آیا خصوصی شدن ستاد امر به معروف شدنی است؟
/ فاضل میبدی: به احزاب و رسانهها سپرده شود /
نسترن فرخه، انصاف نیوز: بودجهی سال گذشتهی ستاد امر به معروف 110 میلیارد ریال بوده است؛ این جدای از هزینههای جذب شده برای بخشهای استانی این نهاد است. باید دید با توجه به بودجهای که نهادهای فرهنگی به خصوص ستاد امر به معروف دریافت میکند، میزان تاثیرگذاری آنها در جامعه به چه میزان است و تغییراتی که در جامعهی هدف خود میگذارند در راستای ترویج دین باوری و کاهش منکرات است و یا در مواردی عامل تاثیرات سوء شده است.
میلاد دخانچی به این باور است که ستاد امر به معروف برعکس ظاهر جذابش که نشان از اهمیت به یک موضوع مذهبی دارد، در واقع همیشه در راستای مذهب عمل نکرده است، چه بسا ممکن است کارکردی معکوس داشته باشد. او به انصاف نیوز میگوید هرچقدر فرایض دینی در یک حکومت رسمی کمتر ستاد و نهاد داشته باشند، جامعه بیشتر در امور مذهب عاملیت احساس میکند، اما هر چقدر بیشتر ستاد و نهاد، مثل همین ایدهی به شدت غلط ستاد امر به معروف و نهی از منکر راه بیاندازد، طبیعتا جامعه نمیتواند عاملیت خود را جدی بگیرد.
حجتالاسلام والمسلمین فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزهی علمیهی قم خصوصی شدن ستاد و نهادهای فرهنگی و مذهبی را در صورتی تاثیرگذار میداند که احزاب و رسانهها به صورت آزاد دولتهای حاکم را کنترل کنند و این آزادی را معادل امر به معروفی که از اسلام قید شده میداند. چون فساد در جامعه از جایی شروع میشود که منشا قدرت وجود دارد، منشا قدرت هم یعنی جایی است که ابزار قدرت و سرمایه وجود دارد. اگر پول و سرمایه از مسیر خودش خارج شود بزرگترین منکر در جامعه خواهد شد. میبدی همچنین به این موضوع پرداخت که اسلام خواسته تا مردم در برابر منشا فساد و قدرت که بیشتر از ناحیهی حکومتها و دولتها است نهی از منکر کنند اما متاسفانه در بعضی از جوامع مثل جوامع ما عکس این موضوع است.
احسان سلطانی، اقتصاددان هم از بعد اقتصادی به موضوع خصوصی شدن چنین نهادهایی پرداخت و به این موضوع تاکید کرد که در واقع مشکل ما اصلا خصوصی یا دولتی بودن نیست، مسالهی ما بستر مدیریتها است، وقتی که یک بخش خصوصی میشود میبینیم مدیران آن بخش خصوصی از همان بخشهای دولتی آمدند.
سلطانی به عنوان راهکار اقتصادی به انصاف نیوز گفت: «مثلاً آستان قدس رضوی یا بنیاد مستضعفان یعنی نهادهایی که وابسته به دولت نیستند، منابع مالی خود را برای کارهای مربوط با مذهب بگذارند، یعنی حوزههای علمیه دیگر از دولت بودجه نگیرند و از آستان قدس و یا بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی امام و افراد خصوصی بودجه بگیرند. این اتفاق باعث میشود تا بودجه بگیر دولت نشوند. به این شکل خصوصی کردن به نظر من درست است که یکسری از نهادهای مذهبی نهادهای مذهبی دیگر و فعالیتهای مذهبی را از نظر مالی تامین کنند. مثلاً الان که شهید کم شده است بنیاد شهید منابع مالیش را برای این موارد بگذارد.»
البته آقای سلطانی به نهادهایی به عنوان نهایی غیردولتی اشاره کرده است که در حال حاضر زیرمجموعهی حامیت یا به عبارتی دولت به معنای عام هستند و غیردولتی واقعی نیستند، فقط زیرمجموعهی قوه مجریه نیستند.
انصاف نیوز برای بررسی، تاثیر خصوصی شدن ستاد امر به معروف و نهی از منکر در فضای فرهنگی و فکری جامعه و کاهش هزینههای دولت با میلاد دخانچی فارغ التحصیل مطالعات فرهنگی در دانشگاه کویینز کانادا و احسان سلطانی پژوهشگر اقتصاد و حجتالاسلام والمسلمین فاضل میبدی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزهی علمیه قم گفتو گو کرده است که در ادامه میخوانید:
میلاد دخانچی:ستاد امر به معروف همیشه در راستای مذهب عمل نکرده است
میلاد دخانچی اسلامیست چپگرا در مورد این سوال که آیا خصوصی شدن بخشهایی همچون ستاد امر به معروف، با توجه به ماهیتی که دارد ایدهی مناسبی محسوب میشود یا نه، گفت: «نفس ایدهی ورود بخش خصوصی به امر به معروف و نهی از منکر وحشتناکتر از دولتی بودن آن است، بخش خصوصی چرا باید برای ستاد امر به معروف سرمایهگذاری کند؟ تا از آن پول دربیاورد؟ از اساس دوگانهی بخش خصوصی و دولتی برای این موضوع دوگانهی غلط است. البته در مورد امر معروف و نهی از منکر باید یک سوال دیگری طرح شود و آن اینکه چرا برای چنین فریضهای یک ستاد در نظر گرفته شده است؟ چرا که ستاد، برعکس ظاهر جذابش که نشان از اهمیت به یک موضوع مذهبی دارد، در واقع همیشه در راستای مذهب عمل نکرده است، چه بسا ممکن است کارکردی معکوس داشته باشد.
ستاد یعنی یک نهاد حکومتی که بودجهی آن توسط دولت رانتخوار نفتی تامین میشود و این یعنی ما داریم از حکومتی شدن یک فریضهی دینی صحبت به میان میآوریم. حکومتی شدن فرایض با خود مشکلاتی را به بار میآورند. سادهترین مشکل حکومتی شدن امر دینی این است که خاصیت فرهنگی و اجتماعی یک فریضه را از افراد سلب میکند و افراد در همهی امور طلبکار حکومت میشوند حتی در مورد امر به معروف و نهی از منکر که از اجتماعیترین و فرهنگیترین دستورات اسلام است.»
دخانچی ادامه داد:«یک نکته دربارهی مفهوم حکومت وحکومتی بودن باید اضافه کرد، اینجا وقتی میگوییم حکومت، منظورمان، قبیله و یا شهر کوچکی در زمان پیامبر در مدینه نیست، منظور اینجا دولت یا همان استیت مدرن است، دولتی که از اساس برای منظم کردن جامعهی سرمایهداری به ظهور رسیده و از این منظر هرگونه حکومتی کردن امر دینی خود یک ایدهی به شدت وحشتناکی است، چرا که به ساز و کاری برای ترویج اخلاق مذهب تکیه میشود که خود از اساس ضداخلاقی است.
در دولت مدرن، جامعه و حکومت با هم رابطهی متضاد و متکامل دارند، این یعنی هر چقدر حکومت مذهبی شود، جامعه غیردینیتر میشود و هرچقدر حکومت راز شعائر دینی کمرنگتر شود جامعه مذهبیتر میشود. لذا هرچقدر فرایض دینی در حکومت رسمی کمتر ستاد و نهاد داشته باشند، جامعه بیشتر در امور مذهب عاملیت احساس میکند و هر چقدر بیشتر ستاد و نهاد مثل همین ایدهی به شدت غلط ستاد امر به معروف و نهی از منکر راه بیاندازد، طبیعتا جامعه نمیتواند عاملیت خود را جدی بگیرد. به بیانی دیگر اگر ما اسلام اجتماعی میخواهیم باید اسلام رسمی و حکومتی را کم کنیم و اگر اسلام حکومتی و رسمی میخواهیم خوب نتیجه میشود اینکه مرجعیت جامعه به دست سلبریتیها میافتد و در بزنگاههایی مثل همین بیماری کرونا میبینیم که چگونه مشروعیتسازی میکنند و کارهای مذهبی زیر سوال میرود.»
میلاد دخانچی در پایان صحبتهایش اضافه کرد:«البته من یک موضوع به شدت پیچیده را اینجا خلاصه کردم و میدانم که این گزاره ها از اساس توسط طرفداران ستادی شدن و نهادی شدن امور دینی مورد پذیریش نخواهد بود. دلیل اصلیاش هم این است که نگاه این دوستان اکثرا فقط حقوقی است، این دوستان با استدلال ساده که چون در اسلام فقه داریم پس همه چیز باید حکومتی باشد یکهتازی میکنند و به هیچ نقدی هم پاسخگو نیستند. این دوستان هیچ وقت هیچ درکی از دولت مدرن نداشته و ندارند.»
فاضل میبدی:معادل امر به معروف احزاب و رسانههای آزاد هستند
حجتالاسلام محمد تقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در مورد اینه خصوصی شدن مراکز مذهبی، مثل ستاد امر به معروف گفت: «امر به معروف و نهی از منکر یک برنامهی دینی است و اصل فلسفه تشریح امر به معروف و نهی از منکر برای این است که در جامعه فسادی به وجود نیاید تا موجب هلاکت هر سنت و به تعبیر قرآن موجب نابودی زندگی هر انسان باشد.
فساد در قرآن یعنی آن چیزی که عامل از بین رفتن مادهی حیات زندگی بشر شود، آن چیزی که ما میفهمیم، امر به معروف یک دستور برای ملتها در مقابل حکومتها است و نه برای حکومتها در برابر ملت، در واقع ما یک فساد بزرگ و یک فساد کوچک داریم، در امر به معروف و نهی از منکر آن چیزی که هدف اصلی است فساد بزرگ است. فساد بزرگ هم معمولاً از ناحیهی حکومتها شروع میشود.»
میبدی در مورد این موضوع ادامه داد: «اگر امروز بخواهیم برای امر به معروف و نهی از منکر معادلسازی کنیم، معادل آن احزاب و رسانههای آزادی هستند که دولتهای حاکم بر جامعه را کنترل میکنند. چون فساد در جامعه از جایی شروع میشود که منشا قدرت وجود دارد، منشا قدرت هم یعنی جایی است که ابزار قدرت و سرمایه وجود دارد. اگر پول و سرمایه از مسیر خودش خارج شود بزرگترین منکر در جامعه خواهد شد.»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزهی علمیه قم اضافه کرد: «اسلام خواسته است تا مردم در برابر منشاء فساد و قدرت که عمدتاً از ناحیهی حکومتها و دولتها است نهی از منکر کند اما متاسفانه در بعضی از جوامع مثل جوامع ما عکس این موضوع است. معنای امر به معروف و نهی از منکر این شده است که بخشی و یا جریانی از دولت در خیابان بیاید تا در برابر عملی از مردم مثلاً بدحجابی برخورد کند در صورتی که این فلسفهی درست آن نیست.
در هر حال این موضوع که چنین مواردی را به بخش خصوصی و یا دولتی واگذار کنیم امر غلطی است. امر به معروف و نهی از منکر به این معنا باید به بخش خصوصی واگذار شود که بخش احزاب و رسانههای مستقل آزادانه جلوی فساد مفسدان را بگیرند تا فساد در تمام ابعاد جامعه رخنه نکند. اینکه در جامعه ماشینهای گشت وجود داشته باشد تا به طور مثال به دلیل بد حجابی جلوی دخترها را بگیرند، اصلاً در فلسفهی نهی از منکر وجود ندارد و باید دید منشا این امر چه بوده است.
نهی از منکر به ریشههای عوامل کار دارد و نه به مسائل فرعی جامعه، ریشهها هم معمولا از ناحیهی قدرتها به وجود می آید، نهادها و ستادهایی مثل امر به معروف و نهی از منکر اگر به بخش خصوصی واگذار شوند قطعاً تاثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. موضوع امر به معروف از طرف دولت در جامعه تاثیر زیادی ندارد به ویژه در جامعهای که اعتماد بین ملت و دولت کم باشد. حال اگر در جامعه این اعتماد بین دو طرف کم باشد، دولت هر کاری میکند مردم عکس آن را انجام میدهند و دیگر اصلا تاثیری ندارد.
یکی از شرطهای امر به معروف اثر گذاشتن آن بر جامعه است، مثلاً اگر هر سال بودجهی امر به معروف بیشتر شد ولی از طرفی دیدیم منکر در جامعه کم نشد به فرض آقایان بدحجابی، اعتیاد، دعوا و موارد دیگر بیشتر شده است، باید در این موضوع تجدید نظر صورت گیرد. اما اگر این امر الهی در دست بخش خصوصی یعنی احزاب، رسانهها و نهادهای آگاه و دلسوز جامعه قرار بگیرد اعتماد مردم بیشتر خواهد شد و در واقع فرهنگسازی صورت میگیرد، اگر فرهنگسازی شود آن وقت یعنی عملکرد موفقیت آمیز بوده و تاثیر داشته است.»
میبدی در مورد تاثیر جامعهی حال حاضر از ستاد امر به معروف در بخش خصوصی گفت: «این موضوع به اعتماد مردم بستگی دارد، مثلاً فرض بگیرید که وقتی اعتمادی به صدا و سیما وجود ندارد، تبلیغ هر چیزی را که انجام دهد، میسر واقع نخواهد شد. اگر مردم به مطبوعات و احزاب مستقل اعتماد کنند و از آنها صداقت ببینند آن وقت تاثیر خواهد داشت. امروزه به دلیل بیاعتمادی و کماعتمادی به بخشی از نهادهای فرهنگی جامعه از جمله صدا و سیما اگر بخواهیم از آن بخشها نهی از منکر به جامعه صورت بگیرد، طبق آماری که تاکنون بوده این موضوع میسر واقع نخواهد شد.
امیدوارم که ما ریشهی منکر را بشناسیم و آن را بخشکانیم، یعنی به جای برخوردهای فیزیکی با افراد برخوردهای علمی، فرهنگی و قضایی را انجام دهیم. اما اگر بخواهیم ریشهها را رها کنیم و به امور فرعی بچسبیم من معتقدم تاثیری ندارد و بودجهی مردم را بیهوده صرف کردهایم، به طور مثال وقتی نهی از منکر و امر به معروف در موضوع بدحجابی خلاصه میشود، به نظر من اصلا کار درستی نیست. دولت اگر بخواهد کاری کند باید نهادهای دولتی را مامور کند تا ارشاد کنند، البته ارشاد هم زمانی موثر واقع میشود که مردم به آن مهارتهای فرهنگی اعتماد داشته باشند.»
احسان سلطانی:خصوصی سازیهای ما تابه حال به جایی نرسیده است
سلطانی اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد در مورد خصوصی شدن نهادها و ستادهای همچون امر به معروف و تاثیر آن بر بودجهی دولت به انصاف نیوز گفت: «باید ببینیم خصوصیسازیهایی که تا به حال انجام دادیم به کجا رسیده است، آیا منتهی به افزایش بهرهوری و کاربرد آن شده است؟ جواب خیر است چون فقط یک جابهجایی صورت گرفته است یعنی یک سری اموال که برای همه مردم بوده برای یک نفر شده است.
در واقع ما در کشوری زندگی میکنیم با مختصات خاص خودش، در آمریکا زندگی نمیکنیم، ما در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم که در واقع یک تعریفی از حاکمیت به دولت دارد، اگر قرار است این تعاریف را کنار بگذاریم پس باید جمهوری اسلامی هم عوض شود. مثلاً بشود جمهوری دموکراتیک ایران، این که نمیشود حاکمیتی که بر مبنای یک سری از تعاریف خاص بنا شده و نسبت به فرهنگ ما یک سری مناسبتها را دارد در نظر نگرفت و بگوییم که حاکمیت باید آن بخش را رها کند.»
سلطانی ادامه داد:«در واقع مشکل ما اصلا خصوصی یا دولتی بودن نیست، مسئلهی ما بستر مدیریتها است، وقتی که یک بخش خصوصی میشود میبینیم مدیران آن بخش خصوصی از همان بخشهای دولتی آمدهاند. مثلاً وقتی به بانکهای خصوصی مراجعه میکنید مدیرهای بیشتر این بانکها بازنشستههای بانکهای دولتی هستند و رویه همان رویه است، فقط یک مقدار رنگ و لعابش تغییر کرده، وقتی به بانکهای خصوصی نگاه میکنیم، میبینیم به هیچ دستاورد مثبتی نرسیدیم. یعنی حتی به دستاوردهای منفی هم رسیدهایم، چون بخش بیشتر نقدینگی که در دولت یازدهم و زمان ریاست آقای سیف رییس بانک مرکزی به وجود آمد، توسط بانکهای خصوصی ایجاد شد.
مسئلهی دیگر این است که در کشورهای عربی وقتی به بنگاههای بزرگ نگاه کنید همهی آنها دولتی هستند ولی مدیران خوبی را استخدام کردهاند و به این مدیران آزادی عمل دادهاند، اما ما یک بخش را با همان ساختار و همان فرهنگ بخش دولتی خصوصی میکنیم و هیچ فرقی هم نمیکند چه بسا که بدتر هم میشود.»
این اقتصاددان ادامه داد:«وقتی ساختار و سیستم اجازه نمیدهد این مشکل مدیریتی هم درست نمیشود. مسئلهی خصوصیسازی موضوع امروز ما نیست غیر از این که فقط جابهجایی یک سری ثروتها و منافع عمومی به یک سری از افراد خاص منجر شده، هیچ نتیجهای در بر نداشته، به همین دلیل این ماجرا در شرایط رقابتی وجود ندارد.»
سلطانی به عنوان راهکار میگوید: «مثلاً آستان قدس رضوی یا ستاد مستضعفان یعنی نهادهایی که وابسته به دولت نیستند، منابع مالی خود را برای کارهای مرتبط با مذهب بگذارند، یعنی حوزههای علمیه دیگر از دولت بودجه نگیرند و از آستان قدس و یا بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی امام و افراد خصوصی بودجه بگیرند. این اتفاق باعث میشود تا بودجه بگیر دولت نشوند. به این شکل خصوصی کردن به نظر من درست است. یکسری از نهادهای مذهبی نهادهای مذهبی دیگر و فعالیتهای مذهبی را از نظر مالی تامین کنند. مثلاً الان که شهید کم شده است بنیاد شهید منابع مالیاش را برای این موارد بگذارد.»
این پژوهشگر اقتصاد در پایان گفت: «خصوصیسازی در این ساختارهایی که ما داریم چیز مخربی است و مشکلی را کم نمیکند بلکه مشکلی را هم اضافه میکند. جالب است بدانید همان کسانی که سالها میگفتند خصوصی سازی خوب است، از آن حمایت میکردند و به افراد مخالف خودشان هزاران انگ میزدند و کمونیست بارشان میکردند، حالا میگویند که ما اشتباه کردیم چون میبینند که چه اتفاقی افتاده است.
اینها به این دلیل است که یکسری ساختارها را خصوصی کردیم بدون این که بقیهی ابعاد را درست کرده باشیم. وقتی جایی هزار مشکل دارد با دو تا اصلاح که نمیتوان اجرای کلی صورت داد پس خصوصی سازی به تنهایی نمی تواند چیزی را درست کند و مسئلهی ما فقط یک مولفه نیست بلکه ما باید همه چیز را با هم درست کنیم.»
انتهای پیام