خرید تور نوروزی

حرفه روزنامه نگاری؛ راه نجات

عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در روزنامه ایران نوشت:

بياييد فرض كنيم كه فيلم تصوير خاك كردن جوجه‌هاي يك روزه وجود نداشت، در اين صورت چه احساسي داشتيم؟ احتمالا گمان مي‌كرديم كه همه امور در این زمینه رو به راه است و مشكلي وجود ندارد. يا فرض كنيد برخي از فيلم‌ها از نوع و سبك غذا خوردن چيني‌ها و آسياي جنوب شرقي در دسترس نبود، چگونه فكر مي‌كرديم؟ حتما فکر می‌کردیم آنان هم مثل ما غذا می‌خورند. حالا كه اين فيلم‌ها در دسترس است، چگونه فکر می‌کنیم یا بايد تحليل كنيم؟

ماجرا از اين قرار است كه جهان امروز را تصوير مي‌سازد. هنگامي كه وظیفه‌ای به نام روزنامه‌نگاري متعهد و حرفه‌اي به حاشيه برود، با انواع تصاوير واقعي و جعلي مي‌توان مخاطبان را دچار مشكل و بحران تحليلي و ارتباطي كرد. در چنين دنيايي، يك مصاحبه ساده و يك دقيقه‌اي مي‌تواند صدها ميليون كمك روانه يك شخص كند. فارغ از اينكه او نيازمند باشد يا نباشد، در مقايسه با ميليون‌ها نفر ديگر، ذي‌حق یا دارای اولویت محسوب نمي‌شود. در چنين فضايي مي‌توان چال كردن هزاران جوجه يك روزه را يك فاجعه اخلاقي ناميد و متأثر شد، و در همان لحظه تأثر از این رویداد در حال ميل كردن و به دندان كشيدن سيخ جوجه‌كباب بود. اصلاً هم توجه ندارد كه جوجه يك روزه را اگر به هر دليلي نخريدند، نگهداري آن در تعداد زياد عملاً غير ممكن خواهد بود.

در حالي كه از خاك كردن جوجه‌هاي يك روزه زيبا و ناز ناراحت مي‌شويم كه توجه نداريم، اصول حاكم بر اقتصادي كه پذيرفته‌ايم و با آن امور خود را مي‌چرخانيم؛ همين است و بسيار بي‌رحم است. اقتصادي كه در اولين فرصت و براي بقاي خود كارگراني را كه نياز ندارد اخراج مي‌كند و اگر هم اخراج نكند كل كارخانه و بنگاه توليدي را بايد تعطيل كند.

تصوير به ساده‌ترين صورت آن، شكل‌دهنده ذهنيت ما نسبت به واقعيت شده است. تصوير و فيلم كه در بهترین حالت اگر جعلي نباشند فقط بخش بسيار كوچكي از واقعيت را بازتاب مي‌دهند و بخش گزينش شده آن را براي ما به نمايش در مي‌آورند. مسأله اين نيست كه آيا اين تصاوير درست است يا نادرست.

مسأله اين است كه آيا همه حقيقت هست يا خير؟ آيا مي‌توانيم با ديدن يك تصوير درباره آن داوري قطعی كنيم؟ به طور قطع خير. ما روزانه اخبار و اطلاعات زيادي در باره كشورهاي ديگر و نيز در باره جامعه خودمان مي‌بينيم و مي‌شنويم. اگر قرار باشد هر تصوير و يا خبر؛ مستقل از مسايل و تصاوير ديگر ذهن ما را قالب‌ريزي كند، در اين صورت ذهنيت ما ناپايدار خواهد شد. اين مشکل و بحران در فضاي مجازي تشديد شده پ، و آرامش ذهني و رواني و تحليلي را از بشر سلب كرده است.

هيچ كس، تأكيد مي‌شود هيچ كس قدرت مقاومت در برابر اين همه تصوير و خبر و جذب صحیح آنها را ندارد. چاره‌اي نيست، جز اينكه نهاد روزنامه‌نگاري تقويت شود. مردم فقط از طريق اين حرفه است كه مي‌توانند با خبر و تصوير ارتباط سالم و سازنده برقرار كنند، در غير اين صورت در اقيانوس اخبارِ تصاوير واقعي و جعلي و البته گنگ و گمراه‌كننده غرق خواهيم شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا