نظر حدادعادل درباره ی کراوات چیست؟!

غلامعلی حدادعادل، سرلیست اصولگرایان، کمتر از 24 ساعت از انتشار عکس خود در انصاف نیوز، واکنشی ناقص نشان داد و درباره ی برخی مسایل مرتبط از جمله نظر خود را درباره ی کراواتی که در عکس دیده می شود اعلام نکرد.

پس از انتشار دو عکس گزینشی از روحانی و هاشمی رفسنجانی در کنار بابک زنجانی در صفحه ی اول روزنامه ی افراطی کیهان، انصاف نیوز چند عکس را با تیتر «چیزی که گله ندارد | عکس های قابل توجه کیهان» بازنشر کرد [لینک] که یکی از آنها، عکسی از حدادعادل بود که در زیر آن نوشته شده بود: «غلامعلی حدادعادل، سیدحسین نصر و مرحوم احسان نراقى با کراوات!»

حدادعادل در واکنشی فوری نوشته است:

«از اوّل انقلاب تا امروز، گهگاه خوانده و شنیده‌ام که بعضی اشخاص که در عالم سیاست با من اختلاف و رقابت داشته‌اند، با اشاره به نام دکتر سیّدحسین نصر و انجمن شاهنشاهی فلسفه و دفتر فرح پهلوی، خواسته‌اند مرا به همکاری با دکتر نصر در فعّالیت‌های مرتبط با دربار وی متّهم کنند. این روزها هم که بازار رقابت‌های انتخاباتی، خصوصاً در فضای مجازی، داغ است این نوع تهمت‌ها دیده می‌شود». [لینک به متن کامل در فارس]

آقای حدادعادل در توضیحی نوشته که رابطه اش با آقای نصر پس از راه اندازی انجمن شاهنشاهی فلسفه و دفتر فرح پهلوی کم شده و به هر شش ماه یک بار رسیده بود و به این وسیله اتهاماتی اگر از این جهت متوجه او باشد را پاسخ داده است. او البته با احترام از آقای نصر سخن گفته و به ارتباط دکتر نصر با علامه امینی و شهید مطهری اشاره کرده است.

اما این توضیحات در حالی مطرح می شود که در ذیل آن عکس، توضیحی نوشته نشده بود الا اشاره به عکسی همراه با آن دو «با کراوات»!

در این باره، انصاف نیوز چند پرسش از آقای دکتر حدادعادل مطرح می کند و منتظر دریافت و انتشار پاسخ می ماند:

1 – در عکس، هر سه با کراوات دیده می شوند. بستن کراوات از سوی بخشی از سیاسیون یک ضدارزش تلقی می شود. نظر آقای حدادعادل در این باره چیست؟ آیا آن را نماد غرب می داند؟ اگر می داند، چرا در آن زمان کراوات می زده است؟ آیا در آن زمان کراوات را بی ایراد می دانسته و سپس به نتیجه ای متفاوت رسیده است؟ و  اگر کراوات را ضدارزش نمی داند، چرا حالا نمی زند؟ آیا به خاطر مخالفت بخشی از سیاسیون در مواردی مشابه موضع نگرفته و نمی گیرد؟

2 – دکتر سیدحسین نصر استادی برجسته بوده است که پس از انقلاب به دلیل سابقه ی فعالیت در انجمن شاهنشاهی فلسفه و دفتر فرح پهلوی، دچار محدودیت هایی از جمله برای سفر به ایران شد. با توجه به اطلاع آقای حدادعادل به این «مساله»، آیا او را مستحق چنین محدودیت هایی می داند و یا نه؟ اگر می داند چرا و اگر نمی داند برای رفع مشکل سفر او دی بسیاری از ایرانی هایی که مشکلاتی بسیار کمتر نسبت به استاد آقای حدادعادل داشته و دارند، چه حرکتی کرده است؟

3 – اردیبهشت ماه سال 88 «فرارو» از مراوده حداد عادل / لاريجانى با ولی نصر برای اخذ موافقت مقام های ارشد نظام جهت سفر مشاور باراک اوباما به ايران خبر داده بود و سایت «دیپلماسی ایرانی» به مدیر مسوولی «صادق خرازی»، دیپلماتی که اتفاقا با آقای حدادعادل و مقام عالی نظام نسبت نزدیکی دارد، در خبری تکمیلی نوشته بود:

«… آنچه شنیده می شد بالاتر از موضوع [مذاکره برای آزادی] رکسانا صابری بود. مساله اینجا بود که می گفتند ولی نصر به نمایندگی از دولت امریکا مذاکراتی را با ایران شروع کرده است تا زمینه ساز برقراری روابط دوجانبه در پاره ای موضوعات باشد. می گویند طرف ایرانی این مذاکرات غلامعلی حداد عادل بوده و تاریخ شروع مراودات نیز از یک ماه پیش تجاوز می کند. آنچه حدودا یک ماه و اندی پیش درباره مراودات نصر و حداد شنیده شد، ارتباطی با موضوع رکسانا نداشت و اساسا این خانم خبرنگار هنوز تا این انداره خبرساز و نیازمند واسطه گری برخی افراد نشده بود. این موضوع زمانی داغ تر شد که شنیدیم سید حسین نصر – پدر ولی رضا نصر – نیز که از 30 سال پیش به این سو به ایران نیامده است، قصد ایران کرده و قرار است تابستان امسال به تهران سفر کند. حداد عادل و لاریجانی از جهات مختلف چهره هایی مطمئن و معتمد برای برقراری تفاهاماتی از این دست به شمار می روند. به این مساله می توان سابقه آشنایی چند ساله آنها به خصوص حداد را با سید حسین نصر به دلیل ارتباط وثیقی که با مرحوم مطهری و محافل اندیشه دینی داشت اضافه کرد … ».

درباره ی ارتباط آقای حدادعادل با خانواده ی دکتر نصر و به ویژه درباره ی خبر ملاقات های اردیبهشت ماه سال 88 و آنچه گفته و شنیده شده چرا توضیحات مشروحی به افکار عمومی داده نشده است؟ آیا ارتباط با آمریکایی ها فقط در مورد غیراصولگراها حساسیت برانگیز است و اعتراضات خیابانی و رسانه ای جریان مدعی پایداری را برمی انگیزد؟ آیا خبر رسانه های داخلی چنین ارتباطاتی به اندازه ی «دروغ دیدار خاتمی با سوروس» هم ارزش توضیح نداشت؟

4 – آقای دکتر حدادعادل! در جوابیه ی اخیر به صورتی منطقی از اتهامات وارد شده از سوی برخی رسانه ها تبری جسته و ارتباط با دکتر نصر را به صورتی منطقی توجیه کرده اید. شما که مدعی نمایندگی و نیز کاندیدای چند باره ی نمایندگی مردم تهران هستید، چرا در مقابل کسانی که به دیگران دروغ هایی نسبت می دهند اینچنین نگران نمی شوید؟ مثلا آیا شما در این مدت یک بار به بداخلاقی و اتهامات به امثال خاتمی و موسوی و دیگران مبنی بر دریافت میلیاردها دلار از غربی ها واکنش نشان داده اید؟ واکنش های شما در کجاها بوده و چه گفته اید و چه نتیجه گرفته اید؟

انتهای پیام