کرونا در ایران: آنچه گذشت
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی بحثهای روز نسبت به نوع مدیریت کرونا نوشت:
هنوز خیلی زود است که درباره مدیریت کرونا در ایران جمعبندی شود. اما تا همینجا هم خیلی چیزها آشکار شده که میتوان دربارهشان نوشت یا گفتگو کرد. از آنجا که این بیماری سراسر جهان را با خود درگیر کرده، بنابراین شانس و فرصت بررسی تطبیقی هم هست؛ دست کم تا همینجای کار.
دربارهی مدیریت کرونا در ایران، همچون بسیاری از پدیدههای دیگر، دو دستگی میان ایرانیان به وجود آمده است: حکومت، صداوسیما و بخشی از جامعه که عموما به حکومت وفادارند، بهویژه با اشاره به آمار بالای مرگ و میر در کشورهای غربی، مدیریت ایران در کنترل این بیماری را تحسین میکنند. در سوی دیگر، بخشی دیگر از جامعه، چه بهواسطه اثرپذیری از رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، و چه بر پایه بیاعتمادی عمیق و گستردهای که به حاکمیت وجود دارد، مدیریت و حتی راستگویی حاکمیت بر بیماری کرونا را زیر سوال میبرند. در این یادداشت قرار است خوب و بد کرونا در ایران را، آنگونه که بوده بررسی کنیم.
1- شیوع و گسترش کرونا در ایران، نقدهای جدی و درستی را به دولت و نظام وارد کرد (از پروازهای ماهان به چین پس از شیوع کرونا در این کشور، کتمان ورود کرونا به کشور، قرنطینه نکردن شهر قم و… که در این یادداشت به آنها پرداخته شده است).[لینک]
2- پس از تایید رسمی شیوع کرونا در ایران، مسئولین (و در رأس آنها رئیسجمهور) همچنان این بیماری را دست کم و غیرجدی گرفته بودند که خود این هم مایهی گسترش بیشتر کرونا در کشور شد. قرنطینه نکردن شهرها و نبستن جادهها -بهویژه برای سفرهای نوروزی- همچنان میلیونها ایرانی که این بیماری را جدی نگرفته یا توجیهاتی برای سفر داشتند را به جادهها کشاند.
3- در پی فشارهای اجتماعی و همچنین درخواست وزرای بهداشت پیشین از رئیس جمهور، بالاخره شرایط جدیتر شد و بستن جادهها و فروشگاهها و… پشتوانه اجرایی گرفت. اما نکته اینجاست که حاکمیتی که در برخی موارد که محدودیتهای غیرمنطقی بر شهروندان اعمال میکند، اکنون که نیاز به ایجاد محدودیت شدید بود، اعمال فشار کافی نمیکرد و حتی پس از تصمیمگیری در اینباره نیز، آنچنان که باید، برخوردهای جدی و قانونی انجام نشد. در این مورد به نظر میآید مقصر اصلی، دولت و بهویژه شخص رئیس جمهور باشد.
4- پای کرونا به کشورهای دیگر، از جمله در اروپا و امریکا نیز باز شد. این کشورها هم ابتدا این بیماری را جدی نگرفتند، اما کرونا خودش را بهطور جدی به آنها نشان داد و آنان نیز وادار به عقبنشینی شدند. از اینجا به بعد، گزینههایی برای مقایسه وضعیت کرونا در ایران با دیگر کشورها در دسترس قرار گرفت.
5- هجوم مردم کشورهای توسعهیافته به فروشگاهها و خالی شدن قفسهها در صدر اخبار جای گرفت. برخی مسئولین ایرانی این پدیده را که در ایران رخ نداده بود، به مدیریت خود مرتبط دانستند که کشور با هیچ کمبودی روبرو نشده است. اما به نظر میآید بخشی از این پدیده به این باز میگردد که چنین شرایط شبهبحرانی برای ایرانیان چندان نا آشنا نیست. از آغاز انقلاب و جنگ تحمیلی که جیرهبندی و کوپن و… آغاز شد و سپس بحرانهای اقتصادی و تورمها و…، چنین شرایطی را آنچنان برای ایرانیان عادی کرده بود که همچون اروپاییان چندان شوکه و نگران نشدند. در واقع اگر افتخاری در این زمینه باشد، بیشتر متوجه ملت ایران است نه دولت و حاکمیت آن.
6- آمار مرگ و میر در اروپا (بهویژه ایتالیا و اسپانیا) از ایران پیشی گرفت. مسئولین ایرانی این را نیز دلیلی دیگر بر موفقیت مدیریت خود دانستند. در اینجا باید پنج نکته را در نظر گرفت:
6-الف) جمعیت سالخوردهی اروپا در برابر جمعیت جوان ایران است و این واقعیت که سالخوردگان در برابر این بیماری آسیبپذیرند.
6-ب) شهروندان ایرانی به نسبت میانگین جهانی، عموما از نظر رعایت نکات بهداشتی، تمیز و پاکیزه هستند. این نکتهای است که تاکنون –شاید به خاطر همان احساس خودکمبینی- دیده نشده بود. البته این نکته را میتوان بهطور کلی به جوامع مسلمان و دستورات دینی –که حتی در میان غیر دینداران این جوامع نیز درونی شده است- بسط داد. در سال 2015 موسسه نظرسنجی جهانی گالوپ پژوهشی درباره میزان پاکیزگی در میان شهروندان کشورهای گوناگون انجام داده بود [لینک]. جالب آنکه کشورهای مسلمانی همچون عربستان، بوسنی، ترکیه و الجزایر در صدر کشورهایی با مردمان تمیز جای داشتند و مهمترین گویه در این میان، شستن دستها پس از دستشویی بود. البته در این پژوهش نامی از ایران برده نشده بود؛ اما میتوان حدس زد که ایرانیان نیز همچون دیگر کشورهای مسلمان در این پژوهش، میزان پاکیزگیشان بالا بوده است.
6-ج) ارتباطات جهانی شهروندان ایرانی به نسبت کشورهای اروپایی و امریکایی بسیار اندک است. ایران نه مانند کشورهای اروپایی (و همسایگانی همچون ترکیه و امارات) گردشگری توسعه یافتهای دارد و نه به واسطه تحریمها و افت ارزش گذرنامه ایرانی، ایرانیان میتوانند به سادگی به کشورهای دیگر رفت و آمد کنند. حضور در ورزشگاهها، کنسرتها، کلوپهای شبانه، تجمعات، گردهماییها و… نیز در ایران به آزادی و سادگی شرایط در اروپا نیست. کافی است بدانیم یکی از دلایل گسترش کرونا در اسپانیا، حضور چند ده هزار اسپانیایی در ورزشگاهی در ایتالیا و تشویق تیمشان بود.
6-د) دموکراسی و آزادیهای فردی در اروپا، تا حدودی دست مسئولین این کشورها را برای انجام قرنطینه سفت و سخت بسته بود. هرچند بالاخره به این شرایط تسلیم شدند.
6-هـ) در کنار موارد بالا، نمیتوان کتمان کرد که نظام پزشکی و درمانی و خدمات پزشکی (با همه انتقاداتی که به آن وارد است) در ایران بهطور کلی بهتر از کشورهای غربی است. چه خدمات رایگان آن (که در بحث کرونا هم کمابیش در جریان است) و چه در آمادگی برای مقابله با چنین بحرانهایی.
6-و) درباره آمار مرگ و میر کرونایی در ایران همچنان شبهاتی وجود دارد. منتقدان بر این باورند که در حالت خوشبینانه، ایران کیتهای کافی برای سنجش شمار مبتلایان را نداشته و بنابراین بیش از این میزان نمیتواند همه مبتلایان را شناسایی کند. همچنین کسانی که پیش از ابتلا به کرونا، بیماری دیگری داشته باشند و سپس در اثر ابتلا به کرونا بمیرند را، جزو تلفات کرونا به شمار نمیآورد. نگارنده شخصا و از نزدیک، دستکم یک نفر را میشناسد که کرونا گرفت و در بیمارستان بابل بستری شد و بالاخره درگذشت؛ اما در گواهی فوت او «مشکل تنفسی» نوشته شد و البته جسدش نیز همچون دیگر درگذشتگان کرونایی، با شرایط ویژه دفن گردید. حالت بدبینانه هم آمار و ادعاهای غیرمستندی است که میگوید حاکمیت در حال پنهانکاری است؛ اما نمیتوان درستی و نادرستی چنین ادعاهایی را سنجید.
در جمعبندی نکات بالا باید افزود که آمار کشتهشدگان کرونا در ایران، هرچه که باشد از اروپا بسیار کمتر است. مقایسهای میان شمار درگذشتگانی که گاه در کشورهای اروپایی با کامیونهای نظامی تابوتشان را جابجا میکنند، تختهای خالی بیمارستانها در ایران و اروپا و مواردی از این دست، خود تا حدود زیادی گویاست. اما همه این افتخار را نمیتوان به پای دولت نوشت؛ بلکه ترکیبی از مولفههای جمعیتشناختی، تاریخی، فرهنگی، سیاسی و در کنار اینها، مدیریتی دست به دست هم داد تا آمار مرگ و میر در ایران پایینتر باشد.
7- کشورهای توسعهیافته اروپایی و امریکایی، خیلی زود بخشی از ماهیت خود را نشان داده و در واقع خیلی ساده پا بر شعارهای انسانی و اخلاقیشان گذاردند. مصادره و دزدی آشکار محمولههای بهداشتی (ماسک، محلولهای ضد عفونی و…) این کشورها از یکدیگر و سخنان و موضعگیریهای غیرمنطقی برخی مسئولین (از ترامپ گرفته تا بوریس جانسون و…) در این دسته جای میگیرد. به نظر میآید اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، حملات لفظی مقامات این کشورها به یکدیگر و تغییر نگرشها به کارایی اتحادیه اروپا افزایش چشمگیری یابد.
8- به باور نویسنده، رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، در این مدت بیش از هر زمان دیگری به معیارهای دوگانه روی آوردند. در روزهای آغازین، به شدت مدیریت ایران در کنترل این بیماری را زیر سوال بردند. اما در برابر بحران کرونا در کشورهای غربی، آنچنانکه علیه ایران موضع میگرفتند، واکنش انتقادی از خود نشان ندادند. کافی است یکی از این دزدیهای محموله بهداشتی کشورهای دیگر توسط دولت ایران صورت میپذیرفت. آنگاه همه رسانههای جهانی بسیج میشدند برای پوشش این خوراک رسانهای و محکومیت همهجانبه ایران.
9- نیروهای نظامی و شبهنظامی ایران در کنار دولت (و بهویژه در کنار کادر بهداشتی و درمانی)، فعالیتهای ارزشمندی از خود نشان دادند. اگرچه بازنمایی این تلاشها در رسانههایی همچون تلویزیون ملی جنبه نمایشی به خود گرفته، اما به هرحال از ارزش کار اینان نمیکاهد. در واقع در هر کشوری نیروهای نظامی باید فراجناحی بوده و درگیر دعواهای سیاسی و حزبی و برخورد با منتقدان نشود؛ چیزی که در ایران آشکارا زیر پا گذاشته میشود. اما در بحث کرونا (که پدیدهای فراجناحی و فراملی است)، این نیروها نقش اصلی خود را به خوبی نشان دادند.
10- تا اینجای کار دولت و نظام بر پایه سیاست تجربی، تلاش دارد پیامدهای این بیماری را برای ایرانیان کاهش دهند. پرداخت و ارائه بستههای حمایتی به برخی از اقشار آسیبپذیر و تلاش برای شناسایی دیگر گروههای نیازمند را میتوان در این راستا دید. همچنین بسیاری از کارگاههای خصوصی، دولتی و نظامی خیلی سریع دست به کار شده و تولید مواد بهداشتی (همچون ماسک، محلول ضدعفونی، دستگاه تولید اکسیژن و…) را به اندازهای رساندند که اکنون تقریبا در سراسر کشور به سادگی به دست میآید. این سرعت عمل و موفقیتها در حدی نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت یا کتمان کرد.
11- در مقایسه با دیگر بحرانها، دولت و نظام تا اینجای کار (با همه انتقاداتی که بهویژه در بحث ورود کرونا به کشور وجود دارد) بسیار بهتر عمل کردهاند. در واقع میتوان گفت دولت و نظام در روزهای آغازین شیوع این بیماری، نمره قبولی نگرفتند، اما هرچه جلوتر آمدیم، نمره بهتری گرفته و اکنون به جایی رسیدهایم که میتوان نمره قبولی (در کنار انتقاداتی که همچنان وارد است) به دولت و حاکمیت داد. اگرچه پژوهشها (برای نمونه در اینجا [لینک]) نشان میدهد که اعتماد مردم در بحث کرونا به دولت و نظام پایین است، اما بهویژه با افزایش تلفات در دیگر کشورها و دیدن تلاشهای دولت و نظام برای کنترل این بیماری، احتمال ترمیم (ولو اندک) اعتماد میان مردم و حاکمیت وجود دارد. فرصتی که دولت و نظام باید آنرا غنیمت بشمارند.
12- با همه اینها این موفقیت نسبی همچنان شکننده است و باید مراقب بود. حرف و حدیثهایی درباره احتمال کاهش محدودیتها و قرنطینه، آن هم در حالیکه همچنان آمار رسمی مرگ و میر کاهش نیافته و خطر افزایش آن وجود دارد، شنیده میشود. امید است مسئولین و بهویژه رئیس جمهور، دستاوردهایی که بهویژه در روزهای اخیر در بحث کنترل این بیماری به دست آوردهاند را، به سادگی با بازگشت به سیاست نادرست دست کم گرفتن این بیماری (و افتادن در دام مقایسه ظاهری آماری مرگ و میرها در ایران با اروپا و امریکا) از دست ندهند.
پینوشت: بخشی از آنچه در بالا آمد، بر پایه بحثهای طولانی میان اعضای گروه تحلیلی انصافنیوز به دست آمده؛ اگرچه لزوما مورد تایید آنان نیست.
انتهای پیام