«وزارت بهداشت گفت قرنطینهی زبالهگردها عامل وحشت است»
عرفان هشت سال دارد و سیاهی دستان کوچکش گواهی بر کار زیاد در بین زبالهها دارد، بدون دستکش و ماسک در فضایی مملو از زباله و بوی تعفن به همراه پدرمعتادش کار میکند و شبها همانجا میخوابند. جلوی این مرکز غیر رسمی تفکیک زباله در یکی از کوچه باغهای منطقهی اندیشه که میایستی هر از گاه مردی خمیده از اعتیاد با گونی بر دوش و یا چرخ دستی عبور و مرور میکنند.
عرفان بیشتر وقتها جلوی در خانههای این حوالی میرود تا کسی او را برای کار در خانه قبول کند، با چهرهای سرشار از تمنا میگوید: «خاله اگه کاری داری بگو من انجام بدم، هر کاری باشه من انجام میدم.» پسر کوچک دمپایی زوار در رفته به پا دارد و با وجود سوزش باد نیمه زمستانی لباس نازک و مندرسی به تن دارد، از درس و مشقش میپرسم و مشخص میشود از همین ابتدای راه کودک هشت ساله ترک تحصیل کرده و قرار است تا دنیای کودکیاش فقط در بین این زبالهها نقش ببندد. با هیجانی کودکانه میگوید:«خاله من خودمو اخراج کردم، من بلوچما، یعنی افغانی نیستم که نتونم درس بخونم ولی خودم، رفتم خودمو اخراج کردم»
بعد از آخرین مکالمه لبخند زنان راهش را میگیرد و وارد گاراژی نیمه بازی میشود که شاید حرف از ویروس کرونا موجب خندهی این آدمها باشد، اینجا تباهی و نعفن آنقدر زیاد است که کسی ترس از این ویروس را ندارد و هیچکس هم به فکر ماسک و دستکش نیست. عرفان و دیگر کودکان زبالهگرد بیشتر از هر کسی در معرض خطر ویروس کرونا هستند، با وجود ممنوعیت زبالهگردی حتی اگر کودکان و بزرگسالان زبالهگرد در مراکز تفکیک زباله بمانند، بازهم به دلیل وجود زباله در محل زندگی آنها خطر همچنان پابرجا خواهد ماند. سمانه اصغری فعال اجتماعی و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتو گو با انصاف نیوز به طرح اردوی سلامتی اشاره میکند که هدفش قرنطینه کردن کودکان زبالهگرد بوده تا از خطر کرونا در امان بمانند و به همین منظور با شهرداری، بهزیستی جلسهای گذاشته میشود تا نهادها با هماهنگی هم این کار را انجام دهند اما در زمان اجرایی شدن طرح وزارت بهداشت مخالفت خود را اعلام میکند، اصغری در این مورد گفت: « در حال صحبتیم تا ببینیم این طرح قرار است تا به کجا برسد. جلسات مختلف با شهرداری و وزارت بهداشت و بهزیستی حقیقا یک مقدار پیچیدگی دارد، یعنی جلساتی میرویم که همه قول همکاری میدهند ولی پای عمل که میرسد دوستان همکاری نمیکنند.»
شهرداری برای ضد عفونی کردن محل زندگی و کار زبالهگردها هنوز کاری نکرده
سمانه اصغری در مورد شرایط زندگی و اسکان کودکان زبالهگرد در محلهای تفکیک زباله میگوید:«این بچهها در مراکز غیر رسمی مثل گودها و گاراژها زندگی میکنند، پیمانکارهای اماکن رسمی معمولا در مکانی دیگر جای خواب برای کودکان در نظر میگیرند و اگر در مراکز رسمی اتاقکهایی برای اسکان بچهها داشته باشند آن را به کسی نشان نمیدهند.
حال برای ضد عفونی محل زندگی آنها شهرداری هنوز کاری انجام نداده است و کارهایی که تا الان انجام شده توسط انجییاوها بوده، احتمالا شهرداری در چند روز آینده این طرح ضد عفونی کردن را انجام دهد. اما مادامی که زبالهها در آن اماکن وجود دارد، ضد عفونی کردن محل کار عبث و بیهودهای است. این بچهها در اتاقکهای گچی زندگی میکنند که دیوارهای آن با نخالههای ساختمانی درست شده، اگر داخل این اتاقکها با بهترین مواد گندزدایی شود، وقتی زبالهگرد پا به بیرون اتاق بگذارد وارد فضایی میشود که در آن زبالهها جمع شده است، پس ضد عفونی کردن محیط در آن شرایط معنی ندارد.
محل زندگی و کار این بچهها از هم جدا نیست، پس میتوان گفت این کار شهرداری هیچ مبنای عقلانی ندارد و اگر میخواهند کاری انجام دهند و بگویند که ما کاری انجام دادیم بحث دیگری است. البته فکر میکنم اصلا چنین گاراژهایی را ندیدند، خودشان هم که میگویند اصلا از وجود چنین جاهایی خبر ندارند، حداقل اینکار باعث میشود تا برای ضدعفونی کردن این جاها را ببینند و متوجه شوند ضد عفونی کردن این اماکن تاثیری نخواهد داشت.»
زباله از محل زندگی زبالهگردها خارج شود
اصغری به این موضوع تاکید دارد که تماس زبالهگردها با زباله در طول شبانه روز قطع نمیشود و برای این کار باید زباله از محل زندگی آنها خارج شود و ادامه میدهد: «اولین اقدام این است که زبالهها از آن محل خارج شود و این مدت که ممنوعیت زبالهگردی اعلام شده مدیریتی داشته باشند تا دوباره زبالهای وارد آن مرکز نشود. چون زبالهگرد علاوه بر دستها و چرخش که ابزار کارش محسوب میشود و کاملا با آلودگی در تماس است، این زبالهها را به محل زندگی یعنی همان گاراژها و گودها منتقل میکند، یعنی تماسش با زباله قطع نمیشود.
بعد از آن شروع به تفکیک، وزن کردن و بسته بندی زبالهها میکنند، به همین دلیل ضد عفونی کردن محل زندگی اینها توسط شهرداری، اصلا آن تاثیری که روی مخاطب میگذارد را ندارد. ما برای پروژهی زبالهگردی انجمن، کل مراکز تفکیک استان تهران را شناسایی کردیم، اما در این چند وقت اوضاع بحرانی کرونا، اطلاعات ما از گودها و گاراژهای منطقه 20 مثل اشرف آباد و محمودآباد به روزتر است.
وقتی مشغول بررسی بودیم حتی کودک 7 ساله هم در بین آنها میدیدیم، ولی از سن ده، یازده سال تعداد آنها بیشتر میشد تا به سن کودکان نوجوان 16 یا 17 سال میرسید. البته بعد از ممنوعیت زبالهگردی تعداد زبالههای این اماکن کمتر شده و حتی تعدادی از آنها پلمپ شده است و تعدادی از زبالهگردها به کشور خودشان برگشتند اما به اندازهی آمار و اعدادی که پیمانکارها میگویند نیست.»
پیمانکارها مراکز غیر رسمی خود را هم دارند
اصغری در ادامه گفت:« زبالهگردی یک سری حلقههای به هم پیوسته دارد که هر حلقه به نوعی خریدار و فروشنده است، که خدمات و یا کالا شامل آن میشود. پیمانکار خریدار این زبالهها است و اینها را به کارخانهها منتقل میکند.
هر پیمانکار مراکز غیر رسمی خود را هم دارد، یعنی در این شرایط مراکز رسمی پلمپ میشوند ولی مراکز غیر قانونی همچنان باز هستند، مراکز غیر قانونی هم وضعیت خیلی بدتری دارند و بچههای زبالهگرد را بیشتر در مراکز غیر رسمی میبینیم. مثلا در گاراژهای اشرف آباد، پارکینگهایی که از شهر دور هستند و جاهایی بین زمین کشاورزی مکانهای تفکیک زبالهی غیر رسمی وجود دارد و نظارت خاصی هم روی آن وجود ندارذ.
وقتی با پیمانکار در مورد سکونت نامناسب این بچهها سوال میکنیم، در مورد مراکز رسمی و قانونی که دارند صحبت میکنند و مثلا در مورد اینکه زبالهگرد زیر سن قانونی ندارد و اسکانی در مرکز وجود ندارد حرف میزند، ولی در مراکز غیر رسمی ماجرا چیز دیگر است.
چند روز پیش برای پخش مقداری از اقلام بهداشتی و آموزش به اشرفآباد رفتیم، متوجه شدیم هنوز بچههای کم سن آنجا حضور دارند و کار میکنند. البته به تازگی زبالهگردان بزرگ و کوچک متوجه خطر شدند، مثلا کم شدن تردد مردم در شهر و ترس مردم در خیابان را متوجه شدند و چون معمولا مهاجر افغانستانی هستند و شاید از هر چند نفر یکی گوشی هوشمند دارد تا با خانوادهها در ارتباط باشند، پس احتمالا دسترسی به اطلاعات اولیه را دارند ولی آموزشی در این زمینه ندارند.»
وزارت بهداشت با قرنطینهی کودکان مخالفت کرد
این عضو انجمن به طرح اردوی سلامت انجمن اشاره کرد که وزارت بهداشت مانع آن شد و ادامه داد: «ادامه داد:«طرحی تحت عنوان اسم “اردویی سلامت ” را مطرح کردیم در واقع ما معتقدیم تا وقتی این بچهها در مراکز تفکیک زباله هستند، انواع خطر آنها را تهدید میکند، بنابراین این کودکان به یک سری از مراکز منتقل شوند، از آنها تست های تشخیص کورنا گرفته شود و خدمات پزشکی، روانشناسی، مددکاری و آموزشی به آنها داده شود.
براساس آنچه که به ما منتقل شده گویا وزارت بهداشت با این طرح مخالفت کرده است ، این موضوع برای ما درک نشدنی بود و در حال حاضر همچنان مشغول رایزنی و گفتگو و نامه نگاری هستیم تا مسوولان را برای اجرای این طرح قانع کنیم اینها همه در حالی است که فرصت چندانی برای اجرای طرح نداریم.
در روزهای اخیر جلسات مختلفی با شهرداری و بهزیستی داشته ایم، جلساتی که دچار پیچیدگی شده است، یعنی جلساتی میرویم که همه قول همکاری میدهند ولی پای عمل که میرسد دوستان همکاری نمیکنند.
فکر میکنم دوستان از وزارت بهداشت، شهرداری و بهزیستی برای شنیدن موضوع خوب وقت نذاشتند، در واقع این طرح مثل طرحهای قبلی شهرداری و بهزیستی نیست، این طرح توجیح علمی دارد و چند نفر پشت این طرح فکر کرده بودند، اما مسوولین در روند رسیدگی به موضوع یک مقدار کوتاهی میکنند، در هر حال ما پیگیر موضوع هستیم.»
جلسات مختلف با شهرداری و بهزیستی حقیقا یک مقدار پیچیدگی دارد، یعنی جلساتی میرویم که همه قول همکاری میدهند ولی پای عمل که میرسد دوستان همکاری نمیکنند.
فکر میکنم دوستان از وزارت بهداشت، شهرداری و بهزیستی برای شنیدن موضوع خوب وقت نذاشتند چون اسم این طرح قرنطینه است اما در واقع مثل طرحهای قبلی شهرداری و بهزیستی نیست این طرح توجیه علمی دارد که چند نفر پشت این طرح فکر کرده بودند، اما مسوولین در روند رسیدگی به موضوع یک مقدار کوتاهی میکنند، اما در هر حال ما پیگیر موضوع هستیم.»
انتهای پیام