این بار بیخانمانها در معرض خطر ابتلا به ویروس کرونا هستند
نسترن فرخه، انصاف نیوز: هرکدام روی تکه زمینی از این خیابان بدقواره با جدولهای سیاه رنگ نشستهاند، یکی با بدنی خمیده و گونی به دوش راه خود را میرود، دیگری اما بساط دست دوم فروشی به راه انداخته و چند ژندهپوش دیگر هم دور و برش را گرفتهاند.
این داستان چند ثانیهای از کلیپی بود که روزهای گذشته از یکی از خیابانهای شوش منتشر شد و با وجود خطرات ویروس کرونا واکنشهایی را در پی داشت. فرید براتی سده مدیر کل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی به انصاف نیوز میگوید که بعد از پخش شدن کلیپ کارتنخوابها در شوش نیروی انتظامی این افراد را به مناطق مختلف ارجاع داد و تعدادی از آنها به دره فرحزاد و جاهای دیگر منتقل شدند. او یادآور میشود که هر سال در ایام نوروز با همکاری نیروی انتظامی حدود 10 الی 15 هزار فرد معتاد را در مراکزشان اسکان دادهاند و اما امسال به دلیل ماجرای کرونا این اتفاق نیافتاد و آنهایی هم که نگهداری شده بودند طبق دستور قاضی از آنجا که زمان ترخیصشان رسیده بود آزاد شدند، یعنی 5 هزار نفر از افراد کارتنخواب و معتاد بیرون از مراکز بودند که قرار بود در ایام نوروز نیروی انتظامی آنها را دستگیر کند و به بهزیستی، سازمان زندانها، سپاه و ناجا تحویل دهد، اما ۴ هزار و ۵۰۰ نفر ترخیص شدند و بعداً همهی اینها در بیرون از مرکز به آنهایی که دستگیر نشده بودند اضافه شدند و همین موضوع باعث ایجاد ازدحام در خیابان شوش شد.
با وجود اینکه قانون در این مورد برای چندین نهاد به صورت موازی وظایفی را تعریف کرده است اما همچنان طرح و ایدهی مشخصی برای این قشر آسیب دیده در این سالها در نظر گرفته نشده است، کمااینکه طبق گفتهی براتی «تنها دو و نیم درصد معتادها بعد از ترخیص از کمپهای اجباری پاک میمانند و بقیه به روال قبل حتی با شدت بیشتر ادامه میدهند اما بهزیستی باید طبق قانون عمل کند و چارهای جز این ندارد.»
سپیده علیزاده مدیر مرکز جامع کاهش آسیب بانوان نگاه دیگری به این قشر آسیب دیده دارد و تاکید دارد مصرف کنندگان مواد به نوعی از همین جامعه آسیب دیدهاند و این سبک زندگی را انتخاب کردند، هر چقدر امنیت این افراد را روی زمین بر هم بزنیم آنها بیشتر به زیرزمین میروند و مخفیتر میشوند که در این صورت دسترسی و ارائه خدمات به آنها سختتر میشود.
او همچنین در مورد درمانهای اجباری گفت: «اینکه به زور و اجبار تحت عنوان درمان، جمعآوری و موارد دیگر، یک انسان را در جایی نگه داریم و فکر کنیم که بعد از این ۶ ماه حالا زندگی او تغییر میکند را طی سالهای قبل بارها انجام دادیم و نتیجهی قابل قبولی هم نداشته است. با صرف هزینههای زیاد میبینیم که وقتی این افراد از مرکز بیرون میآیند همه چیز خیلی زود به شکل قبل برمیگردد. این فرد با وجودی که شش ماه مواد مصرف نکرده است ولی همچنان دندان درد دارد، همچنان مشکل نداشتن شناسنامه دارد، مشکلات خانوادگی که در گذشته داشت همچنان پا بر جا است و با دیگر مشکلاتش همچنان درگیر است، هر کدام از اینها به یک مددکار اجتماعی نیاز دارند تا پیگیری مستمر انجام دهد و بهبودی از اعتیاد محتملتر شود.»
سعید شاهمیر معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 در مورد امکانات محدود برای خدمت به این قشر آسیب دیده گفت: «ظرفیت مرکز زنان منطقه ما ۱۵۰ نفر و مرکز مردان ۱۰۰ نفر است در صورتی که تعداد مردهای بیخانمان بیش از این است. موضوع دیگر این است که مرکز ما محل نگهداری معتادان خیابانی نیست بلکه برای کارتنخوابها است یعنی آن چیزی که شما در خیابان میبینید معتادان متجاهر هستند که با پای خودشان به مراکز ما نمیآیند، که اگر بیایند ما به آنها خدمات میدهیم، در کل افرادی که به ما مراجعه میکنند افراد بیسرپناه و بیخانمان هستند. در این کلیپی که پخش شده عمده فروش و خردهفروش و متجاهر هم هستند که لابلای آنها بیخانمان هم دیده میشود.»
انصاف نیوز در مورد تاثیر خدمات نهادهای دولتی و مردم نهاد در حوزهی اعتیاد و کارتن خوابی با سپیده علیزاده، سعید شاهمیر و فرید براتیسده گفتو گو کرد که در ادامه میخوانید.
علیزاده: افراد آسیب دیده بیخانمان همیشه در سطح شهر بودند، حالا بیشتر دیده میشوند
سپیده علیزاده مدیر اولین مرکز جامع کاهش آسیب بانوان کشور، حدود پانزده سال است که تجربهی کار در حوزهی آسیبهای اجتماعی را دارد، این فعال اجتماعی در مورد موازیکاریهای موضوع اعتیاد به انصاف نیوز میگوید: «بیست و چند دستگاه در موضوع اعتیاد سهم دارند یعنی قانون مشخص کرده که این دستگاهها تصمیم گیرنده هستند. آسیب اصلی پاس کاری مسئولیتهای این دستگاهها را کسانی میبینند که به ته خط رسیدهاند و در واقع آسیبدیده هستند. این افراد قبلاً هم در خیابان بودند و چون شهر شلوغ بوده، نمودی پیدا نمیکرد اما حالا که شهر خلوت شده بیشتر در معرض دید هستند.
باید قبول کنیم که معتادهای بیخانمان قسمتی از این جامعه هستند و این سبک زندگی کردن را انتخاب کردند، کمک اصلی ما رساندن خدمات کاهش آسیب به آنها است. یعنی به آنها کمک کنیم تا آسیب بیشتری نبینند، هر چقدر امنیت این افراد را روی زمین به هم بزنیم این افراد بیشتر به زیرزمین می روند و مخفیتر میشوند که در این صورت دسترسی و خدمات دادن به این افراد سختتر میشود.
اینکه به زور و اجبار تحت عنوان درمان، جمعآوری و یا هرعنوان دیگر یک انسان را در جایی نگه داریم و فکر کنیم که بعد از این ۶ ماه که در مرکز یا کمپ بوده حالا زندگی او تغییر میکند را سالها انجام دادیم و نتیجهی مشخصی هم داشته. هزینههای بسیاری بابت این موضوع صرف میشود و میبینیم وقتی از مرکز بیرون میآیند همه چیز خیلی زود به شکل قبل برمیگردد.
این فرد وقتی که ترخیص میشود و بیرون میآید با وجودی که شش ماه مواد مصرف نکرده است ولی همچنان دندان درد دارد، همچنان مشکل نداشتن شناسنامه و اوراق هویتی و بیمه دارد، همچنین مشکلات خانوادگی که داشت پابر جا است و خیلی موارد دیگر روزانه به آنها اضافه می شود که هر کدام از این افراد به یک مددکار اجتماعی مستقل نیاز دارد تا پیگیری مستمر برای رفع مشکلاتشان انجام دهد.
هر کدام از این افراد به یک روانشناس نیاز دارند تا مشکلات عمیق روانی آنها را برطرف کنند اما هیچ کدام از این موارد را به آنها نمیدهیم و فقط انتظار داریم بعد از مدتی که آنها را نگه داشتیم و رها کردیم همه چیزشان درست شود. حل این مسائل هم به صورت فوری و در کوتاه مدت جواب نمیدهد که با بگیر و ببند در سطح شهر این افراد را جمع کنیم و دیگر در سطح شهر یا دید مردم نباشند تا مردم خوشحال شوند که اقدامی صورت گرفته و ظاهر شهر تمیز شده است.
این جلب ضربتی و فوری افراد کارتن خواب در عمل چیزی شبیه یک نمایش قشنگ و سرگرم کننده است چون اتفاق مفیدی برای این آدمها نمیافتد، جز آنکه تحقیر میشوند و در معرض آسیب های بیشتر و یاچندین نوع بیماری دیگر قرار میگیرند.
وقتی از مرکز نگهداری احباری ترخیص میشوند با میزان دوز بالاتری دوباره شروع به مصرف میکنند و بعد عذاب وجدان این را میگیرند که شش ماه پاک بودم و لگد به پاکی خود زدم و کارشان به خودزنی و خودکشی میرسد که نتوانستند پاکی خود را نگه دارند و بیماری شان دوباره عود کرده. همهی اینها مشکلات روانی است که برای این افراد به وجود میآید، هر کدام از این افراد عزیزان یک خانواده هستند، هرچند که طرد شده باشند اما همنوعهای ما و انسانهای یک جامعه هستند و شرایط همین جامعه آنها را به اینجا رسانده است، این انصاف نیست که ماهم به آنها لگدی بزنیم و وضع را بدتر کنیم.»
علیزاده ادامه داد: «اگر روزی به همراه فرزند خردسالم از پاتوق این افراد رد شوم شاید من هم احساس ناامنی میکنم و برای همین به جامعه هم حق میدهم که به خاطر احساس ناامنی توقع تغییرات سریعالعجل توسط مسئولین را داشته باشند، اما وقتی به آگاهی برسند دیگر توقع این تغییرات فوری را نخواهند داشت و به تغییر واقعی و عمیق در زندگی این افراد بیشتر اهمیت می دهند.
وقتی مردم بدانند که جمع آوریهای یک دفعهای و ضربتی و تعداد بالا چه عواقب جسمی و روانی برای افراد آسیب دیده دارد، دیگر از اجرای چنین طرح هایی خوشحال نخواهند شد و استقبال نخواهند کرد.»
در روزهای کرونایی مددکارها و روانشناسهای آسیب اجتماعی کم از کادر درمان نداشتند
مراکز نگهداری معتادان هر ساله در ایام نوروز برای زیبا سازی شهر دست به جمعآوریهای معتادان و کارتنخوابها میزد، امسال با توجه شیوع کرونا این مراکز تعطیل شد و باعث حضور تعداد بیشتری از این قشر آسیب دیده در محلات پر معضل شد، سپیده علیزاده در مورد این موضوع به انصاف نیوز گفت: «این تعطیلی فقط مربوط به کمپها نمیشود و مددجوهای زیادی داشتم که میگفتند از زندان آزاد شدند، البته این را خودشان میگفتند و شاید منظورشان از زندان بازداشتگاههای معتادان بوده باشد. حتی مراکز سرپایی که به بیماران اعصاب و روان خدمات میدادند و همان نصف روز که این افراد آنجا سرشان گرم بوده هم در زمان کرونا خدمات خود را محدود کرده و بسته شده. البته موضوع فقط مربوط به کرونا نبود و به شب عید و تعطیلات چند روزهی نوروز هم مربوط میشود.
سپیده علیزاده که خود کارشناس ارشد روانشناسی است می گوید: «در این ۱۵ سالی که در حوزهی آسیبهای اجتماعی کار کردم شب عید امسال و ماه گذشته جزو سختترین ماههایی بوده که پشت سر گذاشتیم.
اغلب وقتی از کادر درمان صحبت می شود، پزشک، پرستار و افرادی که در بیمارستان کار میکنند است در نظر مردم می آید و بیشتر به آسیبهای جسمی و روحی که پزشکان و پرستاران متحمل میشوند توجه می شود ولی روانشناسها و مددکار هایی که در این مراکز کار میکنند واقعاً کم از فعالیت کادر درمان پزشکی در این مدت نداشتند. مثلاً اینجا همکاران و نیروهایی داشتیم که ۱۶ روز از مرکز بیرون نرفتند و شبانه روز در این مرکز کار کردند که اصلا دیده نمیشود.
به طور کلی من با درمان اجباری و جمع آوریهای زوری موافق نیستم چون معتقدم اصلاً اثربخش نیست. اینکه مددجوها تعطیل شوند و از مراکز بیرون بیایند یک بحث است و اینکه همه با هم در یک برهه زمانی بلاتکلیف و بیبرنامه وارد شهر شوند موضوع دیگری است. اگر خود من هم مسئول یک کمپ بودم و ماجرای کرونا پیش میآمد شاید ترجیح میدادم مرکز را تعطیل کنم چون آسانترین راه همین است. اما ترخیص در یک برههی زمانی به شهر فشار میآورد و یک الی دو ارگان این مموضوع را نمیتواند کنترل کند و باید به صورت تیمی هر نهاد بخشی از کار را میگرفت.»
این فعال حوزهی آسیبهای اجتماعی به ظرفیت گرمخانههای منطقهی شوش اشاره کرد و گفت: «پارک شوش دو گرمخانه برای خانمها و آقایان دارد که بخش خانمها را من مدیریت میکنم، در این مدت کرونا مددجویی به ما مراجعه نکرده که او را پذیرش نکرده باشیم، البته تعداد مراجعهکنندگان ما بیشتر شده اما همچنان ظرفیت داریم.
باید بپذیریم که گاهی مددجوها تمایل ندارند که زیر سقف زندگی کنند و زندگی در خیابان را انتخاب کردهاند و آن سبک زندگی را هم ترجیح میدهند. انجیاوهایی که با این موضوع آشنا هستند و تخصص این کار را دارند و برخورد درست با یک مصرف کننده را میدانند، باید شروع به جلب اعتماد و دادن راهکارهای مختلف کنند.»
سپیده علیزاده در مورد ایدههای خلاقانهی مراکز مردم نهاد برای کاهش آسیب گفت: «مطمئن هستم که انجیاوها پیشنهادات خلاقانهای را در این حوزه دارند اما متاسفانه خیلی وقتها دیدیم که مدیران دولتی مراکز مردم نهاد را در نقش پیمانکار میبینند و اصلاً روی تخصص ان جی اوها حساب نمیکنند. انجیاوها سالها است که میگویند ما به یک اتاق مصرف برای معتادها نیاز داریم یعنی اتاق امن مصرف برای فردی که انتخاب کرده مصرف کنندهی مواد را ادامه دهد و با کمترین آسیب مواجه شود.
شما در نظر بگیر فردی که به گرمخانه مراجعه میکند و در گرمخانه هم اجازه مصرف ندارد پس باید برای مصرف مواد به بیرون از گرمخانه برود. حال پول مواد خود را از کجا باید بیاورد؟ پس باید کلی اتفاق را تجربه کند تا پول بدست بیاورد تا مواد روزانهی خود را تهیه کنند. یعنی در این همه سال برنامهی بهتری برای افراد به ته خط رسیده نداریم که این پروسه را تجربه نکنند. طبیعی است که برای بدست آوردن پول مواد باید جرم مرتکب شود و مثلاً دزدی کند یا خرید و فروش مواد انجام دهند، تنفروشی کنند و هزاران کار دیگر برای به دست آوردن پول مواد، این همه سال انجیاوها فریاد زدند و این مسائل را گفتند، حتماً باید همه چیز به یک نقطهی بحرانی برسد تا ایده های شخصی کنار گذاشته شود و از متخصصان یک حوزه استفاده شود.»
براتی سده:نیروی انتظامی بعد از پخش این کلیپ افراد را در مناطق مختلف پخش کرد
با وجود اینکه بهزیستی طرحهایی برای پیشگیری از کرونا میان معتادان و کارتنخوابها در نظر داشت، فرید براتی سده مدیرکل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزسیتی به کلیپ پخش شده از شوش اشاره کرد و به انصاف نیوز گفت: «طرح پیشگیری بهزیستی به جدیت در پاتوقهای این افراد اجرا میشود، ما در حال تهیهی گزارش از این طرح هستیم که البته هنوز هم در حال اجرا است، حتی از موسسات غیردولتی که در این زمینه فعالیت میکنند دعوت به همکاری کردیم و برای خدمت رسانی تجهیز شدند.
الآن اگر به شوش مراجعه کنید، دیگر خبری از حضور کارتن خوابها نیست چون نیروی انتظامی بعد از پخش شدن کلیپ، این افراد را در مناطق مختلف پخش کرد، مثلاً یک تعدادی از این افراد به دره فرحزاد رفتند. نیروها و موسسات کاهش آسیب ما در دره فرحزاد مستقر شدند و غذا، مواد شوینده و ضدعفونی کننده در اختیار این افراد گذاشتند. منتظر هستیم تا کمیتهی درمان مبارزه با کرونا پروتکل جمعآوری مجدد اینها را به ما ابلاغ کند تا اگر دوباره دستگیری این افراد شروع شد بتوانیم در مراکز به آنها خدمت برسانید.»
براتی به دستگاههای دیگر اشاره کرد که به صورت قانونی در برابر این قشر آسیب دیده وظایفی دارند و ادامه داد: «موضوع معتادان متجاهر از روز اول موضوع یک دستگاه نبوده است چون یک دستگاه به تنهایی نمیتواند تمام خدمات را به این افراد برساند، قانون برنامه ششم مادهای به نام مادهی ۸۰ دارد که در این ماده آمده، وزارت رفاه از طریق سازمان بهزیستی و شهرداریها برای مدیریت و ساماندهی معتادان متجاهر و همچنین برای توانمندسازی و صیانت آنها باید اقدام کند.
پس ببینید که این موضوع را بر عهده شهرداری و بهزیستی گذاشته است و از سه سال پیش که قانون برنامه سوم اجرا شد ما در این زمینه فعال بودیم و فقط موضوع به شب عید مربوط نمیشده، اما در این موضوع هیچ کس با ما همکاری نکرد یعنی بهزیستی تنها سازمانی بود و هست که کارش را میکند و چون اهل هیچ هیاهوی نبودیم اصلاً اطلاع رسانی در این مورد نکردیم.»
براتی به ماجرای بسته شدن کمپها اشاره کرد و گفت: «هر سال ایام نوروز با نیروی انتظامی از راه ستاد مبارزه با مواد مخدر برنامهریزی میکنیم تا در ایام نوروز ۱۰ هزار نفر یا ۱۵ هزار نفر از معتادان در سطح کشور به مراکز ما مستقر شود. برای این موضوع آماده بودیم که ماجرای کرونا پیش آمد، کمیتهی درمان دستور داد افرادی که بیرون هستند را به مراکز نبرید چون اگر اینها تجمع پیدا کنند این موضوع عامل بیماری و خطر خواهد بود.
این افراد در بیرون از مرکز ماندند و در داخل مرکز با توجه به این که مدت نگهداری معتادان ۶ ماه بود و طبق قانون بعد از ۶ ماه که کسی حق نگهداری آنها را ندارد، قاضی محترم هم که نمایندهی دادستان کشور است، گفته بود بیشتر از شش ماه نمیتوانیم این افراد را در مرکز نگه داریم و همان زمان دستور قاضی آمد که اینها ترخیص شوند. حدود ۵۰۰ نفر را ناجا نگهداری میکند، بهزیستی حدود 7 هزار نفر و حدود ۲۴ هزار نفر را در فشافویه نگهداری می کند که البته این تعداد جدا از افراد خلافکار و زندانی است. حدود ۵۰۰ نفر آنها هم در اختیار سپاه هستند که همهی اینها افرادی بودند که مدت شش ماه برایشان تمام شده بود و قاضی هم حکم داده بود که ترخیص شوند.
در بخشی از مصوبهی کمیته درمان وزارت بهداشت آمده بود، آنهایی که داخل مراکز هستند همان جا بمانند اما دادستان گفته بود که نمیتواند این موضوع را قبول کند مگر آنکه از بالا به او اجازه دهند و چون زمان ترخیص این افراد از سازمان زندانها رسیده بود، حدود ۵ هزار نفر اینها تحت پوشش زندان بودند، با دستور جناب آقای رئیسی ریاست محترم قوه قضاییه تعدادی از افراد ترخیص شدند و در حال حاضر فقط هزار نفر در اختیاز زندان هستند.
ما فقط ۵۰۰ نفر را ترخیص کردیم که از این ۵۰۰ نفر ۸۰ نفرشان هنوز ترخیص نشدند یعنی حکم آزادی دارند اما چون این موضوع کرونا پیش آمد ما دست نگه داشتیم، حتی این افراد بعداً هم میتوانند از ما شکایت کنند چون قاضی حکم داده که آزاد شدند.
دستگاههایی که در قانون برنامه ششم باید میآمدند و کارشان در این مورد را انجام میدادند نیامدند و ما تنها ماندیم، یعنی 5 هزار نفر از افراد بیخانمان و معتاد بیرون از مراکز بودند که قرار بود در ایام نوروز نیروی انتظامی آنها را به بهزیستی، سازمان زندانها، سپاه و ناجا تحویل دهد، اما ۴ هزار و ۵۰۰ نفر هم بعداً به این افراد اضافه شدند یعنی آنهایی که در فشافویه بودند و آنهایی که از مرکز ما بیرون آمدند، همهی اینها در بیرون از مرکز به هم اضافه شدند.
وقتی این افراد ترخیص میشوند، آنهایی که خانواده ندارند به پاتوقها میروند و چون به مواد فروشان دسترسی نداشتند بنابراین به سمت میدان شوش میآیند تا فروشنده پیدا کنند و مواد بخرند، این ازدحامی که دیده شده بود برای همین موضوع بود.»
کارتنخوابها در پاتوقهایشان خود به خود ایزوله هستند
فرید براتی سده طرد شدن این قشر آسیبدیده اشاره کرد و گفت: «این اقشار خود به خود از جامعه طرد میشوند و چون فقط در پاتوقهای خودشان هستند، خود به خود ایزوله میشوند چون آنجا خود را قرنطینه میکنند. تعریف قرنطینه غیر از این نیست که شما در گوشهای تنها باشید و با کسی هم ارتباط نداشته باشید، این افراد هم دقیقا این کار را میکنند.
قرار است تا چند روز آینده پروتکل بهداشتی و درمانی برای این افراد در نظر گرفته شود، چون دیگر نباید مثل قدیم این افراد را دستگیر کرد و به یک مرکز تحویل داد، قاعدتاً در این شرایط باید اول قرنطینه و تست شوند، آنهایی که علامتهای بیماری را دارند جدا نگهداری شوند.»
چارهای جز طرحهای ضربتی نداریم
بسیاری از پژوهشگران و فعالان حوزهی آسیب اجتماعی با طرحهای ضربتی مخصوصا در مورد دستگیری و ترک اجباری معتادان مخالف هستند و این موضوع را جدا از پایین آمدن عزت نفس افراد، عاملی بر تشدید اعتیاد افراد آسیب دیده میداند، مدیرکل پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزسیتی در این مورد گفت:« هیچ جای دنیا نمیگوید که درمان اجباری، درمان کننده معتاد است و بعضی از دستگاهها هم میپذیرند که این درمان تاثیری ندارد اما مردم هم حقی دارند. مثلاً از شهروندان شنیده میشود که در خیابان نیاز به آرامش و امنیت دارند، البته مردم جامعه باید بپذیرند که این افراد آسیبدیده بخشی از جامعه هستند،حتی مسئولین هم باید بپذیرند که اینها جزو افراد محروم جامعه هستند و به دلایلی دچار مشکل شدهند و باید به اینها خدمات کاهش آسیب داده شود، مثلا باید برای مصرف به آنها سرنگ داد تا از سرنگ دیگر افراد مصرف کننده استفاده نکند.
در کل کشور ۱۰۸ مرکز شبانه داریم. روزها هم مراکز خدمات کاهش آسیب از طرف بهزیستی و وزارت بهداشت داریم که میتوانند به این مراکز جهت گرفتن خدمات مراجعه کنند. ولی وقتی افراد را به اجبار به مراکز میآوریم و مجبورشان می کنیم که در آن مدت ترک کنند معمولا تغییری در شرایط زندگی افراد ایجاد نمیشود چون شرایط دیگر زندگیاش را تغییر ندادیم و برای او همه چیز مثل قبل است.اصلا بعضیها از قصد دوباره شروع به مصرف مواد میکنند و مثلا به ما میگویند که بعدا پشت همین دری که شما ما را نگه داشتید شروع به مصرف می کنیم.
ما هم میدانیم که درمان اجباری اثربخشی زیادی ندارد، خیلی از این افراد بارها به مراکز ترک اجباری رفتند و هیچ وقت درمان نشدهاند و فقط دو و نیم درصد بعد از ترخیص پاک میمانند، این موارد دست ما نیست و قانون این ها را ابلاغ کرده است.
برای مدیریت بهتر این موضوع اول و آخر این مسئله را باید یک سازمان بر عهده بگیرد. الان یک دستگاه متولی این موضوع نیست. طبق تجربههای این سالهای من بودجه این موضوع باید دست یک دستگاه باشد، حالا پول را به دستگاه دیگر میدهند و بهزیستی باید از آن بخش پول را بگیرد تا به معتادان متجاهر و کارتنخواب خدمترسانی کند، چون مدیریت این موضوع را بین چند دستگاه توزیع کردند.»
شاهمیر:مراکز اسکان شبانهی شهرداری دایر است
سعید شاهمیر معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری منطقه 12 در مورد موضوع کلیپ منتشر شده و دلایل حضور این قشر آسیب دیده در محله شوش به انصاف نیوز گفت: «مراکز ترک اعتیاد ماده ۱۶، مراکزی هستند که برای درمان معتادان راه اندازی و افتتاح شده و فرد با حکم قضایی سه تا شش ماه آنجا استقرار پیدا میکند، که اگر بعد از این دوره بازهم در خیابان رویت شوند دوباره به مرکز باز خواهند گشت. حالا این موضوع هم با ماجرای کرونا مصادف شد و دست بر قضا ترخیص این افراد در همان زمان شیوع کرونا بوده، یعنی در همین زمان دوره درمان آنها تمام شده بوده است.
اما به خاطر اینکه افراد ترخیص شده دوباره پذیرش شوند و افرادی که هنوز حکم شان تمام نشده است افراد دیگر را مبتلا کنند، دستور بر این شد که پلیس مواد مخدر جمع آوری انجام ندهد. مراکز اسکان شبانهی شهرداری مثل گذشته فعال است و از زمان شیوع کرونا خدمات پزشکی و پیراپزشکی مراکزمان تشدید پیدا کرده است. اصلاً این طور نبوده که مراکز را در این مدت بحران کرونا ببندیم.
سه مرکز در منطقه شوش داریم، مرکز بهاران برای افراد بهبود یافته است و دو مرکز دیگر برای زنان و مردان بیخانمان است. مرکز زنانمان شبانهروزی است و مرکز مردان از ۶ یا ۷ بعد از ظهر پذیرش دارد تا فردا صبح آن روز و خدمات پزشکی و مددکاری در مراکز ارائه میشود. افرادی که وارد میشوند را معاینه میکنیم تا تب نداشته باشند و اگر داشتند توسط آمبولانس اورژانس به مراکز مربوطه اعزام میشوند. مثلاً در مرکز مردان هیچ موردی گزارش نشد اما در مرکز زنان مواردی شبیه علایم کرونا داشتیم که با امبولانس به مراکز درمانی منتقل شدند.»
شاهمیر به کمبود ظرفیتها اشاره کرد و گفت: «ظرفیت مرکز زنان منطقه ما ۱۵۰ نفر و مرکز مردان ۱۰۰ نفر است در صورتی که تعداد مردهای بیخانمان بیش از این است. موضوع دیگر این است که مرکز ما محل نگهداری معتادان خیابانی نیست بلکه برای کارتنخوابها است یعنی آن چیزی که شما در خیابان میبینید معتادان متجاهر هستند که با پای خودشان به مراکز ما نمیآیند، که اگر بیایند ما به آنها خدمات میدهیم، در کل افرادی که به ما مراجعه میکنند افراد بیسرپناه و بیخانمان هستند. در این کلیپی که پخش شده عمده فروش و خردهفروش و متجاهر هم هستند که لابلای آنها بیخانمان هم دیده میشود.»
سعید شاهمیر در پایان به مراکز و نهادهای موازی در این حوزه اشاره کرد و گفت: «ارائهی خدمات به مراکز بهزیستی هم مربوط میشود، در واقع مراکز موازی در این زمینه وجود دارد اما ما نمیدانیم که خدماتی که آنها میدهند به چه صورت است و باید از خودشان سوال کرد.»
انتهای پیام