آقای شریعتمداری! بیش از این موجب تفرقه نشوید
محسن صادقی، حقوقدان، مدرس دانشگاه و دبیرکل کانون یادآوران هفتم تیر با ارسال یادداشتی به انصاف نیوز که روزنامه ی کیهان از انتشار آن خودداری کرده، نوشت:
«یادداشت ویژه»ی دوشنبه ی روزنامه ی کیهان و ستون «گفت و شنود» آن که غالباً بقلم حسین شریعتمداری است، با انتخاب تیتر تحریف شده ای از متن مصاحبه ی علی مطهری و طنز بی ربطی در این باره به یکی از تلخ ترین حوادث آخر سال اختصاص داشت. سردبیر روزنامه ی متعلق به بیت المال که یادداشت هایش دیگر مثل گذشته چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، این بار به سراغ مصاحبه ی این نماینده ی شجاع مجلس شورای اسلامی با روزنامه ی اعتماد رفته و با مغالطه و تحریف سعی در تخریب این چهره ی مردمی کرد.
چرا تحریف؟ روش نادرست «نقل گزینشی» و ممزوج کردن اصل مطلب با تفسیرهای خودساخته و بالطبع تحریف واقعیت و نتیجه گیری منطبق با سلیقه و خواست شخصی، که متأسفانه از بداخلاقی های مطبوعاتی این سردبیر محترم و با سابقه است، موجب شده تا یادداشت های – جدی و شوخی – ایشان غالباً حمل بر طنز و فکاهی شود.
لذا بسیاری معتقدند مدتهاست دیگر مثل گذشته که اکثر اهالی سیاست و قلم، مطالعه یا دست کم تورق روزنامه ی کیهان (صفحه ی دوم)را در برنامه ی خود داشتند، یادداشت های او، وجیزه ای در خور اعتنا به حساب نمی آید.
نهی از منکر، با آنکه «پشت گرمی» منحصر بفرد مدیرمسؤول روزنامه ی کیهان و سوابق شغلی ایشان – که ظاهراً موجب شده بی هیچ نگرانی و احتیاطی، هرگونه نسبت روا یا ناروایی را نثار اشخاص کند – این معنی را تداعی می کند که هیچ خط قرمزی برای ایشان وجود ندارد و ایشان خود را تافته ی جدابافته ای می داند که از امتیازات خاص برخوردار است و کسی را یارای پاسخگویی به او نیست، لکن به حکم وظیفه ی شرعی و به عنوان یکی از آحاد شهروندان – که هزینه ی این روزنامه از جیب آنها تأمین می شود -لازم دانستم از باب نهی از منکر که تکلیفی تعطیل ناپذیر است، تذکراتی به ایشان بدهم.
در همین راستا ناگفته نماند که متأسفانه روزنامه ای جرأت انتشار این یادداشت را به خود نداد، حتی روزنامه ی اعتماد که نقل نادرست مصاحبه اش با جناب مطهری دستاویز روزنامه ی کیهان در این اتهام زنی قرار گرفت، ترجیح داد بی اعتنا از کنار موضوع بگذرد و به اصطلاح «سر به سر» آقای شریعتمداری نگذارد! بنابراین بهتر دیدم آن را برای مخاطب اصلی اش یعنی «آقای کیهان!» ارسال کنم، هرچند امیدی به انتشار آن در آخرین شماره ی سال 93 نداشتم و البته ویرایش نهایی یادداشت هم موجب تأخیر در زمان ارسال برای کیهان شد و بهانه ی خوبی برای عدم انتشار آن به دستشان داد، اما در هر صورت همانطور که انتظار می رفت، منتشر نشد. لذا از رسانه ی دیگری خواستم که آن را در منظر مخاطبان محترمش قرار دهد تا اگر آقای شریعتمداری هم سری به آن زدند، در این تعطیلات دو هفته ای فرصت خوبی برای تهیه پاسخ احتمالی داشته باشند.
اقتضای اصولگرایی! : از آنجا که مطابق اصل نوزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی «مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود» و مطابق اصل بیستم «همه ی افراد ملت اعم از زن و مرد در حمایت قانون قرار دارند و از همه ی حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند»، لذا زیرپا گذاشتن حقوق افراد و اهانت به آنها با – اتکاء به قدرت و نادیده گرفتن قانون – اتفاقاً از کسانی که داعیه دار «اصولگرایی» هستند و قاعدتاً اصول «قانون اساسی» را می بایست سرلوحه ی همه ی «اصول» بدانند، ناپسند تر است.
مقتضای ژورنالیسم! : در مقوله ی تحریف واقعیات توسط «ژورنالیست ها» حرف و سخن بسیار است. این روش که بخش منتخبی از یک مصاحبه یا سخنرانی – به صورت تحریف شده و نادرست – دستاویز قرار گرفته و به عنوان «تیتر» یک مطلب در نشریه، سایت یا یک شبکه ی ماهواره ای مورد بهره برداری واقع شود، و یا با کم و زیاد و پس و پیش کردن مطالب و به خصوص ممزوج کردن تفاسیر شخصی با اصل مطلب، ذهن خواننده و بیننده را به سمت و سویی غیر از هدف واقعی گوینده سوق دهند، روشی غیر اخلاقی، اما رایج است که بیش از دیگران، رسانه های صهیونیستی سالهاست از آن در راستای اهداف استعماری خود بهره می گیرند.
اما اینکه آیا داعیه داران اخلاق اسلامی و فرهنگ مترقی و اخلاق مداری هم برای نیل به اهداف – هرچند مقدس – خود مجازند از چنین روش غیر اخلاقی بهره ببرند یا نه؟ سؤالی است که پاسخ مثبت به آن مستلزم التزام به گزاره نادرست و معروف «هدف، وسیله را توجیه می کند» است.
البته متأسفانه در مورد آقای شریعتمداری که بخش عمده ای از «اخبار ویژه» و «گفت و شنود» را مستند به دروغپردازی های رسانه های صهیونیستی – مثل «هاآرتض ، ایهود آهارانوت ، آسوشیتدپرس و پرس های مشابه !!» و مقاله نویسان آنها مثل منوشه امیر و غیره – تهیه و تنظیم می نمایند ،این «دلواپسی» که «کمال هم نشین» خدای ناکرده در ایشان اثر کرده باشد، پر بیراه به نظر نمی رسد!
اما چهار کلمه حرف حساب؛
1- آقای علی مطهری برخلاف ادعای جعلی شما – که حتی در «متن» چاپ شده در «خبر ویژه» هم اصل آن را آورده اید ولی تیتر را برخلاف محتوای متن جعل کرده اید- نگفته است که «شاید روزی پدر را با من معرفی کنند!» بلکه صرفاً به نقل شوخی یکی از دوستان خود به این مضمون پرداخته، آن هم نه ابتدا به ساکن، بلکه پس از آنکه سؤال غلط خبرنگار را که این طور پرسیده: «به نظر خودتان علی مطهری از کی علی مطهری شد و در منظر افکار عمومی صرفاً فرزند شهید مطهری نبود؟» با تواضع چنین پاسخ داده: «فکر نمیکنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سؤال را مطرح میکنید. در عین حال پاسخ این گونه سؤالها یک مقداری مستلزم تعریف از خود است».
سپس ادامه میدهد: شاید بهتر باشد دیگران این سؤال را پاسخ بدهند. اما من خودم فکر میکنم همیشه مردم وقتی احساس کنند فردی به اصطلاح عرف، از خودش (وجود) دارد و میتواند گاهی برخلاف فضای غالب بر اجتماع حرکت کند ، او را فرد مستقلی میدانند. هر چند فرزند شخصیت بزرگی باشد ، اما برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قایل میشوند. به جای اینکه بگویند فرزند فلان کس است، روی خود او حساب باز میکنند. یکی از دوستان به شوخی میگفت کمکم دارد طوری میشود که به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری، خواهند گفت شهید مطهری پدر علی مطهری.
2- در ستون «گفت و شنود» هم ذیل عنوان «شکسته نفسی!» مجدداً مرتکب تحریف واقعیت شده اید و آن جمله ی شوخی و نقل قول شده را، مستقیماً وبالحن جدی از قول خودش نقل کرده اید! که زمین تا آسمان معنایش عوض می شود. سپس در ادامه به جای آنکه فروتنی علی مطهری را به عنوان یک سیاستمدار اخلاق گرا و مردمی بستایید که گفته : «فکر نمیکنم علی مطهری چیزی شده باشد که شما این سؤال را مطرح میکنید»، به نقل قول سانسور شده و تحریف شده ی این سخن پردخته اید به این شکل: «گفت: علی مطهری در مصاحبه با روزنامه ی اعتماد گفته است؛ در آینده به جای اینکه بگویند علی مطهری فرزند شهید مطهری است، برعکس آن را خواهند گفت! گقتم: یعنی چی؟
گفت: در پاسخ خبرنگار گفته است؛ وقتی مردم احساس کنند که فرزند یک شخصیت از خودش هم یک «وجودی» دارد، برای خود او هم در ذات خودش یک شخصیت قائل میشوند».
3- و اما آقای شریعتمداری؛ شما که در مقام تقبیح آقای علی مطهری برآمده و «تواضع» او یا به تعبیر خودتان «شکسته نفسی!» اش را به زعم خود به سخره گرفته اید، مع الأسف به این هم بسنده نکرده اید و پا را فراتر گذاشته، با اهانت به خیل کثیر موکلان شریف این وکیل محترم مجلس که بالاترین رأی تهران و بلکه ایران را به خود اختصاص داده – آن هم بدون اتکاء به لیست ها- همه ی علاقمندان و حامیان او را در زمره ی فتنه گران داخلی و ضدانقلاب خارج نشین! شمرده و تکفیر کرده اید!
این در حالی است که علاوه بر شهروندان عادی – که به تعبیر امام راحل عظیم الشأن «ولی نعمت» هستند – عده بی شماری از بزرگان محترم جامعه من جمله سران قوا و شخصیت های سیاسی و اجتماعی و بیش از 110 نفر از نمایندگان همین مجلس – که بارها بیانیه هایشان مستمسک کیهان برای حمله به این و آن شده است – و بسیاری از علما چه در محکوم کردن حادثه ی تلخ شیراز چه حادثه ی ننگین «ناتمام ماندن نطق» او در مجلس و چه مناسبت های متعدد دیگر از مواضع برحق وی دفاع کرده اند.
لذا حق این است که سردبیر محترم کیهان؛ فی الواقع «قیاس به نفس» کرده است که با غرور و تکبّر این همه انسان شریف را به هیچ انگاشته و در ادامه با ادبیات داعشی آکنده از نفرت پراکنی (سر همه را به باد داده!) با چراغ سبز به داعشی های وطنی و با تأیید ضمنی اقدامات خشونت بار شیراز، چنین نوشته است: «گفتم: ولی علی مطهری فقط مورد تقدیر و تجلیل ضدانقلاب خارجنشین و برخی از فتنهگران داخلی است و تا حالا از خودش به اصطلاح «وجودی» نشان نداده است! و از سوی هیچ آدم حسابی که سرش به تنش بیارزد مورد تقدیر نبوده است».
4- آقای شریعتمداری شما چند روز قبل از شناسایی و دستگیری عوامل حمله به آقای مطهری و با پیش داوری معنا داری که کاملاً در موضع دفاع از مهاجمین اظهار شده مدعی شدید که حادثه ی شیراز با برنامه ریزی قبلی به وجود آمده است و علی مطهری با این اقدام در پی «مظلوم نمایی» است. روزنامه ی تحت ریاست شما در خبری با عنوان “حاشیههای سفر مطهری به شیراز”، سوء قصد وحشیانه ی اوباش به جان علی مطهری را «اعتراض ساده ی عده ای در فرودگاه» نامیده و با توجیه و تأیید ضمنی این حرکت غیرانسانی نوشته: «همین عدم توجه به تذکرات اعضای شورای تامین زمینه حواشی بعدی حضور مطهری در شیراز را فراهم کرد به گونهای که در بدو ورود مطهری به شیراز عدهای با حضور در فرودگاه نسبت به حضور علی مطهری در شیراز اعتراض کردند.(!) و در ادامه با القاء شبهه ی نیرنگ بازی و مظلوم نمایی می نویسد:
«اصرار مسوولین دانشگاه به حضور علی مطهری در دانشگاه علیرغم تذکرات داده شده توسط اعضای شورای تامین استان، نوع اعتراضها به حضور وی در شیراز و انعکاس خاص این خبر توسط برخی از رسانهها شائبه برنامهریزی قبلی جهت ایجاد جو (مظلومنمایی) برای علی مطهری را در اذهان ایجاد کرد.»!!
…حوّل حالنا الی احسن الحال؛ در پایان به عنوان فرزند شهیدی که دغدغه اش برای حفظ و تداوم نظام اسلامی – که خون امثال پدرش برای به ثمر نشستن درخت شکوهمند آن فدا شده- یقیناً بیشتر از فرصت طلبان رخنه کرده در صفوف انقلابیون است، با توصیه ی مجدد به آقای شریعتمداری از ایشان می خواهم بیش از این موجبات تفرقه در صفوف مردم و دوستداران انقلاب را فراهم نیاورند و با خط کشی های نادرست و افراطی به چند دستگی ها و اپوزیسیون تراشی برای نظام دامن نزنند.
به یقین همه ما به زودی در محکمه ی عدل الهی باید پاسخگوی اعمال خود باشیم. امید که در این روزهای پایانی سال، ما نیز چون طبیعت متحوّل شویم، دل از غبار کبر و کینه و افراطی گری بشوییم و اعتدال پیشه کنیم و به حرمت خون شهیدان راه امام، وحدت و انسجام ملی را به پای پیروزی زودگذر این جناح و آن جناح ذبح نکنیم. نوروزتان فاطمی.
انتهای پیام




