«خروج» مدافعان نظام
محمد توکلی، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی اکران آنلاین فیلم «خروج» نوشت:
به جای مقدمه ذکر این سه نکته ضروری است:
1ـ نوشتار پیش رو نقد فیلم «خروج» نیست و داوری دربارهی کیفیت این اثر ابراهیم حاتمیکیا در آن جایی ندارد.
2ـ تا حد امکان سعی شده از بیان جزییات داستان فیلم پرهیز شود.
3ـ رویکرد حاکم بر این یادداشت تا حدودی سیاسی است و نه سینمایی.
قصهی «خروج» که به گفتهی سازندگان آن بر اساس ماجرایی واقعی ساخته شده است از اعتراضی محلی شروع میشود و به «خروج» ملی میانجامد. خطایی دولتی در یک روستای کوچک که سبب وارد آمدن آسیب اقتصادی به اهالی آن میشود، شکایت روستاییان به مقامات محلی و بیتوجهی «فرماندار و پلیس و امام جمعه و…» به این اعتراض و حرکت به سوی «پاستور» برای اعلام اعتراض به آقای رئیسجمهور، حرکتی مدنی در اعتراض به یک خطای محلی که به تدریج به «خروج» علیه حاکمیت ملی تبدیل میشود.
با نگاهی به واکنشها به «خروج» حاتمیکیا شاهد هستیم که برخی آن را اعتراض و یا تخریب دولت حسن روحانی میدانند و بر این باور هستند که «خروج»سازان از کارگردان فیلم تا سرمایهگذار امنیتی آن در پی مقابله با دولت مستقر بودهاند و این فیلم را نیز برای تخریب روحانی و دولت او ساختهاند. گروه دیگری نیز هستند که این ماجرا را در این حد رادیکال هم نمیبینند و معتقدند که مسئله، رقابت میان روحانی و رقبایش و نیشی از سوی رقیبان به دولت مستقر نیست، بلکه موضوع فیلم حاتمیکیا واکاوی ضعفهای قوه مجریه در مواجهه با مردم است و نباید آن را به دوران یک دولت خاص مربوط دانست. فیلمساز نیز ظاهرا با بیان این جمله که «من سال ۸۹ این تحقیق را انجام دادم و از آن موقع بود که ایده این فیلم پدید آمد و اسمش هم «خروج» بود» به نوعی بر همین نگاه صحه میگذارد که هدف او از ساخت «خروج» ارتباطی به رقابتهای سیاسی این دولت و آن دولت ندارد.
اما به نظر میآید این هر دو نگاه به «خروج» و موضوع آن نمیتواند تمام واقعیت این فیلم و هدف سازندهی آن را نشان دهد و باید به «تصویر بزرگتر» نگاهی دوباره کرد. برای یافتن این «تصویر بزرگتر» کمی به عقبتر بازگردیم؛ به بحران88.
آنچه پس از انتخابات 88 از سوی رهبران جریان اعتراضی اعلام شد ضرورت بازگشت به آرمانهای انقلاب57 بود، آنان میگفتند «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» به دست فراموشی سپرده شده است و عملکرد تصمیمگیران با آن چه قرارمان با مردم بود شکافی عمیق پیدا کرده است. بهانهی اعتراض، ادعای تقلب در انتخابات بود اما آنچه در بیانیههای رهبران آن اعتراضات کمتر سخنی از آن به میان میآمد همین ادعا بود و هدف اعلامی آنان بازگرداندن مسیر حرکت نظام سیاسی به ریل آرمانهای انقلاب مردم ایران در بهمن57 بود. در نتیجه میتوان گفت اعتراضات 88، اعتراض مدافعان انقلاب بود، مدافعانی که معتقد بودند نظام حاصل از انقلاب در مسیر خطایی در حرکت است.
کمی که به پیش آمدیم اعتراضات شکل دیگری به خود گرفت، آنچه در دی ماه 96 رخ داد و از آن عیانتر در اعتراضات آبان 98 شاهد بودیم دیگر از جنس اعتراضات 88 نبود. سخن از «نان» بود و نه «آرمان» و جالبتر آن که معترضان 96 و 98 در میدان عمل جدیتر از آرمانخواهان 88 بودند. اگر از روایت رسمی از اعتراضات بگذریم و بپذیریم که این معترضان شهروندان همین سرزمین هستند و نه «ماموران و مزدوران دشمن» و از نمایی نزدیک به چهرهی معترضان بنگریم آنگاه میتوان شخصیتهای «خروج» را در آنها مشاهده کرد. از فرمانده دوران دفاع هشت ساله که گوشهگیری را انتخاب کرده است تا زنی که فرمانده را مقصر شهادت همسرش میداند، از پدر چند شهید که فارغ از هیاهوی جهان در روستایی کوچک بر سرِ زمین زراعی خود است تا مجروح شیمیایی که سهمی طلب نمیکند، از روحانی سادهای که کشاورز است تا جوانانی که پس از ظلم ابایی از حمله به مراکز منتسب به دولت و حکومت ندارند و خود را در نقطهی مقابل ساختار سیاسی تعریف میکنند.
به معترضان 98 که با چنین نگاهی بنگریم آنگاه میتوان گفت که اگر آنچه در سال 88 گذشت «خروج» مدافعان انقلاب علیه نظام بود، حوادث آبان 98 «خروج» مدافعان نظام علیه نظام است. مدافعانی که شاید حتی در بحران 88 بیطرف و یا در طرف مقابل معترضان قرار داشتند اما امروز و با گذشت ده سال از آن روزها به این نتیجه رسیدهاند که دیگر نه از «آرمان» خبری است و نه از «نان»!
آنچه تاملبرانگیز است و در آخرین اثر ابراهیم حاتمیکیا نیز اشارههایی به آن شده است نوع مواجههی نظام سیاسی با این مدافعان نظام است. آنچه در دقایق پایانی این فیلم محمدرضا شریفینیا در نقش «مشاور رییسجمهور» بیان میکند مشخصا همان ادبیاتی است که مقامات نظام در مواجهه با هر نوع اعتراضی از آن استفاده میکنند. شاید بتوان گفت که رویکرد حاکم بر چنین ادبیاتی که سبب تصمیماتی خسارتبار هم شده و میشود سبب افزوده شدن سال به سال معترضان شده است، به شکلی که حالا دیگر طیف معترضان به ساختار سیاسی تنها مخالفان جمهوری اسلامی نیستند و حتی اکثریت معترضان را میتوان مدافعان انقلاب 57 و مدافعان نظام دانست.
میتوان «خروج» حاتمیکیا و «خروج» 98 را با سیاستبازیهای مرسوم کودکانه به دولت مستقر تقلیل داد و با خیالی راحت سر بر بالین گذاشت که موجسواران اعتراضات پس از فتح مجلس، دولت را هم از آن خود خواهند کرد اما با چنین نگاهی بعید است که در «خروج» بعدی بتوان با افتخار اعلام کرد «48 ساعته جمعش کردیم»!
انتهای پیام
جناب محمد توکلی! خیلی نامردانه ندای دروغین تقلب میرغضب موسوی و 7سال سردرگمی دولت تدبیر و امید که بعداز خیال بافی های کودکانه اش در مورد حل مشکل ایران و امریکا ، با تیپای ترامپ گیج ومنگ شد را در جریان تحلیل مسخره ات لاپوشانی فرمودی .
ایران امروز رنجور تفکر نارس شما حضرات مدعی خرد و خردجمعی و تدبیر و … است.
مطلب نویسنده در حد کسانی هست که با تاریخ انقلاب آشنا هستند وقادر هستند آرمانهای اصلی انقلاب را از آرمانهای دروغین تشخیص دهند
جناب توکلی کلی بی انصافانه قلم زدی. 7 سال نابودی کشور بدست نامردمی ترین دولت تاریخ و ضررهای فراوان آن در برجام کذایی را در مخالفت با نظام جا زدی.اگر جنابتان آدرس منزلتون رو از شمال تهران به جنوب تهران ویا دیگر شهرهای ایران جابجا کنید متوجه میشوید مردم حتی معترضین به دولتها عاشق نظام هستند.اگر بجای تفکر به دارائی ها وثروتتون به مردم فکر میکردین چنین نوشته پلشتی را قلم نمیزدین.میر حسین هرگز مدافع نظام نبوده ونخواهد بود اواز اول وارداتی بود.
دیگه خسته شدیم از این همه حرف. کو گوش شنوا.
بعضی تا انقلاب و نان و ایران و مردم و دین و ایمان را نابود نکند دست بردار نیست.
شعار التماس از کارگذار شیطان اوباما را دفاع از انقلاب جا زدن ویا آتش کشیدن اتوبوس،اموال عمومی و..را بعنوان دفاع از انقلاب ومردم جا زدن ویا در آخر نواختن آقای شریفی نیا توسط آقایان که فقط چند نقش که مطابق میل حضرات نبوده ،نشان از انصاف نویسنده مطلب دارد.شعار دهندگان زنده باد مخالف من از متعصب ترین نیروهایی بودند که من مشاهده کردم.