خرید تور نوروزی

اصلاح رفتار نه تغيير رهبری اصلاحات

مطهره شفیعی در روزنامه‌ی آرمان ملی نوشت:

می‌خواهند کاسه و کوزه را بر سر اعضای حزب کارگزان بشکنند و بگویند آنها خواستار تغییر رهبری سیاسی در جریان اصلاحات هستند! اما واقعیت چنین نیست و آنچه بعضا از سوی اعضای کارگزاران روایت می‌کنند، در واقع منویات ذهنی خودشان است که جرأت ابراز آن را ندارند. در این روزها برخی به اظهارات غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در مناظره با مصطفی تاجزاده استناد می‌کنند و می‌گویند حزب او خواستار تغییر رهبری سیاسی در جریان اصلاحات است. کرباسچی در آن مناظره با اشاره به انتخابات مجلس گفته بود: «رئیس دولت اصلاحات زمانی آمدند و اصرار و تکرار کردند و… خب ایشان خودشان رأی می‌دهند، اما آیا توقع این است که رهبر سیاسی روز رأی بیاید یک رأی بدهند؟ بارها بچه‌های احزاب مختلف رفته بودند که از ایشان صحبتی را بگیرند که به مردم پیامی بدهند، اما متاسفانه این‌طور نشد. آیا نمی‌شد همین لیست را که ایشان پای صندوق به آن رأی دادند را 2 روز قبل ارائه بدهید؟ بالاخره این لیست را تهیه کرده بودید، مسلم است که به لیست جناح راست رأی نداده‌اید و لیستی داشته‌اید که به آنجا رفته و رأی داده‌اید. خب، عده‌ای به شما علاقه‌مند هستند و به شما اعتماد دارند، شما رهبر سیاسی و فکری یک جمع و جبهه در کشور هستید. می‌توانستید 2، 3 روز زودتر این لیست را به بچه‌هایی می‌دادید که این همه پای شما ایستادگی کردند و هزینه دادند. ایشان هم حتما در کم کردن مشارکت تاثیر داشته‌اند». واقعیتی که کرباسچی بدان اشاره کرد از سوی برخی اصلاح‌طلبان که خود را ذوب در عملکرد رئیس دولت اصلاحات کرده‌اند، خوش نیامد و از سوی دیگر واهمه سپردن سکان هدایت جریان اصلاحات به شخصیتی که با اهداف حزبی و جریانی عده‌ای از اصلاح‌طلبان همخوانی نداشته باشد سبب افزایش هجمه به کرباسچی شد. این رفتارها در شرایطی است که کرباسچی به صراحت از تغییر رهبری در جریان اصلاحات سخن نگفته و تنها به رفتار دوگانه رئیس دولت اصلاحات انتقاد کرده بود.

موافقان تغییر در قامت مخالف!

گروهی که در خفا و گعده‌های خودشان از تعیین رهبر سیاسی غیراز رئیس دولت اصلاحات برای جریان اصلاحات استقبال می‌کنند از هر فرصتی بهره می‌گیرند تا با تحریف اظهارات سیاسیون دیگر چنین وانمود کنند که تعیین رهبر سیاسی برنامه بخشی از اصلاح‌طلبان است و نمایش مخالفت با این تصمیم را ایفا می‌کنند و اگر این اتفاق رخ داد چنین وانمود کنند که مخالفت آنها بخشی از برنامه تعیین رهبر سیاسی بوده و موافق تصمیم جدید هستند. نکته قابل تأمل آنجاست آنها که دم از رهبری سیاسی ایشان می‌زنند در هر مقطعی در ساز خودشان می‌دمند و توجهی به مواضع رئیس دولت اصلاحات و سایر اصلاح‌طلبان ندارند بنابراین برای آنها نفع در نادیده گرفتن جایگاه شخصیت‌هاست. همین جریان‌ها زمانی که با ناکامی مواجه می‌شوند تقصیر را متوجه رئیس دولت اصلاحات می‌کنند!

اصلاحات رهبر دارد یا ندارد؟

نباید فراموش شود که هنوز اعضای جریان اصلاحات در مورد یک موضوع دارای اختلاف نظر هستند به‌نحوی که برخی این جریان را فاقد رهبر سیاسی می‌دانند و برخی دیگر رئیس دولت اصلاحات را رهبر سیاسی جریان اصلاحات معرفی می‌کنند. این بحث در سال گذشته مطرح و محل بحث بود. خردادماه صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاح‌طلب به صراحت بیان کرد: «رهبری جریان اصلاحات چه کسی است و کدام جریان‌ها هستند؟ آیا حزب کارگزاران و سازندگی رهبری این جریان را دارند؟ آیا حزب اتحاد ملت یا مجمع روحانیون است؟ یا افرادی مانند رئیس دولت اصلاحات، حجاریان، موسوی لاری و… هستند؟ مشخص نیست رهبری اصلاح‌طلبان چه فرد و گروهی است؟» و به او هجمه نشد چون عضو حزبی نبود. مرداد سال 98 دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با تاکید بر اینکه اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است، گفت: «نه رئیس دولت اصلاحات ادعای رهبری اصلاحات را داشته و نه جریان اصلاحات باهم بر سر رهبری این جریان توافق کرده‌اند.» این اظهارات صحیح بود چرا که رئیس دولت اصلاحات هیچگاه به‌طور رسمی خودش را رهبر جریان اصلاحات ننامید و بیش از همه در نقش معتمد و ریش‌سفید به ایفای نقش می‌پرداخت.

در چنین فضایی برخی سیاسیون برای اجرای برنامه‌های خود به رئیس دولت اصلاحات نزدیک می‌شدند و ادعا می‌کردند که برنامه و نظر آنها مورد تایید رئیس دولت اصلاحات است تا از این طریق احزاب دیگر به‌ویژه کارگزاران را در موضع ضعف قرار دهند و به نوعی سهم‌خواهی بیشتری داشته باشند که البته این سوءاستفاده از نام رئیس دولت اصلاحات به‌زودی مشخص می‌شد! زمانی هم که کرباسچی بیان کرد اصلاحات دارای رهبر نبوده است داد همین طیف سیاسی بلند شد چرا که منافعشان در خطر بود. آنها برای به فراموشی سپردن اظهارات کرباسچی چنین القا کردند که کارگزاران از مجموعه سیاسی اصلاحات خارج شده است، اما محمد قوچانی عضو شورای مرکزی کارگزاران به این ادعاها چنین پاسخ داد: «بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات تاکنون به لحاظ تشکیلاتی یعنی سازمانی و با یک سازوکار حقوقی روشن به‌عنوان رهبر جبهه اصلاحات انتخاب شده باشد؛ به معنای عبور از وی نیست، این اتفاق تاکنون نیفتاده است و وی در دوران ریاست جمهوری هم حاضر نبودند به لحاظ حزبی رهبر یک جریان سیاسی خاص باشند. در سال‌های اخیر هم که وی نقش بیشتری ایفا کردند و رهبری گفتمانی را بر عهده گرفتند باز هم پذیرش یک سازوکار حقوقی نبوده است و خود وی نخواست رسما به‌عنوان رهبر اصلاحات باشد.» دو ماه از اظهارات کرباسچی نگذشته بود که محمدرضا تاجیک، تئوریسین و تحلیلگر سیاسی اصلاح‌طلب به تکرار مواضع دبیرکل حزب کارگزاران پرداخت و گفت: «شخص رئیس دولت اصلاحات هیچگاه مدعی رهبری جریان اصلاح‌طلبی نبوده، هیچ‌کجا گزاره و ادعایی از ایشان نیست که بگوید من رهبر جریان اصلاح‌طلبی هستم. جریان اصلاح‌طلبی قرار بوده که بیایند و رهبری ما هم رهبری جمعی باشد»

انتهای ‌پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا