغییر و تحول خاصی ایجاد شود، مگر اینکه یک تحول بیش از انتظار یا خارج از کانالهای رسمی تکنوکراتیک -یعنی مجلس و دولت- اتفاق بیافتد و این بحث دیگری است. اما در این شرایط بعید میدانم از نظر داخلی ظرفیتی برای ایجاد قدرت مانور در سیاست خارجی به وجود بیاید. ظرفیتهای ما در سیاست خارجه علاوه بر هم پیمانهای ما در برجام و قدرت ما در خاورمیانه که یک مزیت نسبی است، در ارتباط با خارج، از طریق هم پیمانها در برجام باید سعی کنیم بیشتر روی چند زمینه -مثل اجماع و یارگیری بین المللی- کار کنیم؛ یعنی نگذاریم ترامپ هم پیمانهای ما را از پشت سر ما از برجام خارج کند و به طرف خود بکشاند. سعی کنیم سیاستهای منطقهای خود را از رویکرد نظامی به رویکرد سیاسی تغییر دهیم.
سپس اگر عربستان هم شرایط عادیای داشت و محمد بن سلمان این طوفان را گذارند، سعی کنیم هر چه زودتر مسئلهی یمن سر و سامان پیدا کند و رابطهی ما با کشورهای حاشیه خلیج فارس یک رابطهی معقول و بیشتر با بستر اقتصادی باشد و کار اقتصادی با همسایگان را تداوم ببخشیم. زیرا پانزده همسایه داریم و مزیت نسبی هرکدام از آنها متفاوت است، یک سیاست و الگو طراحی کنیم که بیشتر به داخل کشور یعنی مجلس و دولت مربوط میشود، اگر یک دولت و مجلس کارا داشته باشیم تا خارج از بستر اندیشهای بتواند یک الگوبندی جدید از وضعیت اقتصاد سیاسی کشور و نجات از وابستگی مطلق به نفت و فراهم کردن زمینهی همکاری با همسایهها ترسیم کند، در آن صورت میتوان امیدوار بود فشار تحریمی بر اقتصاد ما کمتر شود و رفاه مردم بیشتر. اما اگر آن دولت کارا این وضعیت اقتصادی در کشور را سر و سامان ندهد، فشارهای تحریم بیشتر بر مردم وارد میشود و ناراضیتر میشوند و حوادثی از قبیل آبان را بیشتر و خشنتر خواهیم داشت.
محبعلی: نشانههایی از بهبود اوضاع برای سال آینده وجود ندارد
قاسم محبعلی در گفتوگو با انصاف نیوز میگوید: «مجلس آینده به نظر نمیآید نمایندهی افکار عمومی و اکثریت جامعهی ایران باشد. با توجه به نوع انتخاباتی که برگزار شد، نمیتوان انتظاری داشت تا وقتی که یک انتخابات آزاد و منصفانه در کشور برقرار نشده، مجلس بتواند به حل مشکلات کشور کمک کند. همین وضعیت دربارهی ساختار مجلس و دولت وجود دارد. یعنی علیرغم اینکه مردم در انتخابات سال 92 و 94 و 96 شرکت کردند و انتظارات زیادی داشتند اما هیچکدام از انتظارات آنها برآورده نشد، مشکلات کشور هم در داخل و هم سیاست خارجی افزایش پیدا کرده و دولت نمیتواند خواستههای مردم را برآورده کند.
با توجه به اینکه امسال بودجه هم به درستی دیده نشد و با روش غیرطبیعی تصویب شد، طبیعتا در سال آینده نمیتوان توقع داشت تغییر مجلس هم تاثیری بگذارد. نشانههایی از بهبود اوضاع برای سال آینده وجود ندارد، مگر اینکه اتفاقاتی بیفتد که غیرقابل پیش بینی است. در مورد سیاست خارجی، هم تحریمها رو به افزایش است و هم اینکه ایران در لیست سیاه قرار دارد و نتوانست خواستههای Fatf را برآورده سازد و شرایط برای مبادلات پولی و بانکی با خارج سختتر شد. قیمت نفت هم با توجه به ویروس کرونا و وضعیت اقتصاد بین المللی و همچنین آثار کرونا در اقتصاد داخلی و تعطیل شدن کسب و کارها و فشاری که بر اقتصاد آورد، به نظر نمیآید اقتصاد هم در سال آینده رشدی داشته باشد، یعنی با توجه به شیوع ویروس کرونا و fatf و تحریمها نمیتوان انتظار مثبتی داشت.»
محب علی دربارهی احتمال مذاکرهی ایران با آمریکا در سال 99 میگوید: «آن یک تصمیم سیاسی میخواهد، کمی هم دیر شده است، با توجه به اینکه سال آینده انتخابات در آمریکا برگزار میشود، به نظر نمیرسد آن طرف هم آمادگی ریسک داشته باشد و امتیازی بدهد تا مبادا مستمسکی بدست مخالفین او شود تا رای او کاهش پیدا کند.
در انتخابات آمریکا هم به نظر نمیرسد خیلی خطر جدیای برای انتخاب مجدد آقای ترامپ وجود داشته باشد اما باید صبر کرد و دید کنوانسیون حزب دموکرات چه کسی را به عنوان رقیب ترامپ انتخاب میکند. بدون تردید آمدن یک رئیس جمهور دموکرات در آمریکا به بهبود وضعیت و کاهش فشارهای بین المللی کمک میکند. اما نیازمند این است که در داخل آمریکا دموکراتها بتوانند آرا را به خود جذب کنند، شاید سیاستهای ما هم کمک کننده باشد. اگرچه روسیه و اعراب هم علاقهمند هستند آقای ترامپ بماند و در این راه هزینه خواهند کرد و همچنین علاقهمند بودند سندرز به عنوان رقیب انتخاب شود تا رای میانهروها را نتواند جذب کند و روسها هم تلاش میکنند تا تفرقه ایجاد شود. گزارش از سازمانهای اطلاعاتی آمریکا هم حاکی از آن است که علاقمند به ترامپ هستند که با حضور سندرز در واقع جای پای ترامپ محکمتر خواهد شد، پس این مسائل وضعیت پیچیدهای را ایجاد کرده است.
رئیس جمهور و مجلس توانایی مدیریت سیاست خارجی را ندارند
همهی مشکلات ما در سیاست خارجی به نوع رابطهی ما با آمریکا پیوند پیدا کرده، مثل مسئلهی هستهای، خاورمیانه، موشکها، امنیت اسرائیل و خلیج فارس و کشورهای متحد آنها مثل عربستان سعودی و کشورهای عرب جنوب خلیج فارس، مسئلهی عراق، سوریه، افغانستان همگی به نوعی اثرش را بر رابطهی ما با آمریکا گذاشته و نمیتوان آنها را هم تفکیک کرد، بدون اینکه رابطهی ما با آمریکا بتواند بهبود پیدا کند.
بنابراین انتخابات آمریکا حتما بر مسائل داخلی، وضعیت اقتصادی، مناسبات بین المللی ما تاثیر خواهد گذاشت. بطور کلی اگرچه در قبال تحریم ایران یک اجماعی وجود دارد، اما روی کار آمدن یک دموکرات میتواند کمک کند تا سیاست آمریکاییها به اروپاییها که خواستار حل و فصل سیاسی از طریق مذاکره هستند، نزدیکتر شود تا از این طریق گشایشی برای برطرف شدن مشکلات ایران پیدا شود. رئیس جمهور بعدی آمریکا در سال 2021 وارد کاخ سفید میشود و در این سال برجام با شرایط فعلی کارکرد دیگری ندارد و سال 2023 سال پایانی برجام است دیگر موضوع احیای برجام دستور کار مذاکرات بین ایران، اروپا و آمریکا نیست بلکه آینده برجام با یک توافق جدید در دستور کار مذاکرات میتواند قرار گیرد و آنطور که آمریکاییها میگویند دیگر صرفا شامل برجام نخواهد بود و سایر مسائل را در برمیگیرد.
برجام عملا دیگر کارکرد خود را از دست داده است، با توجه به اقدامات اخیر ایران و گزارش اخیر آژانس که میتواند به مرگ برجام بیانجامد. اگر اروپاییها بحث مکانیسم ماشه را فعال کنند یا گزارش آژانس به شورای امنیت برود، زیرا این گزارش اخیر حاکی از نقض تعهدات ایران است، پس میتواند شورای امنیت تحریمهای بین المللی را مجددا احیا کند، باید توجه داشته باشیم علی رغم اختلافهایی که میان چین، روسیه و اروپا وجود دارد اما این پنج کشور در شورای عالی امنیت در دو مسئله اتفاق نظر دارند، یکی عدم تکثیر سلاحهای کشتار جمعی مثل شیمیایی، هستهای و دیگر حفظ امنیت و موجودیت اسرائیل است و هردو مسئله به نوعی با سیاست خارجی ایران گره خورده است و انتظار نمیتوان داشت در شورای امنیت روسها و چینیها به نفع ایران موضع گیری کنند.»
محبعلی دربارهی انتخابات ریاست جمهوری در ایران و تاثیر آن در سیاست خارجی گفت: «با توجه به تجربهای که از انتخابات از دورهی اصلاحات به بعد دیده شده در شرایط فعلی نمیتوان انتظار زیادی از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری داشت، رئیس جمهور و مجلس توانایی مدیریت سیاست خارجی را ندارند. دست دولت آقای روحانی و وزارت خارجهی ایشان در مسئلهی خاورمیانه بسته بود و طرف مقابل مثل سعودیها و کشورهای دیگر هم نتوانستند به این دولت اعتماد کنند و وارد مذاکرات جدی برای حل و فصل جدی مشکلات ما با کشورهای منطقه شوند. با این وضعیت به نظر نمیرسد، دولت بعدی هم تاثیری داشته باشد، مگر اینکه یک تصمیم سیاسی در کل حاکمیت گرفته شود تا از این بن بست پیچیده، کشور خارج شود و به سمت حل مشکلات رود. این مسائل با انتخابات حل نمیشود. مگر اینکه انتخاباتی آزاد و منصفانه -و نه مثل مجلس اخیر- با شرکت همهی جریانهای موافق و مخالف حکومت بتواند تاثیرگذار باشد.»
انتهای پیام
خواهشأ کوتاه و مختصر بنویسید ، خسته شدم ، سپاس