خاطرات دوران کرونایی ابطحی ۹ تا ۴۰
سلسله خاطرات روزانهی سید محمدعلی ابطحی به شمارهی چهلم رسید. او به صورت روزانه این نوشتهها را در شبکههای اجتماعی منتشر میکند.
بخشهای ۱ تا ۴ و ۴ تا ۸ قبلا در انصاف نیوز بازنشر شده بود. شمارهی ۹ تا ۴۰ این سلسله یادداشتها را در زیر میخوانید:
🔹خاطرات روزهای کرونایی(۹)
🔹دوشنبه ۱۹ اسفند
🔺توی خیلی از روستاها اتومبیلهای بلندگو دار با صدای هشدار دهنده کوچه به کوچه از مردم میخواهند از منازل بیرون نیایند. خیلی تصویر آخر الزمانی بود.
🔺نمیدانم مستند سازان این روزها حواسشان هست؟ دوربین را روشن کنند و در شهرها و روستاها بگردند، همه این فریمها برای تاریخ میماند.
🔺این تلفن لعنتی را باز کردم. عکس دوست قدیمی ام، راه چمنی را دیدم. إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ بود. او هم کرونایی شده بود. خبر از مریضی اش نداشتم. پیگیر شدم. یکی از دوستان گفت همین روزها از مسیح دانشوری زنگ زده بود که اوضاع اینجا خیلی درهم و برهم است.
🔺با آقای موسوی لاری صحبت کردم.حالش خوب بود.یادم نیست در چه فیلمی، اما دیده بودم در ایام وبا کار به اعلام خوب بودن افراد میرسد.
🔺در این هیر و ویر دهها نفر در اهواز به خاطر مصرف الکل صنعتی جان خود را از دست دادند. خیلی دلم سوخت.
🔺امروز رفته بودم طرفهای سید خندان. شهر شلوغ بود اما زیر لایه ای از وحشت و ابهام. خیلیها از همین بیرون آمدنها زندگی روزمره را میگذرانند. نمیشود شیک ومجلسی از همه خواست بیرون نروند. ولی کاش رعایت کنند.
🔺جایی خواندم که بعد از ممنوعیت سفر به شمال، نمره ماشین شهرهای شمال اجاره میدهند. سر بسته، با این کل کل متقابل، دعوای خطرناکی زیر پوست کشور بین ویلا داران و محلیهای شمالی در جریان است.
🔺شایعه درست نکنید. فیلم کمک رسانی آخوندها به سیل، به عنوان فرار آنها به جنوب پخش شده. شمخانی در عراق افه آمده که تجربه هامان را در اختیار عراق میگذاریم. نوشتهاند ارسال محموله پزشکی به عراق.
🔺برای دعوا با حکومت وقت زیاد است. از سوژه کرونا جوک بسازیم. بخندیم. ولی شایعههای کرونایی اعصاب کش است.
🔺عرق خورهای محلات زنگ میزنند به ۱۱۰ که اینجا یک مسجد کشف کردیم دارند نماز جماعت میخوانند.
🔺چیزی که عوض دارد گله ندارد. این هم جوک امروز که خواندم.
🔚تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۱۰)
🔹سه شنبه ۲۰ اسفند
🔺بیشترین بلاها و بحرانهای تاریخی عدل افتاده دوران بی حالترین و اعلیحضرتترین رییسجمهور. آقای روحانی کوشی؟ جلسات کرونا در همه دنیا مرتب باحضور رییسجمهورها برگزار میشود. نکند قرنطینهای؟
🔺حضرت اجل اکرم پاپ فرانسیس، امروز به کشیشان دستور داده بروند بیمارستانها از کروناییها عیادت کنند. غلط نکنم پاپ از دست کشیشها خسته شده!
🔺در تقابل تاریخی دین و علم، خوشبختانه سطح عالی مرجعیت شیعه، امتحان خوبی پس دادند. تقریبا همه به رعایت بهداشت توصیه کردند.
🔺یکی تصمیم گرفت جنس بنجلی را بفروشد. سرِ بازار خیلی از جنسش تعریف کرد. جمعیت صف بستند بخرند. خودش هم باورش شد، رفت توی صف. ماجرای کسانی است که تبلیغ طب اسلامی میکنند. خودشان هم باورشان شده.
🔺این عدد و رقمهایی که از کشفیات لوازم بهداشتی ضد کرونا اعلام شده، چرا به سرعت توی بازار پخش نمیشود. مسئولان رسیدگی کنند.
🔺وزارت خارجه باید تلاش کند کمکهای خارجی را جذب کند. بچه حاجی بازی در نیاوریم. این وظیفه دنیاست که در بحرانهای بزرگ به کمک سایر کشورها بروند. در زلزله بم در دوران آقای خاتمی فرودگاهها پر بود از هواپیماهای کمک خارجی.
🔺همه مثل هم نیستیمها. باور کنید سازمانهای ذیربط مثل سازمان تبلیغات و شورای مساجد زیر فشار سنگین مخاطبانشان هستند که چرا مسجدها را بستهاند.این واقعیت را در نظر بگیریم. باید برای این کارهاشان حمایت شوند. با بد و بیراه گفتن به آن مخاطبان مشکل حل نمیشود.
🔺ببینید کی گفتم. اروپا و آمریکا درسته خارجه محسوب میشوند. اما با این دست فرمون در هفتههای آینده با موج کرونای وحشتناکی روبرو میشوند.
🔺کلیپی از لیس زنی با ورژن سویسی منتشر شده که خانم مربوطه در و دیوار سوییس را لیس میزند و پز میدهد که اینجا کرونا نیست. گفتم که بدانید لیس زنی همه جا هست. بیعقلی شاخ ودم ندارد؛ چه ایران. چه سوییس.
🔺مراقب خودتان باشد. به توصیههایی که میکنند عمل کنید. دقیقا بقول مرحوم نوذری، همانی که تو فیلم بود.
🔺یکی پیامک داده که با توجه به شیوع کرونا، خدا اعلام کرده ماه رمضان کسی حق ندارد بیاید مهمانی من.
این جوک است. باور نکنیدها.
تا فردا
▫️خاطرات روزهای کرونایی (۱۱)
▫️چهارشنبه ۲۱ اسفند
🔺همه فکر میکردند به خاطر قرنطینه آمار زاد و ولد در آبان و آذر سال بعد انفجاری خواهد بود. اول صبح یکی خبری برایم فرستاد که بعد از فروکش کردن کرونا در ووهان، ملت پشت در محضرهای طلاق صف بستهاند. خبری واقعی. چی فکر میکردم چی شد، مصداقش همین است. دراین ایام همدیگر را تحمل کنیم.
🔺امروز مجبور شدم چند ساعتی از خانه بیرون بروم. سر چهارراه پارک وی آقای محترمی با ماسک، گل نرگس میفروخت. کسی نمیخرید. آسیب مالی جدی کرونا مال دستفروشهاست.
🔺دربین این خبرهای بد، خبر خوب انتشار آلبوم خراسانیات از استاد شجریان و مشکاتیان بود. از آدرس زیر بخرید و گوش کنید و حظ وافر ببرید.
🔺خواندم وسط این بلبشوی کرونا، ملخ به خوزستان حمله کرده. یک جوکی آمده بود که ملک مقرب از خدا پرسیده: آتشفشان دماوند را هم فعال کنم یا فعلا زوده.
🔺فکر میکنم این روزها هرکس جنسی روی دستش باد کرده، در خبر فوری میگوید علاج کرونا پیدا شد. کلی از دیروز برای خاکشیر تبلیغ آمده بود. آمازون هم گفته دهها هزار کالا را که ادعای ضدکرونایی داشتهاند حذف کرده است. مصداق شارلاتانیسم هم اینجاست.
خدا رحمت کند پدرم را. در مدرسه به ما گفته بودند کندر بخورید حافظه زیاد میشود. دنبال کندر خریدن بودم. پدرم گفت حافظهای که با کندر بیاید با پنیر هم میرود. کرونایی که با خاکشیر برود، رودل است نه کرونا.
🔺یکی از دوستانم در مشهد کرونایی فوت کرده. عکسها را میدیدم. مثل قبل، جمعیت پشت جنازه راه افتاده بودند و صاحب عزا اعلام ختم کرده بود. کرونا را جدی بگیرید. بیتوجهی شجاعت نیست. آقای کروبی در سالهای دور، همیشه وقتی میخواست از دل گندگی مرحوم هاشمی یاد کند، میگفت اگر حکومت سقوط کند، ما را سوار ماشین کنند ببرند طرف اوین، آقای هاشمی میگوید برویم یک بازدیدی هم از زندان اوین بکنیم. خدا آن یکی را رحمت و این یکی را نجات دهد.
🔺فیلم اسرار رسمی Official Secrets محصول ۲۰۱۹ را دیدم. ماجرای جاسوسی است که میخواهد جلو جنگ عراق را بگیرد.
🔺به هادی حیدری طنزپرداز عزیز زنگ زدم. درخواست کردم که جوکهای روزهای کرونایی را یک جایی جمع کند. کتاب طنز فوق العادهای میشود.
🔺این هم جوکامروز: پنجاه سال دیگه نزدیک عید نوروز مردم میشینن تو خونهها هی دستاشونو میشورن و خونه رو ضد عفونی میکنن و توی سفره هفت سین، روغن گل بنفشه میذارند؛ به بچههاشون میگن این از آداب و رسوم اجدادی و کهن ما ایرونیهاست.
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۱۲)
🔹پنجشنبه ۲۲ اسفند
🔺قبرستانها را در پنجشنبه آخر سال تعطیل کردند. کار خوبی است. یادتان نرود برای رفتگان این خاک فاتحه بخوانید. امروز شنیدن خبر فوت کرونایی خانم عفت موسوی، همسر مبارز آقای محمدی گرگانی و مادر خانم احمد آقای زید آبادی خودمان، خیلی تلخ بود.
🔺میگم حالا که همه باهم مهربون شدیم، کسی هم بیرون نمیره که اغتشاش کنه. همه هم تو خونهها حوصلشون سر رفته. آمد نیوز هم که نیست. میشه این تلگرام و یوتیوب و توییتر را باز کنند؟ من یکی قول میدهم فقط توییتهای مسئولان کشور را بخونم و از یوتیوب هم سحنرانیهای آقای رحیم پور ازغدی را ببینم. بقیه هم قول میدن با نامحرم چت نکنند.
آقای وزیر جوان، دست شما نیست ولی یه دور بروید زیر خمش. بلکه اثر کرد. الان وقتشهها.
🔺صبحی خواب دیدم آقای جهانگیری میخواست با هم یک قرار ملاقات بگذاریم. توی خواب گفتم من نمیام پاستور. تو سعدآباد باشه. گفت بیا یک خبرایی برات دارم. امروز تلفن زدم جواب نداد. خوشحال شدم که خبر کرونایی شدنش را دفترش تکذیب کرد.فارس دیروز زده کرونا دارد. الهی سلامت باشد. حالا تو این هیر و ویر با من چی کار داشت یعنی؟
🔺همش توی سرِ مال داخلی نزنید. دیروز یهودیان الخلیل مراسم مفصلی برگزار کردهاند و گفتهاند توکل بر خدا، چون الخلیل شهر مقدسی است، خدا ما را از خطر کرونا محفوظ نگه میدارد.
🔺آدم عصبانی میشه از بس خیابانها شلوغه. اصلا ما که همه کارهامون به کوری چشم دشمنه، ببینید ایتالیا خلوته. تهران شلوغه. البته روم به دیوار. من بیرون نرفتم. تو بی بی سی خونه همسایه دیدم. کو مشت محکم ما به دهان دشمنان؟
🔺خانم یکی از دوستانم نوشت بالاخره رفیقتان امروز از زندان آمد. سیاسی بودها. نوشتم بهش بگید نه منو ببر به خونتون نه بیا به خونه ما.
🔺 امروز یک کار مهم کردم. ۵ ساعت سراغ موبایل نرفتم. کلی از کتابی رو که دستمه خوندم. سریال بریکینگ بد را هم به سیزن سومش رسیدم. لذتی که در کنار گذاشتن موبایل هست، در مصافحه و معانقه ایام کرونا نیست. از من گفتن.
🔺نوشته بودند، حواستان به فرودگاههای شمال باشد. ماهان یواشکی مسافر نزند به مقصد شمال.
🔚تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۱۳)
🔹جمعه ۲۳ اسفند
🔺دیشب با لوگوی جعلی تسنیم خبر فوت کرونایی آقای خاتمی منتشر شد. من تکذیب کردم. بعد توییت آقای بهنود را دیدم: هاشمی امشب تنها نیست. هشتگ خاتمی! با خودم گفتم آقا مسعود تو هم؟ دیدم بهنود هم توضیح داده که لوگویش را جعل کردهاند. توی همین هیر و ویر یکی خبر فوت خودم را با لوگوی جعلی تسنیم فرستاد. دیگه تسلیم شدم.
🔺صبحی با یکی از دوستان سیاسی تلفنی حرف میزدم. بیمقدمه گفت دیشب ۳۷ مسئول ایرانی کرونا گرفتند. خیلی جا خوردم. پیامکی را فرستاد که آقای ولایتی یک جا ۳۷ مسئولیت دارد. یکتنه آمار مسئولان کرونایی را بالا برد. خداوند شفایشان دهد.
🔺ظهری اخبار گفت بنا به آمار رسمی در بیست و چهار ساعت گذشته، هشتاد و پنج نفر جان دادند!! دردناک و وحشتناک.
🔺آقای ملکیان دانشمند کمنظیری است. امروز متنی از ایشان خواندم که آدمها باید باغ اندرونی داشته باشند که در غربت تنهایی به آنجا سفر کنند. چه خوب. البته احتمالا بعد کرونا ملت عارف شوند و از باغ اندرونشان بیرون نیایند. در این صورت آژانسهای مسافرتی تکلیف خودشان را بدانند.
🔺والا فکر میکردم کرونا علاقه ویژهای به مسئولان ایرانی دارد. امروز معلوم شد بزرگوار راه ترقی را خوب بلد است و به مسئولان همه دنیا ارادت ویژهای دارد. رییس جمهور برزیل. همسر نخست وزیر کانادا. ده نماینده پارلمان فرانسه. پادشاه و ملکه نروژ. وزیر کشور استرالیا. معاون وزیر بهداشت انگلیس (آقای حریرچی شان) همه مبتلا شدند. هم طیالارض میکند، هم جهاندیده شده حسابی، به همه قارهها سر زده.
🔺این همه روغن بنفشه را دست انداختیم. کلی مشابه خارجی اش هم پیدا شد. یک کشیش در نیجریه سوپ ضد کرونا معرفی کرده. هندوها گفتهاند ادرار گاو یا کودهای گاوهای هندی (مشابه عنبر نسای خودمان) علاج کروناست. دادستانی نیویورک هم از یک کشیش شکایت کرده که دارویی حاوی ذرات نقره درست کرده برای کرونا. البته این داروها بر خلاف گل بنفشه خوردنی است.
🔺نوهها را خیلی روزه ندیدیم. امروز هادی حوصلهاش سر رفته. بهانه بستنی کرده. پدرش رفته برایش خریده. به ما گزارش تصویری داده. خدا زندگی بهتری برای اینها فراهم کند.
🔺فیلم مرد ماه جوزا “Gemini Man” را دیدم. آمریکایی محصول ۲۰۱۹. درمورد یک مامور امنیتی که برای پایان دوره کارییاش با دستکاری بیولوژیک و ژنتیکی یکی مثل او ساخته بودند.
🔺یک جوک با حال دیدم که نقل قول با مزه ای از امام خمینی بود. اهانت نبود. گفتم حالا که تو این جوکها با خدا شوخی میکنیم، این را هم بگذارم. شیطان را لعنت کردم نگذاشتم. خدا خودش صاحب ماست ولی این بزرگان صاحب دارند. شوخی بردار نیست. شما به من اعتماد کنید بخندید.
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۱۴)
🔹شنبه ۲۴ اسفند
🔺امروز کمد لباسهای خودم را مرتب کردم. دیدم دلم برای پوشیدن لباسهای بیرون تنگ شده. تازه لباسهای من عبا و عمامه است. شماها چه میکشید با لباسهای شیکتون. چه چیزهایی آرزو شده است. پوشیدن لباسهای خودمان!!
🔺کلی پیامک میزنند، تلفن آقای مهندس موسوی و آقای کروبی را میخواهند. حوصله همه در قرنطینه سررفته. دوست دارند از تجربه آنها در این دهسال حصر استفاده کنند. میگم نمیشود تلویزیون با نگاه غیر جناحی! آنها را حتی به صورت شطرنجی بیاورد فقط بگویند چه جوری توی خانه دوام بیاوریم. حرف سیاسی هم نزنند.
🔺توی خارج به جای جمعه ما یکشنبهها دعاهاشان مستجاب میشود. آقای ترامپ فردا را روز دعا در آمریکا اعلام کرده است. کسی هم انگار تا این لحظه غر نزده. جهت اطلاع غربزدههایی که فکر میکنند دعا کردن املی است.
🔺توی کویت در اذان یک جمله اضافه کردند که نماز را در خانه بخوانید. با همان آهنگ اذان. تو مسجدها هم الکل توزیع میکنند. گفته باشم از این پس اسلام قبل کرونا داریم و اسلام بعد کرونا.
🔺خدا نگذرد از کسانی که در این روزهای سخت شایعه درست میکنند. و یا بد حرف میزنند. پریروزا با شایعه تعطیلی پمپ بنزینها صف پمپ بنزین درست شد. حالا با شایعه حکومت نظامی هجوم به مغازهها.
🔺تا خدای نکرده بلایی سر این آقای حریرچی در نیاورند، ولش نمیکنند. دیروز گیلان بود. امروز قم. تازهشم امروز هم موقع مصاحبه هی دست به ماسکش در حوالی بینیاش میزد. بله هم.
🔺این قدر به آخوندا بد وبیراه نگید. کلی طلبه این روزها تو بیمارستانهای پر ریسک قم به پرستاری و نظافت بیمارستانها مشغول هستند. اینا با اونا فرق دارند به خدا.
🔺امسال یکبار برای اینکه مردم نیان تو خیابونا، اینترنت را قطع کردند. یکبار هم برای اینکه نیان بیرون اینترنت را مجانی کردند.
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونا (۱۵)
🔹یکشنبه ۲۵ اسفند
🔺دیشب قم زلزله آمد. شوخیش اینه: یا خدا از شهرهای خودی توجه برگردانده یا از اول خودی نبودند و اشتباه میکردیم. یکی فوری بعد زلزله پیامک داد: ملت به هوش. زلزله طرح فریب است. زلزله میخواهد بیرونتان بکشد بدهد دست کرونا. یکی دیگه هم نوشته بود زلزله آمد. هول شدم. به جای فرار دستامو شستم.
🔺امروز داعشیها اطلاعیه رسمی دادند که به خاطر کرونا فعلا عملیات انتحاری نمیکنند. فکر کنم اعتقاد دارند مرگ کرونایی حوری بهشتی ندارد. انگیزه کم شده. ریشه رهبران تفکر داعشی خشک بشود الهی.
🔺نمیدانم بگم ببینید، نبینید. من امروز فیلم شیوع contagion را دیدم. یک ویروس با منشا حیوان در هنگ کنگ پیدا میشود و به همه دنیا میرود. وای چه مناظر وحشتناکی. آمریکایی ها جه جوری وارد میشوند. ویروس قلابی برای آسیا میسازند. کلی پکیج ویژه برای دولتیها و خانوادههاشان و نور چشمیها میفرستند. فیلم محصول ۲۰۱۱ است و کارگردانش استیون سودرر برگ است.
🔺 ای وای تعداد فوتیهای روزانه ایران از صد تا بالا زد. لامصب برو از این کشور. شما هم البته بیرون نروید از خانه.
🔺صبحی روی لایو نشر ققنوس، خلاصه تحلیلی از رمان پایان تنهایی را از خانم سحر بکایی گوش دادم. چه کارهای خوبی میکنند.
🔺در ایام کرونا تا حالا ۱۳۱ نفر از خوردن الکل فوت شدهاند. یکی بگه که این الکلهای تقلبی مال مالیدن هم نیست چه رسد به خوردن. روغن بنفشه هم البته خوردنی نیستها.
🔺 چشم شیطان کر، یکی دو رروز است که آقای روحانی هر روز در اخبار دیده میشود. طرحهای خوبی برای اقشار آسیب پذیر ارائه کردند. دستشان درد نکند.
🔺میگم حواسهاتون رو جمع کنید ببینید کیها عید پارسال آرزوی سال خوبی براتون کردند. امسال که خبری از دیدار حضوری نیست، قبل اینکه پیام تبریک بفرستند بلاکشون کنید، احتمالا دعای تحویل شان مستجاب نمیشود.
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونا (۱۶)
🔹 دوشنبه ۲۶ اسفند
🔺بخدا مردم ایران خیلی خوبند. بهترین و متمدنترین مردم جهان در دوران کرونا بودند. بیشترشان اصول بهداشتی را رعایت کردند و میکنند، غارت نکردند. به فروشگاهها هجوم نبردند. مذهبی و سکولارشان همدل شدند. مراجع دینی و فرهیختگان فرهنگی یک صدا دعوت به رعایت بهداشت کردند. دولت و نظامیها برای کمک همدلتر از گذشته همراه شدند. مسجد و حرم و هیئت و کنسرت و تاتر و سینما را تعطیل کردند. مجالس عزا و عروسی را هم در بیشتر موارد قیدش را زدند و به نفع سلامت جمعی از وداع آخر با عزیزانشان چشم پوشیدند. ای ایران را از بالکنهای اکباتان هم خوانی کردند. ماسک و لوازم بهداشتی توزیع کردند. برای هم کنسرت و کتابخوانی و منبر مجازی و کلاسهای ورزش آنلاین ترتیب دادند. خیابانها را ضد عفونی کردند. رقصی چنان میانه میدان به پا کردند. بعضیها تخصصشان را در فضای مجازی به رایگان تقدیم مردم کردند. خندیدند. در تنهایی دعا خواندند و اشک ریختند. پزشکان و کادر پرستاری و بیمارستانی در صحنه ماندند و قربانی دادند و مریضها را تنها نگذاشتند. در همه این موارد استثناها هم بودند، اما ظلم به ملت ایران است که عظمتشان دیده نشود.
🔺امشب خبر دادند حسین آقای کروبی آزاد شده. خوشحال شدم.
🔺چه خوبه ما میشوریم. تازه آفتابه هم همیشه داشتیم. دیدید چه دزد بازاری سر دستمال توالت در دنیا راه افتاده. قدر بدانیم. ولی حق ملتی که این قدر میشست،این نبود.
🔺 دیروز بادمجان از آسمان تهران بارید. جلوههای ویژه بود و خلاقیت هنرمندانه. .با مزه بود خب. تشویش اذهان عمومی نکرده بودند که گرفتنشون. بیخیال بابا.
🔺از مولوی عبدالحمید، بزرگ سنیهای ایران مصاحبهای شنیدم که میگفت نماز جمعه را تعطیل نمیکند، چون واجب است. باور کنید سنیهای ایران برای مردم ایران عزیزند. به اندازه کافی هم آزار دیدهاند. به خاطر حفظ جان آنها نماز جمعه برگزار نکنید. واجبی که جان مردم را به خطر بیندازد، حرام است.
🔺حتی حضرت پاپ هم حوصلشون از انجام عبادت در قرنطینه سرآمد. یکشنبه آمدند توی میدان سنت پیتر، برای مامومینی که نبودند دست تکان دادند تا مبادا در پیش خدا مسئول باشند.
🔺تندروهای مذهبی امشب به حرم حضرت معصومه حمله کردند تا نگذارند حرم بسته شود. چالش بزرگی است مقابله با اینهایی که سالها مورد حمایت بودهاند.
🔺جوکهها. ولی خوب شد کرونا از چین شروع شد و اسمش شد کووید19، اگر از ایران شروع میشد و اسمش ذوالفقار 19بود خیلی تلفظش برای چینیها سخت میشد.
تا فردا
🔹 خاطرات روزهای کرونا (۱۷)
🔹سه شنبه ۲۷ اسفند
🔺اینها که دیشب در اعتراض به بسته شدن حرم مشهد و قم حمله کردند و فحاشی کردند، ادامه تفکر تندروی دینی است که سالهاست میدانداری تخریب رقبا به آنها سپرده شده. البته چنان چه میگویند حملهکنندگان تندروهای مذهبی از جنس خودی نبودند. اینها با تولیت آستان قم که هفته پیش همین موضع را داشت ولی وقتی ابلاغ شد، بیانیه داد و هم نظران دیروزش را هتاکان به حریم حرم خواند، فرق دارند. اینها فقط به همین مداحیها و سخنرانیهای خیلی از نورچشمیها زیادی اعتقاد یپدا کرده بودند. دستگیر کردنشان به افزایش تندرویهای دینی میانجامد. در عوض سخنان آقای مروی تولیت استان قدس رضوی خیلی به دل مینشست.
🔺چهارشنبه سوری مبارک. مراسم ملی نباید فراموش شود. فقط جو گیر نشوید. امسال کرونا هست و نباید از خانهها بیرون بروید. سال آینده جبران کنید و از خجالتش در بیایید. آتش بدیهای درونیمان را به یاد بیاوریم و از رویش بپریم. اینم عرفانیش.
🔺این روزها وقتی تو فیلم و سریالها میبینم ملت به هم دست میدهند، میبوسند، بغل میکنند. داد میزنم احمق نکن. کرونا میگیری. درست مثل اینهایی که فوتبال میبینند و داد میزنن و به بازیکنها میگن شوت کن. امروز فیلم من تونیا هستم با کارگردانی گریک گلیسپی را دیدم. ماجرای آسیب زدن فیزیکی به رقیب ورزشی برای پیروزشدن بود.
زندگی عادی را داریم فراموش میکنیم.
🔺توی پاییز که آبان تلخ را داشتیم و بنزین و اعتراض و کشتار، به دوستی گفتم یک پاییز با کلی رنگ و زیبایی رفت و لذت نبردیم. حالا بهار هم دارد در میزند. شکوفهها اینجا و آنجا سروکلهشان پیدا شده، گل روی ماه همدیگر را فقط میبینیم. نرم نرمک میرسد اینک بهار، تف به قبر روزگار. این را یکی گفته که عصبانی بوده و هفته سوم قرنطینه را میگذرانده و از بس به سقف نگاه کرده تازه فهمیده گل سمت چپ گچبری سقفشان که دهسال پیش درست کردهاند، متوازن نبوده.
🔺یکی از دوستان دیشب ساعت ۴ صبح از قم زده به جاده و خودش را رسانده شمال. ماشینش را هم برده توی خانه که پلاک قم را کسی نبیند. گفتم سفرش معصیت است و باید نماز را کامل بخواند.
🔺ظهرها موقع اخبار تن آدم میلرزد. آمار ابتلا و مرگ کرونایی در ایران تصاعدی است.
🔺نوشته که ما آمادگی این حجم زندگی مشترک نداشتیم. قرارمان این بود که صبح برود و شب بیاید. اگر این شرط ضمن عقد باشه تکلیف چی میشه؟
🔺حالا که نمیشود رفت سلمونی.موهای میرزا کوچک خان الگوی خوبی برای آقایان و زنان دوران قاجار الگوی خوبی برای خانمها هست. تاریخ را پاس بداریم. این هم دوتا جوک امروز
تا فردا.
خاطرات کرونایی (۱۸)
چهارشنبه ۲۸ اسفند
🔺کتاب خاطرات پس از مرگ ماشادو د آسیس را سال ۹۱ خواندم. امروز دوباره مرور کردم. نویسنده از وقتی میمیرد، خاطراتش را شروع میکند و برمیگردد به عقب تا تولد. اینبار هر کاری دوست دارد بکند، میکند. ما هم میتوانیم اگر بعد کرونا بودیم زندگی جدیدی را شروع کنیم.
🔺 آقای دعایی همیشه میگوید ما از خدا زیبایی یوسف خواستیم، صوت داودی به ما داد. منم دیدم امکانات موی میرزا کوچکخانی ندارم. تصمیم گرفتم موی زیدان را تقلید کنم. این بار هم سر و ریشمان را دادیم دست همسر.
🔺 از تلویزیون خودمون و از تلویزیون همسایه خیابانهای اروپا را میدیدم. این صحنههای خلوت و پلیسی را توی فیلمهای ترسناک آخرالزمانی هم نمیشد دید.
🔺 آقای رییسی. چه کار خوبی کردید که پیشنهاد عفو هزاران زندانی را دادید. بهترین فرصت قضایی برای استفاده از روزهای کرونایی بود.
یک چیز دیگه هم بگم آقای رییسی؟ شما بیایید وسط تلگرام را از فیلتر آزاد کنید. اپلیکیشنهای داخلی جواب نداد. مردم هم که توی قرنطینهاند. موبایل هم از دستشان نمیافتد. از امکانات تلگرام برای خبررسانی کرونا استفاده شود. اعصاب بههم ریخته مردم هم سر فیلترشکن خورد نمیشود.
🔺 با یکی از دولتیها حال واحوال میکردم. گفت برای خاطرات کرونایی زنگ زدی. گفتم نه بابا. ولی هیچی نگفت. مثل مصاحبه آقای روحانی در پایان دولت امروز باهام حرف زد. از سال پر افتخار نود و هشت تعریف کرد.
🔺 ما توی خانه با لوازم اولیه سبزه انداختیم. سبز شده ولی کچلطوری. فرهنگ ایرانی را پاس داشتیم حتی در عصر کرونا.
= هم در قم و هم در مشهد دونفری که تظاهرات را سازماندهی کرده بودند کلیپ اعتراف منتشر کردهاند. خیلی سریعتر از من. یک شبه هدایت شدند. مملکت صاحب دارد.
🔺 نه که بخواهم بکِشم. ولی مسئولین بررسی کنند توی این ایام تنهایی و دلتنگی واقعا سیگار و قلیان برای امر کرونا بده؟ این از مشکلات مهم است که اگر بگویند بد است، خانوادههای زیادی از هم پاشیده میشوند. نگید نگفتی.
🔺 مشهدیها پیشنهاد دادند که دم دروازه بپرسید: «آق میرزاتون چیکارهی خوسورتان مره. خوشتان کیش مره». اگر بلد بود بذارید بیاد. مشهدی اصیله. اینم برا همشهریها.
سید محمدعلی ابطحی
🔹خاطرات ایام کرونایی (۱۹)
🔹شنبه دوم فروردین ۹۹
🔺عیدنوروز و مبعث تون مبارک. بقول زنده یاد مرتضی احمدی که میخواند ای سال بری برنگردی. سال ۹۸ از اون سالها بود. میشه یعنی؟
🔺سفرههای هفت سین امسال خیلی غریبانه بود. دور هم نبودیم. غم پنهان و آشکاری فرو میریخت روی شادمانهترین لحظاتمان. تاریخ به یادش باشد در این شرایط هم نوروزمان را پاس داشتیم.
🔺بچهها برای عید دیدنی آمدند پایین. با فاصله هم را دیدیم. شب هم با قوم و خویشها ویدیو چت کردیم. به کلی آدم هم زنگ زدیم برا تبریک.
🔺اروپا چه وضعی شده. آمریکا هم داره الوی کرونایی میگیرد. فوتیهای ایتالیا چند روزه زد رو دست چین. آمار رسمی فوتیها و مبتلاهای ایران هم همچنان رو به افزایش است. هیچ حادثه تاریخی به وقتش معلوم نمیشود که نقطه عطف است. هر یک نفر کمتر در هر جای دنیا کشته کرونایی شوند، بشریت شادمانتر است.
🔺 قبل انقلاب میگفتند ماهی ازون برون حرام است. بعد معلوم شد فلس دارد و حرام نیست. سالهای اول انقلاب جوک در آورده بودند که ازون برونیها را از جهنم دارند بر میگردانند بهشت. حالا برای زلزله و سیل نماز آیات برای وحشت واجبه. علما بررسی کنند تکلیف شرعی وحشت از کرونا چیست؟ نماز ندارد؟
🔺ما به تزریق شادی نیازمندیم. حتی دوپینگ شادی. هم چنان که حرمها و مساجد از سر اضطرار بسته شده، معیارهای سختگیرانه شادی هم باید تغییر کند.
🔺طنازان از جوک ساختن خسته نشوند. جوانها جوانی کردن را فراموش نکنند.
🔺بعد کرونا دنیای دیگری، دین دیگری، رفتار اجتماعی دیگری و اقتصاد دیگری خواهیم داشت. ریل مسیر انسانیت در حال جا به جایی است.
🔺تا دلتان بخواهد پیامهای سند تو آلی برای تبریک نوروز گرفتم. طرفتان میفهمد سند تو آله. حتی اگر مثل ولنتاین کارت هم بزنید روی گل که فقط به خاطر تو. بقول مشهدیها چه واجب کرده.
تا فردا
سید محمد علی ابطحی
🔺خاطرات روزهای کرونایی(۲۰)
🔺یکشنبه سوم فروردین ۹۹
🔹آقای وزارت بهداشت. دیروز یک شیخ ناشناسی رفت تو بیمارستانهای کرونایی عطر مالی کرد. با این بی در و پیکری فردا میروند به قصد مالش روغن بنفشه. یا مراقب بیمارستانها باشین یا به مریضها خبر بدهید از خودشون مراقبت کنند. این کارها جنایت بشری است.
🔹دیروز یکی از دوستانم از یک استانی که اسم نمیآورم زنگ زده بود احوالپرسی. میگفت همشهریهای ما تو رادیو محلی هی زنگ میزنند میگویند روستای ما را سمپاشی نکردین. نمیکنن بگن ضدعفونی. گفتم حیف نمیشه اسم استانتان را آورد.
🔹در این روزهای ویژه، فیلم سینمایی first man را دیدم. ماجرای اولین انسانی که به کره ماه رفت. محصول ۲۰۱۸ با کارگردانی دیمین شیزل. رو کم کنی آمریکا از شوروی و مخارج سرسام آور. پرونده رسیدن به ماه که ادامه پیدا نکرد.چه پولهای سرسام آوری در دنیا و ایران و همه جا برای رو کم کنی خرج میشود.
🔹سریال پایتخت مثل همیشه خوش درخشیده. دستشون درد نکنه. یعنی نمیشه تلویزیون باور کنه غیر از ایام نوروز هم مردم به برنامههای طنز احتیاج دارند؟.
🔹این همه نیروهای هنرمند. این همه بودجه.
🔹با این تفکری که شادی را گناه میداند، یکی، دوتا، سه تا کانال باشد برای رفتن اجباری به بهشت. یک کانال شاد هم بگذارید برای اینهایی که میخواهند خودشان تصمیم بگیرند. جهنم خالی نماند یک وقت.
🔹امروز حوصلم سر رفته بود. یعنی تا این حد که برم بیرون هرکی سرفه میکند را بغل کنم. این جور روزها خطرناک است. از صبح هی آواز حامد همایون را گوش میکنم که: امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال وبه خدا حسرت دیروز عذاب است و هرچه دارید و ندارید بپوشید و..بیب.. و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست.
تا فردا
سید محمد علی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۲۱)
🔹دوشنبه جهارم فروردین ۹۸
🔺اسم صور اسرافیل را که شنیدهاید، یکی از ملایک خداست که دو بار در شیپورش میدمد. بار اول پایان جهان را اعلام میکند، آخر سر همه که رفتند، خودش هم شیپور را میاندازد و به لقاءالله میپیوندد. از خیابانهای خالی دنیا صدای صور اسرافیل میآید.
🔺با دکتر عارف صحبت میکردم. چاق سلامتی عید. من شخصیت خودش را دوست دارم. توصیه کردم که مراقب باشد. توی خانه بماند. با هم موافق بودیم که اگر خیلی از جلسات نباشد، کارها بهتر انجام میشود. طنز آقای رشیدپور هم در مورد دکتر عارف جالب بود. دست انداختن سکوتهای عارف همه سوژه شده. وچه خوب قضیه اینکه جناب عارف جنبه داشت و تشکر کرد و نامه ننوشت و رونوشت به قوه قضاییه نداد.
🔺دیدم آقای انتظامی معاون سینمایی اعلام کرده که هنرمندان بزرگی به هنرمندان جهان نامه نوشتهاند، هم در مورد کرونا و هم در مورد تحریم. دستشان درد نکند. اما به آقای انتظامی گفتم تکلیف هنرمندان را روشن کنید. خیلی نازنین هستند. مینویسند، فحش میخورند، نمینویسند، باز هم مورد اهانت قرار میگیرند. بیدفاع هستند. اما دل از مردم بر نمیدارند.
🔺یکی از همسایههای قدیممان زنگ زد. پدرش سالها در عراق اسیر بود. خواست تبریک بگوید، گریه کرد. گفت یک ماه قرنطینه نابودمان کرد. پدرم ۷ سال اسیر بود. 4 سال سلول. به یاد همه بودیم، به افتخار اسرای جنگ هم کف مرتب.
🔺در دهه پنجاه تب احضار ارواح در ایران بالا گرفته بود. توی نوجوانی ما. یکبار با پدرم رفتیم پیش یکی از اینها. گفت تو چون نوجوانی دراز شو، من بوسیله روح تو،احضار ارواح کنم. مثل شصت تیر در رفتم. شر طور بودم از بچگی. ولی الان اگر دکان احضار ارواح باز هست، یکی پیشنهاد بدهد روح محمدبن زکریای رازی را احضار کنند، اولا کمی در مورد احوالات این روزهایش بپرسند. شایعه در موردش زیاد شده. بعد یک پیام ازش بگیرند که الکل صنعتی برای خوردن درست نشده. تلفات خوردن الکل صنعتی پا به پای کرونا دارد پیش میرود.
🔺گوش شیطان کر، ما که با هم خوبیم، اما یکی نوشته این روزها همسرم هی به من نگاه میکنه و میگه خدایا این بلا را از سر ما کم کن. نمیدانم منظورش منم یا کرونا
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
🔹 خاطرات روزهای کرونایی (۲۲)
🔹سه شنبه پنجم فروردین
🔺بچه که بودیم تهران را با منزل حاج محمود لولاچیان میشناختیم. هرساله با پدرم و داییم و خانواده میآمدیم خانهشان. دیروز خانم لولاچیان با کرونا رفت. یاد همه مهمانداریهای این خانواده افتادم. با حاج محمود لولاچیان صحبت کردم. پیرمرد خیلی قدر شناس بود. پشت تلفن هی خاطرات میگفت و اشک میریخت.
🔺 یادش بخیر، فردوسی پور وقتی میگفت چه میکنه این رونالدو. واقعا این ویروس ریز نادیده برآمده از خفاش چه میکنه با همه دنیا. یعنی اگر حضرت نوح این جفت خفاش را سوار کشتی نمیکرد چه عالی بود. زورمان به کسی نمیرسد به حضرت نوح گیر بدیم.
🔺دوره قحطی را در سریال خانواده مدیچی دیده بودم.
وسط راه آذوقه ونیز را دزدیدند. حالا بعد هزار سال باز هم کشتی حامل مواد بهداشتی تونس را ایتالیاییها دزدیدند و چکیها محموله اهدایی چین به ایتالیا را.
🔺اگر سپاه در مورد تشییع سردار اسداللهی با این جمعیت و ماشین بزرگ حمل جنازه میگفت دارندگی و برازندگی خیلی بهتر از این بود که بگوید خود جوش بوده. ماشین به این بزرگی برای جنازه سردار سلیمانی هم تو خیابان نبود. حتی تشییع جنازه معاون دفتر رهبری و مادر همسر فرزند رهبری هم کرونایی بود.
🔺 البته مرگ بر اسراییل. ولی دینداری افراطیهای آنها خیلی شبیه افراطیهای ماست. صدها نفر از این جوجه طلبهها و خشکه مقدسهاشان ریختهاند توی خیابان و با پلیس درگیر شدهاند.
🔺توی چاق سلامتی عید نورزو با آقای حمامی لاله زاری، رهبر دینی یهودیان ایران تلفنی حرف میزدم، میگفت دستورات لازم رعایت بهداشت مراکز دینی ایران را داده و خوب هم رعایت میکنند.
🔺خیلی نامردیه. بخشهای جذاب سریال بریکینگ بد از سیزن چهار شرروع میشه. وارد سیزن پنجم شدم. فیلم ۲۰۱۹ هاستلر را هم دیدم.
🔺بنا به گفته سازمان جهانی بهداشت در ۶۷ روز مبتلایان به صدهزار رسیدند و تنها در ۱۱ روز دو برابر شدند. سر گنده ماجرا زیر لحاف است.
🔺در این وانفسا کلی روستا و شهر هم گرفتار سیل شدهاند. یکی نوشته بود دکتر روحانی داره میگه خدایا یه دو دقیقه امتحان الهی نگیر. بفهمیم چه غلطی میکنیم.
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونا (۲۳)
🔹چهارشنبه ۶ فروردین ۹۹
🔺رییس جمهور گفته از فردا سختگیری بیشتری برای پیشگیری از انتقال کرونا انجام میشود. روزگاری که عطسه حرمت داشت، بعد عطسه میگفتند عافیت باشد. حالا هم به حکومت باید گفت عافیت باشد.
🔺پرنس چارلز ۶۱ سال است که منتظر پادشاهی انگلیس است. بسوزد پدر کرونا که سراغ ولیعهد هم رفته. خدا کند آرزو به دل باکینگهام را به مقصد آن جهان ترک نکند. کلی روزنامه در انگلیس امیدوارند که شاهزاده ۱۳ روز قبل که کرونایی بوده و مادرش را دیده، یک عطسه کوچولو هم در صورت ملکه ۹۶ ساله کرده باشد بلکه فرجی شود و شاهی به ایشان منتقل گردد.
🔺از کرونا برای مودب شدن جهان باید استفاده کرد. قبلا آدم قیافه بعضیها را میدید، کلی فحش رکیک به آنها میداد. این کار زشتی بود. توصیه میشود از این پس فقط آرزو کنید یک عطسه تو صورتشان بکنید. شیک و مجلسی و مودب وکم خطر.
🔺اگر تنظیمات کرونا روی پرچم سه رنگ سبز و سفید و قرمز قرار داشته باشد، ایتالیا و ایران را قاطی کرده. عمودی افقیاش جزو تنظیمات نبوده.
خدا وکیلی لوس بود. خودم بگم بهتر از اینه که شما بگین. جوک ته کشیده.
🔺مدتهاست هنرمندان مجموعه سوینا برای نابینایان روی فیلمهای سینمایی نسخه توضیح داری اجرا میکنند که بتوانند فیلم را حس کنند. خود نابینایان هم دست اندر کار هستند. روی فیلیمو هم گذاشتهاند. معنای واقعی همراهی با محنت دیگران. خانم گلاره عباسی فعال این عرصه است. در روزگار کرونا به نابینایان هم کمک کنید فیلم ببینند. 🔺توی امریکا، از وقتی قرار شده کسی کلیسا نرود، چندتا کشیش معتقد به بهشت اجباری، بساط اعترافگیری خیابانی راه انداختهاند. یکی هم هلیکوپتر سوار شده روی شهر صلیب میگرداند. همکارانمان هستند. دلشان برای مردم نسوزد برای آینده خودشان که باید نگران باشند.
🔺امرروز با مشاور ویدیو کنفرانس کردم. توصیه میکرد این قدر اخبار گوش نکنم و موبایل به دست نباشم. والااین موبایلها مثل بچههایی لوس بغلی شدهاند، مگه میشه کنارشون گذاشت. ولی خدا وکیلی راست میگفت. یه جوری میشه دیگه. شما هم گوش کنید.
🔺خدا بخیر کند سونامی مسافران بازگشته از سفر نوروزی را. کاش میشد دم دروازه یک قرص بتمرگینوفن به خوردشان میدادند. خوب آدم عصبانی میشه ازشون.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۲۴)
🔹پنجشنبه ۷ فروردین ۹۹
🔺دکتر شریعتی میگفت قبیله ای در آفریقا یافتند که بسیار پای بند و مقید و اخلاقی و متدین بودند. دلیلش را پی جو شدند. معلوم شد تا حالا پای هیچ مبلغ دینی به آن قبیله نرسیده است.
وقتی امروز اعلام کردند که فردا سومین هفته ای است که نماز جمعه خوانده نمیشود، ذهن خراب من یاد این قبیله آفریقایی افتاد. خدایا توبه. بعضی خطبهها واقعا بر دینداری نمیافزود.
🔺توی تاریخ، کرونا با لیس زدن پیوند خواهد خورد. غیر از لیس زنهای قبلی قم، دیروز اعلام شد که یک فروند لیس زن آمریکایی که لوازم آرایشی را لیس میزده و فیلم میگرفته دستگیر شده است. کمبود امکانات لیس چه بلاهایی تحمیل میکند.
🔺از دیروز تا امروز ۱۵۴ نفر به خاطر کرونا در ایران فوت کردند. برای ما یک عدد است. برای خانواده هایشان ولی ۱۵۴ مصیبت بزرگ بوده است. در خانه بمانیم.
🔺بیل گیتس کلی یاد آوریهای کرونایی کرده است. حرفهای مقامات عالیرتبه و پولدارها را با دقت بخوانید. چون خودشان نیستند که مینویسند، کلی پول صرف آنها میشود. یک جا میگوید:
“زندگی یک چرخه است، نیازی نیست بترسیم، این نیز میگذرد.”
🔺در این ایام محدودیت روابط عاطفی، یه جورایی به پیامهای مهربانانه وزارت بهداشت علاقه عاطفی پیدا کرده بودیم. مدتی است او هم کات کرده. بی دلیل. فکر کنم سپرده ما را به خدا.
🔺یکی از شاهان قدیم از کاروان جدا افتاده بود. از سرما میلرزید. تنها پالانی در آن اطراف پیدا کردند. به شاه بر میخورد که پالان به روی خودش بیندازد. وقتی سرما خیلی فشار آورد، گفت آن را بیاورید. اسمش را ولی نیاورید. دعوای سر اسم قرنطینه در ایران هم بالا گرفته. حالا که جدی شده، میگویند جداسازی اجتماعی. اسم قرنطینه را ولی نمیآورند. نمیدانم چرا؟
🔺یکی کاریکاتوری فرستاده بود که حتی مونالیزا هم چاق شده است. مراقب خورد و خوراک باشید. لاغر کردن بعد کرونا از ایام قرنطینه هم سخت تر است. رژیم گرفتار تر از آن است که مثل من شما را هم بگیرد. شما باید رژیم بگیرید. ضمنا خانه رستوران نیست که دستور بدهید. همکاری کنیم.
🔺شب جمعه اول سال و ماه شعبان است. در این ایام ابتلا و شیوع مرض همدیگر را دعا کنیم.
🔚تا فردا.
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی(۲۵)
🔹جمعه ۸ فروردین ۹۹
🔺شب تولد امام حسین است. مبارک باشد.
🔺امروز رفتیم سوپر محل. چند سال پیش در محافل خصوصی معروف شد که خانم فلان مقام خورشهای خیلی جاافتادهای میپزد. بعدا لو رفت که از فلان مرکز تهیه غذا میگرفته. بعد کرونا خیلی از خانمها از سوپرها به جای مواد آماده، برنج و حبوبات و آرد و سبزیجات خورشتی میخرند. نگران همسرهایی باید بود که بعد سالها دستپخت خانمهاشان را میخورند و حتما تعریف هم مبکنند. سوپریها مثل پلیس فتا حواسشان به همه جا هست.
🔺ویروس ریز کرونا، جلسه سران بیست قدرت برتر جهان را به هم زد و آنها را مجبور کرد از طریق ویدیو کنفرانس جلسه تشکیل دهند. نخست وزیر انگلیس هم که کرونا گرفته، گفته از طریق اینترنت کشور را اداره میکند. در همه جای دنیا اگر رهبران همین مقدار هم به امور مردم رسیدگی نمیکردند، وضع بهتر بود. والا به مولا. دیدم که میگم.
🔺دو ماه پیش لم دادن توی خانه نشانه علافی بود. به همین زودی ماندن در خانه نشانه مسئولیتپذیری شده است. حالا هم که هر روز جمعه است، برای اینکه قاطی نکنیم موقتا اسامی روزهای هفته را به یکجمعه، دو جمعه …عوض کنیم. نظرتان چیه؟
🔺روز جهانی تئاتر است. تئاتریوم بدنم تا مرز هشدار پایین آمده. به تئاتریهایی که پشت دیوارهای خانهها هنرشان حبس شده، تبریک میگویم.
🔺دیشب فیلم انگلیسی تحسین شده و معروف 1917 را دیدم. محصول ۲۰۱۹ است. ماجرای دو سریاز جوان است که در اوج جنگ جهانی و در کمترین زمان باید پیام مهمی را به آن سوی جبهه برسانند. کارگردانش سم مندس است.
🔺امروز توی خیابانهای خلوت تهران، پشت دیوارهای قرنطینه، در این آغاز فصل بهار، چند تا دوچرخه سوار خانم و آقا توی خیابان پا میزدند. چه خوب بود.
🔺حالا که بین همه دنیا دعواست که منشاء کرونا چیست، پیامک فوری آمده که عامل کرونا پیتزاست. امضاکرده: ممد فلافلی. جنب مسجد. استفاده از فرصتها.
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
خاطرات روزهای کرونایی (۲۶)
شنبه ۹ فروردین ۹۹
🔺آقای غرضی در نطقهای انتخاباتی به موشکهای عراقی میگفت موشکهای همهکَسکُش.آقای امام جمارانی را خیلی دوست دارم. زنگ زده بودم برای تبریک. زبان طنازی دارد. صحبت به همه کَسکُشی کرونا و آمار مسئولانی که فوت شدهاند، کشید. با همان لحن آخوندی و لهجه شیرین تهرانی گفت: خدا رحمتشان کند.
🔺 امروز بالاخره کتاب خودآموز دیکتاتورها را تمام کردم. خیلی رک و راست راههای دیکتاتور شدن و دیکتاتور ماندن را آموزش میدهد. مفاهیم آن تقریبا برای همه مردم دنیا آشنا است. من معتقدم خودآموز دیکتاتوری نیست. بلکه خاطرهنویسی از کارهایی است که دیکتاتورها میکنند. نمیدانم قدرت چه ویژگی دارد که خودش جهشی آموزش دیکتاتوری میدهد. از آقای بیژن اشتری که ترجمه ممتازی ارایه کرده پرسیدم خیلی سانسور داشته؟ صحنههایش زیاد بوده؟ گفت حداکثر دو صفحه. نشر ثالث آن را منتشر کرده.
🔺توی خیلی از شهرهای دنیا برای تشکر از خدمات کادر درمانی، ملت کنار خیابان و روی بالکنها کف میزنند. حالا اگر کف و سوت در اینجا هنوز جزو منکراته، بگید صلوات بفرستند. اعلام که بشود مردم خودشان میدانند چهجوری تشویق کنند.
🔺هر روز اخبار ساعت ۱۴ تا دکتر جهانپور سخنگوی خوب وزارت بهداشت میآید آمار بگوید به بخش متاسفانهاش که میرسد دنیا روی سرمان خراب میشود. سیر صعودی فوتشدگان ایرانی.
تازه در جریانید همسایهمان ماهواره دارد. آنجا هم امروز اخبار وحشتناکتری از دنیا میگفت. آمریکا. اروپا. عجب وضعی شده.
🔺 من زندگی را از هنرمندان ایران یاد میگیرم. با اینهمه فشار و اهانت باز هم کنار مردم امید خلق میکنند. قرار است تولید آنلاین اثر هنری با هشتگ مشاهنر داشته باشند. از قدیم گفتهاند، هنر ریگ کف جوی آب است و سیاست خاشاک روی جوی آب. یکی میماند. دیگری میرود.
🔺بعد یک ماه قرنطینه، سوالات وکارهای عجیبی به سراغ آدم میاد. یکی سرش را کرونایی اصلاح کرده. یکی نوشته بود کلی در این ایام به زانوهام نگاه کردم، دیدم دو تا زانو بیشتر ندارم. چطور چهار زانو مینشینیم؟ این که جوک بود ولی خودمم باید زودتر یک جلسه مشاوره بروم چون امروز داشتم فکر میکردم کرونا نره یا ماده.
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
خاطرات روزهای کرونایی (۲۷)
یکشنبه ۱۰ فروردین ۹۹
🔺مثل هر روز بعد از کشآمدن روی تخت، موبایل را بغل کردم. همه چیز درباره کرونا بود. نوشتهای از نوح هراری، نویسنده استراتژیست کتاب انسان خردمند توجهم را جلب کرد.خلاصهاش اینکه بشر به خاطر کرونا از نظارت زیرپوستی حکومتها استقبال میکند و در جهان پس از کرونا حکومتها میتوانند با اطلاعات بیولوژیکی که از انسانها دارند، از خنده و گریه وخشم درونی ما مطلع باشند. تحقق کتاب ۱۹۸۴. حسابی گرخیدم.
🔺دیشب ییهو فیلم رضا خاتمی را در بیمارستان دیدم. بعد عید کلی با هم تلفنی حرف زده بودیم. میگفت مرتب بیمارستان میرود و بر سر کروناییها. فوقتخصص نفرولوژی (بیماریهای کلیه) است. این بشر خیلی دوستداشتنی است. پیگیر شدم. خدا را شکر مراحل خطری کرونا را گذرانده. در یک ماه گذشته دیدن برادر خودش و رییس ما، محمد آقای خاتمی هم نرفته. دکتر خوب، ملاحظه کرده است.
🔺آقای میرسلیم که کاندیدای ریاستجمهوری بود و هی میگفت اینو چی میگی، حالا خودشان فرمودهاند که حیف تحریم نمیگذارد به مردم آمریکا کمک کنیم. میشه ما از ایشان بپرسیم اینو چی میگی؟ اگر جوانتر بود، میشد نگران ساقیاش شد.
🔺روز تولد حضرت عباس است. روز جانباز. به تعدادی از دوستان جانباز جنگ تحمیلی زنگ زدم. به علی آقای موسوینژاد، برادر خانمم هم زنگ زدم. پایش از مچ قطع است. چندینبار به اقامتگاههای جانبازان رفتهام. قرنطینه پر درد سی و چند ساله. امسال جدیتر به آنها ادای احترام کنیم.
🔺 در خیلی جاهای دنیا ماسک ماماندوز رسم شده، حس همدلی خوبی پشت آنها هست. بیشتر از شورتهای ماماندوز حتی.
🔺 این آقای ربیعی سخنگوی دولت، خیلی آدم زحمتکشی است. با هم صحبت میکردیم. گفتم مراقب کرونا باش. لیست جلسات دو روز آیندهاش را گفت، خیلی زیاد بود. آخرش با لحن عجیبی هم گفت اگر گرفتیم فدای سر مردم. یک لحن خاصی تو جملهاش بود.
🔺 ما آخوندها که گاهی عکس بیعمامه میگذاریم، کامنت میدهند که چرا بیلباس؟ انگاری لختیم. از باب تداعی معانی یادم آمد یکی نوشته بود تو تلویزیون گفتهاند در مکانهای عمومی فقط با ماسک و دستکش تردد کنید. دروغ میگن. من این جوری رفتم بقیه لباس هم داشتند.
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی(۲۸)
🔹دوشنبه ۱۱ فروردین ۹۹
🔺تولد امام سجاد مبارک.
🔺در اخبار اجانب آمده بود که در ترکیه و آلمان پارتی گرفته بودند. پلیس ریخته و برده خیابان وزراشون.
شما که میخواهید در این شرایط کرونا پارتی بگیرید لااقل از پارتیبازهای ایرانی مشاوره میگرفتید. چهارتا پیرهن بیشتر از مردم هر کشوری پاره کردهاند. بهتون میگفتند کجا آدم بذارید. مظنه قیمتِ رد کردن افراد مربوطه را هم می دانستند.
🔺من اول سال به رییسهام زنگ میزنم. غیر از آقای خاتمی، به محمد آقای هاشمی و علی آقای لاریجانی که در رادیو تلویزیون رییسم بودند هم زنگ زدم. محمد آقا احوال زن و بچه را میپرسید. نصیحت میکرد مراقب خودت باش. ماها خطرناکیم. ریسکمان بالاست. گفتم آره ماها حتی برای کرونا هم خطرناکیم. با لهجه رفسنجانی خندید.
🔺فیلم سینمایی پل جاسوسی bridge of spies را دیدم. ماجرای تبادل دو جاسوس بین شوروی و آمریکا است. نسل جدید نمیتواند تصور کند آمریکا برای اطلاع از امکانات نظامی شوروی باید هواپیما میفرستاده روی شوروی تا با دوربینهای قوی عکس بگیرد. دوران پیش از ماهواره و شوروی هواپیما را ساقط کند. محصول ۲۰۱۵ با کارگردانی استیون اسپیلبرگ.
🔺فردا روز جمهوری اسلامی است. شاید همه قبول داشته باشند این آن نیست که میخواستیم. اما آن چه میخواستیم خیلی خوب بود. واردات و صادرات فقط بحث اقتصادی نیست. اوایل انقلاب که بحث صدور انقلاب خیلی مطرح بود، جوک میگفتند که با یک ارمنی مصاحبه کردند و نظرش را در مورد صدور انقلاب پرسیدند. با همان لهجه ارمنی گفته عالی است. هممشو صادر کنید. جدای از شوخی روز جمهوریت مبارک باشد.
🔺از وقتی دنیا گرفتار کرونا شده، کموبیش همه گیج شدهاند. غرب و شرق و کشورهای عقب مانده و پیشرفته هم ندارد. چند شبی است ماهواره خانه همسایه ما با عدهای از پزشکان ایرانی مخالف صحبت میکند و انها کلی خاک بر سری به ایران و حکومت و مردم میگویند، مجریهای تلویزیونهای بیگانه میپرسند که خوب عین همین در آمریکا و اروپا هم اتفاق افتاده. بحث را عوض میکنند.چی بگیم والا.
🔺یک کمی ورزش کنید. نه برای سلامتی. برای اینکه بعد کرونا بتوانید از در خانه خارج شوید. اینم جوک بی مزه.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی(۲۹)
🔹سه شنبه ۱۲ فروردین ۹۹
🔺فردا برای اولین بار سیزده به تو است. این همه به در کردیم، یک بار هم به تو.
سبزه را هم اگر دارید وسط هال گره بزنید. بختی که بخواهد با سبزه باز شود، با سیاه دانه بسته میشود. دل خوشی بهتر از این؟ اقلاً دلتون خوشه به خاطر کرونا بختتون باز نشده.
چه میکنه این کرونا. این موجود نامرئی، سنتهای دینی و ملی همه دنیا را معطل خودش کرد.
🔺امروز یکساعتی زدم بیرون. دلمم برای لباس روحانیت معظم تنگ شده بود. بچههای سام کافه مثل همیشه در غربت کافهبازی، به کار فرهنگی رو آوردهاند. یک مصاحبه درمورد دین و کرونا کردند. دیگه سام کافه ایدئولوگش هم باید من باشم. دوران بیکافهای هم سخته. ملت آشنا میخواهند بشوند: کافیشاپ. کات هم کافیشاپ.
مسئولین رسیدگی کنند. ما مصاحبه کردیم اما راهحل فرهنگی جایگزین کافه رفتن نیستها. خدا بکشه کرونا را. جوانها بین زمین و آسمان مانده اند.
🔺اول صبح به وقت فریضه کش آمدن روی تخت، کلیپی را دیدم که ترانه تاجیکی شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی را روی شهرهای مختلف دنیا میکس کرده بود. این شعر افتاد روی زبانم مثل گرامهای قدیمی که سورنش گیر میکرد. بخصوص آخرش: وای از دنیا که یار از یار میترسد غنچههای تشنه از گلزار میترسد. عاشق از آوازهی دیدار میترسد. پنجه خنیاگران از تار میترسد.
🔺کی گفتم مراقب خانوادهها باشید. رسما اعلام شد که دعواهای خانوادگی اعلام شده سه برابر شده. شما با غیر رسمیهاش را ضرب در پنج کنید. مثل تعداد کروناییها.
حداقل توی این دوره فقط به هم بگید چشم. بعدش وقت زیاده. تو کرونا نه دفترخانه بازه برای طلاق و نه کسی میاد صلحتون بده. از ما گفتن.
🔺هرچه میخواهیم حواسمان را پرت کنیم ، اما آمار فوتشدههای ایران خودمان و بدتر اسپانیا و آمریکا و ایتالیا، تکان دهنده است. برای همه در همه جای دنیا دعا کنیم. همه انسانیم و پیش خالق انسانها برابریم.
🔺راستی هنوز گیر کرده. دارم میخونم شهر خالی. خانه خالی.
تا فردا.
سید محمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۳۰)
🔹چهارشنبه ۱۳ فروردین ۹۹
🔺بالاخره در این ایام کرونا سریال ۶۲ قسمتی بریکینگ بد را دیدم. ماجرای پر هیجان دو باجناق که یکی رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر است و دیگری استاد شیمی که کمکم تبدیل میشود به بزرگترین تولید کننده مواد مخدر.
🔺امروز سیزده به توی خوبی برگزار شد. میگویند هم مردم خوب رعایت کردند و هم نیروهای انتظامی خب نگذاشتند. از هر دو گروه تشکر. ما هم ناهار را روی تراس خانه خوردیم. نفهمیدیم سیزدهمان به تو حساب شد یا به در؟ خدا هم عدل همین امسال که باید از جور کرونا اسیر و عبیر خونه باشیم، برای امتحان میزان مبارزه با هوای نفس ما، هوای آفتابی و بهاری و چهچه بلبل نازل کرد. بعد کرونا چه «جامعه عارف و اصلی» پیدا بکنیم.
🔺پیشبینی من این است که دنیای بعد کرونا دنیای اوج دیکتاتوری و حاکمیت امنیتیهاست . یکی به دلایل اطلاعات وسیعی که از مردم در اختیار حکومتها قرار گرفته است و دیگری به خاطر رها شدن مردم از کرونا و تلاش حکومتها برای سرکوب این رهاشدگی. انشاالله تحلیلم غلط باشد. خیلی ذهنم را مشغول کرده بود. بگم و بد باشم بهتر از اینه نگم و بلا نسبت خر باشم.
🔺میگویند یکی از همکاران ما روی منبر سر شوق آمده بود و گفت بنا به نقل تاریخ مولا علی در جنگها هزاران نفر از کفار را از دم شمشیر گذراند. طلبهای هم داشت سخنرانی را یادداشت میکرد. به جای هزاران نفر نوشت، دهها نفر. رفیقش که داشت نگاهش میکرد گفت چرا ننوشتی هزاران نفر؟ گفت گناه دارند این همه کشته شوند. حالا هم شده ماجرای آمار فوتیهای کرونا در ایران و خیلی کشورهای دنیا. گناه دارند اینقدر مرده باشند. اصلا روحیه مردم خراب میشود.
منظورم رییس جمهور نازنین خودمان نیست. ولی روحیه خراب شود بهتر از این است که احساس امنیت کنند و بیتوجهی شوند و بمیرند.
🔺وضع کرونا در ایران و دنیا واقعا بد است. هنوز کشورهای پر جمعیتی مثل برزیل و مکزیک و بلاروس نمیخواهند زیر بار کرونا بروند. آنها هم الو خواهند گرفت. فکر میکنم توی جاده کرونا اول راهیم. تابلوهای دم شهرها را دیدید؟ حد ترخص شرعی؟ ما به آنجا هم نرسیدیم.
🔺یکی نوشته الان تو قرنطینه که فرصت دارم نیم ساعتی است که زیر چشمی هندزفری را نگاه میکنم ببینم چه جوری همیشه خودشو گره میزنه این کثافت دراز. اینم جوک.
تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۳۱)
🔹پنجشنبه ۱۴ فروردین۹۹
🔺فیلم ویکتوریا و عبدل را دیدم. سرچ کردم. نوشتهاند که ریشه در واقعیت دارد. داستان دوستی شدید ملکه انگلیس (۱۸۶۳-۱۹۰۹) با یک پسر مسلمان هندی حافظ قرآن است که ملکه علیرغم میل دربار او را به عضویت خانواده سلطنتی در میآورد و عبدل وفادارانه بعد مرگ ملکه کنار مجسمه او در هند برایش فاتحه میفرستد. کار کار انگلیسهاست. فیلم محصول ۲۰۱۷ است.
🔺والا همه رد دادیم.
آقای احمدی نژاد خودمان در مورد کرونا پیام صادر فرمودند که نظم فعلی جهان به پایان راه رسیده و این نمایش مدیریت غیر الهی جهان است. فکر کنم نجات جهان فقط با مدیریت الهی احمدی نژاد امکان پذیر باشد. قدر نمیدانند به مولا.
🔺آقای ترامپ فرمایش کردهاند که خانمها از روسری برای ماسک استفاده کنند. قبلا هم کلیپهایی پخش شده بود که تبدیل شورت مردانه به ماسک را آموزش میداد. فکر کردهاند مبارزه با کرونا مثبت ۱۸ شود، همه فعال میشوند.
🔺داشتم قرآن روزانه میخواندم. آیه گرخیانندهای بود: وقتی در صور دمیده شود دیگر هیچ خویشاوندی آدمها با هم ندارند و سراغی هم از یکدیگر نمیگیرند. کرونا بازاری است قیامت. مو بر تنم سیخ شد.
🔺دیشب با دو تن از پزشکان حاذق حالواحوال کردم. هر دو درگیر معالجه کروناییها هستند، یکی بدبین بود به دست کاری بشری و بیزینس احتمالی پشت آن که اگر دارویی پیدا شود از نفت هم سودآورتر است و دیگری که میگفت در بین مبتلایانم یک نفر که در خانه مانده باشد، نبوده است. جایزه سختیهای قرنطینه را با سلامتتان بگیرید.
🔺امروز ویدیویی در ماهواره همسایه از آمریکا نشان میدادند، دکترشان میگفت دارو تمام شده. لباس و ماسک نداریم. آمار آمریکاییهای بیکار در این ایام از ده میلیون گذشته. تشویش اذهان عمومی میکرد به صورت علنی با استفاده از رسانههای بیگانه.
🔺از پریشب که در سریال پایتخت بسته موادمخدر ارسطو افتاده تو رودخانه، ۵۰ نفر تو رودخانه غرق شدهاند. دنبال بسته بودند. بیشتر از کرونا. اینم جوک.
🔺 شب جمعه است و ماه شعبان. همه همدیگر را دعا کنیم. لبخند خدا را خواهیم دید.
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۳۲)
🔹جمعه ۱۵ فروردین ۹۹
🔺اگر دنیای آدموار داشتیم. باید فردا میرفتیم سر کار. حس پایان ایام عید نیست. حس عید هم نبود. خدا کند موج دوم کرونا از فردا شروع نشود.
🔺امروز با آقای خاتمی تلفنی و طولانی صحبت کردم. بیشتر حس کردم دلم برای دیدنش تنگ شده.
از هر دری سخنی بود. از آینده دنیا، وضع فعلی، دنیای پسا کرونا،مسایل خانوادگی، خلاصه اینکه دنیا از دست در رفته است. مهم این بود که رییس سالم و خوب بود. میگفت تو این مدت نه کسی آمده و نه جایی رفته. خیالم راحت شد.
🔺اولهای کرونا یکی از جوکها این بود که حواستان جمع باشد. کرونا که تمام شود، ماه رمضان میرسد. رمضان دارد میرسد و کرونا نرفت. کتاب قدیمی و معروف حاجی بابای اصفهانی را در این ایام بخوانید. من دوبار خواندهام. یک جایش نوشته ماه رمضان در پیش است و ملایان در این ماه…میشوند. من مرد روزه نیستم. قلیان ممد حیات است و شراب مفرح ذات. به بهانه فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ از مشهد بیرون زدم. تا به صفای خاطر روزه را بخورم. زبان طنز کمنظیری دارد. ولی واقعا ماه رمضان را دوست دارم. هم روزهاش. هم دعاهایش و هم افطاریهایش.
🔺کشتیهای پر مسافر روی آبها سرگردان. پروازها متوقف. دنیا خزیده در خانهها. نگاهها به بیمارستان و قبرستانها. دلهره فراگیر. اقتصاد به هم ریخته. بیکاری و فقر در انتظار. رهبران دنیا گیج و حیران. این تابلویی است که میبینیم. تا اصل واقعیت چه باشد. در این بین روسها هم همین جور فکر میکنند آیا؟
🔺سالگرد دوست نازنینم آقای رمضانی رییس دفتر آقای خاتمی بود. به خانوادهاش زنگ زدم. چه مرد خوبی بود به خدا.
🔺برای آقای علی لاریجانی هم دعا میکنیم. کرونا گرفته است. حالا خوب است بعد کرونا کرکره مجلس کلا پایین است و مردم هم احساس کمبود نمیکنند. آقای لاریجانی جبران میکرد. این قدر این ور و اون ور رفت توی این ایام تا کرونایی شد.
🔺ای کاش کرونا میگرفتم تو رو نمیگرفتم. میگویند یکی از دیالوگهای رایج توی خانههاست. زشته نگید.
🔺باور میکنید این قدر علما عزیز بشوند؟ خیلیها دلشان برای حضرات آیات مدرس و فضل الله نوری و اشرفی اصفهانی و کاشانی تنگ بشه؟ شهید صدر را که نگو. تهش میخورد به اندرزگو و دور دور.
تا فردا
🔹خاطرات دوران کرونایی (۳۳)
🔹شنبه ۱۶ فروردین ۹۹
🔺امروز باز دخترها و نوهها آمدند. بیرون قرار گذاشتیم. به بچهها گفتم چرا کم میآیید؟ هادی گفت آخه هوا آلوده است. ظاهرا گفته بودند مریضی آمده. گفته پس چرا من هر کی را میبینم مریض نیست. بحث هوا را پیش کشیدهاند. اسکوتر امیر علی را هم سوار شدم.
🔺دیشب فیلم سینمایی گلوریا بل را دیدم. محصول ۲۰۱۸.به درد روزهای آرامش میخورد.
🔺دکتر جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت در بخش متاسفانهاش از فوت ۱۵۸ نفر در بیستوچهارساعت گذشته خبر داد. آمار بالاست و انسان فقط آمار نیست.
🔺صد سال پیش کتاب طنز صحرای محشر جمالزاده را خوانده بودم. چیزی در این مایهها نوشته بود که در روستا به دختری ابراز عشقی کرده بود و وعده داده بود قیامت هم که زنده شود، با او باشد. بعد در شلوغ پلوغی و گردوخاک قیامت، دید مخدرهای او را صدا میزند. نگاه کرد، دختر را دید که میگفت الوعده وفا. او هم با دست دختر را به طرفی پرت کرد که من اصلا چنین موجودی را تا حالا ندیده ام. حالا در این واویلای کرونایی، آمریکا ماسکهای خریداری شده آلمان را برداشته. ایتالیاییها کشتی لوازم بهداشتی تونس را سر راه خالی کردهاند. همه مثل اون دختر خانمه دنبال قول این دنیایی هستند.
🔺یکی ادعای پیغمبری کرده بود. گفتند اگر راست میگی بگو این درخت بیاید جلو، گفت. درخت نیامد. خودش به طرف درخت رفت. گفت ما از آن پیغمبرهای بیتکبریم. حالا هم که درخواست رفع حصر کروبی، موسوی و رهنورد عملی نشد، مثل پیغمبرهای بیتکبر خودمان در حصر رفتیم؛ حالا عده زیادی درخواست کردهاند که این سه عزیز هم به جای حصر، قرنطینه خود خواسته شوند.
🔺سریال پایتخت تمام شد. با اینکه گارانتی سازمان رسانه ای اوج را داشتند و میتوانستند از خط ویژه بروند، برنامه بنداز در رویی بود. فقط شیرینیاش مدیون مردم خوب مازندران بود با لهجه قشنگشان.
🔺یادتان هست احمدینژاد بین دو تا تعطیلی را تعطیل میکرد. روحانی نکرد. حالا کرونا همه تعطیل نکردنها را از حلقومش کشید بیرون.
🔺هر روز داروی ضدکرونای جدیدی کشف میشود. اونها را موقتاً بیخیال؛ دکترها برای زخم بستر چه پیشنهادی دارند؟
تا فردا
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۳۴)
🔹یکشنبه ۱۷ فروردین ۹۹
🔺در دوران ریاست دفتر آقای خاتمی یک دکمه روی تلفنم بود که مستقیم به رییسجمهور وصل میشد. سر ظهر حواسم نبود به جای دکمه منشی، دکمه رئیس را فشار دادم. گفتم ناهارم را بیاورید. دیدم میپرسد چی میل دارید. تازه فهمیدم آقای خاتمی است. حالا هم فکر میکنم مردم و دولت همه دکمهها را اشتباهی فشار میدهند. هم مردمی که تو خیابانها میچرخند و هم دولتی که ادارات را باز میکند.
🔺چند تا تلفن کاری زدم، با آیتالله سیدمحمدعلی شیرازی و آیت الله سیدان در مشهد صحبت کردم. آقای سیدان میگفت توجه به مسایل پزشکی در جای خود معلوم است، بعد آیاتی در مورد توجه به خدا و قدرت نمایی الهی برایم خواند.
🔺در اصفهان به آقای فضلالله صلواتی برای تبریک عید زنگ زدم. از انقلابیون منصف قدیمی. حرف که میزدیم یاد دوران نوجوانیم افتادم که با پدرم به دیدنش رفته بودیم. تازه از زندان ساواک آزاد شده بود. برای پدرم از شکنجههایش تعریف میکرد. اصلا در گروه سنی من نبود شنیدن ان حرفها. اولین استارت انقلابیگری در زندگیام شد.
با مرتضی نیلی هم که احتمالا الان کسی نمیشناسدش ولی دهه اول انقلاب همه او را میشناختند و سالهای فراری بودن قبل انقلاب را در خانه ما بود، هم صحبت کردم.
🔺فیلم کرهای ۱۹۸۷ را بامداد امروز دیدم. داستانش عجیب بود. حکومت، دانشجویی را زیر شکنجه میکشد. هرچه میخواهد لاپوشانی کند، بدتر میشود تا همین دومینو به تظاهرات زنجیرهای منجر میشود و حکومت کره جنوبی سقوط میکند. لامصب این فیلمها چنان آخر شبی در ذهنم مشابه سازی کرد که تا خود صبح خواب اتفاقات اون سالها را چنان که افتد و دانید میدیدم.
🔺 آقا، خانم، مراقب خوروناتون باشین.
بعد کرونا از در خونه بتونین برین بیرون.
🔺یکی پرسید کرونا چقدر جدیه. دیگری گفت از اینکه بهشت و جهنم فعلا به تفاهم رسیدند و مسجد و کلیسا و مراکز فساد همه تعطیل شدهاند، یعنی خیلی جدیه. حالا دعا کنید کرونا تمام بشه. بعد از قرنطینه به جای پرستارها آرایشگرها میآیند خط مقدم. اینم جوک.
🔚تا فردا
سید محمدعلی ابطحی
خاطرات روزهای کرونایی (۳۵)
🔹دوشنبه ۱۸فروردین ۹۹
🔺دقت کردید از وقتی کرونا جدی شده، از روغن بنفشه و خاکشیر و گلاب و دکانهای چند نبش طب ادعایی اسلامی خبری نیست. خودشان هم خزیدهاند کنج قرنطینه. کرونا فانتزی برباد ده خوبی است.
🔺دیشب با دکتر قاضیزاده هاشمی وزیر سابق بهداشت تلفنی حرف زدم. دوست چهل ساله. از صادقترین و سالمترین آدمهایی است که دیدهام. هی گفت و گفت. گفتم به مردم بگو. گفت اهل مصاحبه نیستم اما از *دیماه* اعلام کردم آماده هر نوع کمکی برای مهار کرونا هستم. برای احیای شبکه بهداشت تلاش زیادی کرده بود. میشد از آنها بهره برد.
🔺یکبار جاده چالوس رفتیم رستوران همسفر ناهار. همه میگفتند اینجا همان جای فیلم همسفر گوگوش و بهروز وثوقی است. این قدر مثبت بودم که نفهمیدم یعنی چه. شبیهسازی سریال پایتخت با فیلم همسفر همینجوری مهم نبود. اما در تلویزیونی که هر سال یکی از همراهان امام خمینی را از هواپیمای پاریس حذف میکند و وسواسطور مراقب است خداینکرده یک فریم از سه رییس جمهور قبلی پخش نشود، اتفاق غریبی بود. 🔺توی این چند روزه سریال جنجالی مسیح را دیدم. منجی ای با اصالت ایرانی سروکلهاش پیدا میشود و همه جا از اسرائیل تا واشنگتن بهم میریزد. هواداران فراوانی در سراسر دنیا پیدا میکند. سیا و سرویس اسراییل و از سوی دیگر القاعده با او درگیر میشوند. از هر انگشتش یک معجزه میریزد؛ وقتی هم که هواپیمایش را منفجر میکنند باز هم زنده میماند.
🔺عدهای ماندهاند بین احتمال ابتلا به کرونا و مرگ احتمالی از کرونا و یا نرفتن سر کار و در نتیجه بیپولی و مرگ قطعی از گرسنگی کدام را انتخاب کنند؛ کارگرها و مغازهدارها از این صنف هستند. وزارت بهداشت از جیب مردم، میخواهد مردم را در خانه نگه دارد نه از جیب حکومت. دوراهی وحشتناکی است.
🔺دوست قدیمی ما آقای بابایی، محقق نواندیشی بود. امروز آسمانی شد. در مشهد هم آقای اکبرزادهای بود که در نوجوانی ما در مسجد کرامت بعد از سخنرانیهای انقلابی آن روزهای آیه الله خامنها مداحی میکرد و من مشتری دایمش بودم، او هم فوت کرد. دو اتفاق دردناک.
🔺ملکه انگلیس شاهد زندۀ همه رویدادهای صد سال گذشته دنیا بوده از طاعون و مالاریا و جنگ جهانی دوم و جنگ کره و ویتنام و تقسیم و متحد شدن برلین و برپایی اسرائیل و جنگ سرد و انقلاب ایران و پیوستن و خروج بریتانیا به اتحادیه اروپا و درک دوران ۱۳ رییسجمهور آمریکا و ۹ دبیر کل سازمان ملل و سارس و آنفولانزای خوکی و کرونا؛ و سُر و مُر و گنده! دلیلش هم اینه که از قصرش خارج نشده. ما که نمیتوانیم ملکه انگلیس باشیم. اقلا در خانه بمانیم. آرزو به دل نمیریم. یک کارمان شبیه ملکه باشد.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی (۳۶)
🔹سهشنبه ۱۹ فروردین
🔺صبحی که بیدار شدم دیدم باران بهاری خودش را به پنجرهها میکوبید. بین ما و باران و بهار و گل و سبزه، کرونا ایستاده. از وقتی تصویر پارو کردن گلهای هلند را دیدم، حسم این بود که ما از گل و گل از ما قهر کردهایم. قدمزدنهای عاشقانه زیر باران هم خاطره شد امسال. پس چرا اینجوری شد خدا؟
🔺من یادم نیست چون نبودم. اما شنیدم ملت در سال ۸۸ خطاب به آقای احمدی نژاد میگفتند رای ما را دزدیده، داره باهاش پز میده. حالا امروز هم یک جایی خواندم که کیسینجر و چامسکی رای آقای محسن رضایی را دربارۀ کرونا دزدیدهاند و بعله. به جای فرار مغزها، نوبت دزدیدن مغزها شده.
من هم یک تحلیل خوبی داشتم فکر کردم همزمان یا بعدش ممکنه یکی بدزدد. ننوشتم.
🔺این آیه امروز ورد زبانم بود: ما ملتهای زیادی را قبل از شما نابود کردیم، چون ظلم کردند. یکسر به ظلمهای کوچک و بزرگ فکر میکنم. خدایا لا تواخذنا.
🔺اخیراً توی جلسات رسمی، رئیسهای قوا ماسک نمیزنند. دقت کردید؟ بقیه میزنندها. رییسجمهور و رییس قوه قضایی. بابا این کرونا کلهخره. نمیفهمه شما رییسین. ییهو دیدین خدای نکرده مثل رییس مجلس آمد سراغتون. نکنید. دو روز کرونا تمرین تواضع کنید. همه مثل هم بشینید. الان توی دنیا از کامیونهای حامل ماسک از خود شماها بیشتر محافظت میشود. سندش هم هست.
🔺فیلم قدیمی لاو این د افترنون را دیدم. ساخت ۱۹۵۷. فیلم هم فیلمهای قدیمی. داستان عاطفی را چنان پر جاذبه و بدون حاشیه نشان داده که نگو. فیلم عاشقانه بدون خاکبرسری، فیلمهای عاشقانه جدید بیشترش ابتذال است، گاهی کمی هم عشق قاطیاش میکنند.
🔺هی پدر مادرها به جوانها گفتند بیرون نرو. متشخصانه استدلال کردند ما به شما اعتماد داریم، به جامعه اعتمادی نیست. حالا شما جوانهای نذارید پدر مادرها برن بیرون. هرچه گفتند مراعات میکنیم، بگید به بقیه اعتماد نیست.
تا فردا
سید محمد علی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونایی۳۷)
🔺چهارشنبه ۲۰ فروردین ۹۹
🔺ابتکار استغاثه به امام زمان از داخل خانهها و روی بالکنها، در شب نیمه شعبان، کار قشنگی بود. بزرگترین ویژگی امام زمان این است که «یأتی بدین جدید» با دین تازهای میآید. از بس که به نام اسلام دروغ ودرم گفتهاند، دین امام زمان جدید تلقی میشود. من هم امشب رفتم روی تراس. خدا بکشه پدر ریا را ولی بیریا کلی اشک ریختم. برای این همه مشکلات.
🌸نیمه شعبان همه مبارک.
🔺ما که دیوار کوتاهتر از آقای آذری جهرمی نمیشناسیم. این چه وضعیه هی اطلاعات مردم ایران دزدیده میشود؟ امروز نوشته بود که اطلاعات بانکی ایرانیها لو رفته. امنیت ملی فقط نیامدن داعش نیست. حفظ اطلاعات مردم هم جزئی از امنیت ملی است. حداقل خودتان بخوانید. نگذارید هک کنند و بفروشند.
🔺دیشب فیلم سولد را دیدم. ماجرای دزدیدن دختر خردسالی از نپال به هند و انتقال او به مرکز خدمات جنسی و مقاومت دخترک. محصول ۲۰۱۶
🔺با آقای آشنا، دیشب تلفنی حرف زدم. از همه در. من هرچه میگفتم کارهای وزارت بهداشت، شوآفی است و پر از تناقض، ایشان از حجم کاری که روی دوش وزارت بهداشت است حرف میزد. بد هم نمیگفت. مرحوم آیتالله منتظری همیشه میگفتند جوک که آمد بگو. حرومش نکن. حالا هم این خاطره یادم آمد. جوک نبود. در دوران ریاست آقای خاتمی، یک بار آقای آشنا زنگ زده بود خانه ما. دخترم گوشی را برداشته بود. پرسیده بود شما؟ گفته بود آشنا. پاسخ داده بود که فکر کردم غریبهای و گوشی را قطع کرده بود. تصور مزاحم تلفنی. وقتی دخترم گفت. زود زنگ زدم بد نشه. اون موقع جزو بچههای بالا بود.
🔺یکی از منبریهای شهر ما وقتی میخواست دعا کند، اول از همه میگفت خدایا آمینگوی بلند لال نمیران. ملت حساب دستشان میآمد برای اینکه لال نمیرند تا اخر آمینها را بلند میگفتند. حالا، هم آقای روحانی و هم آقای ترامپ گفتهاند یکسال آینده کرونا مهمان ماست. حساب کار خودمان را بکنیم. آمینگوی بلند لال نمیران.
🔺میگم این همه سال که هی منتظر بودیم، روزهای خوب بیاد. نگو داشته میرفته. اینم جوک بیمزه. خوب کرونا قرار نبود اینقدر طول بکشه جوک ملت ته کشیده.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات کرونایی (۳۸)
🔹پنجشنبه ۲۱ فروردین ۹۹
🔺امروز تولد فریده، دخترم همزمان شده بود با نیمه شعبان. در خانواده ما شادی چندجانبه بود. برف و باران هم اضافه شد. هیچ سورپرایزی جواب نداد. جشن تولدمان ویدیو کالی شد. یادگار سال کرونا. کیک تولد هم شیرینی خانگی که خودش پخته بود. همهمان نشستیم پای لپتاپ و جشن گرفتیم. مبارکش باشد و مبارکمان هست.
🔺مشاوران رواندرمانی به زودی خط مقدم جامعه میشوند. ببین کی گفتم. چند وقت پیش سریال اینتریتمنت را دیده بودم. درمانگر به خواب مراجعین خیلی اهمیت میداد من که قبول ندارم. مسئولان رسیدگی کنند. من نه تو فکر آقای ظریف بودم و نه ریاست جمهوری. دیشب خواب مفصلی دیدم که آقای ظریف یواشکی قرار است رییس جمهور شود و فعلا نمیخواهد لو بدهد. نامهای به من داد که توش نوشته بود قصد کاندیداتوری دارد و تعداد زیادی مهر و تسبیح نیاز دارد که این طرف و آن طرف برای تبلیغات با خودش ببرد. ظریف؟ بدون علامت سجده روی پیشانی. ریاست جمهوری. مهر و تسبیح؟ بازم بگم یا همین برای روانپریشی کافی است؟
🔺به خدا اگر رعایت کنیم کرونا جمع میشود. ایتالیا تجربه خوبی بود. سیر نزولی پیدا کرده. توی ایران هم خدا وکیلی حکومت جدی گرفته. حیف از سفیر چین اجازه نگرفتم. و الا از دولت خودمان هم تشکر میکردم.
🔺حالا یهو دیدین ایشالا اینجا هم اوضاع کرونا مهار شدهها. اعلام خطر میکنم. مسئولان سورپرایز نکنند. قبلش خبر بدهند. جت لگ لازمیم. ما داریم به وقت آمریکای لاتین میخوابیم، کلی وقت میبره تغییر ساعت خواب.
🔺یک دوست با صفا دارم. آقای پهلوانی. آخوند باحالی است. هی نیاین تو پیج من بنویسید آخوند خوب آخوند مرده است. مرسی، اه. مرده پرست نباشد. با یک متر پارچه کسی خوب و بد نمیشه. دیشب احیای نیمه شعبان با لایو اینستا داشت. صدای با نمکی هم دارد. وسطای دعا کلی هم محصوران را دعا کرد. با اسم. اگر تکنولوژی نبود، دینداری مان هم آسیب میدید. دین دارها نمکدان نشکنند. با تکنولوژی هرکه در افتاد، ور افتاد.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹 خاطرات کرونایی (۳۹)
🔹جمعه ۲۲ فروردین ۹۹
🔺امروز با دکتر رضا خاتمی صحبت کردم. بعد از کرونا مدتی است در منزل قرنطینه است. مثل همه اینها که تازه از کرونا بیرون میآیند، خیلی سرفه میکرد. گفت دارد آماده میشود که به بیمارستان برگردد. خیلی اصرار کردم نرود. هنوز نفهمیدم پزشک سیاستمداری است یا سیاستمدار پزشک. هر دو را در اوج دارد. رضا یکی از زلالترین آدمهای کشور است.
🔺در ماهواره همسایه ما امروز مناظر وحشتناکی از نیویورک نشان میداد. گور دسته جمعی موقت در یک پارک برای کروناییها. با چند برابر کشتار بیشتر از ۱۱ سپتامبر. تازه نیویورک خیلی هم خارجه.
🔺این روزها یک کارشناس جدیدالتاسیس در شبکه سه گفته کلیپس سر خانمها نشانه ظهور است. یعنی حالا که دوره کلیپس گذشته، ظهور اتفاق نمیافته؟
به اینها نمیاد این قدر هوش داشته باشند که حتی دشمن دانا باشند.
🔺در ایام کودکی مرحوم پدرم شوخی میکرد که یکی از اهالی شهرهایی که برایشان جوک میسازند رفته بود مکه. وقتی برگشت، میگفت ما که رفتیم، اما خدا که خانه نبود. پیغمبرشم مرده بود. حالا دیدم یکی نوشته همسرم را برای نماز بیدار کردهام.میگه نماز چیه؟ کعبه تعطیله. این مطایبات قشنگه. ولی اعمال عبادی را در این ایام جدیتر بگیرید.
🔺 هم دبیرکل سازمان ملل و هم وزارت بهداشت خودمان نسبت به همسرآزاری در دوران قرنطینه هشدار دادهاند. یکی از نزدیکانم میگفت دیشب تا ۴ صبح زن و شوهر همسایهمان با صدای بلند دعوا میکردند. تمام اسرار زندگی را ریخته بودند روی دایره. دیگه کار به جاهای باریک رسیده بود. مجبور شدند به خانهشان زنگ بزنند که فقط کمی آرامتر. خانواده نشسته. یکی نوشته بود شوهرها را کلافه نکنید. توی مردها با سوادتر از دکتر نجفی نیستها. دیدید چی کار کرد. اما واقعا در همه جای جهان بیشترین بار مشکلات قرنطینه به دوش خانمهاست. قدرشان را بدانید.
🔺خدا عاقبت شهرداری مشهد را به خیر کند. چند هفته نماز جمعه نبوده، فکر کردهاند امام جمعه هم نیست. کنسرت خیابانی برگزار کردهاند. آی ددم دام.
🔺امروز با خدا خیلی شوخی کردیم. مهربونه. اینم بگم که خدایا با این فشارهای سال ۹۸ و کرونا، عذاب قبر برای ما ماساژ حساب میشه ها.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
🔹خاطرات روزهای کرونا (۴۰)
🔹شنبه ۲۳ فروردین ۹۹
🔺چهلمین خاطرات روزهای کرونا را مینویسم. توی یک چهاردیواری اختیاری چهل روز خاطره بنویسی، سخته. ولی دریای لطف و محبت شما انگیزه روزانه میدهد.
🔺چه روزهای خوبی است. صبحی با صدای کوبیدن باران به پنجره بیدار شدیم. اما دیوار کرونا بینمان بود. عقده شمال هم مونده بود روی دل خیلی از تهرانیها. خدا دیشب بیشتر مناطق تهران را جاده چالوس و گردنه حیران کرد. مه قشنگی روی زمین بود.
🔺به بنیاسراییل گفتند روزهای شنبه ماهی نگیرید. حیفشان آمد نگیرند. روزهای شنبه حفرههایی کنار دریا میکندند، ماهیها آنجا گیر میافتادند. یکشنبهها برشان میداشتند. دوره کرونا بهترین زمان است برای حفرهکنی، بعد کرونا جمعش میکنید. چیزی شبیه گنج و رنج سعدی علیهالرحمه.
🔺این آقای محقق داماد افتخاری برای ایران است. با سواد و عمیق و دنیاشناس. چندی پیش به عالیجناب پاپ برای کرونا و مشکلات تحریم نامه نوشت. پاپ همدردی کرده و گفته بنیآدم اعضای یک خانواده هستند و باید ناسازگاری و تنفر را کنار بگذارند. حیف که کسی کنار نمیگذارد.
🔺یکبار در سمینار بین المللی در سال ۸۷ در قطر ، نماینده یکی از خبرگزاریهای معروف میگفت در دو حادثه کشتار دافور و درگیریهای شیعه و سنی عراق پس از صدام، سه روز اخبار روزهای قبل را خواندیم. هیچکس نفهمید. چون فقط عدد بود که کشته میشد. در جا گرخیدم. حالا هم پای تلویزیون که مینشینیم، سر شدیم. فقط عدد است که میشنویم، وحشتناک است. گویا همه دنیا سوار قطارهایی شدهایم به سمت آشویتس.
🔺با گوشی برای بچهها مشق و درس میفرستند. حالا خوبه بچهها هم بگن تو مدرسه گوشی ممنوع بود. تو گوشی هم مدرسه ممنوع باشه؟ ولی اینترنت این بار به کمک سوادآموزی آمده است.
🔺واقعا با این نُنُری تلفنها که از دست کنده نمیشوند، کتاب خواندن، سخت شده . اما کتاب گرسنگی و ابریشم هرتا مولر را خواندم. مقالات و داستانهای کوتاه است. وحشت از چائوشسکو حتی سالها بعد اعدامش و نقش زنان در مبارزات، محورهای اصلیتر بود. چند کتاب دیگر هم از او خواندهام.خانم رباب محب ترجمه و نشر بوتیمار منتشرش کرده.
🔺خانمی تلفن همسرش را طبق عهد معهود به وقت فرصت طلایی بررسی میکرد. دید یکی با نام کوید نوزده هست. به شماره اش نگاه کرد دید شماره خودش است. نکنید. هم آقا توهین نکند. هم خانم بررسی نفرماید.
تا فردا
سیدمحمدعلی ابطحی
انتهای پیام